حرکت جوانمردانه ی ستوان خروشف

حرکت جوانمردانه ی ستوان خروشف
تصوير: RIA Novosti
در تاریخچه ی اتحاد جماهیر شوروی از اواسط دهه ی 1950 الی اواسط دهه ی 1960 به اصطلاح "عصر ذوب یخ یا عصر تغیرات خروشف" نام گذاری می شود. این موضوع مستقیما با آقای "نیکیتا خروشف" از رهبران اتحاد ج...ماهیر شوروی مرتبط است.

او پس از مرگ استالین در سال 1953 میلادی، رژیم آهین و خفقان استالین را تا حد زیاده ساده تر و نرم تر کرد و پس از روی کار آمدن، نظام حکومتی استالین را محکوم کرد. از دیگر اقدامات مهم وی می توان به آزادی هزاران زندانی بی گناه و انجام رفورم های اساسی اقتصادی در شوروی اشاره نمود. این اقدامات وی با مخالفت شدید محافظه کاران حزب کمونیست رو به رو شد. یک ضرب المثل روسی است که می گوید:"در جنگ های بدون قانون، استفاده از هر ابزاری می تواند مفید واقع شود". بدین ترتیب، تلاش های تخریب شخصیت خروشف از جناح های مختلف آغاز شد. این درگیری های سیاستی نه تنها شامل تخریب وجهه ی خود شخص خروشف بود، بلکه فرزند او یعنی "لئونید خروشف" که در جنگ مفقود الاثر شده بود را نیز در بر گرفت. در این رابطه شایعاتی پخش شد که گویی، لئونید خروشف سوار بر هواپیما به سمت آلمان نازی روی آورد و اکنون به آنها خدمت می کند. در زمانی که لئونید مفقودالاثر شد، هنوز استالین رهبر شوروی بود. او دستور داد تا هر چه سریعتر لئونید را از چنگال نازی ها بیرون کشیده و در مسکو به رگبار ببندند. در همین رابطه شایعه دیگری نیز به گوش می خورد که "نیکیتا خروشف" به این دلیل در تلاش برای رسیدن به قدرت است تا به نحوی از این دستور استالین انتقام بگیرد. این شایعات کاملا بی اساس بودند ولی دشمنان خروشف نیازی به مدرک نداشتند. تهمت های وارده به خروشف به قدری در مردم نفوذ کرده بودند که حامیان استالین تا به امروز هم این شایعات را باور دارند.
اصل ماجرا از چه قرار بوده است؟
لئونید خروشف، حاصل نخسین ازدواج نیکیتا خروشف می باشد. او در سال 1917 میلادی چشم به جهان گشود و همچون بسیاری از کودکان که دوست داشتند در هوا پرواز کنند، او نیز آرزو داشت در آینده خلبان شود و در دوران نوجوانی وارد آموزشگاه خلبانی شد. در سال 1939 میلادی، لئونید وارد ارتش سرخ شد و در آکادمی علوم هوایی به درجات عالیه نایل شد. در زمان آغاز درگیری های روسیه با آلمان در 22 جولای 1941، ستوان لئونید خروشف به یکی از با تجربه ترین و ماهرترین خلبانان ارتش تبدیل شده بود. او در طول یک ماه، 27 پرواز نظامی انجام داده و با شهامت فوق العاده توانست به دریافت نشان سرخ افتخار نایل شود. در اواخر سال 1941 میلادی، جنگنده ی بمب افکن لئونید، در هوا توسط جنگنده های شکاری ارتش هوایی آلمان مورد هدف قرار گرفت. خلبان زخمی به سختی توانست هواپیما را تا نزدیک ترین فرودگاه شوروی برساند.
وی که به شدت مجروح شده بود راهی بیمارستان شد و پس بهبودی اقدام به فراگیری پرواز با یک جنگنده ی جدید شوروی یعنی "یاک-7" نمود. دیگر کسی نمی خواست تا جان پسر یکی از مهره های اصلی دولت به خطر بیافتد و به همین خاطر به دستور خود نیکیتا خروشف، به لئونید تنها ماموریت های گشت و پشتیبانی از پایگاه نظامی را می دادند. ولی او با پافشاری تمام التماس می کرد که به او ماموریت های فعالیت در خط مقدم جبهه داده شود. چاره ای نبود و بالاخره مجبور شدند که وی را در 18-مین هنگ تهاجمی ارتش هوایی ثبت کنند. ولی در آنجا نیز تصمیم گرفتند تا ریسک نکنند. بدین ترتیب به لئونید تنها ماموریت های سبکی همچون حفاظت هوایی فرودگاه از حملات دشمن را واگزار می کردند. ولی پای هیچ دشمنی تا این فرودگاه و پایگاه نظامی نمی رسید. لئونید بارها نامه های مختلفی مبنی بر اجازه ی حضور در عملیات های واقعی را به فرماندهان ارسال نمود تا اینکه سرانجام این ستوان سرسخت موفق به دریافت اجازه حضور در یک عملیات نظامی واقعی شد.
در 11 مارس 1943 میلادی، "لئونید خروشف" به همراه همکارش "ایوان زامورین" در دو جنگنده، مشغول گشت و دیدبانی در قلمروی دشمن بودند که ناگهان توسط 4 جنگنده ی آلمانی مورد حمله قرار گرفتند. زامورین توانست فرار کند و از این حادثه جان سالم به در ببرد ولی هیچ اثری از لئونید خروشف دیده نشد. خلبان دیگر جنگنده یعنی آقای زامورین اعلام کرد که در درگیری هوایی که اتفاق افتاد، او همکار خود را گم کرد و دیگر نفهمید که چه اتفاقی افتاد. بدین ترتیب لئونید را در اسناد و مدارک رسمی، مفقودالاثر اعلام کردند.
همین اتفاق کافی بود تا بهانه ی خوبی به دست دشمنان نیکیتا خروشف بیاید تا داستان هایی از خیانت پسر خروشف به وطن شایعه سازی شود. ولی این شایعات باید با حقیقت همراه می شدند. برای مثال، هنگامی که "یاکوب استالین" فرزند "ژوزف استالین" رهبر شوروی به اسارت ارتش آلمان درآمد، خبر اسارت وی در تمامی مطبوعات و روزنامه های آلمان و جهان، مثل بمب صدا کرد. اسارت فرزند خروشف با این که به اهمیت اسارت فرزند استالین نمی رسد ولی بازهم اگر چنین اتفاقی می فتاد، بدون شک آلمان باردیگر خبر مسرب بخش اسارت فرزند دیگر مقام شوروی را در بوق و کرنال به گوش جهان می رساند. ولی آلمان سکوت کرد. در ماه آوریل 1943 میلادی لئونید را شهید جنگ اعلام کردند و به دستور استالین، نشان درجه ی 1 نبرد کبیر شوروی به وی تعلق گرفت.
افشای حقیقت پس از گذشت ده ها سال
در سال 1999 میلادی، یکی از روزنامه های محلی اقدام به انتشار نامه ای از همکار لئونید یعنی آقای زامورین نمود. در این نامه وی حقیقت ماجرای آخرین پرواز لئونید خروشف را به طور کامل اعتراف می کند. بر این اساس معلوم شد که ستوان خروشف مفقودالاثر نشد و همچون یک قهرمان شهید شد. در روز 11 مارس 1943 در میدان نبرد، لئونید همچون سپر در مقابل رگبار جنگنده های آلمانی ایستاد تا همکارش بتواند از میدان جنگ جان سالم به در ببرد. جنگنده ی لئونید در هوا آتش گرفت و منفجر شد و زامورین توانست از حادثه بگریزد. آقای زامورین این موضوع را بلافاصله پس از برگشت از آن حادثه گزارش می دهد. ولی کسی به آن توجهی نمیکند و در جواب به او گفته می شود: "جنازه ای در اختیار نیست پس فوتی اتفاق نیافتاده است". در آن زمان ترجیح دادند که او را مفقودالاثر اعلام کنند. آقای زامورگین سالیان سال مجبور بود تا حقیقت ماجرای کسی را که جانش را نجات داد را در خود نگه دارد.
ولی باز هم زمان بار دیگر حقیقت پشت ابر را کنار زد.
اسرار تاریخ روسیه, اجتماعی



 

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد