از سپهر بلخ تا فراز قونيه و

عبدالحی خراسانی

از سپهر بلخ تا فراز قونيه و از افق سمرقند تا دامن دماوند، نوروزتان فرخنده و مباركباد!

0_nبرامد باد صبح بوی نوروزی
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
سعدى شيرازى .
از سپهر بلخ تا فراز قونيه و از افق سمرقند تا دامن دماوند، نوروزتان فرخنده و مباركباد!
ما بنا به روش امام اعظم ابوحنيفه خداوندگار مكتب فقهى و فكرى كل بلاد (خراسان / ايران تمدنى ) نوروز را تجليل مى كنيم و نه تنها آن را مغاير دين مقدس اسلام نمى دانيم ، بلكه مستحسن و مستحب اش بر مى شماريم و مقدمش را مبارك و گرامى مى داريم .
ما امروز را يوم الله مى دانيم و شكر خداوند بجا مى آوريم كه احياء زمين و طراوت زمان از بزرگترين نعمت هاى خداوند متعال است و نشانه عظمت و جلال و جبروت او !
انسان مؤمن و وارسته قدر نعمات خداوند متعال را مى داند و امروز به حكم او همراه با شگوفه ها لبخند مى زند، شادى مى كند و جشن مى گيرد!
چماق تحريم و تكفير نوروز نه ريشه در متن دين دارد و نه بر مبناى روايت مستند و موثق استوار است .
مبناى اصلى مخالفت سازمان يافته عليه نوروز بر تفكر سياسى و هژمونى عربى و ستيز باهويت (خراسانى – ايران تمدنى) استوار مى باشد كه با رستاخيز آزاديخواهى خراسانيان از سلطه ى حاكميت خلفاى اموى و عباسى سرچشمه مى گيرد.
همزمان با حيات دوبارهء زمين و تعادل زمان خفاشان حريم جهالت كه دشمنى ديرينه با نور و روشنى و خورشيد دارند چماق بدست و بدمست نشاط را تحريم مى كنند و زيبايى و تعادل و تناسب را به رگبار جهل و تكفير مى بندد.
دشمنان فرهنگ و تمدن ما از آنجا كه مستقيماً نمى توانند به مخالفت با نماد هاى تمدنى برآيند سعى مى كنند مخالفت با هويت و تمدن را در پوشش احاديث غير معتبر، روايات سست تاريخى و تعبير و تفسير و تحليل هاى غير دقيق آرائه نمايند.
به قول شادروان دكتر على شريعتی
“نوروز قرن هاست كه بر همه ى جشن های عالم فخر می فروشد، نوروز يك قرارداد مصنوعی اجتماعی یا يک جشن تحمیلی سیاسی نیست، جشن جهان است و روز شادمانی زمین و انسان .
مسلماً اولین روز بهار، سبزه‌ها روییدن آغاز کرده‌اند و رودها رفتن و شکوفه‌ها سر زدن و جوانه‌ها شکفتن. یعنی روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است.
اسلام که همه‌ی رنگ های قومیت را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال و شكوه بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه‌ای استوار از خطر زوال در امان نگه داشت”
بلى ؛
جشن نوروز ركنى از اركان هويت و تمدن ماست، نوروز طبيعى ترين نماد حيات و معجزه منحصر بفرد خداى واحد( خالق تمام جهان و خداى تمام اديان ) مى باشد .
فقط كسانى مى توانند جشن نوروز را إنكار كنند كه نه خدا را به حقيقت شناخته اند، نه فلسفه و معنويت دين اسلام را درست درك كرده اند و نه عظمت و علو انسانيت انسان را به تحقيق دريافتم اند.
هيچ جشنى در تاريخ بشر و هيچ عيدى از اديان سماوى و غير سماوى به پايه ى علمى كه نوروز استوار است، نبوده است.
نوروز يك مناسبت دينى نيست و متعلق به آئينى خاصى نبوده است، اين پندار كه نوروز يك مناسبت زردتشتى است ، برخاسته از افسانه هاى عاميانه و غير مستند تاريخى مى باشد.
نوروز فعلاً يك مناسبت تمدنى و استوار بر هويت اسلامى خراسانى است .
تحريم كنندگان نوروز تروريستان فرهنگ ، تمدن و هويت فكرى و فقهى مكتب خراسانى اند.
اگر كسى كوچكترين ايمان بخدا و روز رستاخيز داشته باشد مى فهمد كه بهترين لحظه ى شكر گزارى آغاز حيات دوباره زمين و بهار است !
بهترين نشانه اى علمى و معجزه عملى كه هر سال تكرار مى شود احياى مجدد زمين است.
بهار در متن مقدس دين :
(” قرآن کریم بهار را بهترین بهانه برای یادآوری دو نکته مهم و محوری قرار داده است:
خدا باوری(توحید) و معادباوری(قیامت)
در قرآن کریم حدود 100 آیه در باره بهار آمده است.
پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می‌گرداند. در حقیقت‌، هم اوست که قطعاً زنده کنندة مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست‌. » (روم‌،آیه 50)
خدا شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون مى آورد چنین ا ست خداى شما پس چگونه [از حق] منحرف مى شوید » (انعام آیه ۹۵)
و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى كند پس [بادها] ابرى را برمى انگیزند و [ما] آن را به سوى سرزمینى مرده راندیم و آن زمین را بدان [وسیله] پس از مرگش زندگى بخشیدیم رستاخیز [نیز] چنین است » (سوره فاطر آیه 9)
و [نیز در] پیاپى آمدن شب و روز و آنچه خدا از روزى از آسمان فرود آورده و به [وسیله] آن زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است و [همچنین در] گردش بادها [به هر سو] براى مردمى كه مى اندیشند نشانه هایى است » (سوره الجاثیه آیه 5)
زنده را از مرده بیرون مى آورد و مرده را از زنده بیرون مى آورد و زمین را بعد از مرگش زنده مى سازد و بدین گونه [از گورها] بیرون آورده مى شوید » (سوره روم آیه 19)
پس انسان باید به خوراك خود بنگرد, كه ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم, آنگاه زمین را با شكافتنى [لازم] شكافتیم, پس در آن دانه رویانیدیم, و انگور و سبزى, و زیتون و درخت خرما, و باغ هاى انبوه, و میوه و چراگاه » (سوره عبس آیات 24 تا 31)
بهار از منظر قرآن مظهر رحمت ، قدرت و حقانیت حق است و گواه حقیقت معاد، با این حال برکات فراوان دیگری هم از بهار بیان می کند: پاکی و طهارت(فرقان 48)- برکت(ق 9)- گسترش رحمت(اعراف 57)- رزق الهی(جاثیه 5)- سرور و شادی(روم 48)- زندگی(زخرف 11) و سوره هایی که بیشترین اشاره را به این برکات و نشانه های موجود در فصل بهار کرده اند عبارتند از: روم ، نحل و حج.”) 1
چگونه است كه سپاه تكفير و لشكر جمود و جهل اين همه ذكر اوصاف بهار و بيان نعمات و بركات و آندرز و ياد آورى خداوند متعال را در متن مقدس نمى بيند، اما يك روايت منفرد را دو دستى محكم چسپيده اند.
مگر غير از اين است كه اهداف غير از دغدغه دين و إيمان در سر دارند !
تحريم نوروز
تمام كسانيكه شمشير تحريم به كمر بسته اند و آماده شهادت نوروز شده اند؛ استناد شان به اين روايت مى باشد :
(“حدیثی است که از انس بن مالک نقل شده که اینگونه آمده است: « حَدَّثَنَا عَفَّانُ، حَدَّثَنَا حَمَّادٌ، أَخْبَرَنَا حُمَيْدٌ، قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ، قَالَ: قَدِمَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ الْمَدِينَةَ وَ لَهُمْ يَوْمَانِ يَلْعَبُونَ فِيهِمَا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: مَا هَذَانِ الْيَوْمَانِ؟ قَالُوا: كُنَّا نَلْعَبُ فِيهِمَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ، قَالَ: ” إِنَّ اللهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا: يَوْمَ الْفِطْرِ، وَيَوْمَ النَّحْرِ “» (سنن ابوداود، حدیث۱۱۳۴؛ سنن نسائی، حدیث۱۵۵۶؛ مسند احمد، حدیث ۱۳۶۲۲؛ مستدرک حاکم، حدیث۱۰۹۱ والبانی سند این حدیث را صحیح دانسته است.)
عفان از «حماد» و او از «حُمَید» نقل کرد که گفت: ازانس بن مالک شنیدم که گفت: رسول خدا (ص) درحالی به مدینه آمد که مردم این شهر دو روزی برای بازی کردن داشتند، رسول خدا(ص) فرمود: این دو روز چیست؟ گفتند: در جاهلیت دراین روزها جشن و تفریح می کردیم، پیامبرخدا (ص) فرمود: خدا بهتر از این دو روز را به شما تبدیل کرده است: عید اضحی و عید فطر.”) 2
نكاتى كه روايت انس بن مالك (رض) را از اعتبار ساقط مى كند عبارت اند از :
الف :
در متن حديث واژه “تحريم” نيامده است و نام “جشن نوروز” و “جشن مهرگان” ذكر نشده است.
ب:
جالب است كه هيچ يك از صحابى پيامبر اسلام (ص) بجز از انس بن مالك اين حديث را نه شنيده اند و نه نقل كرده اند.
ج:
آن دو مناسبت اصلاً معلوم نيست چه بوده است،
و چه كسانى تجليل مى كرده اند،
رواج عام داشته است يا فقط چند تاجر مناسبتى را تجليل مى نموده اند.
و از همه مهمتر آنكه چگونه مناسبتى بوده است كه حتى پيامبر اسلام با آن همه سابقه ى تجارت و سفر از آن بى خبر بوده اند ؟
د:
برخى از محققين تاريخ بر سن انس بن مالك در موقع روايت انگشت نهاده اند كه احتمالاً حدود نود سال بايد داشته باشد .
ه:
از همه مهمتر اين است كه تكفريان نوروز چهار دست پا به يك روايت منفرد چسپيده اند و از آن حكم حرام و حلال استخراج مى كنند.
اما به متن مقدس و عملكرد حضرت محمد (ص) و نزول متن وحى كه با توجه به شرايط زمان و مكان در طول حيات پيامبر اسلام و تحول شرايط اجتماعى مسلمانان و اولويت هاى جامعه اسلامى تغيير مى نمايند و احكامى جانشين احكام ديگر شده است توجه نمى نمايند!
چطور است كه در اسلام بنا به مصلحت ها و اولويت هاى جامعه حجاز در عصر ظهور اسلام احكام امضايى مى توانيم داشته باشيم اما از چنين اصولى در رابط با نوروز نتوانيم استفاده نماييم ؟
اين با كدام منطق سازگار است كه در دوران نزول وحى ناسخ و منسوخ داشته باشيم ، شان نزول داشته باشيم ، تغيير احكام داشته باشيم اما در روايت فوق هيچكدام از اين ها را مبنا قرار ندهيم؟
نقش احمد ابن تيميه در تثبيت هژمونى عربى و ايجاد دشمنى با فرهنگ و هويت خراسانى !
ابن تيميه بنيان گذار مكتب سلفى بزرگترين دشمن هويت و فرهنگ خراسانى و احياء گر هژمونى عربى يكى از روايت سازان اصلى ضد زبان و فرهنگ فارسى به شمار مى رود.
او متأسفانه در كتاب “اقتضا صراط المستقیم لمخالفه اصحال الجحیم” با نقل حديث و روايت از حضرت محمد (ص) ، از حضرت عمر ( رض) و سعد ابن ابى وقّاص ؛بدترين دشنام ها و زشت ترين ألقاب را به گويندگان زبان فارسى نسبت مى دهد .
اگر او در عصر ما زندگى مى كرد به عنوان يك نژاد پرست بسيار افراطى محكوم و منزوى مى شد.
دشمنى او تا آنجا پيش مى رود كه زبان فارسى را همرديف مجوسيت و آتش پرستى برمى شمارد.
ريشه خصومت و دشمنى با نوروز از هژمونى عربى سرچشمه مى گيرد و استوار بر روش سياسى مى باشد كه همزمان با جنبش هاى استقلال طلبانه خراسان بررگ آغاز مى يابد.
بخشى از تفكر خصومت با نماد هاى هويتى خراسان به عصر جاهليت و قبل از اسلام بر مى گردد
با توجه به بستر سازى ابن تيميه تعجب برانگيز نخواهد بود اگر امروز حلقات معينى بطور سازمان يافته جريان تكفريان نوروز را در جغرافياى افغانستان مديريت نمايند.
روحانيان و علماى ما بايد هشيار باشند و مسؤليت اجتماعى و حقوقى خود را بدانند و بدون صلاحيت آتش بيار معركه نشوند.
حضرت على(رض) / امام ابوحنيفه و نوروز :
تجليل نوروز توسط پدر بزرگ امام اعظم ابوحنيفه و دادن هديه توسط او به حضرت على (رض) و استقبال على از هديه يكى از روايت هاى متواتر است، كه محكمترين سند جهت رد روايت انس بن مالك مى باشد.
اصل روايت چنين است :
(“احمدبن عبدالله بن شاذانِ مروزی” از پدرش و او از پدربزرگ اش نقل می کند که از اسماعیل بن حمادبن ابی حنیفة شنیدم که گفت: « النعمان بن ثابت بن المرزبان من أبناء فارس الاحرار، والله ما وقع علينا رق قط. ولد جدي في سنة ثمانين، وذهب ثابت إلى علي وهو صغير، فدعا له بالبركة فيه. وفي ذريته، ونحن نرجو من الله أن يكون استجاب ذلك لعلي رضي الله عنه فينا. قال: والنعمان بن المرزبان والد ثابت هو الذي أهدى لعلي الفالوذج في يوم النيروز فقال علي: نورزونا كل يوم، وقيل كان ذلك في المهرجان، فقال: مهرجونا كل يوم.» نعمان بن ثابت بن نعمان بن نعمان بن مرزبان ازفرزندانِ فارس و از آزادگان است، به خدا سوگند که هرگز گردن ما به بردگی نه خمیده است، پدربزرگم درسال هشتاد هجری متولد شد و ثابت در کودکی نزد علی بن ابی طالب رفته بود وآنحضرت درحق خودش و نسلش به برکت دعا کرده بود، وما آرزومندیم که خدای متعال دعای «علی» را درحق ما پذیرفته باشد؛ نعمان بن مرزبان، پدر ثابت همان کسی بود که به علی بن ابی طالب «فالوده» را در روز «نوروز» داد و علی بن ابی طالب گفت: هر روزِ ما نوروز باد. در روایت دیگری آمده است که در روز «مهرگان» بود و علی بن ابی طالب فرمود: هر روز ما مهرگان باد.( ذهبی، بی تا، سیراعلام النبلاء ج۶ ص۳۹۵؛ ابن خلکان، ۱۹۶۸م، وفیات الاعیان ج۷ ص۲۱۴؛ مزی،۱۹۸۰م تهذیب الکمال ج۲۹ ص۴۲۳؛ بغدادی، بی تا، تاریخ بغداد ج۷ ص۳۷۶؛ صیمری،۱۹۸۵م، اخبارابی حنیفة ص۱۶)) 3
اگر چنين حديثى وجود مى داشت نه پدر بزرگ امام ابوحنيفه جرئت مى نمود به حضرت على ” پالوده”ببرد و نه على آنرا مى پذيرفت و نه دعا مى كرد كه هر “روز نوروز باد ” !
تجليل آرى اما خرافات نه !
اما مى بايست خرافات را از صورت نوروز زدود و تجليل مى بايد مطابق شأن تمدن و شايسته ى فرهنگ اسلامى و هويت ما باشد.
يكى از مسخره ترين كار ها بلند نمودن “جهنده” در صحن آرامگاه منصوب به حضرت على (رض) بلخ ، شهر مولانا و زادگاه زردشت مى باشد كه هيچ نوع شان و مرتبت علمى ، تاريخى و معنوى ندارد.
و اين رسم بى معنى بايد برچيده شود و تجليل از نوروز با برنامه هاى مانند كنفرانس هاى علمى، موسيقى سنتى و اصيل غزل خراسانى ، تجديد دوستى ها ، هديه به فأميل و دوستان و خانواده ، پاكى زمين و غرس نهال و محافل شعر و ادب و غيره برگذار گردد.
برافراشتن “جهنده ” جز فراهم سازى بستر مناسب جهت اعمال شرك آلود و خرافى هيچ سود و فايده يى ندارد.
در اخير با اين قطعه از استاد شفيعى كدكنى نبشته را به پايان مى برم :
ای ز تو نور دل و دیدار ما
گردش اندیشه بیدار ما
ای ز تو رویان زمستان و بهار
ای تو گرداننده لیل و نهار
ای ز تو تغییر حال و سال ها
حال ما را کن تو خوشتر حال ها
نوروزتان خجسته باد.
ياهو تا سال ديگر
1- بهار در قران -روشنفكرى دينى
2-نوروز – دكتور محمد صالح مصلح
3- نوروز – دكتور محمد صالح مصلح

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد