جنرال دوستم: قاتل طالبان،
ایا جنرال دوستم به تنهای قاتل طالبان است
بالاخره، در اپریل ۲۰۰۱، دوستم دیگر نتوانست در حاشیه بماند و به افغانستان بازگشت تا مسعود شاه مسعود را که بهسختی در کوههای تحت قلمروش خود را نگهداشته بود، کمک کند. از پناهگاه مسعود دوستم و دستهای از چریکهای ازبک توسط چرخبال به کوههای ...مرکزی هندوکش پرواز کرد تا شورشی را راهاندازی کند که طالبان را از خطوط جبههی تحت فشار مسعود به عقب براند.
پسانتر در ۹/۹/ ۲۰۰۱، رییس اتحاد شمال توسط بمبگذاران القاعده کشته شد. دو روز بعد پیشبینی مسعود که اگر ایالات متحده او را در جنگ علیه القاعده کمک نکند، شهرهای امریکا در آتش خواهند سوخت، به واقعیت تبدیل شد و امریکا نسبت به تهدیدی که از طرف طالبان به آنان متوجه میشد، بیدار شد. در این زمان دوستم از طریق سفارت امریکا در ازبکستان با سازمان سیا تماس گرفت و همدردیاش را با امریکاییهای عزادار ابراز کرد. او همچنان گفت که گروه کوچک اسبسواران او در خدمت است.
اما همهچیز فقط این نبود. دوستم یک برنامهی بزرگ داشت. دوستم که در کوههای دورافتادهی دره صوف محصور بود، گفت که اگر او و افرادش از این کوهها خود را بیرون بکشند و شهر مزار شریف را در کنترول بگیرند، روحیهی جنگجویان طالبان در شمال شکسته خواهد شد.
سازمان سیا که مجذوب این پیشنهاد دوستم شده بود، در اواسط ماه اکتوبر ۲۰۰۱ شش فرد از بخش عملیات خاص خود را در یک هلیکوپتر نوع شاهین سیاه به مرکز شورشگری دوستم فرستاد. در آنجا، آنها و بعدا تیم دوازده نفری قوای خاص امریکا که به نام Tiger O2 شناخته میشوند، در حمله به صفوف طالبان در درهی پایینشان به اسبسواران دوستم پیوستند. هدف آنان این بود که خط دفاعی طالبان را بعد از یک حملهی دیگر ۷۰ مایل به طرف شمال، نزدیک به پایتخت قدیم دوستم به طرف مزار شریف به عقب برانند.
به شکل شگفتآوری، اسبسواران میانهسال دوستم حملاتشان را با حمایت بمبهای لیزری قوای خاص امریکا هماهنگ کردند و در جنگ پیشروی نمودند. دوستم سواران مغولی خود و عوامل سیا (CIA) برای درهم شکستن خطوط طالبان را لحظاتی بعد از آنکه هواپیماهای امریکایی آنان را بمبارد کرد، رهبری نمود و بهسرعت دشمن را از سر راهشان پاک کرد.
رییس تیم قوای خاص سیا مسئول گزارشدهی این حملهی خارقالعادهی مغولهای مسلمان و امریکا علیه دشمن مشترک بود: «جنرال دوستم با من صادق و صریح بود و همچنان هر عضو این گروه، در هر معاملهای که ما با هم داشتیم». یکی از اعضای دیگر تیم گفته است: «او آنقدر به ما اعتماد و احترام داشت که گفت، اگر ما زمانی در یک کشور دیگر برای جنگ برویم، او با خوشحالی افرادش را با ما برای جنگ میفرستد».See More
پسانتر در ۹/۹/ ۲۰۰۱، رییس اتحاد شمال توسط بمبگذاران القاعده کشته شد. دو روز بعد پیشبینی مسعود که اگر ایالات متحده او را در جنگ علیه القاعده کمک نکند، شهرهای امریکا در آتش خواهند سوخت، به واقعیت تبدیل شد و امریکا نسبت به تهدیدی که از طرف طالبان به آنان متوجه میشد، بیدار شد. در این زمان دوستم از طریق سفارت امریکا در ازبکستان با سازمان سیا تماس گرفت و همدردیاش را با امریکاییهای عزادار ابراز کرد. او همچنان گفت که گروه کوچک اسبسواران او در خدمت است.
اما همهچیز فقط این نبود. دوستم یک برنامهی بزرگ داشت. دوستم که در کوههای دورافتادهی دره صوف محصور بود، گفت که اگر او و افرادش از این کوهها خود را بیرون بکشند و شهر مزار شریف را در کنترول بگیرند، روحیهی جنگجویان طالبان در شمال شکسته خواهد شد.
سازمان سیا که مجذوب این پیشنهاد دوستم شده بود، در اواسط ماه اکتوبر ۲۰۰۱ شش فرد از بخش عملیات خاص خود را در یک هلیکوپتر نوع شاهین سیاه به مرکز شورشگری دوستم فرستاد. در آنجا، آنها و بعدا تیم دوازده نفری قوای خاص امریکا که به نام Tiger O2 شناخته میشوند، در حمله به صفوف طالبان در درهی پایینشان به اسبسواران دوستم پیوستند. هدف آنان این بود که خط دفاعی طالبان را بعد از یک حملهی دیگر ۷۰ مایل به طرف شمال، نزدیک به پایتخت قدیم دوستم به طرف مزار شریف به عقب برانند.
به شکل شگفتآوری، اسبسواران میانهسال دوستم حملاتشان را با حمایت بمبهای لیزری قوای خاص امریکا هماهنگ کردند و در جنگ پیشروی نمودند. دوستم سواران مغولی خود و عوامل سیا (CIA) برای درهم شکستن خطوط طالبان را لحظاتی بعد از آنکه هواپیماهای امریکایی آنان را بمبارد کرد، رهبری نمود و بهسرعت دشمن را از سر راهشان پاک کرد.
رییس تیم قوای خاص سیا مسئول گزارشدهی این حملهی خارقالعادهی مغولهای مسلمان و امریکا علیه دشمن مشترک بود: «جنرال دوستم با من صادق و صریح بود و همچنان هر عضو این گروه، در هر معاملهای که ما با هم داشتیم». یکی از اعضای دیگر تیم گفته است: «او آنقدر به ما اعتماد و احترام داشت که گفت، اگر ما زمانی در یک کشور دیگر برای جنگ برویم، او با خوشحالی افرادش را با ما برای جنگ میفرستد».See More