برنامه طراحي شده در پشت پرده آهنين



اينترنت روس، استثنايي که از دور مي آيد

Kevin Limonier
ولاديمير پوتين، رييس جمهوري روسيه در پاسخ اليور استون تهيه کننده آمريکايي درباره فناوري تفتيش آمريکا پاسخ داد: «ما مي بايد عقب ماندگي خود از بقيه دنيا را جبران مي کرديم ولي پايگاه هاي مستحکمي نيز داشتيم». در واقع، اتحاد شوروي پس از جنگ جهاني دوم نظام انفورماتيک خود را توسعه داد و از آن پس هم از نوع ويژه اي از حاکميت رقومي (ديجيتال) برخوردار است.




درماه مه ٢٠١٧ دولت اوکراين دسترسي به بسياري از خدمات رقومي (ديجيتال) روسي، از جمله موتور جستجوي «ياندکس» و شبکه اجتماعي «وکنتاکت» را ممنوع کرد. ايراد کي يف به اين ابزارها، که درحدي وسيع در کشور از آنها استفاده مي شود، اين است که داده هاي خود را با دستگاه هاي اطلاعاتي کرملن – به ويژه درباره سربازاني که با جدايي طلبان دونباس مي جنگند- به اشتراک مي گذارد. اين اقدام، که سبب محروميت ميليون ها تن از دسترسي به سايت هاي مورد استفاده شان مي شود، بيانگر اراده مقامات اوکراين به گريز از سپهر نفوذ رقومي اي است که مسکو در تقريبا سراسر فضاي پس از اتحاد شوروي برقرار کرده است.
درواقع روسيه يکي از معدود کشورهايي است که يک زيست بوم تقريبا کامل از پايگاه ها و خدماتي مستقل از سيليکون ولي در اختيار دارد که توسط روس ها پايه گذاري شده و قوانين روسيه بر آنها حاکميت دارد. درحالي که هرروزه بخش مهمي از مردم جهان از گوگل، آمازون، فيسبوک و اپل (GAFA) استفاده مي کنند و به مشابه هاي معتبر آنها در سرزمين هاي خود دسترسي ندارند، روس ها و همسايگانشان از حق انتخاب بين غول هاي کاليفرنيايي و آنچه که به طور مرسوم«رونت» ناميده مي شود برخوردارند. «رونت» روايت روسي «نت» و خدمات مربوط به آن است. «ياندکس» از محبوبيتي دوبرابر بيشتر از رقيبش گوگل برخوردار است و «وکنتاکت»، معادل روسي فيسبوک با فاصله زياد نخستين سايت مورد مراجعه در کشور است (١).
اين موقعيت بي نظير در جهان – حتي شامل چين- امتيازي مهم براي مسکو است و موضع آن در عرصه اداره شبکه وب را پس از افشاگري هاي آقاي ادوارد اسنودن درمورد شنود هاي انجام شده توسط «آژانس امنيت ملي آمريکا» (NSA) تقويت کرده است. در فضاي سايبري نيز مانند جاهاي ديگر ديپلوماسي روسيه حاکميت را ارزش برتر در روابط بين المللي مي داند و به عنوان يک قدرت آماده است هرکاري براي کاستن از اقدامات مداخله گرانه و جاسوسي به ويژه از سوي آمريکايي ها انجام دهد. داشتن زيرساخت هاي خاص به مسکو امکان مي دهد که قوانيني سختگيرانه تصويب کند. نمونه آنها قانوني است که از سال ٢٠١٥ پايگاه هاي رقومي خارجي را وادار مي کند که داده هاي مربوط به شهروندان روسيه را در خاک اين کشور نگهداري کنند.
به اين ترتيب، اکنون فيسبوک يا توييتر مي بايد مخازن داده هاي خود را در نزديکي مسکو نصب کنند تا رسما از «گوش هاي تيز» آمريکايي ها در امان باشند. بدا به حال کساني که از اين قانون تخلف کنند: شبکه حرفه اي خيلي محبوب «لينکداين» اکنون در روسيه غيرقابل دسترسي است. اين موقعيت قدرت حاکمانه در فضاي سايبري نقطه مقابل وضعيت اتحاديه اروپا است که نمايندگان مجلس فرانسه آن را «مستعمره دنياي رقومي» که در سلطه آمريکا است (٢) توصيف مي کنند.
خدمات «رونت» در فضاي پس از اتحاد شوروي اهرمي قدرتمند براي اعمال نفوذ بر «خارجي هاي نزديک»، نامي که در مسکو به جمهوري هاي پيشين اتحاد جماهير شوروي گفته مي شود، مي دهد. نه تنها کرملن مي تواند به داده هاي کاربراني که به تدريج در حلقه صاحبان قدرت و ثروت افتاده اند دسترسي داشته باشد، بلکه اين پايگاه ها مخاطباني مهم نيز در ميان اقليت هاي روس تبار خارجي – به ويژه در کشورهاي بالتيک و اوکراين – دارد.
اين استثناي رقومي را چگونه مي توان توضيح داد؟ درحالي که در چين، وجود پايگاه هاي ملي تاحدي زياد به خاطر راهبرد کنترل اطلاعات است، وجود «رونت» ناشي از مسدود کردن سرويس هاي خارجي که خود جاي آنها را گرفته باشد نيست. اينترنت روسي داراي تاريخچه اي است که به پيش از فروپاشي اتحاد شوروي درسال ١٩٩١ بازمي گردد. درواقع، اتحاد جماهير شوروي زهدان ساختارهاي فني، عملکردهاي اجتماعي و مدل هاي اقتصادي اي بود که مبناي ويژگي «رونت» کنوني است و تمايل روسيه به دستکاري انفورماتيک (هک) و جرايم سايبري را تغذيه مي کند.
آزمايشگاه ها – بازداشتگاه ها
به خلاف آنچه که به نظر مي رسد، قدرت حاکم در اتحاد جماهير شوروي هميشه مانع از در شبکه قراردادن بخشي از توانايي اطلاعاتي خود نبود. البته، زيرساخت آزاد، باز و تمرکز گريزي که در غرب از سال هاي دهه ١٩٧٠ توسعه يافت نمي توانست در قلمرو روسيه (که مقالات علمي در آن زيرزميني توزيع مي شد) توسعه يابد. با آن که بسياري از دانشگاهيان، مهندسان و معماران مجاز به سفر به خارج براي ديدار با همتايان غربي خود در چهارچوب سفرهاي مطالعاتي بودند، پرده آهنين در بسياري از عرصه هاي راهبردي مانند انفورماتيک نفوذ ناپذير بود. اين امر مانع از آن نشد که، خيلي زود، روسيه صحنه برنامه هاي بلندپروازانه انفورماتيک و حتي کارهاي مهم فني باشد. درسال ١٩٦٨، نخستين نقاشي متحرک رقومي تاريخ روي يک رايانه روسي برنامه نويسي و اجرا شد. ٧ سال بعد، محاسبه گران اتحاد شوروي براي تعيين مسير فضايي سفينه هاي ماموريت هاي فضايي مشترک آپولو- سايوز تنها چند دقيقه زمان لازم داشتند، درحالي که رايانه هاي «سازمان ملي هوا- فضا» (NASA) براي انجام اين محاسبات به نيم ساعت زمان نياز داشتند. درپايان سال هاي دهه ١٩٨٠، اتحاد جماهير شوروي حتي « دامنه اينترنتي » خاص خود (.su)را در اختيار داشت و چند صد تن از امتياز دسترسي به شبکه «يونيکس» که نياي وب کنوني است برخوردار بودند.
«کيبرنتيکا» (انفورماتيک) تقريبا منحصرا در سايه «نظام هاي خاص» - ساختارهاي اداري، يعني قلمروهايي که به خاطر کارکرد راهبردي از امتيازات گوناگون برخودار بودند توسعه يافت. در زمان ژوزف استالين، زماني که مطبوعات اتحاد شوروي انفورماتيک تولد يافته در غرب را به ريشخند مي گرفتند و آن را «شبه علم بوژوا» توصيف مي کردند، آزمايشگاه هاي بزرگي، در اختفاي کامل سرگرم طراحي نخستين ماشين هاي محاسبه گر ملي بودند. در پشت سيم هاي خاردار اين آزمايشگاه- بازداشتگاه ها گروه هايي از مهندسان،غالبا زندانيان سياسي، چنان که در کتاب «حلقه نخست» الکساندر سولژنيتسين (٣) توصيف شده سرگرم توسعه دستگاه هايي بودند که مي بايست شبکه تلفن ملي را کنترل مي کرد.
پس از مرگ استالين، در ماه مارس ١٩٥٣، و تنقيد از «زياده روي هاي او» در کنگره بيستم در سال ١٩٥٦، انفورماتيک شاهد دوران طلايي خود بود. جابجايي تدريجي کادرهاي «آکادمي علوم» با چهره هاي جوان تر و «ليبرال تر» انفورماتيک روسيه را از جنبه تفنن بورژوازي به ابزاري در مسابقه فناوري با غرب بدل ساخت. در پايان سال هاي دهه ١٩٥٠، نخستين رايانه هاي ساخته شده به صورت سري در اتحاد شوروي پاسخگوي نيازهاي عرصه هايي مانند هوا- فضا يا هسته اي بود که نياز به محاسباتي قدرتمند و همواره درحال رشد داشتند. اين «دستگاه هاي سريع پردازش الکترونيک» (BESM) که توسط سرگئي لبدو، پيشگام انفورماتيک ساخته شده بود از موفقيت زيادي برخوردار شد.
سپس، با به قدرت رسيدن لئونيد برژنف در سال ١٩٦٤ و ازسرگيري گفتمان «استاليني» درباره انفورماتيک، بار ديگر پژوهش رقومي دچار وقفه شد. در آن زمان مقامات تصميمي گرفتند که نه تنها براي انفورماتيک، بلکه براي کل اقتصاد عواقب سنگيني داشت: بيش از توسعه رايانه ها در آزمايشگاه هاي کشور، ارجحيت به دزديدن فناوري غربي داده شد (٤).
به تدريج «دستگاه هاي سريع پردازش الکترونيک» جاي خود را به مدل هاي تازه اي داد که برمبناي طراحي «آي بي ام ٣٦٠»ساخته شده بود. اين رايانه هاي مشابه سازي شده از روي نمونه آمريکايي، که نزد کارشناسان انفورماتيک اتحاد شوروي محبوبيت نداشت، از اين مزيت برخوردار بود که با يکديگر تجانس داشت، در شبکه گذاردن آنها به حد کافي آسان بود و کاربرد آنها در آزمايشگاه ها و صنايع اتحاد شوروي در سال هاي دهه ١٩٧٠ رواج يافت.
اين شبکه هيچ ربطي به برنامه «آرپانت» که آمريکايي ها در همان زمان سرگرم توسعه آن بودند ونياي اينترنت کنوني محسوب مي شود نداشت. اين شبکه بيشتر درحکم زيرساخت هايي اتوماتيک براي تبادل داده ها بود که امکان کنترل خطوط توليد و جمع آوري داده هاي ابزاري آزمايشگاه را فراهم مي ساخت. اما بجز برنامه ناکام مانده «نظام اتوماتيک حکومت براي انتقال اطلاعات» که قرار بود درسال هاي دهه ١٩٦٠ شبکه اي علمي براي مبادله مشابه «آرپانت» بسازد، بايد تا سال ١٩٨٣ انتظار کشيده مي شد تا نخستين شهروند اتحاد شوروي، بدون اين که قصد اين کار را داشته باشد، به شبکه اي جهاني که هنوز اينترنت خوانده نمي شد وصل شود.
اين فرد پيشگام يک زيست شناس ٣٥ ساله به نام آناتولي کليوسوف بود. درسال ١٩٨٣، درحالي که تنش بين شرق و غرب برسر مسئله موشک هاي اروپايي بالا گرفته بود، از سوي مقامات بالاي آکادمي علوم اتحاد جماهير شوروي دستوري صادر شد که يک پژوهشگر قادر به مشارکت در يک کنفرانس تلفني رايانه اي جستجو و يافته شود. اين نوع کنفرانس که در آن زمان در برخي از محافل علمي غربي رواج داشت، در اتحاد جماهير شوروي بي سابقه بود. کليوسوف که پس از مدتي اقامت در ايالات متحده با دستگاه هاي انفورماتيک آشنايي داشت براي اين کار برگزيده شد. او به محل فوق امنيتي «انستيتو پژوهش هاي انفورماتيک اتحاد جماهير شوروي» (Vniipas) هدايت شد که در آنجا يکي از معدود مودم هاي موجود در اتحاد شوروي يافت مي شد. مدير «انستيتو پژوهش هاي انفورماتيک» با درک سودمندي در اختيار داشتن کسي که بتوانداز دستگاه استفاده کند، به کليوسوف اجازه داد که به مدت نامحدود به آن دسترسي داشته باشد. در مدت زمان برگزاري کنفرانس تلفني، زيست شناس اتحاد شوروي با بسياري از «پيشروان اينترنت» که از حضور فردي از اتحاد شوروي در شبکه مبهوت شده بودند آشنا شد.
Talk.politics.soviet
درپس غربال امنيتي و گردان هايي از نيروهاي ويژه اي که درهر لحظه مشغول کنترل بودند، کليوسوف با آزادي تمام با غربي ها گفتگو مي کرد. او با اطلاع از رويدادهايي که مطبوعات اتحاد شوروي درباره آنها سکوت مي کردند، موفق شد مقاله هايي در نشريات آمريکايي و وابسته هاي پيام رسان الکترونيک آنها منتشر کند بدون آن که ناگزير از گذر از «گلاوليت» - سازمان مسئول سانسور که همه پژوهشگران ناگزير با آن سروکار دارند – باشد. ريشخند تاريخ، در همان زماني که آندره يي ساخاروف فيزيکدان و مدافع آزادي هاي مدني به گورکي تبعيد شده بود، جايي که برخي افراد با پذيرش خطر دست نوشته هاي مخالفان را به غرب مي فرستادند، کليوسوف بدون آنکه بخواهد تونلي رقومي در زير پرده آهنين حفر کرد. دستگاه هاي امنيتي هيچگاه متوجه اين امر نشدند. او اين کار را در سال ١٩٨٧ يعني زماني که دو سال از آغاز پرستوريکا (بازسازي نظام) و گلاسنوست (شفافيت) مي گذشت و نخستين شبکه آزاد و باز اتحاد شوروي که نياي «رونت» بود داشت متولد مي شد انجام داد.
مانند بسياري از ديگر ماجراهاي انفورماتيک، بخش اتحاد شوروي شبکه وب در سايه اي محرمانه و با نظامي خاص آغاز به کار کرد. اين نخستين شبکه که «دموس» ناميده مي شد و امکان اتصال اتحاد شوروي به بقيه دنيا را فراهم مي کرد، درسال ١٩٨٩ در «انستيتو پژوهش هاي هسته اي کورتچاکوف» (KIAE) در مسکو، که يک پايگاه به شدت حفاظت شده بود و بخش مهمي از پژوهش هاي اتمي کشوردر آن انجام مي شد، شروع به کار کرد. اين شبکه که در آغاز براي ارتباط داخلي ايجاد شده بود، به تدريج از ديوارهاي به شدت محافظت شده «انستيتو پژوهش هاي هسته اي کورتچاکوف» فراتر رفت و ارتباط هايي با «نووسيبريسک» (سيبري) و «دوبنا» و «سرپوخوف» - ٣ مرکز بزرگ پژوهش هسته اي و سايبري- برقرار کرد.اين شبکه سپس از پرستوريکا و قانوني که درسال ١٩٨٧ امکان تاسيس موسسات خصوصي کوچک را فراهم مي کرد بهره برد. بخشي از گروه «دموس» در آن زمان ترجيح دادند که «انستيتو پژوهش هاي هسته اي کورتچاکوف» را ترک کنند و نخستين – و تنها – موسسه تامين کننده اينترنت (FAI) اتحاد شوروي را پايه گذاري نمايند. اين موسسه که «رلکام» (مخفف ترجمه انگليسي مخابرات مطمئن) ناميده مي شد از موفقيت قابل توجهي برخوردار شد: در سپتامبر ١٩٩٠، اين موسسه توانست مديريت گسترش عرصه « دامنه اينترنتي » اتحاد جماهير شوروي (.su) را به دست آورد و درپايان سال ١٩٩١، اين موسسه بيش از ٨٠٠ مشتري درسراسر کشور داشت.
اين رقم با قياس با ٦ ميليون کاربر شبکه فرانسوي «ميني تل» در همان زمان مي تواند ناچيز به نظر بيايد. اما، با توجه به تنگناهاي فني که در آن زمان انفورماتيک اتحاد شوروي با آن روبرو بود، حتي بدون وارد شدن به مقوله وضعيت اقتصادي کشور، همين تعداد هم خيلي زياد بود. «رلکام» به صورتي بسيار دست ساز و ابتدايي عمل مي کرد: مجموع مشترکان تنها درصورتي مي توانستند به داده هاي موجود در خارج از اتحاد شوروي دست يابند که به رايانه اي واحد، که خود نيز تنها به يک مودم وصل بود، متصل شده باشند. اين دستگاه که «کرمواکس» (٥) ناميده مي شد، از طريق يک خط تلفن شخصي آقاي آلکسئي سولداتوف پايه گذار «دموس» به يک مخزن در دانشگاه هلسينکي وصل بود. او در واقع اين خط تلفن را به عنوان يک مزيت از مديريت انستيتو کورتچاکوف به دست آورده بود و خط تلفني بين المللي و اتوماتيک بود که ناگزير نبود از يک مرکز تلفن داراي تلفنچي عبور کند و درنتيجه از شنود در امان بود. اين خط را برخي به طنز «پنجره اي به سوي اروپا» مي ناميدند که واگويي گفته پتر کبير درباره سن پترزبورگ بود. اين دستگاه چنان کند کار مي کرد که امروز غيرقابل تصور به نظر مي رسد: کاربران «رلکام» همه تنها از طريق يک دستگاه رايانه متصل به يک مودم به دنياي خارج وصل مي شدند که ظرفيت آن ٩٦٠٠ بيتز در ثانيه (K ٩،٦) يعني ٥٦ برابر کندتر از اتصال ADSL امروزي و ابتدايي ترين رايانه يعني (٥١٢ K) بود. با اين حال، به رغم – يا به خاطر – اين ويژگي خيلي ابتدايي بودن، «رلکام» موجب ايجاد نخستين جامعه کاربران اينترنتي کشور شد.
در آن زمان، بهاي يک رايانه شخصي مي توانست تا ١٢ برابر يک حقوق متوسط (٦) باشد. به اين جهت، جامعه اصلي کاربران روسي اينترنت منحصرا از مهندسان جواني تشکيل شده بود که درمحل کار خود به شبکه دسترسي داشتند و اينها غالبا مراکز پژوهش يا آزمايشگاه هايي بودند که منافع راهبردي شان نصب يک پايانه وصل به اينترنت را توجيه مي کرد. بنابراين، به صورتي متناقض، اين يک مشت کارشناس انفورماتيک در محدوده اي کاملا کنترل شده توسط دستگاه هاي امنيتي، مي توانستند آزادانه با نشاني تخيل برانگيز: Talk.politics.soviet.soc.culture.soviet با دنيا تماس داشته باشند. کاربران «رلکام» به صورت هم زمان به بحث هايي هيجان انگيز درباره اجزاي تشکيل دهنده اتحاد شوروي مي پرداختند. مبادلات آنها امروز هم درگوشه اي از شبکه «يوزنت»، شبکه اي که منسوخ شده و امروز بخشي از «وب عميق»( Deep Web) به حساب مي آيد يافت مي شود.
جامعه کوچک «رلکام»تنها به بحث درباره رويدادها بسنده نکرد و در زمان کودتاي نافرجام اوت ١٩٩١، هنگامي که کمونيست هاي دوآتشه، غيرنظامي و نظامي، کوشيدند قدرت را به دست گيرند و بر اصلاحات آقاي ميخاييل گورباچف پايان دهند، به صورت فعال در روند وقايع مشارکت کرد. گورباچف در سفر به کريمه توسط کودتاگران بيمار خوانده شد و در بازداشت خانگي قرارگرفت. بوريس يلتسين که در آن زمان رييس جمهوري اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي بود، در «خانه سفيد» که مقر مجلس اعلاي کشور بود سنگر گرفت. کودتاگران با حمايت بخشي از کا گ ب جلوي نشر اطلاعات را گرفتند تا واکنش افکار عمومي غرب و مردم اتحاد شوروي را به تاخير بياندازند. آنها خطوط تلفن بين المللي را قطع کردند و به جاي برنامه هاي عادي تلويزيوني و راديويي به پخش اپرايي پرداختند که تنها با پخش خبرهاي خودشان قطع مي شد. در اين حين، ماموران کا گ ب فراموش کردند خط اتوماتيک آقاي سولداتوف را قطع کنند زيرا بي ترديد تصور نمي کردند يک خط تلفني انستيتو پژوهش هاي هسته اي مي تواند حامل اطلاعاتي مخل نظم مورد نظر آنها باشد.
از آن زمان، «رلکام» به صورت يکي از معدود کانال هاي بحث و تبادل اطلاعات سريع درباره وضعيت درآمد. مراکز تجمع اتحاد شوروي ناظر حضور انبوه روزنامه نگاران و دانشگاهياني بود که نگران وضعيت در مسکو بودند. کاربران «رلکام» آنچه را که از پنجره هايشان مي ديدند براي آنها توصيف و حتي به خارج ارسال مي کردند و استان ها اعلاميه هاي نوشته شده توسط يلتسين که درآن زمان نيروهاي ويژه در جستجويش بودند را پخش مي کردند. در ٣ روزي که کودتا به درازا کشيد، اين شبکه که با بيشترين ظرفيت خود کار مي کرد به عنوان صحنه نخستين شورش رقومي تاريخ عمل کرد. کاربران «رلکام» اتحاد شوروي از خطري که تهديدشان مي کرد آگاه بودند. يکي از آنها به يک روزنامه نگار غربي (٧) نوشته است:«ما درحدي اطلاعات انتقال مي دهيم که مي تواند ما را براي همه عمر به زندان بفرستد».
تجربه «رلکام» موجب بسياري از تحولات بعدي، به ويژه سازماندهي زيرساخت «رونت» شد. اين شبکه که در حومه مسکو در يک ساختمان «انستيتو پژوهش هاي هسته اي» موسوم به M٩ مستقر شده بود، مجهز به دستگاه «کرمواکس» بود که به کاربران امکان مي داد به مخازن اطلاعات خارجي متصل شوند و در آغاز متشکل از رايانه و مودم معروف بود که هردو در گوشه اي از ساختمان قرار داشت. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، درحالي که شمار کاربران افزايش مي يافت، دستگاه ها دچار تنگناي کمبود ظرفيت شد. به زودي مخزن ها سراسر اتاق محل «کرمواکس» را اشغال کردند، بعدهمه طبقه را به تصرف درآوردند و سرانجام کل ساختمان را در اختيار گرفتند. امروز ٩M مرکز عصبي شبکه وب روسيه است و تقريبا همه ارتباط ها از مبداء روسيه يا آسياي مرکزي ازاين ساختمان به شدت محافظت شده مي گذرد.
همچنين، «رلکام» موجب ظهور نخستين نسل پيمانکاران وب شد. آقاي آرکادي ولوج، پايه گذار و مدير «ياندکس»اين شبکه را در ماه اوت سال ١٩٩١، هنگامي که مي خواست از نزديکان خود خبر بگيرد کشف کرد. او کوشيد انسداد اطلاعات را دور بزند. براي اين کار او براي نخستين بار از سيستم مخابرات توسط رايانه استفاده کرد و برپايه آن امپراتوري خود را بنا نمود.
درسال ١٩٩٣، درحالي که حجم اطلاعاتي که از اينترنت عبور مي کرد افزايش مي يافت، آقاي ولوج «ياندکس» را ايجاد کرد. اين پردازنده طبقه بندي محتوي اينترنتي به زيان راه حل هاي غربي که نمي توانستند بر بازار داخلي حاکم شوند، محبوبيت يافت. غرب در آن زمان ناظر نخستين تحول اينترنت با موتورهاي جستجويي مانند «ليکوس» يا «ياهو» بود که شبکه جهاني را تصرف مي کرد ولي براي استقرار در روسيه دچار زحمت بود.
اين امر دلايل متعددي داشت. فضاي پس از اتحاد جماهير شوروي و به ويژه روسيه، وحشت از چندين دهه طبقه بندي، جداسازي و کنترل اطلاعات را حفظ کرده بود. تعداد کابل هايي که آن را به اروپا و ايالات متحده مرتبط مي کرد محدود و با کيفيت بد بود و اين امر مانع از توسعه يافتن سرويس هاي مستقر در غرب مي شد. ازاين رو، دربسياري از عرصه ها روس ها خود را ناگزير از توسعه سرويس هاي خاص خود مي ديد. اين امر موجب به وجود آمدن «ياندکس» و نيز بسياري از سايت هاي کمتر شناخته شده ديگر شد.
در سال هاي دهه ١٩٩٠، ضعف زيرساخت هاي رقومي موجب اکراه سرمايه گذاران از استقرار در روسيه شد. نظام قضايي کشور خيلي کم قابل اعتماد و اقتصاد آن بي ثبات بود. غول هاي سيليکون ولي به آن پشت مي کردند و ميدان را براي ابتکارهاي محلي خالي مي گذاردند. بازار دسترسي به اينترنت بين چند موسسه بزرگ مخابراتي ملي و مجموعه اي از ساختارهاي منطقه اي و حتي شهري تقسيم شده بود. اکنون بيش از ١٣ هزار عرضه کننده اينترنت در روسيه وجود دارد درحالي که در فرانسه تنها ١٠ شرکت در اين عرصه کارمي کنند. بسياري از شهرها نه تنها شرکت هاي محلي خود را دارند، بلکه شبکه هاي «اينترانت»ي هم در شهرها وجود دارد که تنها در محدوده همان شهرها قابل استفاده است.
به رغم بحران و کهنگي تاسيسات، روسيه از رونق اينترنت در سال هاي پاياني دهه ١٩٩٠ بي بهره نماند. اين امر اما در حاشيه شبکه جهاني رخ داد و موجب تشديد برخي از ويژگي هاي ملي مربوط به عملکرد فرهنگي و فني شبکه شد. به اين ترتيب، سوء شهرت روس ها در دنياي بازي هاي رايانه اي مربوط به اين دوره است، زيرا از آنجا که ناگزير بودند به علت محدوديت باندهاي عبوري روي مخزن هاي خود بازي کنند، کدهاي رفتاري و اطلاعات خاصي به وجود آوردند که امروز نيز آنها را از ديگر بازيکنان متفاوت مي کند.
فرهنگ ملي هم در اين مورد نقش دارد. در تمام دوران جنگ سرد، سلطه مجتمع نظامي- صنعتي اتحاد شوروي از نظر تعداد کارکنان، مهندسان و کادرها، و ارزش نهادن به آموزش هاي فناوري موجب برخورداري سريع بخش مهمي از مردم از انفورماتيک شد. در زمان اتحاد شوروي، موسسات فني در استان ها که به مردم آموزش هاي کوتاه مدت مي دادند از محبوبيت زيادي برخوردار بودند. بسياري از مردم از اين راه با شرايط لازم براي استفاده از سيستم هاي رايانه اي که در آن زمان پيچيده بود آشنا شدند.
در پايان سال هاي دهه ١٩٩٠، آموزش انفورماتيک جامعه روس در مجموع بهتر از مردم کشورهاي غربي بود. اين امر زمينه را براي يک ويژگي ملي رقومي ديگر يعني جرايم سايبري آماده کرد. براي بسياري از دست اندرکاران مبتدي يا حرفه اي رايانه، که از مهاجرت به اروپا يا ايالات متحده براي داشتن درآمد مناسب خودداري مي کنند، سرقت اطلاعات بانکي وسيله اي غيرقابل مقاومت براي کسب ثروت است. گرد محور اين فعاليت ها مافياهايي تشکيل شده و توسعه يافته است. ٦٠ درصد از جرايم سايبري دنيا در آغاز سال هاي دهه ٢٠٠٠ در «شبکه کسب و کارهاي روسي» (٨) بوده است. بسياري از راهزنان دست اندرکار در حملات سايبري انجام شده در ايالات متحده (به ويژه حمله عليه کنواسيون ملي دموکرات ها درسال ٢٠١٦) و در اروپا احتمالا از سوي اينها بوده است.
در آغاز سال هاي دهه ٢٠٠٠، «رونت» مرحله جديدي را آغاز کرد. درآمد ناشي از نفت و گاز فضايي مساعد براي سرمايه گذاري ها پديدآورد و دوره اي طولاني از رشد را گشود. کشور با نيروي زياد وارد دومين انقلاب اينترنتي (يا وب ٢.٠) شد که گسترش فوق العاده شبکه هاي اجتماعي و ظهور موتورهاي جستجوي طراحي شده مانند گوگل از ويژگي هاي آن است. مشکل نبود کابل هايي که روسيه را به بقيه دنيا متصل کند به طور قطع در سال ٢٠٠٥ با افتتاح يک خط فيبرنوري ضروري براي توسعه شبکه «نت» روسيه حل شد. اين خط که (Transe-Europe-Asie) TEA ناميده مي شود، لندن را به هنگ کنگ متصل مي کند و در اين راه از مسيرهاي ترانس سيبري و ترانس منچوري مي گذرد. با اين کار موقعيت روسيه درعرصه رقومي از وضعيت حاشيه اي به مرکزي داراي امکانات تبادل داده ها بين اروپا و آسيا تبديل شد.
رقابت غربي مانع وجود سرويس هاي به وجود آمده در سال هاي دهه ١٩٩٠ و سال هاي نخست دهه ٢٠٠٠ نشد. کاملا به عکس، توسعه جهاني فيسبوک شانه به شانه وکنتاکت پيش رفت و حتي ياندکس در روسيه بر گوگل پيشي گرفت درحالي که طراحي موتور جستجوي آقاي ولوج از آغاز براي روسيه اهميت داشت، موتور جستجوي غول آمريکايي مدتي طولاني از تشخيص موارد مختلف اين زبان ناتوان بود.
پس از يک دوره گشايش و همکاري تنگاتنگ با موسسات غربي در دوران رياست جمهوري آقاي ديميتري مدودف (٢٠١٢-٢٠٠٨)، کشور شاهد تيره شدن روابط با غرب شد. در اين زمان، ويژگي هاي «رونت» به صورت ابزاري در خدمت سياست بين المللي کرملن درآمد و فضاي مجازي را به صورت نمايشگر بلندپروازي قدرت طلبانه درآورد. دراين عرصه، روسيه برگ هاي برنده کم ندارد.
١- Données Alexa
٢- Catherine Morin-Desailly, « L’Union européenne, colonie du monde numérique ? », rapport d’information no 443, Sénat, Paris, 20 mars 2013.
٣- سولژنیتسین که تحصیلات فیزیک داشت، نزدیک به یکسال در زندان ویژه شماره شانزده زندانی بود، جائی که امروز یک شرکت دولتی امنیتی سایبری در آن مستقر است
٤- Cf. les révélations de Vladimir Vetrov — alias Farewell pour ses officiers traitants de la Direction de la surveillance du territoire (DST) française — sur le fonctionnement de la commission militaro-industrielle dans les années 1980.
٥- این نام اشاره به واقعه ای در سال 1984 دارد. یک کاربر هلندی برای مزاح به دیگر کاربران قبولانده بود که نخست وزیر وقت شوروی ، کنستانتین چرنینکو، شخصا توسط پردازنده بنام Kremvax برروی اینترنت حضور دارد.
٦- Selon les statistiques du Goskomstat de l’époque. Le prix faramineux des ordinateurs s’explique en partie par l’embargo sur les produits électroniques appliqué par les États-Unis après l’invasion de l’Afghanistan (1979).
٧- Base d’archives du forum talk.politics.soviet, 20 août 1991.
٨- Peter Warren, « Hunt for Russia’s Web criminals », The Guardian, Londres, 15 novembre

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد

آب درمانی" مزایا و مضرات