انقلاب محافظه کرزی
تبصره!
امروز حامد کرزی تلاش می کند به رهبری همین انقلاب محافظه کار و سنت گرا برسد و آن نیروی نهانی و ناخودآگاه این گرایش را کنترل و مدیریت کند. کرزی لباس پیشقراولی کهنه گرایی افغانستان را به تن خود اندازه می کند زیرا به خوبی می داند که این ...گرایش در افغانستان متوقف شدنی نیست. این نخستین قانون دینامیزم سیاسی افغانستان است: تجدد محکوم است به عقب نشینی و برانگیختن موج سنتگرایی. متوقف کردن ضربت این موج واپسگرایانه و ارتجاعی دشوار است، هرچند تا امروز ناممکن بوده است. کرزی هم تصمیم ندارد این کار را بکند. او تلاش می کند بر موجی سوار شود، که نمی توان متوقفش کرد: موج واپسگرایی سنتزدهگی افغانی.
احتمالاٌ منطق کرزی برای اروپایی ها به یادآورنده رولیت روسی یا به عبارت دیگر همان «بازی مرگ» باشد. اما آیا او در بُعد تاریخی انتخاب دیگری هم دارد؟ ایا بازهم برای ده سال دیگر نیروهای نظامی خارجی را که مدافعان تجربهی تجددگرایی دیگرند، در وطنش نگهدارد؟ این چیزی است که نه تنها اکثریت مطلق نمایندهگان لویه جرگه، نماینده گان پارلمان، اپوزسیون مشروع، در قدم اول رهبران «ائتلاف شمال» سابق، نسل جوانی که در دوره ی حضور نظامی غربی ها قدعلم کرده است، تاکید می کنند بلکه رییس لویه جرگه، نخستین رییس جمهور پس از فروپاشی حکومت کمونیستی افغانستان، صبغت الله مجددی هم بر این امر تاکید دارد. او ارگ نشین کابل را اخطار داد که در صورت امضا نکردن موافقتنامهی امنیتی با امریکا او از کشور هجرت خواهد کرد. کرزی البته این گزینه را نیز بررسی و در نهایت با آن موافقت خواهد کرد اگر «چالبازی های» سیاسی او در سی روز پیش رو او را برنده نسازند. اما در حال حاضر، از قراین چنین بر می آید، که او از مهمترین بازی اش که همانا مبارزه-شراکت با جریان کهنه گرایی افغانی باشد، صرف نظر نکرده است
امروز حامد کرزی تلاش می کند به رهبری همین انقلاب محافظه کار و سنت گرا برسد و آن نیروی نهانی و ناخودآگاه این گرایش را کنترل و مدیریت کند. کرزی لباس پیشقراولی کهنه گرایی افغانستان را به تن خود اندازه می کند زیرا به خوبی می داند که این ...گرایش در افغانستان متوقف شدنی نیست. این نخستین قانون دینامیزم سیاسی افغانستان است: تجدد محکوم است به عقب نشینی و برانگیختن موج سنتگرایی. متوقف کردن ضربت این موج واپسگرایانه و ارتجاعی دشوار است، هرچند تا امروز ناممکن بوده است. کرزی هم تصمیم ندارد این کار را بکند. او تلاش می کند بر موجی سوار شود، که نمی توان متوقفش کرد: موج واپسگرایی سنتزدهگی افغانی.
احتمالاٌ منطق کرزی برای اروپایی ها به یادآورنده رولیت روسی یا به عبارت دیگر همان «بازی مرگ» باشد. اما آیا او در بُعد تاریخی انتخاب دیگری هم دارد؟ ایا بازهم برای ده سال دیگر نیروهای نظامی خارجی را که مدافعان تجربهی تجددگرایی دیگرند، در وطنش نگهدارد؟ این چیزی است که نه تنها اکثریت مطلق نمایندهگان لویه جرگه، نماینده گان پارلمان، اپوزسیون مشروع، در قدم اول رهبران «ائتلاف شمال» سابق، نسل جوانی که در دوره ی حضور نظامی غربی ها قدعلم کرده است، تاکید می کنند بلکه رییس لویه جرگه، نخستین رییس جمهور پس از فروپاشی حکومت کمونیستی افغانستان، صبغت الله مجددی هم بر این امر تاکید دارد. او ارگ نشین کابل را اخطار داد که در صورت امضا نکردن موافقتنامهی امنیتی با امریکا او از کشور هجرت خواهد کرد. کرزی البته این گزینه را نیز بررسی و در نهایت با آن موافقت خواهد کرد اگر «چالبازی های» سیاسی او در سی روز پیش رو او را برنده نسازند. اما در حال حاضر، از قراین چنین بر می آید، که او از مهمترین بازی اش که همانا مبارزه-شراکت با جریان کهنه گرایی افغانی باشد، صرف نظر نکرده است