ايا اختلافات بين طالبان جدي است(فنا يا بقا)
اختلافات در رهبری طالبان؛ فروپاشی یا بقا؟
به گزارش اسپوتنیک، به نقل از افغانستان اینترنشنال، در فایل صوتی منتسب به هبت الله آخوند زاده رهبر طالبان، آمده است که وی از رهبران طالبان در رأس حکومت گله مند است.
این حکومت معاملهگر به نفع مسلمانان نیست، بلکه به نفع شماری از افراد است و معامله جریان دارد.
قبلاً هم رهبران طالبان در موقعیت های مختلف یکدیگر را مورد انتقاد قرار داده اند و بسیاری از مفسران اینگونه انتقادات آشکارا را سندی بر اختلافات بین طالبان در رده های بلند رهبری می دانند.
مثلاً چندی پیش سراج الدین حقانی از رهبری طالبان انتقاد کرده بود، همچنان نوار ویدیویی از مقام بلند پایه طالبان به نشر رسیده است که از رهبری طالبان با الفاظ بسیار شدید انتقاد می کند.
به ادامه این سری از انتقادات علنی در سخنرانی های پراکنده طالبان، نماینده سابق امریکا در امور افغانستان، زلمی خلیلزاد این اختلافات را تایید کرده است.
با تمام این اوصاف سوالی که در این تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است این است که آیا اختلافات بین طالبان جدی است و میتواند پیامد های سرنوشت سازی بر آینده حکومت افغانستان داشته باشد و در این بین نقش امریکا چیست؟
آقای ویس ناصری کارشناس مسائل سیاسی در مصاحبه با اسپوتنیک افغانستان می گوید که اظهارات رهبران طالبان خود مؤید اختلاف عمیق و جدی بین صفوف رهبری طالبان است.
وی در ادامه گفت که ساختار طالبان یک ساختار غیر متجانس است که از گروه های مختلف تشکیل شده است که در این ترکیب گروه های سابق مجاهدین و گروه های ملی گرا هم به چشم می خورند که یک گروه تندرو مذهبی با قرائت بسیار تاریک از دین را تشکیل داده اند.
وی خاطر نشان کرد که طالبان با برتری جویی قومی، کابل را ترک کرده و قندهار را پایتخت قرار دادند، ملا هیبت الله و ملا عمر همه در قندهار بودند، و فعلا هم رهبر طالبان در قندهار به شکل پنهانی حضور دارد و هیأت رهبری طالبان ناشناخته هستند، بدین ترتیب حاکمیت در کابل و سلطه و رهبری در قندهار خوبخود عامل تضاد و تناقض است.
آقای ناصری بر این عقیده است که اختلافات نه تنها بر سر قدرت است بلکه بر سر تقسیم ثروت، تقسیم منابع جنگی و عایدات مواد مخدر است. علاوه بر این موارد طالبان تعریفی از حکومت داری مدرن ندارند و هنوز می خواهند اقتصاد را از طریق نظامی و جنگی با جمع آوری غنیمت و عشر و زکات به چرخه دربیاورند و هیچ ایده ای برای تقسیم قوا در بین تمام مردم افغانستان ندارند.
درباره سیاست و نقش امریکا در افغانستان، آقای ناصری بر این باور است که امریکا سیاست مناقفت را دنبال می کند، با حمایت از طالبان آنها را به قدرت رساند و این کار را برای بی ثبات ساختن منطقه انجام داد.
طالبان دنبال صدور ایدئولوژی خود به کشور های منطقه بخصوص آسیای میانه و کشور های رقیب امریکا مانند چین، روسیه، ایران، هند و پاکستان هستند.
وی یادآور شد که حمایت مالی امریکا از طالبان هم تلاش آنها برای سر پا نگه داشتن حکومتی است که خود به تنهایی دوام نخواهد آورد و اختلافات بین آنها را نیز طوری پوشش می دهد که گروهی که با امریکا همکار است باید گروه ضد امریکایی را سرکوب کند. وی خاطر نشان کرد که امریکا از دهه 80 بدین سو سیاست مبهم در افغانستان را پیش گرفته است.
آقای ناصری در آخر می گوید که اختلافات باعث فروپاشی طالبان خواهد شد و سرنوشت طالبان را مشابه با سرنوشت حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مجاهدین دانست که با تکه پاره شدن به گروه ها از هم پاشیدند.
کارشناس دیگر ما، اما در این مورد نظر متفاوتی دارد، آقای اسدالله ندیم کارشناس نظامی در این باره در گفتگو با اسپوتنیک افغانستان می گوید گر چند طالبان افغانستان را به 12 قرن گذشته برده اند در بعضی موارد بسیار ماهرانه عمل می کنند مثلا در رسیدن به قدرت در بسیار موارد امریکا را فریب دادند و یا خواسته های خود را به آنها تحمیل کردند.
آقای ندیم برای وضاحت نظر خود این بیانیه ها و سخنرانی های طالبان را که تصویری از اختلافات را در اذهان عامه ترسیم میکند "جنگ زرگری" نامید که ممکن است به منظور جلب توجه یا منحرف ساختن توجهات مردم و سازمانها و کشور ها برای ظاهرسازی استفاده شود.
این نمایش برای حفظ قدرت است و می خواهند بدین وسیله به مردم بگویند که اگر گروهی مخالف کار و تحصیل زنان در طالبان وجود دارند گروه موافق نیز هستند تا مردم و هم پیمانان خارجی را امیدوار بسازند و از نهاد ها و جامعه بین المللی بتواند کمک هایی را دریافت کنند.
وی بر این عقیده است که برجسته سازی ارکان حکومت طالبان به عنوان شخصیت های مستقل و بیان نظریات و انتقادات از یکدیگر نیز بخشی از همین بازی است که این حقیقت را می پوشاند که همه این افراد مهره های یک حلقه هستند که برای حفظ قدرت تلاش می کنند.
آقای ندیم درباره سیاست امریکا در افغانستان می گوید که یک بازی استخباراتی پیچیده از جانب امریکایی ها در جریان است که تلاش بر این دارد تا طالبان را برای مدتی بر سر قدرت نگاه دارد. برخلاف ظاهر امر، امریکا از طالبان حمایت می کند مثلا سفرهای توماس وست برای مذاکره با دولت های مخالف طالبان مثل تاجیکستان و تاثیر گذاری دستگاه دیپلماسی امریکا بر تصامیم بین المللی درباره افغانستان به نفع طالبان، یک پیام دارد و آن اینست که با طالبان وارد تعامل شوید تا برای مدتی آنها را بر سر قدرت نگاه دارند.