به رایش خوش آمدید
- الحصول على الرابط
- X
- بريد إلكتروني
- التطبيقات الأخرى
به رایش خوش آمدید
به رایش خوش آمدید
© AP Photo/
80 سال بل، 12 مارچ سال 1938، اطریش به بخش «جرمنی بزرگ» مبدل گشت: فیورر ادولف هیتلر یکی از مفکوره های عمده اوتو فون بیسمارک «صدراعظم آهنین» افسانوی راجع به متحدساختن ملت جرمنی در چوکات دولت واحد تحقق بخشید.
به تفاوت از فتوحات بعدی او، الحاق بدون یک فیر صورت گرفت و مورد حمایت باشندگان محلی قرار گرفت. اطریش همچنان به خوشی به سیاست غیرانسانی جرمنی پیوست. بعد از جنگ دولت واحد را یکبار دیگر تقسیم کردند — اطریش در این صورت کشور آزادشده از نازیزم محسوب میشد. ولی رابطه نزدیک که زمان به فیورر امکان تصرف سرزمین های جنوبی را بدون نبرد فراهم ساخته بود، تا به امروز زنده است. روزنامه «LENTA.RU» «مارش را یاداوری نموده که تمام جهان را تکان داده بود» و معلوم نموده که نازیان کدام داغ را در مناسبات متقابل جرمنی و اطریش بجا گذاشته اند.
بیرق برافراشته شد
هایل هیتلر! زیگ هایل!» — غریو جمیعت در کوچه های پایتخت اطریش در روز آفتابی 12 مارچ سال 1938 طنین انداز بود. باشندگان محلی از خانه ها ریختند: آنها از ستون های برادران از شمال استقبال میکردند که به مردم عظمت قبلی را بازگشتاندند. دختران دستمال ها را از کلکین ها شور میدادند، از بالکن ها چاکلیت ها به شکل صلیب شکسته میرختند و در آسمان طیارات لیوفتواف پرواز میکردند. پوسته های سرحدی را رسماً از بین می بردند — سرحد باید برای ابد از بین برده میشد و احساس غرور ملی که در جنگ جهانی اول لگدمال شده بود، احیاشده و نژاد کبیر آریایی باید برای قرن ها متحد گردد. فیورر شخصاً جهت تجلیل از روز کبیر در تاریخ ملت جرمنی حضور یافته بود.
© AFP 2018/ INP
به رایش خوش آمدید
عساکر جرمنی به اطریش وارد میشوند
برای او پیوستن وطن کوچک «مهمترین رسالت در زندگی بود» — او برای اولین بار طی 24 سال به خانه بازگشت. هیتلر در موتر سرگشاده در جوار محل تولد خود، در شهر براوناو- در کرانه-اینا، عبور نمود. از او در لینتز که زمان او به صنف اول مکتب رفته بود، به خوشی استقبال نمودند. در آنجا رهبر اسناد را امضا کرد که برای تسجیل حقوقی الحاق ضروری بودند. نام کشور — Österreich («رایش شرقی») — به Ostmark (مارک شرقی») تعویض گردید. این نام تا ختم جنگ دوم جهانی حفظ گردید.
سه روز بعد، 15 مارچ، بیش از 250 هزار نفر در هیندینپلاتز در ویانا گردهم آمدند، تا رسم گذشت نظامی را تماشا کنند و سخنرانی ظفرمند فیورر را بشنوند که او از تریبون قصر امپراطوری ایراد نمود. فیورر گفت:«اطریش برای یک قرن به پیش به ضامن آهنین امنیت و آزادی امپراطوری جرمنی مبدل میگردد و بدینوسیله سعادت و آرامش ملت کبیر ما را تامین میکند!». جمیعت خوشی میکند: هیتلر ناگزیر متوقف میشود و مردم با گرفتن نام او شعارها میدهند. به این ترتیب، طبق تاریخ رسمی، «اشغال نازی» اطریش صورت گرفت.
مدتها بعد معلوم گردید که عملیات «اوتو» (پلان مداخله در اطریش به این نام یاد میشد) به هیچ وجه به چنان آسانی صورت نگرفته بود، طوریکه تبلیغات معلومات میداد: توپخانه خودرو برای بهره برداری آماده نبود. ماشین های سنگین غیرفعال بودند و در سرحد ناحیه لینتز از حرکت افتاده بودند. هیتلر سخت خشمگین گردیده بود. ولی نمای ظاهری شکست ناپذیری اردو هیبتانک را حفظ کرده بوند.
روشن است که منشای اطریشی هیتلر، یگانه علت نبود که ظفر رایش سوم را در اطریش توضیح میکرد. مفکوره «متحدساختن ملت جرمنی» طی سالیان دراز — از آن لحظه وجود داشت، وقتیکه جنگ اول جهانی آغاز گردید.
وقتیکه امپراطوری هابسبورگان از هم فروپاشید، ویانا که زمان پایتخت پرقدرت امپراطوری اطریش — هنگری بود، به شهر عمده سرزمین محقر مبدل گشت. دولت نوبنیاد دارای قابلیت حیاتی محسوب نمی شد.
اولین تلاش ها جهت عقد اتحاد با جرمنی تقریباً راساً بعد از جنگ آغاز شدند، ولی انتانتا، واضحاً، به این کار اجازه داده نمی توانست. فاتحان مغلوب شدگان را با دست و پای بسته بودند — این محدودیت های شدید در نتیجه در جامعه جرمنی روحیه انتقام جویی را داغ تر ساخت و این یکی از علل به قدرت رسیدن نازیان محسوب میشود.
عقول مردم را ایدیلوژی های استبدادی — کمونیزم، فاشیزم و نازیزم — تسخیر کرده بود. باوجود پیروزی سوسیال — دموکراتان چپگرا در سال 1919 و تبعید خانواده سلطنتی هابسبورگ از کشور، کمونیستان طی سالیان زیادی مردم اطریش را آرام نه گذاشتند. سنگرهای از خیابان های ویانا فقط در سال 1927 برچیده شدند. ولی مبارزه سیاسی ادامه داشت.
فاشیزم اطریشی، واضحاً، مورد پسند بینیتو موسولینی دیکتاتور ایتالوی قرار گرفت، به خاطریکه «قانون اساسی می» که اطریشیان تصویب کرده بودند، شباهت بسیار زیاد به قانون اساس خود او داشت. او آرزوی ایجادنمودن «فدراسیون دانیوب» داشت و اطریش را جهت تحقق این پلان ها مهمترین متحد می دانست.
از همینرو موسولینی در حوادث بعدی نقش مهم ایفا کرد. طرفداران «راه جرمنی کبیر» در اطریش فعالیت های تخریبی انجام میدادند. در دوران سال های 1933 تا 1938 آنها بیش از 800 نفر کشته و زخمی ساخته بودند.
نازیان در سال 1934 اولین تلاش الحاق بعمل آوردند: یک و نیم صد رزمندگان SS که لباس نظامیان اطریشی را به تن داشتند، صدراعظم را به گروگان گرفتند و امضا نمودن سند سپردن قدرت را مطالبه میکردند. دولفوس در ناحیه گردن هنگام تلاش فرار زخمی شده بود، ولی حتی با وجود تهدید مرگ هم از تسلیم شدن امتناع ورزید.
رینهارد شپیتزی سکرتر وزیر خارجه آلمان یاداوری خاطره خود را چنین بیان داشته بود:« این بهترین روزهای زندگی من بود. من با اطریش یکجا با هیتلر، در موتر سرگشاده ششم قطار، می رفتم. چشمان من از آشک پر بود — آرزوی من راجع به اتحاد جرمنی برآورده شد. زیر اطریش 600 سال تحت حکمراویی جرمنی قرار داشت! و برای ما بعد از شکست سال 1918 و قرارداد صلح ویستفال… آرزو به واقعیت مبدل گشته بود».
اطریش در سال 2001 مسوولیت جنگ را پذیرفت و به اساس موافقت نامه واشنگتن مبلغ 900 میلیون دالر جبران خساره پرداخت کرد.
تفاوت اصولی در حافظه تدریجاً از بین میرود و ملت واحد یکبار دیگر باهم متحد میگردد، اگر در دو دولت مختلف هم به سر می برد.
به اساس منبع دیپلوماتیک روزنامه «LENTA.RU» که در اطریش کار میکند، روابط تاریخی مردم جرمنی و اطریش تا به امروز محکم می باشند — در ملاقات های بسته ماموران دو کشور عملاً نسبت به یکدیگر به مثابه نمایندگان یک دولت برخورد میکنند. منبع توضیح داد:«خود را عملاً هموطنان احساس میکنند. هیچگونه فاصله بین آنها وجود ندارد. روسیه و اوکراین حتی در بهترین سالها میتوانستند از این رشک ببرند