زندانیby Roya Afso
زندانی
--------
سرنوشت من و زندانم
بسته به اندیشه های تو است
چه اندوه در انزوای طولانی
که در آن سالها اعراب
برکشت زار های پدران ما
با شمشیر و خون کاشتند
وتو از آن پاسداری می کنی
با مرگ و نیستی
گریه های من
برای تو است
ای مسافر تنها در شب
می خواستم عبور کنم
شانه به شانه ات گام بردارم
اما صدای گامهای تو
دور است و من
قربانی دیوار های آهنین
اعراب که مرا
زنده به گور کردند
در اندیشه های تو
مرا نگاه می کنی با شک
مرا نگاه می کنی، مثل
تابلوی بر دیوار تنها
در میان قابی زندانی
زندانی
by Roya Afso
--------
سرنوشت من و زندانم
بسته به اندیشه های تو است
چه اندوه در انزوای طولانی
که در آن سالها اعراب
برکشت زار های پدران ما
با شمشیر و خون کاشتند
وتو از آن پاسداری می کنی
با مرگ و نیستی
گریه های من
برای تو است
ای مسافر تنها در شب
می خواستم عبور کنم
شانه به شانه ات گام بردارم
اما صدای گامهای تو
دور است و من
قربانی دیوار های آهنین
اعراب که مرا
زنده به گور کردند
در اندیشه های تو
مرا نگاه می کنی با شک
مرا نگاه می کنی، مثل
تابلوی بر دیوار تنها
در میان قابی زندانی
زندانی
by Roya Afso