عطامحمد نور در واکنش به نوشتهی ۸صبح
عطامحمد نور در واکنش به نوشتهی ۸صبح: طامحمد نور در واکنش به نوشتهی ۸صبح: درخواست هیچ مقامی را نداشتها - نويسنده: عطامحمد نور، سرپرست ولایت بلخ و رييس اجراییه حزب جمعيت اسلامی افغانستان
یادداشت: روزنامهی ۸صبح، در شمارهی ۲۴۹۳، امروز، چهارشنبه ۱۲ عقرب ۱۳۹۵، نوشتهای را زیر تیتر ««امپراطور شمال» بلخ را ترک میکند»» راجع به مذاکرات عطامحمد نور (سرپرست ولایت بلخ و رییس اجرایی جمعیت اسلامی) و اشرف غنی، رییسجمهور کشور منتشر کرد. آقای نور در واکنش به این نوشته، جوابیهای فرستادهاند اینک نشر میشود:
روزنامهی هشت صبح در شمارهی روز چهارشنبه، سیزدهم عقرب، گزارشی را زیر عنوان «امپراطور شمال بلخ را ترک میکند» به نشر رساند. با احترام به اصل آزادی بیان، اگر از این بگذریم که چه هدفی میتواند در پی این نوشته نهفته باشد، آنچه آشکار است، اطلاعات نادرست و ناقص آن «منبع موثق» است که نویسندهی مقالهی هشت صبح بارها از آن یاد کرده است.
مذاکرات من با رییسجمهور خبر تازه و پوشیده نیست. مشخص است که بهعنوان یکی از چهرههای مهم سیاسی افغانستان در سالیان گذشته و بهعنوان یک وزنهی بزرگ در انتخابات ریاستجمهوری و رییس شورای اجراییهی یک حزب کلان و محوری افغانستان حق داریم بر سر جایگاه و منافع مردم، حزب جمعیت و متحدین سیاسی این حزب، با حکومت و هر گروه سیاسی دیگری که بتواند به تأمین حق مردم و منافع جمعیت اسلامی کمک کند وارد مذاکره شویم که من این اجازهی این مذاکرات را از رییس جمعیت اسلامی نیز دارم و این موضوع را قبلاً به رییس اجراییه حکومت وحدت ملی نیز گفتهام. از آغازین روزهای تشکیل حکومت وحدت ملی به صورت مستقیم با رییسجمهور افغانستان دیدار و گفتگو داشتهام، این مذاکرات در چند وقت اخیر بهطور جدی و دوجانبه میان ما در جریان است که در آخرین پیام رسانهای خود این موضوع را به هواداران خود و مردم کشور یادآوری کردم. اطلاعات ناقص نویسندهی مطلب در آنجا است که تمامی خواستهای مرا تقرر دو سه چهرهی نزدیک به خودم عنوان کرده است. با صراحت باید بگویم که چنین چیزی اصلاً در دستور کار مذاکرات ما با ارگ نبوده است. بیشتر بستهای یادشده در مطلب هشت صبح، پیش از این نیز از سوی افراد نزدیک به ما و بر اساس تواناییهای این افراد و اصول اداری کشور پیش برده میشدند، پس درست نیست اگر یک بار دیگر فرض کنیم که تقرر این افراد بتواند جزیی از یک مذاکرهی جدی باشد. آقای زلمی یونسی در اولین فهرست کابینه از سوی حکومت افغانستان بهعنوان نامزدوزیر معارف پیشنهاد شده بود که به دلیل مخالفت دوستان خود ما، نتوانست از شورای ملی رای اعتماد بگیرد و همان زمان جناب رییس جمهور و جناب رییس اجراییه وعده سپردند ایشان را بر اساس تواناییشان در یک موقف خوب دیگر مقرر کنند، نزدیک به یکونیم سال درخواست ایشان روی میز ریاست اجراییه بود که سرانجام از سوی رییسجمهور منظور شد. آقای عثمانی از آغاز تشکیل همین حکومت بهعنوان معین در وزارت صحتعامه کار میکرد که به دلیل سلایق شخصی وزیر صحت، مجبور شد تغییر موقعیت داده و در همین بست معینیت در وزارت اقتصاد به کارش آغاز کند. این چگونه میتواند یک معامله باشد؟ عبدالجبار آریایی نیز از دو سال بدینسو به عنوان رییس دفتر وزارت معارف کار کرده و اگر در جای دیگری نیز مقرر شود، اتفاق عجیب نخواهد بود. آقای ربیع حداقل چهارده سال به عنوان رییس صحتعامهی بلخ کار کرده است و بر اساس اصول اداری ارتقای او به معینیت یک مساله کاملاً عادی و منطقی است.
همانطور که بارها گفتهام مهمترین خواست ما در مذاکرات، تطبیق توافقنامهی سیاسی و آوردن اصلاحات اساسی در ساختارهای انتخاباتی و اداری کشور است. طولانیشدن این مذاکرات خود نشانهی منطقی بر این است که خواستهای ما در مذاکرات، آنقدر جدی بودهاند که ایجاب مذاکرهی طولانی را کرده است. شک نیست که اگر تمام خواستههای ما در این مذاکرات عزل و نصب سه-چهار فرد نزدیک به خود در مناصب دولتی باشد، بسیار زود این خواست به دست میآمد و دیگر نیازی به مذاکرات بعدی نبود. هیچ چیزی در این مذاکرات هنوز نهایی نشده و بر اساس توافق با ریاست جمعیت اسلامی هر زمانی که این مذاکرات به نتیجهی اولیه برسد، جزییات آن با رییس اعضای رهبری حزب شریک ساخته میشود.
آنچه در مورد وظیفهی من در نوشته هشت صبح تذکر رفته است، کاملاً بیاساس است. من درخواست هیچ مقام و وظیفهای برای خودم را نداشتهام، این مسأله برای من در اولویت قرار ندارد و هیچ بحثی در مورد اینکه برای خود وظیفهی نو بخواهم در مذاکرات ما مطرح نبوده است. در این مورد پس از تطبیق کامل توافقنامه حکومت وحدت ملی تصمیم خواهم گرفت.
یکی از مواردی که بسیار در این نوشته زشت و ناپسند بود، اشاره به ریاست شورای صلح توسط دانشمند فرزانه رهبر شهید جهاد و مقاومت استاد پروفیسور برهانالدین ربانی به عنوان یک معامله است. ما این بخش از نوشته را اهانت به جایگاه این شخصیت دانشمند و ماندگار تاریخ سیاسی کشور پنداشته، به نویسندهی مقاله و کسانی که این بحث را مطرح میکنند با صراحت یادآوری میکنیم که ما از کنفرانس بن تا اکنون هیچگاهی در هیچ معاملهی بدی شریک نبودهایم و طرف هیچ تعامل نادرست را نگرفتهایم. ریاست شورای عالی صلح برای رهبر شهید حزب جمعیت اسلامی که پنجاه سال صادقانه برای مردم و کشورش در میدان نبرد و سیاست زحمت کشیده و افتخار آفریده است، یک امتیاز نه بلکه نتیجهی فداکاری و بزرگمنشی ایشان در راستای تلاش برای تحقق صلح و ثبات در کشور به عنوان آرمان والای شان بود.
هرچند نشر و بازتاب چنین مقالاتی شاید بخشی از روند دموکراتیک و نتیجهی آزادی بیان به عنوان یک اصل ارزشمند باشد، اما اگر خواستهای ذهنی یا اطلاعات رسیده از منابع غیرموثق به صورت گزارش، مقاله یا استخاره بازتاب یابند، ممکن است به اعتماد جمعی مردم به رسانههای معتبر و روزنامهنگاران کشور لطمهی جبرانناپذیر وارد آورد. این نخستینباری نیست که روزنامهی «هشت صبح» نوشتههای غرضآلود را در مورد من نشر میکند. میخواهم بگویم که ما از واژههایی که در این نوشته به کار رفته است، به خوبی میتوانیم منبع این اطلاعات ناقص را تفکیک کنیم و بشناسیم. ما به اصل آزادی بیان احترام داریم و آرزومندیم رسانههای کشور در راستای منافع مردم گام بردارند و از تلاشهای ناکام و ناقص برای تخریب چهرههای بزرگ کشور بپرهیزند
یادداشت: روزنامهی ۸صبح، در شمارهی ۲۴۹۳، امروز، چهارشنبه ۱۲ عقرب ۱۳۹۵، نوشتهای را زیر تیتر ««امپراطور شمال» بلخ را ترک میکند»» راجع به مذاکرات عطامحمد نور (سرپرست ولایت بلخ و رییس اجرایی جمعیت اسلامی) و اشرف غنی، رییسجمهور کشور منتشر کرد. آقای نور در واکنش به این نوشته، جوابیهای فرستادهاند اینک نشر میشود:
روزنامهی هشت صبح در شمارهی روز چهارشنبه، سیزدهم عقرب، گزارشی را زیر عنوان «امپراطور شمال بلخ را ترک میکند» به نشر رساند. با احترام به اصل آزادی بیان، اگر از این بگذریم که چه هدفی میتواند در پی این نوشته نهفته باشد، آنچه آشکار است، اطلاعات نادرست و ناقص آن «منبع موثق» است که نویسندهی مقالهی هشت صبح بارها از آن یاد کرده است.
مذاکرات من با رییسجمهور خبر تازه و پوشیده نیست. مشخص است که بهعنوان یکی از چهرههای مهم سیاسی افغانستان در سالیان گذشته و بهعنوان یک وزنهی بزرگ در انتخابات ریاستجمهوری و رییس شورای اجراییهی یک حزب کلان و محوری افغانستان حق داریم بر سر جایگاه و منافع مردم، حزب جمعیت و متحدین سیاسی این حزب، با حکومت و هر گروه سیاسی دیگری که بتواند به تأمین حق مردم و منافع جمعیت اسلامی کمک کند وارد مذاکره شویم که من این اجازهی این مذاکرات را از رییس جمعیت اسلامی نیز دارم و این موضوع را قبلاً به رییس اجراییه حکومت وحدت ملی نیز گفتهام. از آغازین روزهای تشکیل حکومت وحدت ملی به صورت مستقیم با رییسجمهور افغانستان دیدار و گفتگو داشتهام، این مذاکرات در چند وقت اخیر بهطور جدی و دوجانبه میان ما در جریان است که در آخرین پیام رسانهای خود این موضوع را به هواداران خود و مردم کشور یادآوری کردم. اطلاعات ناقص نویسندهی مطلب در آنجا است که تمامی خواستهای مرا تقرر دو سه چهرهی نزدیک به خودم عنوان کرده است. با صراحت باید بگویم که چنین چیزی اصلاً در دستور کار مذاکرات ما با ارگ نبوده است. بیشتر بستهای یادشده در مطلب هشت صبح، پیش از این نیز از سوی افراد نزدیک به ما و بر اساس تواناییهای این افراد و اصول اداری کشور پیش برده میشدند، پس درست نیست اگر یک بار دیگر فرض کنیم که تقرر این افراد بتواند جزیی از یک مذاکرهی جدی باشد. آقای زلمی یونسی در اولین فهرست کابینه از سوی حکومت افغانستان بهعنوان نامزدوزیر معارف پیشنهاد شده بود که به دلیل مخالفت دوستان خود ما، نتوانست از شورای ملی رای اعتماد بگیرد و همان زمان جناب رییس جمهور و جناب رییس اجراییه وعده سپردند ایشان را بر اساس تواناییشان در یک موقف خوب دیگر مقرر کنند، نزدیک به یکونیم سال درخواست ایشان روی میز ریاست اجراییه بود که سرانجام از سوی رییسجمهور منظور شد. آقای عثمانی از آغاز تشکیل همین حکومت بهعنوان معین در وزارت صحتعامه کار میکرد که به دلیل سلایق شخصی وزیر صحت، مجبور شد تغییر موقعیت داده و در همین بست معینیت در وزارت اقتصاد به کارش آغاز کند. این چگونه میتواند یک معامله باشد؟ عبدالجبار آریایی نیز از دو سال بدینسو به عنوان رییس دفتر وزارت معارف کار کرده و اگر در جای دیگری نیز مقرر شود، اتفاق عجیب نخواهد بود. آقای ربیع حداقل چهارده سال به عنوان رییس صحتعامهی بلخ کار کرده است و بر اساس اصول اداری ارتقای او به معینیت یک مساله کاملاً عادی و منطقی است.
همانطور که بارها گفتهام مهمترین خواست ما در مذاکرات، تطبیق توافقنامهی سیاسی و آوردن اصلاحات اساسی در ساختارهای انتخاباتی و اداری کشور است. طولانیشدن این مذاکرات خود نشانهی منطقی بر این است که خواستهای ما در مذاکرات، آنقدر جدی بودهاند که ایجاب مذاکرهی طولانی را کرده است. شک نیست که اگر تمام خواستههای ما در این مذاکرات عزل و نصب سه-چهار فرد نزدیک به خود در مناصب دولتی باشد، بسیار زود این خواست به دست میآمد و دیگر نیازی به مذاکرات بعدی نبود. هیچ چیزی در این مذاکرات هنوز نهایی نشده و بر اساس توافق با ریاست جمعیت اسلامی هر زمانی که این مذاکرات به نتیجهی اولیه برسد، جزییات آن با رییس اعضای رهبری حزب شریک ساخته میشود.
آنچه در مورد وظیفهی من در نوشته هشت صبح تذکر رفته است، کاملاً بیاساس است. من درخواست هیچ مقام و وظیفهای برای خودم را نداشتهام، این مسأله برای من در اولویت قرار ندارد و هیچ بحثی در مورد اینکه برای خود وظیفهی نو بخواهم در مذاکرات ما مطرح نبوده است. در این مورد پس از تطبیق کامل توافقنامه حکومت وحدت ملی تصمیم خواهم گرفت.
یکی از مواردی که بسیار در این نوشته زشت و ناپسند بود، اشاره به ریاست شورای صلح توسط دانشمند فرزانه رهبر شهید جهاد و مقاومت استاد پروفیسور برهانالدین ربانی به عنوان یک معامله است. ما این بخش از نوشته را اهانت به جایگاه این شخصیت دانشمند و ماندگار تاریخ سیاسی کشور پنداشته، به نویسندهی مقاله و کسانی که این بحث را مطرح میکنند با صراحت یادآوری میکنیم که ما از کنفرانس بن تا اکنون هیچگاهی در هیچ معاملهی بدی شریک نبودهایم و طرف هیچ تعامل نادرست را نگرفتهایم. ریاست شورای عالی صلح برای رهبر شهید حزب جمعیت اسلامی که پنجاه سال صادقانه برای مردم و کشورش در میدان نبرد و سیاست زحمت کشیده و افتخار آفریده است، یک امتیاز نه بلکه نتیجهی فداکاری و بزرگمنشی ایشان در راستای تلاش برای تحقق صلح و ثبات در کشور به عنوان آرمان والای شان بود.
هرچند نشر و بازتاب چنین مقالاتی شاید بخشی از روند دموکراتیک و نتیجهی آزادی بیان به عنوان یک اصل ارزشمند باشد، اما اگر خواستهای ذهنی یا اطلاعات رسیده از منابع غیرموثق به صورت گزارش، مقاله یا استخاره بازتاب یابند، ممکن است به اعتماد جمعی مردم به رسانههای معتبر و روزنامهنگاران کشور لطمهی جبرانناپذیر وارد آورد. این نخستینباری نیست که روزنامهی «هشت صبح» نوشتههای غرضآلود را در مورد من نشر میکند. میخواهم بگویم که ما از واژههایی که در این نوشته به کار رفته است، به خوبی میتوانیم منبع این اطلاعات ناقص را تفکیک کنیم و بشناسیم. ما به اصل آزادی بیان احترام داریم و آرزومندیم رسانههای کشور در راستای منافع مردم گام بردارند و از تلاشهای ناکام و ناقص برای تخریب چهرههای بزرگ کشور بپرهیزند