سپری شدن دوره سرمستی عر عربها
بهارعربی: سپری شدن دوره سرمستی
18:09
1390 / 02 / 08
رویدادهای خاور نزدیک ادامه دارد اما آن احساس تازگی غیرمنتظره که در زمستان گذشته همگان را فرا گرفته بود در حال سپری شدن است. اگر سعی شود از "بهارعربی" نتیجه گیری های مقدماتی شود، آنها نسبت به آنچه که درمرحله اولیه شادی و شعف انتظار می رفت، متفاوت خواهند بود.
خیلی ها با نظر داشت شکست نوع معین رژیم ها معتقد هستند که آنچه که در آفریقای شمالی می گذرد نه فقط در تاریخ خاور نزدیک بلکه در تاریخ جهانی سیستم های حکومت فردی، مرحله نوینی بشمار می رود. منظور سیستم هایی است که بر اساس ظاهرسازی تشریفات مردم سالاری بنا شده ولی در ماهیت عمیقاً خودکامه هستند.
احتمالاً در واقع چنین بوده و آن مدل منتفی شده است. ساختار نهاد ها در خاور نزدیک که در حقیقت از همان دوران استعمارزدائی اواسط قرن بیست تا بحال تغییر نکرده و حتی توانسته بود از تاثیر تحولات جهانی در اواخر سالهای 80 و اوایل سالهای 90 قرن بیستم میلادی مصون بماند، تغییر شکل پیدا خواهد کرد. اما با وجود این سمت گیری تحولات قابل پیش بینی نیست و در پیش درآمد های اجتماعی ـ سیاسی برای دگرگونی های کیفی مبالغه شده است.
وضعیت سیاسی در اواخر ماه آوریل سال 2011 چگونه است؟ در تونس که فتیله بیکفورد آتش گرفته، مقامات علناً موقت (بدلیل کثرت بیش ازحد سن) سر کار هستند که دست به مانورهایی میزنند تا خودرا پایبند "ایده های انقلاب" جلوه دهند. اما با توجه به مهاجرت روزافزون شهروندان تونس به اروپا ، جامعه این کشور به امکان تحقق ایده آل های مطرح شده یک ذره هم باور ندارد. وضعیت در مصراندکی واضح تر است. در آنجا در شرایط بپا شدن تظاهرات مردم عملا کودتای نظامی کلاسیک رخ داده و پیشرفت آتی رویدادها وابسته به اراده شورای حاکم ژنرال ها است. تمام مفسران خارجی بدون استثنا این سناریو را با خوش بینی مورد ارزیابی قرارداده و می گویند توانایی نظامیان برای کنترل کامل کشور و به موازات آن استفاده از واژه ها و جملات حاکی از پیروی از اصول دمکراتیک رضایت همه را تامین می کند.
لیبی نمونه آن است که چگونه اراده دیکتاتور می تواند جلوی حرکت انقلابی مردم را بگیرد و حتی دخالت پر قدرت ترین اتحادیه نظامی ـ سیاسی نمی تواند در تغییر اوضاع کمک کند. در بحرین و یمن شورای همکاری کشور های عربی خلیج فارس دارای نقش سیاسی رهبری کننده می شود. این سازمان، محافظه کار ترین رژیم های جهان را در صفوف خود متحد کرده که حتی مایل به تظاهر به دموکراسی نیستند. آنها منحصرا در ثبات ذینفع هستند و چگونگی دستیابی به آن برایشان یک نکته اصولی نیست. عدم پیگیری شیخ نشینان خلیج فارس همانا از اینجا ناشی می شود. امارات و قطر در لیبی از شورشیان حمایت می کنند اما تمام شورای همکاری در بحرین به سرکوب شورشیان کمک کرده و در یمن به استعفای "علی عبدلله صالح" رییس جمهور این کشور فرا می خواند. در شرایط سراسیمگی نقش آفرینان غیر منطقه ای، اهمیت قدرت های محلی افزایش پیدا می کند. این نکته در سوریه محسوس است که در انجا آنکارا تلاش می ورزد نقش "مشاور" در رفع بحران را بر عهده خود بگیرد و در پشت صحنه همچون در بحرین شبح تهران مشاهده می شود.
فعلا تجدید توزیع نفوذ ژئوپلتیک، محسوس ترین پی آمد رویدادهای اوایل سال جاری میلادی است.آمریکا هنوز استراتژی جدید خود را تشریح نکرده اما با این حال تمام متحدانش را ترسانده است. آخر معلوم شده که حتی 30 سال هواداری از غرب همچون مبارک مانع آن نمی شود که غربی ها به شریک خود خیانت کنند. اتحادیه اروپا به چنان سطحی رسیده که از لحن مرشدوار خود برای آموختن شیوه صحیح زندگی به همسایگان خود در منطقه دریای مدیترانه دست برداشته است.اروپا فقط نگران انبوه آوارگان است که وارد این قاره می شوند و فعلا معلوم نیست که با آنها چکار می توان کرد؟ برخی از کشور های اروپایی که ضمن تلاش برای بالا بردن اعتبار بین المللی خود پیشنهاد حمله به لیبی را مطرح کردند، به نتیجه عکس رسیدند. آنها در یک جنگ داخلی گیر کرده اند که شرکت درآن به اعتبار آنها لطمه وارد می سازد. کشور های عضو گروه "بریکس" بویژه چین و هند که بطور متحد از شرکت فعال در مناقشات خودداری ورزیده اند، با علاقه به این رویدادها می نگرند. آنها امیدوارند خلا بوجودآمده در منطقه در نتیجه تضعیف نسبی نفوذ غرب را پر کنند. در این شرایط نهاد های سابق حل و فصل مثلا "گروه چهارجانبه خاور نزدیک" به احتمال زیاد نقش خود را از دست خواهند داد.
خاور نزدیک بزرگ وارد دوره تحولاتی شده که از جمله ساختار داخلی کشور ها را در بر گرفته اند. حضورغرب به برقراری دموکراسی کمک نکرده و وضع در واقع برعکس بوده است. افزایش اهمیت نیروهای منطقه ای از جمله شیخ نشین های خلیج فارس و قدرت های بزرگ جنوب و شرق آسیا که قاعدتا دستاور دهای دموکراتیک زیادی ندارند، برعکس نقش مردم "کوچه و بازار" را بیشتر خواهد کرد و مردم کوچه و بازار در این کشورها خیلی با دموکراسی لیبرال قرابت ندارند. گزینه ها می توانند از ترکیه قبل از آتاتورک گرفته تا ایران دین سالار باشند. شاید پس از سپری شدن بهار عربی ، زمستان قبل از آنرا با افسوس و دلتنگی بخاطر آورند.
فدور لوکیانوف، سردبیرمجله "روسیه در سیاست جهانی
ریا نوستی