امریکا در برابر شرق میانه برخورد
امریکا در برابر شرق میانه برخورد فعال نداشته است»
31.06.1391
در سال 2009 میلادی، فقط پنج ماه بعد از این که بارک اوباما زمام قصر سفید امریکا را به عهده گرفت، ...
31.06.1391
در سال 2009 میلادی، فقط پنج ماه بعد از این که بارک اوباما زمام قصر سفید امریکا را به عهده گرفت، ...
به مصر سفر کرد و در آنجا بیانیهء ایراد نمود که در آن از آغاز یک رابطهء تازه با جهان اسلام سخن گفت:
«من اینجا به قاهره آمدم تا یک آغاز تازه میان ایالات متحدهء امریکا و مسلمان ها را در سرتاسر جهان جستجو کنم، آغازیکه متکی به منافع متقابل و احترام متقابل و متکی روی این صداقت که امریکا و اسلام تنها یا منحصر بفرد نیستند و ضرورت نیست با هم در رقابت وهم چشمی قرار داشته باشند. بر عکس آنها روی هم اصول مشترک دارند، اصول عدالت و پیشرفت، تحمل و احترام به حرمت و مقام همه انسان ها.»
بعد از تقریباً یک دهه مداخلهء نظامی ایالات متحده امریکا در عراق و افغانستان ( بعد از حمله یازده سپتامبر)، اوباما تلاش می کرد تا سال ها ورق بی اعتمادی و بد گمانی متقابل را برگرداند. اما مایکل روبین،(Michael Rubin ) یک دانشمند در موسسهء (American Enterprise ) در واشنگتن می گوید، این تلاش اوباما کاملاً ناکام شد. اما نه بخاطر اینکه بعد از این بیانیه، اوباما کدام کاری را انجام داده یا انجام نداده است. به گفته روبین، اکثر اوقات، در زمان بارک اوباما یا قبل از وی در زمان رییس جمهور بوش یا رییس جمهور کلنتن، برخورد ایالات متحده امریکا در برابر شرق میانه بیشتر انفعالی بوده تا برخورد کاری و فعال.
روبین مانند بسیاری تحلیلگران سیاست خارجی می گوید، موجی از خشم فعلی ضد امریکایی در کشورهای عربی از سال ها نا امیدی ناشی، از سرکوبی و عدم فرصت های اقتصادی در این کشورها دارد.
روبین می گوید:
« من فکر می کنم 80 فیصد آنچه را که ما حالا در شرق میانه می بینیم، مربوط به سیاست داخلی در جهان عرب است که ایالات متحده امریکا به راحت یک بهانه شده است. تقصیر بارک اوباما شاید این بوده باشد که با تغییر لحن او می توانست، درکی که از ایالات متحده امریکا در شرق میانه وجود دارد عمیق بسازد، اما واقعیت امر اینست که، بهارعرب همه را متعجب ساخت و از فرصت استفاده کرد.»
دیوید میلر (Davis miller ) یک تحلیلگر در مرکز ویدرو ویلسن می گوید، به خاطر تظاهرات ضد امریکایی، سیاست های بارک اوباما را مورد انتقاد قرار دادن بیجا و غیر مناسب است. نفوذ ایالات متحده امریکا در جریان بهار عرب کاسته شد، زیرا حوادث توسط قوت هایی رهبری گردید که از کنترول واشنگتن دور بود.
میلر می گوید:
« ما باید خود را به این حقیقت عادت بدهیم، زمانیکه انتخابات آزاد و منصفانه در این قسمتی از جهان صورت بگیرد، اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم، اسلامیست ها با انظباط، بیشتر سازمان یافته و بیشتر منسجم در جوامع عنعنوی مانند مصر خوش آیند هستند و می توانند کار های نهایت خوب انجام بدهند.»
اما مایکل روبین می گوید، او فکر می کند که قصر سفید می توانست کارهایی در زمینه انجام بدهد ودر مرحله اول می توانست جلو به قدرت رسیدن اسلامیست ها را از طریق حمایت از کاندید های طرفدار دموکراسی بگیرد. بناءً تقصیر قصر سفید در این است که بالای متحدین منطقوی اتکا کرد تا آنها از نفوذ شان دفاع کنند. طور مثال، راجع به مصر و لیبیا، ما از طریق قطر، ترکیه و حتی عربستان سعودی کار کردیم. در حالیکه فراموش کردیم که این کشورها اجندای خود را دارند و بدون شک آنها تلاش کردند تا فرقه های بیشتر رادیکال را تمویل و حمایت نمایند
«من اینجا به قاهره آمدم تا یک آغاز تازه میان ایالات متحدهء امریکا و مسلمان ها را در سرتاسر جهان جستجو کنم، آغازیکه متکی به منافع متقابل و احترام متقابل و متکی روی این صداقت که امریکا و اسلام تنها یا منحصر بفرد نیستند و ضرورت نیست با هم در رقابت وهم چشمی قرار داشته باشند. بر عکس آنها روی هم اصول مشترک دارند، اصول عدالت و پیشرفت، تحمل و احترام به حرمت و مقام همه انسان ها.»
بعد از تقریباً یک دهه مداخلهء نظامی ایالات متحده امریکا در عراق و افغانستان ( بعد از حمله یازده سپتامبر)، اوباما تلاش می کرد تا سال ها ورق بی اعتمادی و بد گمانی متقابل را برگرداند. اما مایکل روبین،(Michael Rubin ) یک دانشمند در موسسهء (American Enterprise ) در واشنگتن می گوید، این تلاش اوباما کاملاً ناکام شد. اما نه بخاطر اینکه بعد از این بیانیه، اوباما کدام کاری را انجام داده یا انجام نداده است. به گفته روبین، اکثر اوقات، در زمان بارک اوباما یا قبل از وی در زمان رییس جمهور بوش یا رییس جمهور کلنتن، برخورد ایالات متحده امریکا در برابر شرق میانه بیشتر انفعالی بوده تا برخورد کاری و فعال.
روبین مانند بسیاری تحلیلگران سیاست خارجی می گوید، موجی از خشم فعلی ضد امریکایی در کشورهای عربی از سال ها نا امیدی ناشی، از سرکوبی و عدم فرصت های اقتصادی در این کشورها دارد.
روبین می گوید:
« من فکر می کنم 80 فیصد آنچه را که ما حالا در شرق میانه می بینیم، مربوط به سیاست داخلی در جهان عرب است که ایالات متحده امریکا به راحت یک بهانه شده است. تقصیر بارک اوباما شاید این بوده باشد که با تغییر لحن او می توانست، درکی که از ایالات متحده امریکا در شرق میانه وجود دارد عمیق بسازد، اما واقعیت امر اینست که، بهارعرب همه را متعجب ساخت و از فرصت استفاده کرد.»
دیوید میلر (Davis miller ) یک تحلیلگر در مرکز ویدرو ویلسن می گوید، به خاطر تظاهرات ضد امریکایی، سیاست های بارک اوباما را مورد انتقاد قرار دادن بیجا و غیر مناسب است. نفوذ ایالات متحده امریکا در جریان بهار عرب کاسته شد، زیرا حوادث توسط قوت هایی رهبری گردید که از کنترول واشنگتن دور بود.
میلر می گوید:
« ما باید خود را به این حقیقت عادت بدهیم، زمانیکه انتخابات آزاد و منصفانه در این قسمتی از جهان صورت بگیرد، اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم، اسلامیست ها با انظباط، بیشتر سازمان یافته و بیشتر منسجم در جوامع عنعنوی مانند مصر خوش آیند هستند و می توانند کار های نهایت خوب انجام بدهند.»
اما مایکل روبین می گوید، او فکر می کند که قصر سفید می توانست کارهایی در زمینه انجام بدهد ودر مرحله اول می توانست جلو به قدرت رسیدن اسلامیست ها را از طریق حمایت از کاندید های طرفدار دموکراسی بگیرد. بناءً تقصیر قصر سفید در این است که بالای متحدین منطقوی اتکا کرد تا آنها از نفوذ شان دفاع کنند. طور مثال، راجع به مصر و لیبیا، ما از طریق قطر، ترکیه و حتی عربستان سعودی کار کردیم. در حالیکه فراموش کردیم که این کشورها اجندای خود را دارند و بدون شک آنها تلاش کردند تا فرقه های بیشتر رادیکال را تمویل و حمایت نمایند