صلح افغانستان
صلح افغانستان
ما بارها گفته ايم که در افغانستان ميان ريشه هاي جنگ و راه حل هايي که براي ختم جنگ جستجو مي شود، همساني
وجود ندارد. ما سالهاست که بر ابعاد منطقه اي و بين المللي جنگ تأکيد مي ورزيم؛ اما در همين حال تمرکز ما بر روي ابعاد داخلي جنگ استوار بوده است.
تشکيل شوراي عالي صلح به منظور تشويق و ترغيب گروه طالبان و حزب اسلامي به آغاز مذاکرات سياسي با حکومت، تنها و تنها مصرف و کاربرد داخلي مي تواند داشته باشد. اين شورا در ابعاد منطقه اي و بين المللي هيچ نقشي را نمي تواند ايفا کند. زيرا تغيير روندهاي سياسي در سطح منطقه و جهان از يک سو نيازمند فهم رويکردهاي سياسي، اقتصادي و امنيتي در منطقه مي باشد واز سوي ديگر به اختيارات و صلاحيت هاي رسمي از سوي دولت افغانستان احتياج دارد تا دولت هاي خارجي را براي ايجاد همگرايي منطقه اي و بين المللي بر محور منافع مشروع و مشترک در افغانستان ترغيب نمايد. شوراي عالي صلح نه از چنين قدرت و صلاحيتي برخوردار است و نه کشورها آن را به عنوان طرف سياسي خود به رسميت مي شناسد. بر اين اساس کارکرد شوراي عالي صلح ناگزير مانند گذشته بر امتياز يک جانبه به گروه و افراد طالبان و ساير گروه هاي مسلح مخالف دولت محدود خواهد ماند.
رييس شوراي عالي صلح در نخستين مصاحبه اش اعلام کرد که جنگ با طالبان را مشروع و جايز نمي داند. به همان ميزاني که اين اظهارات به مشروعيت بخشي طالبان کمک مي کند، به نامشروع بودن اقدامات نظامي حکومت عليه اين گروه ها نيز اشاره دارد.
ابهام ماهوي شوراي عالي صلح، که آيا اين شورا يک نهاد دولتي است که در چارچوکات سياست رسمي دولت فعاليت خواهد کرد يا يک سازمان مستقل که تصميم گيري ها و رويکردهاي متفاوت از حکومت را مي تواند دنبال کند، اين پرسش را به وجود مي آورد که گفته هاي شوراي عالي صلح را به حساب کي و کدام نهاد بايد گذاشت؟ حکومت يا شوراي عالي صلح؟ به هرحال شوراي عالي صلح حق ندارد از حيثيت و منافع گروه هاي مسلح مخالف دولت دفاع نمايد. براي مردم افغانستان نظام سياسي، دولت و قانون اساسي اصل است و هرگز قابل معامله نمي باشد. طالبان و گروه هاي هراس افگن، شورشياني اند که در برابر اين نظام مي جنگند. نبايد اين دو با حيثيت و حقوق برابر در نظر گرفته شوند. نظام سياسي افغانستان يک نظام دموکراتيک و مشروع است که با خواست مردم افغانستان و موافقت جامعه جهاني به وجود آمده و بنابراين تمامي تصميمات و سياست هاي آن بر مبناي خواست و اراده مردم استوار بوده و از جانب مردم مورد حمايت مستدام قرار مي گيرد.
اين در حالي است که نشست هاي چهارجانبه صلح که با اميدواري هاي زيادي کار خود را آغاز کرده بود، اکنون به دليل شرکت نکردن طالبان در اين نشست بابن بست مواجه شده است. طالبان شرکت در اين مذاکرات را رد کرده است و اين يعني به چالش کشيدن مذاکرات چهارجانبه. طالبان با رد درخواست پاکستان براي شرکت در مذاکرات صلح، عمليات نظامي خود را در ولايات مختلف و بخصوص ولايت هلمند افزايش داده و موفق شده اند که نيروهاي امنيتي را از چندين ولسوالي اين ولايت عقب براند. گفته مي شود که طالبان هلمند را به پايگاه اصلي خود درافغانستان تبديل مي کند و عمليات خونين و خشونت بار بهاري خود را از همين نقطه سامان خواهد داد. از طرف ديگر رييس جمهور نسبت به مؤفقيت مذاکرات صلح اظهار شک و ترديد مي کند و مي گويد که ما بايد حوصله استراتژيک داشته باشيم و براي بدترين حالت ممکن آمادگي داشته باشيم. اکنون چنين به نظر مي رسد که روند صلح با پيچيدگي هاي بسياري روبرو مي باشد که نه تنها شوراي عالي صلح که حکومت افغانستان نيز قادر به حل آن نخواهد بود. چرا که اراده بين المللي در مورد امنيت افغانستان تاهنوز شکل نگرفته است و منافع کشورها در افغانستان تاهنوز تعريف نشده است.