تعهد هبت الا به جهاد جهاني
تعهد هبتالله به جهاد جهانی؛ طالبان برای جنگ بیرونمرزی آماده میشوند
ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، به اعضای این گروه دستور داده است که برای پیشبرد جنگ در خارج از کشور آمادهگی بگیرند. این موضوع در گزارش نشست هبتالله با رییسان منابع بشری نهادهای زیر کنترل طالبان تصریح یافته است. نسخهای از این گزارش که به روزنامه ۸صبح رسیده است، نشان میدهد که هبتالله زیر دستانش را برای گسترش جنگ فرامرزی تشویق میکند. به گفته او، جنگجویان طالبان باید زرههایشان را بر تن کنند و برای حاکم کردن شریعت در سراسر جهان آماده شوند. هبتالله تصریح کرده است که روزی اعضای طالبان را به دیگر نقاط جهان اعزام خواهد کرد. این سخنان در حالی مطرح میشود که براساس توافق طالبان با غرب، بهویژه امریکا، رژیم این گروه به هیچ گروهی اجازه نمیدهد که امنیت سایر کشورها را تهدید کند. هرچند آگاهان معتقدند که طالبان در حال حاضر توانایی لشکرکشی را ندارند، اما با توجه به داشتن جغرافیایی برای محافظت از اعضای گروههای افراطی بینالمللی، هم اکنون بهعنوان حامی و الهامدهنده این گروهها عمل میکنند. باورها به این است که آنعده طالبانی که تعهد به جهاد جهانی دارند، میخواهند در آینده جنگجویان تحت امر خود را به حمایت از سایر گروههای افراطی بینالمللی بسیج کنند. این در حالی است که براساس معلومات موثق، همین اکنون اعضای طالبان به دستور هبتالله برای جنگ در پاکستان، وارد آن کشور میشوند. همچنان برخی از افراد این گروه که سابقه سالهای نبرد در کشور را دارند، با هویت اصلی و جعلی به سایر کشورها میروند.
در ۱۷ جدی ۱۴۰۱، دفتر ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، با فرستادن نامهای به رییسان منابع بشری وزارتها و نهادهای مستقل اداری تحت کنترل این گروه، خواستار تشکیل یک نشست در قندهار شد. این نشست در ۲۰ جدی برگزار شد و براساس گزارش ۱۲ صفحهای که نسخهای از آن در اختیار روزنامه ۸صبح قرار گرفته است، برای اشتراک در آن ۳۲ تن از رییسان منابع بشری نهادهای زیر کنترل طالبان سه روز پیش از جلسه بهگونه رسمی و شخصی به قندهار فراخوانده شدند. این افراد که همه اعضای طالبان هستند، پیش از دیدار با ملا هبتالله، یک روز کامل وقت گذاشتند تا مشکلاتشان را یادداشت و راهحلهایی را برای ارایه به رهبر این گروه، توحید کنند. پیشنهادات این افراد تلاش برای مستحق ساختن اعضای این گروه از امتیازاتی را شامل بود که براساس قوانین ملکی، به افراد مقرر شده حکمی داده نمیشود. مورد مهم دیگر، روشن کردن تکلیف کارمندان زن ادارات دولتی بود. خلاف تصور عموم مبنی بر اینکه تنها حلقه رهبری گروه طالبان با تحصیل و کار زنان مخالفاند، همه رییسان منابع بشری این گروه در پیشنهاداتشان گفتهاند که در صورت استخدام نشدن مرد خانواده به جای کارمند زن یا تبدیل نشدن به ادارههایی که کارمندان زن اجازه کار دارند، همه بستهای این کارمندان تنقیض شود. این پیشنهاد بدون توجه به نیازهای زنان نفقهآور خانواده و تاکید بر برگشتشان به ادارهها، مطرح شده است و در واقع، عمومی بودن نگرش زنستیزانه در صفوف طالبان را ثابت میکند.
در ادامه، رییسان منابع بشری وزارتخانهها و نهادهای مربوط به طالبان چالشها و راهحلهای پیشنهادیشان را بهگونه کتبی با ملا هبتالله شریک کردهاند. در گزارش تصریح یافته که افراد دعوت شده پس از گرفته شدن نامشان در «حاضری»، «رهنماییهای مهمی» در مورد نشست با هبتالله دریافت کردند و سپس نزد وی رفتند. از رهنماییهایی که طالبان در این گزارششان مهم خواندهاند، یاد نشده است. در جریان نشست، اعضای آن سهم خاصی نداشتهاند. چنانچه این نشست پس از چاشت نیز ادامه یافته و هبتالله در کنار موعظه به آنان، پرسشهایی را در مورد روند کاریشان مطرح کرده است. اعضای نشست تنها به این پرسشها پاسخ ارایه کردهاند. رهبر طالبان در ادامه هدایت داده که روند استخدام اعضای طالبان آسان و به خلص سوانح یک فرد که در تذکره درج شده است، بسنده شود. هبتالله در نشست خواستار دریافت قانون عزل و نصب کارمندان شده است تا آن را پس از بررسی و تغییر، تصویب کند. در پایان نشست، سهم ۳۲ رییس دعوت شده تنها مصافحه با رهبر طالبان و معرفی خودشان بوده است. در جریان ساعتها دیدار، آنان تنها بهعنوان مخاطب حضور داشتهاند و هیچ دیدگاه، نقد، پیشنهاد یا نگرانیای از سوی آنها مطرح نشده است.
این شیوه از برخورد با افراد دعوت شده نشان میدهد که رهبر طالبان در جلسات حرفی نمیشنود و بیشتر ایدههایش را با اعضای جلسه در میان میگذارد. منابع معتبر به روزنامه ۸صبح میگویند که مراجعهکنندهگان قبل از ملاقات با ملا هبتالله، باید با محمدیوسف وفا، والی قندهار که شخص مورد اعتماد وی است، دیدار کنند تا هماهنگی انجام شود. این کار در واقع بخشی از بایدهای رهبر طالبان است؛ زیرا او با هر فردی ملاقات نمیکند. پس از موافقت والی و آشنایی با چگونهگی دیدار با رهبر طالبان، زمینه یک ملاقات کاملاً یکجانبه برای آنان در قصر مندیگک قندهار فراهم میشود؛ دیداری که فرد نمیتواند چهره رهبر طالبان را ببیند. شماری از افرادی که با ملا هبتالله دیدار کردهاند، میگویند که او شبیه نشست لویهجرگه یا سخنرانیاش در مسجد حکیمیه قندهار، حتا در ملاقات فردی و محدود نیز از حضار روی میگرداند. مهمتر اینکه رهبر طالبان تا کنون تنها با افراد مشخص، از جمله اعضای کابینه طالبان، برخی فرماندهان، شماری از تاجران، تعدادی از قاضیان و برخی از بزرگان قومی ملاقات داشته است. این شیوه از دیدارها احتمال اینکه فرد مورد نظر ملا هبتالله واقعی نیست را تقویت میکند، مگر اینکه در ادامه با حضور او در انظار عمومی، این مساله روشن شود.
رهبر طالبان در نشست با رییسان منابع بشری چه گفت؟
در نشست رهبر طالبان با رییسان منابع بشری نهادهای زیر کنترل این گروه، او دستکم ۲۰ مورد را به اعضای نشست توضیح داده است. تأکید بر مصالح نظام طالبان، جلوگیری از برکناری افرادی که با طبیعت این گروه سازگار نیستند [تلویحاً اشاره به کارمندان ملکی حکومت پیشین]، خیانت شمردن استخدام افراد نااهل از روی آشنایی، رد مفکوره استعفا بدون «دلیل شرعی»، نادیده گرفتن انتقاد مخالفان طالبان، مشورت با ملاها در تمام امور، اتکا بر شریعت بهعنوان نظام کامل و بینیاز، تجدید قوانین و مقررهها، طالبانیسازی تشکیل ادارهها و برخی از نکات پندآمیز دیگر را ملا هبتالله به رییسان منابع بشری گوشزد کرده است.
در این میان، به برخی از مسایل مهم که جهانبینی و برنامههای جهانگشایی رهبر طالبان را بیان میکند، اشاره شده است. هبتالله در مهمترین مورد، به رییسان منابع بشری ادارات طالبان دستور داده است که در کنار استحکام «شریعت» در داخل افغانستان، برای حاکم کردن آن در جهان نیز آماده شوند. او گفته است که طالبان اکنون پس از مسلمان ساختن مردم دهات، از صحرا به شهر آمدهاند و باید مردم شهر را به دین اسلام فراخوانند تا به گفته وی، هیچ فردی با این گروه و ایدیولوژیاش مخالفت نکند. به گفته رهبر طالبان، همه شهروندان باید «مسلمان واقعی و مخلص» شوند تا این گروه بتواند نظام اسلامی را در تمام جهان حاکم کند. هبتالله تصریح کرده است که روزی دستور اعزام اعضای طالبان به سایر نقاط جهان را صادر میکند.
در بخشی از سخنرانی رهبر طالبان برای رییسان منابع بشری وزارتها و نهادهای مستقل زیر کنترل این گروه آمده است: «اینک که به شهرها آمدهاید، مردم شهرها را هم به دین الله متعال فرا خوانده و آنان را تا جایی با دین آشنا کنید که در تمام افغانستان حتا یک فرد هم مخالف باقی نماند؛ بلکه همه باید طوری مسلمان واقعی و مخلص شوند و شما را آنقدر حمایت کنند تا بتوانید نظام اسلامی را در تمام جهان حاکم سازید. هر زمانی که همه مردم افغانستان آماده قربانی برای دین شدند، در آن صورت هر کجا که امر اعزام را برایتان صادر نمودم، شما باید آنجا بروید. اگر واقعاً خواهان حاکمیت دین و شریعت هستید، پس آماده قربانی شوید و زره را بپوشید.»
همزمان با صحبت هبتالله در مورد فرستادن اعضای طالبان به سایر نقاط جهان، آگاهان میگویند که این گروه در حال حاضر به مهمترین حامی و انگیزهدهنده گروههای جهادیست در منطقه تبدیل شده و در آینده ممکن است دردسرهای بزرگی در نقاط مختلف جهان خلق کند. گفته میشود حمایت طالبان از جهادیان خارجی، با توجه به ارتباط نزدیک این گروه با القاعده، به مرور زمان از مرز منطقه فراتر خواهد رفت. به باور فردوس کاوش، روزنامهنگار، صحبتهای ملا هبتالله و موقفگیریهای وی بیانگر فعال بودن ماشین جنگی طالبان است. او میگوید که این گروه در حال حاضر از تحریک طالبان پاکستان حمایت میکند و تیتیپی نیز با بیعت با ملا هبتالله، از جغرافیای طالبان در افغانستان علیه پاکستان کار میگیرد.
ملا هبتالله کیست؟
از ملا هبتالله آخوندزاده بهعنوان رهبر کنونی گروه طالبان یاد میشود. ۸صبح از طریق منابع موثق محلی و نیز مرور اسناد و گزارشهایی که تاکنون از سوی طالبان و منابع غیرطالب نشر شده، در مورد هویت ملا هبتالله تحقیق کرده است. براساس این منابع، او حدود ۵۷ سال سن دارد و در قریه ناخونی ولسوالی پنجوایی قندهار زاده شده است. پدر او اصالتاً از قوم نورزایی است. خانواده رهبر طالبان در اصل باشنده ولسوالی تختهپل قندهار بوده و از آنجا به ولسوالی پنجوایی کوچیده است. هبتالله در خانوادهای مذهبی به دنیا آمده است و پدر و پدرکلانش نیز ملا بودهاند. مولوی محمدخان، پدر وی، با شماری دیگر در قیام ۱۳۵۷ علیه حکومت نورمحمد ترهکی در قندهار نقش داشته است. خانواده هبتالله در آن زمان برای مدتی به ساحه ریگ، از مربوطات عینومینه امروزی قندهار رفته بود. پس از حمله قشون شوروی و مرگ پدر هبتالله، او با خانوادهاش به پاکستان رفته و در کمپ جنگل پیر علیزی ایالت بلوچستان سکونت یافته بود.
هبتالله از کودکی پیگیر درسهای دینی شده و دوره حدیث را نزد برخی از ملاها، از جمله ملا حبیبالله، وزیر کنونی معارف طالبان، تکمیل کرده است. او در زمان جنگ با شوروی، در رخصتیهای سالانه از بلوچستان به قندهار میآمده و در جبهه ملا حاجیمحمد آخوند میجنگیده است. در آن جبهه، ملا اخترمحمد منصور، رهبر پیشین طالبان و ملا محمدحسن، رییسالوزرای کنونی این گروه، نیز حضور داشتهاند. این جبهه در اوایل بخشی از تشکیلات حزب حرکت انقلاب اسلامی مولوی محمدنبی محمدی بوده و پسانها به حزب اسلامی تحت رهبری مولوی محمدیونس خالص پیوسته است. براساس معلومات، هبتالله زمانی در آن جنگها زخمی شده بوده است.
رهبر کنونی طالبان در زمان ایجاد این تحریک تحت رهبری ملا محمدعمر، در کنار او قرار گرفته و عضو محکمه نظامی طالبان در قندهار میشود. او در ادامه پس از حاکمیت دور اول طالبان، در سال ۱۳۷۵ اول رییس محکمه نظامی کابل تعیین و سپس مسوول محکمه نظامی زون شرق در ننگرهار میشود. پس از دو سال، وی به وظیفه قبلیاش بازمیگردد و تا پایان حاکمیت اول طالبان، رییس محکمه نظامی کابل باقی میماند. هبتالله پس از سقوط رژیم طالبان، در کنار برخی افراد دیگر، مسوولیت ارشاد و دعوت برای انسجام گروه طالبان را برعهده میگیرد و مدتی نیز رییس محاکم طالبان باقی میماند.
او در سال ۱۳۹۴ پس از اعلام مرگ ملا محمدعمر و انتخاب ملا اخترمحمد منصور بهعنوان جانشین وی، معاون گروه طالبان انتخاب میشود و تنها ۱۰ ماه در آن پُست باقی میماند. در ادامه، ملا هبتالله در کنار امامت در مسجد «حاج محمد حسنی» و سپس «مسجد الحج»، مسوولیت تنظیم صفوف طالبان را بر دوش میگیرد. طالبان در آن زمان با اختلافاتی، از جمله انشعاب گروه ملا محمدرسول دستوپنجه نرم میکردند. هبتالله در کنار متحد کردن رهبران این گروه، شمار زیادی از جنگجویان طالبان را نیز در آنجا تربیه میکند. با کشته شدن اخترمحمد منصور در جوزای ۱۳۹۵، هبتالله در میان مخالفتها، رهبر گروه طالبان شده است. در آن زمان از ملا یعقوب، پسر ملا محمدعمر، بهعنوان گزینه جانشین ملا منصور نام برده میشد. طالبان از رهبر کنونیشان بهعنوان فردی خاموش نام میبرند و دلیل انتخاب او را تلاش برای متحدسازی صفوف این گروه عنوان میکنند. با این حال، او خلاف تعریف طالبان، از نگاه نگرش دینی با توجه به سابقهای که دارد، بهشدت افراطی است و تعاملی که به باور خودش، خلاف ایدیولوژی طالبان باشد را نمیپذیرد. تاکید روی بستن مکاتب و دانشگاهها به روی دختران، این موضوع را بیشتر برجسته کرده است.
ملا هبتالله خلاف بیشتر رهبران طالبان، تنها یک زن دارد و حاصل ازدواجش پنج پسر و سه دختر است. از میان پسرانش، دو پسر او در صفوف طالبان کشته شدهاند. یک پسر هبتالله در گرشک هلمند بر نظامیان پیشین حمله انتحاری انجام داد. پسر دیگر او در حمله طیاره بیسرنشین نیروهای امریکایی جان باخت. یک تن از پسران او در انفجاری در کویته زخمی شد. در آن رویداد که هدف اصلی آن ملا هبتالله بود، ملا احمدالله، برادر وی، با سه تن دیگر کشته شدند. گفتنی است که خانواده او در حال حاضر در شهرک کماندو واقع در حوزه دهم امنیتی شهر قندهار زندهگی میکند؛ جایی که در گذشته خانوادههای نیروهای امنیتی در آن سکونت داشتند.
گفتنی است که در جریان سالهای اخیر، با توجه به حملات پیهم علیه رهبران طالبان، هویت فردی زیر نام هبتالله که اکنون این گروه را رهبری میکند، پوشیده مانده و تا کنون ثابت نشده که فرد کنونی در چهره رهبر طالبان، همان ملا هبتالله واقعی است یا خیر. رویترز شش سال پیش برای اولین بار گزارش داد که ملا هبتالله در مسجدی در پاکستان امامت داشته است. اعضای طالبان گفته بودند که او برای آخرین بار امام مسجد الحج در ساحه کچلاغ کویته بود و پس از تعیین شدن بهعنوان معاون گروه طالبان، آن مسجد و در ادامه محل را ترک کرد. در ادامه خبرهایی در مورد مرگ وی نشر شد. در انفجار مسجد حاج محمد حسنی کویته در سال ۱۳۹۸ که منجر به مرگ برادر ملا هبتالله شد، گمانهزنیها وجود داشت که رهبر طالبان نیز کشته شده است. این خبر در ادامه از سوی طالبان رد شد. فارن پالیسی در سال ۲۰۲۰ گزارش داد که احتمالاً ملا هبتالله به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان باخته است. طالبان در آن زمان ابتلای ملا هبتالله به کرونا را تأیید کردند، اما گفتند که وی دوباره صحتیاب شده است. در آخرین مورد، منابع در سال ۱۴۰۰ گفتند که ملا هبتالله و شماری دیگر از اعضای برجسته طالبان در انفجار خانه حافظ عبدالمجیدواقع در چالو باولی کویته کشته شدهاند. طالبان این خبر را نیز رد کردند و گفتند که رهبر آنان زنده است.
پس از برگشت این گروه به قدرت، هرچند تصور بر این بود که ملا هبتالله در انظار عمومی ظاهر خواهد شد، اما تا کنون این اتفاق نیفتاده است. در این جریان تنها خبرهایی از حضور فردی زیر نام هبتالله، آن هم تنها در یک جمع معدود، نشر شده است. طالبان در نیمههای سال گذشته اعلام کردند که رهبر این گروه برای اولین بار در مدرسه حکیمیه در شهر قندهار ظاهر شده و برای حاضران سخنرانی کرده است. در ادامه هنگام برگزاری نشست ملاهای طالبان در کابل که در سرطان سال روان صورت گرفت، این گروه از شرکت ملا هبتالله در لویهجرگه خبر داد. حضور رهبر طالبان در آن نشست به علت اینکه گویا ملا هبتالله پشت به حضار سخنرانی کرده است، خبرساز شد. هرچند طالبان مدعی شدند که ملا هبتالله در تالار لویهجرگه با اشتراککنندهگان روبهرو شده بود. در ادامه نیز بارها از شرکت وی در نشستهای مختلف، از جمله نشست کابینه طالبان در قندهار خبرهایی نشر شد، اما تا کنون هیچ مدرکی برای تثبیت هویت واقعی رهبر طالبان ارایه نشده است. بیشتر آگاهان متعقدند که ممکن است فردی دیگر زیر نام ملا هبتالله، گروه طالبان را رهبری کند؛ مسالهای که هنوز برای شهروندان و آگاهان امور نیز مبهم است. پیش از این، پژوهشگران گفته بودند که معلومات کافی در مورد ملا هبتالله در دسترس نیست و طالبان پس از مرگ و کشته شدن دو رهبر پیشینشان، تلاش میکنند به منظور جلوگیری از آشفتهگی در صفوفشان، هویت رهبر خود را حفظ و معلومات در مورد وی را پنهان کنند.
چرا جهان باید تهدید هبتالله را جدی بگیرد؟
با وجود گمانهزنیها در مورد هویت رهبر طالبان، موقفگیریها و تصامیم او در داخل صفوف طالبان و در مسایل داخل افغانستان همواره خبرساز است. بیشتر مردم وی را چالشی جدی فراراه آینده روشن فرزندانشان میدانند. بسته شدن مکاتب دخترانه و منع تحصیل و کار زنان، از مواردی شمرده میشود که آینده نسل جدید را به چالش کشیده است. این تصامیم سبب شده است که حتا در بدنه طالبان، افراد و گروههایی علیه ملا هبتالله موقفگیری و رهبری وی را برای آینده این گروه خطرساز تصور کنند، از جمله ملا برادر آخوند، معاون رییسالوزرای طالبان، ملا محمدیعقوب، وزیر دفاع این گروه و سراجالدین حقانی، وزیر داخله و مسوول شبکه حقانی.
با این حال، میزان نگرانی سایر رهبران طالبان از برنامههای جهانگشایی هبتالله که برای آینده طالبان خطرساز تلقی میشود، از چشم همه پنهان مانده است. شواهد نشان میدهد که هبتالله و گروه طالبان بعد از تسلیمگیری افغانستان تلاش برای گسترش دامنه فعالیت این گروه به منطقه و حتا جهان را افزایش دادهاند. براساس یافتههای روزنامه ۸صبح، طالبان در کنار میزبانی از حدود ۱۰ هزار طالب پاکستانی در ولسوالیهای گوشته، لعلپوری و بتیکوت ننگرهار، افرادشان را برای آموزش جنگجویان تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) و جنگ در کنار آنان، به پاکستان میفرستند. منابع موثق میگویند که هم اکنون شمار زیادی از اعضای تیتیپی در ساحه سلاله، ماماخیل، زیارت داگ، ژیری و اوگری مربوط به ولسوالی گوشته سکونت دارند و محافظت میشوند. شماری از این جنگجویان تیتیپی با خانوادههایشان در آنجا حضور دارند و مانند باشندهگان عادی محل، اجناس مورد نیازشان را از بازار ولسوالی گوشته خریداری میکنند. همچنان طالبان در صورت هدف قرار گرفتن اعضای تیتیپی در این مناطق توسط حملات هوایی نیروهای پاکستانی، آنان را در کابل مداوا میکنند.
به گفته منابع، این جنگجویان در نقاط نزدیک به خط دیورند زندهگی میکنند و از همانجا بهگونه راحت برای جنگ به پاکستان میروند. با این حال، ساحه حضور تیتیپی از سوی طالبان محافظت میشود و مردم عادی نمیتوانند به آنجا بروند. یک منبع نزدیک به طالبان به روزنامه ۸صبح گفت: «از لعلپوری بیشتر به خیبرپختونخوا رفتهاند. من یک فرمانده را میشناسم که در روزهای اخیر با ۳۰ نفر رفته است. آن فرمانده باشنده سپین تنکی خیبرپختونخوا است که نام اصلی وی ناصر است و به قهرمان شهرت دارد. دیگر فرماندهان بسمالله و عنایتالله هستند. یکی دیگر به نام ملای پیران شهرت دارد که اصل باشنده سوات است و در حال حاضر در کاشکوت و گوریک زندهگی میکند. حالا امارتیها (طالبان افغانستان) نیز مهر تحریک را به خود میزنند و به خیبرپختونخوا میروند، میگویند که جهاد میکنیم. این حرف فرمانده تیتیپی بود که میگفت طالبان (افغانستان) علیه پاکستان جهاد اعلام کردهاند.»
آگاهان معتقدند که نقش طالبان در حمایت مستقیم از تیتیپی غیرقابل انکار است و آنان مانع فعالیت این گروه در افغانستان نخواهند شد. به گفته فردوس کاوش، زمینه دادن برای تحریک طالبان پاکستان، میتواند رژیم طالبان را در سطح جهان با تحولات مرتبط نگه دارد؛ زیرا او معتقد است که دخیل بودن در ایجاد مشکلات امنیتی برای پاکستان بهعنوان کشور دارنده سلاح اتمی، رژیم طالبان را در سیاست جهانی مطرح میکند. در کنار این موضوع، کاوش میگوید که حمایت طالبان از تیتیپی عامل سیاسی نیز دارد. او گفت: «دست باز دادن به تحریک طالبان پاکستانی یک عامل سیاسی هم دارد و آن این است که با توجه به تجربه ۴۲ سال اخیر افغانستان، هر نیرویی اگر در مخالفت با پاکستان قرار گیرد، در داخل صاحب اعتبار سیاسی میشود. طالبان از این ناحیه در رنجاند، به دلیل اینکه افکار عمومی در افغانستان اینها را یک نیروی برخاسته از پاکستان و مورد حمایت آن کشور میداند.»
در سطح منطقه، چین و کشورهای آسیای میانه در همسایهگی افغانستان نیز با خطر تهدید ایدههای ملا هبتالله و فعالیت گسترده طالبان روبهرویند. از جمله، اعضای حرکت اسلامی ترکستان شرقی و حرکت اسلامی اوزبیکستان در افغانستان حضور دارند و با حمایت طالبان، برای تغییر وضعیت در مناطق مورد نظرشان در چین تلاش میکنند. صحبتهای محتاطانه عبدالسلام الترکستانی، معاون حرکت اسلامی ترکستان شرقی، در گفتوگویی با یک نهاد تحقیقاتی بریتانیایی نشان میداد که طالبان بر این گروه کنترل و با آن رابطه دارند. در گزارش آن نهاد آمده است که حرکت اسلامی ترکستان شرقی همکاری با طالبان را حفظ کرده و با توجه به دوری جستن از القاعده، ارتباطش را از طریق طالبان برقرار میکند. همچنان تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان به دلیل احتمال فعالیت برخی از گروههای افراطی در آن کشورها با حمایت طالبان افغانستان، نگراناند.
آگاهان باور دارند که طالبان به هیچ عنوان مانع فعالیت گروههای جهادیست در منطقه نمیشوند و این کار سرانجام ناامنی را برای کشورها در پی دارد. به گفته آنان، مخالفت طالبان با فعالیت سایر گروهها سبب ایجاد تضاد ایدیولوژیک میشود که رهبران این گروه حامی آن گزینه نیستند. کاوش افزود که هرچند در حال حاضر تنها بحث تیتیپی مطرح میشود، اما تحرکات طالبان را نمیتوان تنها به سهم داشتن در فعالیت آن گروه خلاصه کرد. او افزود: «به نظر میرسد که جهادیستهای سایر کشورهای همسایه زیاد فعال نیستند و کشورهای همسایه دیگر، به غیر از پاکستان، تا هنوز موضوع را بهصورت بسیار جدی و اساسی رسانهای نکردهاند، ولی بعید نیست که در آینده این کشورها هم به دلیل استفاده جهادیستها از قلمرو افغانستان علیه آن کشورها، وارد فاز تقابل دیپلماتیک با طالبان شوند.»
فراتر از منطقه، طالبان با گروه القاعده نیز قول و قرارهایی دارند و با وجود توافق در راستای عدم فعالیت این گروه در افغانستان، گزارش تحقیقی روزنامه ۸صبح در مورد آخرین نامه الظواهری به بن لادن عمق وابستهگی دو گروه را برجسته میکند، بهخصوص در شرایطی که رهبران القاعده به امارت طالبان وفادار ماندهاند و رهبر این گروه را بهعنوان امیر قبول دارند. همچنان مهمترین تهدید طالبان برای جهان این است که آنان خلاف سایر گروههای افراطی، یک جغرافیای خاص را اشغال و گروههای افراطی و تروریستی مختلف را در کنارشان حفظ کردهاند؛ موردی که احتمال میرود آنان برای عملی کردن ایدیولوژی جنگ فرامرزیشان، از این گروهها بهعنوان یک تشکیل برای درگیری بیرونمرزی استفاده کنند و به جمع آنان، افراد خود را بیفزایند.
ملا هبتالله در حالی طالبان را به آمادهگی برای جنگ فرامرزی دستور میدهد که دیگر رهبران این گروه در پی توافق با سایر کشورها برای دوام حاکمیت رژیمشاناند. پیش از این، الظواهری در نامهاش تنها از حلقه نزدیک به ملا محمدعمر، از جمله ملا هبتالله، ابراز رضایت کرده بود. او از افرادی زیر نام طالبان معتدل بهعنوان «خاین» نام برده و گفته بود که این افراد وارد مذاکره با غرب شدهاند. مشخص نیست که کشورهای منطقه و جهان با توجه به تهدید روزافزون گروههای افراطی، به این دستور ملا هبتالله چه واکنشی خواهند داشت.
رهبر طالبان در مورد قوانین و شرایط برخی کشورها نیز موقفگیری تند داشته است. او ماه گذشته قوانین پاکستان را غیراسلامی و غیرشرعی خواند. تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در هشتم دلو نوار صوتی هبتالله را زیر عنوان «نظر امیرالمومنین» در مورد «قوانین کفری در پاکستان» نشر کرد. زمان ضبط آن نوار مشخص نبود. هبتالله در آن نوار صوتی گفته بود که کشورهای غربی، از جمله امریکا تلاش میکنند با شکلگیری نظام سیکولار در افغانستان، اسلام و حکومت را از هم جدا کنند. او گفته بود که اگر طالبان ضعیف شوند، قانونی عملی خواهد شد که اکنون در پاکستان حاکم است. او قانون حاکم در پاکستان را قانون انگلیس خوانده بود. پیش از این، طالبان با تبلیغ اینکه قوانین افغانستان خلاف شریعت است، به جنگشان ادامه دادند و دوباره به قدرت برگشتند. تاریخچه جنگ و امارت طالبان، موضعگیریها و سیاست رژیم کنونی آن گروه، و در راس ملا هبتالله، همه حکایت از آن دارد که طالبان به جهادیهای خارجی در برافروختن شعلههای جهاد بینالمللی کمک خواهند کرد.