فراز و نشیب روابط ما با پاکستان
فراز و نشیب روابط ما با پاکستان
سه شنبه 18 جوزا 1395 - رحیم حمیدی
فراز و نشیب روابط ما با پاکستان
رابطه افغانستان و هند همواره مورد نگراني پاکستان بوده است. پاکستان دوست دارد که افغانستان تحت نفوذش باقي بماند و از اين کشور به عنوان عقبه استراتژيک استفاده نمايد. با اين حال، وضعيت آنگونه نيست که پاکستان مي خواهد. روابط افغانستان و هند عميق تر مي شود. جدا از روابط حکومت دو کشور مردم افغانستان نيز نگاه خوشبينانه نسبت به دولت و مردم هند پيدا نموده است. پروژه هاي همانند ساخت ساختمان پارلمان کشور، بند سلما، مرمت راه دلارام-زرنج و اجراي پروژه هاي خرد و بزرگ ديگر توسط هند منجر به تعميق روابط دو کشور شده است. اين روابط تا چه اندازه براي افغانستان سودمند است؟ آيا اين روابط منجر به آوردن ثبات و صلح در کشور خواهد شد؟
هند يکي از بزرگترين حاميان حکومت افغانستان بعد از سقوط امارت اسلامي طالبان بوده است. اکنون کمک هاي هند به افغانستان به بيش از دو ميليارد دالر مي رسد. کمک هاي هند به افغانستان منجر به نزديکي دو کشور شد. حامد کرزي، همواره هند را يکي کشور هاي خوب و دوست براي افغانستان مي خواند و برعکس او پاکستان را همواره متهم به حمايت از گروه هاي مخالف مسلح دولت افغانستان مي نمود. روابط افغانستان و پاکستان پر فراز و نشيب بود. روابط دو کشور در زمان حامد کرزي بر معيار هيچ اصولي تعريف نشده بود. روزي پاکستان براي ما کشور برادر و دوست بود و روزي ديگر دشمن.
زماني که اشرف غني قدرت سياسي را به دست گرفت اما، تحول بنيادي در سياست خارجي کشور رونما شد. اشرف غني روابط با پاکستان را در اولويت سياست خارجي حکومتش قرار داد. او به پاکستان سفر کرد و بعد از ديدار با نواز شريف، نخست وزير پاکستان به ديدار رئيس ارتش پاکستان در مقر نظامي اين کشور رفت. اين مسئله نشان داد که رئيس جمهور به نقش پاکستان در آوردن و صلح و ثبات در افغانستان واقف است. او برخلاف رئيس جمهور کرزي هند را در حاشيه قرار داد. هند هيچ نقش در سياست غني در آوردن صلح در افغانستان نداشت. برخلاف حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين افغانستان که نيروهاي امنيتي کشور را براي آموزش به هند مي فرستاد به پاکستان فرستاد.
پاکستان نيز از حضور اشرف غني در اسلام آباد استقلال بي نظير کرد. پيش بيني مي شد که روابط دو کشور به مرور زمان بهبود يافته و در نهايت پاکستان حاضر به آوردن گروه طالبان به ميز مذاکره شود. رئيس جمهور غني قبل از سفر به پاکستان به چين سفر نموده بود و ظاهرا از مقامات چين خواسته بود که پاکستان را تشويق به آوردن صلح در افغانستان نمايد. بعد از آن به ايالات متحده آمريکا سفر نمود. نتيجه اين سفر ها شکل دهي گفتگوي چهار جانبه صلح شد. چهار دور نشست چهار جانبه صلح ميان افغانستان، پاکستان، ايالات متحده آمريکا و چين در سطح بالا برگزار شد. دور پنچم اما، با حضور نماينده هاي پايين رتبه افغانستان در اسلام آباد پاکستان داير گرديد. در آغاز نشست هاي چهار جانبه، حکومت افغانستان خوشبين بود که پاکستان نقش مثبت بازي خواهد کرد اما، بعد از دو چهارم مقامات کابل خوش بيني خود را از دست داد.
رئيس جمهور غني اکنون راهي را مي رود که قبل از او حامد کرزي پيموده بود. او همانند حامد کرزي، پاکستان را متهم به حمايت از گروه هاي مخالف مسلح دولت افغانستان مي کند. نتيجه روابط کنوني حکومت افغانستان با پاکستان مشخص است. نتيجه آن ادامه جنگ در افغانستان است. بدون شک، اين راه پاسخگو نيست. سياست کنوني رئيس جمهور غني آموزده شده است. اگر اين سياست پاسخگو مي بود در دوران حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين جواب مي داد. با اين حال، سياست اشرف غني با حامد کرزي اين تفاوت را دارد که رئيس جمهور غني در حال تلاش براي رهايي افغانستان از وابستگي به پاکستان است. بندر چابهار و گسترش روابط تجاري و اقتصادي با کشورهاي آسيايي ميانه از نمونه هاي آن است. تلاش ها به منظور گسترش توليد انرژي در افغانستان ممکن است نوع بازي ميان دو کشور را در آينده تغيير دهد. با اين حال، براي خودکفايي انرژي و صادر کردن آن به پاکستان و يا ديگر کشورهاي آسيايي جنوبي نيازمند ثبات و صلح مي باشيم.
تلاش هاي اشرف غني در راستاي ايجاد منافع مشترک ميان کشورهاي منطقه يکي از فاکتور هاي برجسته است. اين مسئله ظرفيت آوردن صلح و ثبات در افغانستان را دارد اما، آمدن صلح و ثبات در افغانستان منوط به سياست پاکستان در اين مورد است. اگر پاکستان اهميت منافع مشترک منطقه ايي را جدي بگيرد و سياست خود را نسبت به افغانستان تغيير دهد ما به صلح و ثبات دست مي يابيم اما، اگر پاکستان منافع مشترک منطقه ايي کم ارزش تر از سياست کنوني خود در قبال افغانستان بداند و همچنان باورمند به اين بماند که افغانستان بايد کشور عمق استراتژيک باشد در آن صورت سخت و دشوار است که ما به صلح و ثبات دست يابيم.
در هر صورت ما نيازمند آنيم تا مناسبات خود را با پاکستان چارچوب مند سازيم. روابط خود براساس اصول و معيار هاي مشخص تعريف نمايم. روابط ما نبايد مقطعي تعريف گردد. امر مسلم آن است که ما قادر نيستيم که کشورهاي همسايه خود را انتخاب کنيم. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم پاکستان يکي از کشورهاي همسايه ماست. از اين جهت، ضروري است که روابط ما با اين کشور بر اساس اصول و معيار هاي مشخص و دراز مدت تعريف گردد. ما بايد يک نوع تعادل در روابط خود ميان هند و پاکستان به وجود آوريم. در وضعيت کنوني که ما پاکستان را متهم به حمايت از گروه هاي شورشي مي کنيم و آمدن نخست وزير هند به افغانستان با آب و تاب زياد خوش آمديد مي گويم مسلم است که موجب نگراني مقامات اسلام آباد مي شود. به همين خاطر، بهتر است که رئيس جمهور غني همان سياست اول خود را در قبال پاکستان دنبال نمايد. تنها با روابط حسنه با پاکستان امکان اجرايي شدن سياست داخلي و منطقه ايي رئيس جمهور قابل اجرا است. بنابراين، ضرورت جد در بازنگري سياست خارجي افغانستان نسبت به پاکستان وجود دارد. زيرا، موفقيت ما در سياست داخلي نسبت گسترده با سياست خارجي ما با پاکستان دارد.
در پايان اين نوشتار بايد متذکر شوم که اکنون رئيس جمهور غني راهي را مي پيماند که قبل از او حامد کرزي پيموده بود و نتيجه جز ادامه جنگ در افغانستان در پي نداشت. بنابراين، بهتر آن است که رئيس جمهور غني به پاکستان اولويت بدهد و نگذارد که اين کشور مانع اجراي سياست هاي داخلي و منطقه ايي اش شود. در غير آن، تلاش هاي او بي نتيجه خواهد ماند. زيرا، از يک طرف اگر ما آباد و بازسازي کنيم از طرف ديگر، گروه هاي شورشي و تند رو ويران مي کند. ما نيازمند روابط نيکو با پاکستانيم تا بتوانيم به صلح و ثبات دست يابيم.
دیدگاه شما