پیامدهای فتح "آخرین سنگر جمعیت"



پیامدهای فتح "آخرین سنگر جمعیت
/12.11.2017
پیامدهای فتح "آخرین سنگر جمعیت"
نویسنده: امیری
عطامحمد نور، والی بلخ و رییس اجرایی جمعیت اسلامی افغانستان، پس از سال‌ها فرمان‌روایی در شمال، در نتیجۀ فشارهای داخلی و خارجی از سمت دولتی‌اش کنار می‌رود. منابع می‌گویند که جمعیت اسلامی از غنی فرصت خواسته است تا جانشین نور را معرفی نماید و سپس والی بلخ رسماً کنار برود.

آقای نور، پانزده سال تمام به عنوان حاکم بلامنازع شمال عمل کرده است. او که روزگاری فرمانده دستِ چندم جمعیت اسلامی بود، امروزه به یکی از رهبران کلیدی این جریان سیاسی مبدل گشته است.

نام عطامحمد نور پس از درگیری‌های تمام‌عیار او با جنرال عبدالرشید دوستم رهبر جنبش ملی و از با نفوس‌ترین چهره‌های سیاسی شمال، سر زبان‌ها افتید. در آن زمان، عطا محمدنور به کمک رهبران جمعیت اسلامی از جمله مارشال محمد قسیم فهیم که سمت وزارت دفاع و معاونیت ریاست جمهوری را عهده‌دار بود، اقتدار منحصر به فرد جنرال دوستم را در شامل تحت شعاع قرار داد.

این درگیری‌ها سبب گشت که دولت مرکزی از عطامحمد نور به منظور تحت کنترل درآوردن جنرال دوستم حمایت نماید و از او در برابر دوستم یک چهرۀ موازی در شمال بسازد.

عطا محمدر نور رفته‌رفته جایگاه مردمی، نظامی و سیاسی خویش را در شمال تثبیت کرد و به چالشی جدید در برابر حکومت حامد کرزی رییس‌جمهور سابق افغانستان مبدل گشت.

آقای نور دیگر تنها رقیب جنرال دوستم در شمال نبود. بل پیوسته حکومت مرکزی را دربارۀ برخی عملکردهایش مورد انتقاد و سرزنش قرار می‌داد. اظهارات رک و بی‌محابای او علیه دولت مرکزی و به ویژه رییس‌جمهوری، حاکمیت دولتی مرکزی را تحت شعاع قرار داده و خُلق نظام را تنگ کرده بود. عطامحمد نور معمولاً بی‌پرده، صریح و غیردیپلوماتیک سخن می‌گوید.

او با وجود این‌که والی حکومت حامد کرزی بود، در دور انتخابات ریاست‌جمهوری در برابر آقای کرزی و معاون قدرت‌مندش مارشال فهیم قرار گرفت و از نامزد مخالف حمایت کرد. سپس، حکومت را به تقلب و مهندسی انتخابات متهم ساخت و هشدار داد که نظام سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد و فاقد مشروعیت می‌داند. ایستادگی و زورگویی در برابر نظام و شخص اول مملکت، نور را به یک قدرت سیاسی در اذهان عمومی مبدل ساخت.

عطامحمد نور به یمن منابع سرشار اقتصادی در شمال و سرمایه‌گذاری در بخش‌های متعدد، به یکی از ثروت‌مندترین چهره‌های سیاسی افغانستان مبدل شد. کاریزمای فردی او از یک سو و پمپ پول به فرماندهان جهادی و نظامی جمعیت اسلامی از سوی دیگر، نفوذ نظامی- اجتماعی او را نه تنها در شمال بل در مرکز و جنوب‌غرب افغانستان افزایش بخشید.

بر بنیاد اطلاعات موثق، حکومت حامدکرزی به تکرار دربارۀ برکناری عطا محمد نور تصمیم گرفت. اما برخی از متحدان آقای نور در جمعیت اسلامی، به ویژه استاد ربانی و مارشال فهیم، با برکناری او شدیداً مخالفت کردند. جمعیت اسلامی، از هیبت و اقتدار نور در شمال همواره به عنوان یک ابزار فشار و قوۀ بازدارنده در برابر حکومت مرکزی کار می‌گیرد.

چنان‌چه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۴ والی بلخ تا مرز اعلام جنگ با حکومت پیش رفت. عطامحمد نور به تکرار اعلام کرد که اشرف‌غنی را به عنوان رییس‌جمهوری افغانستان نمی‌پذیرد.

سپس، با پا درمیانی برخی کشورهای خارجی، نور و متحدانش به حکومت ائتلافی زیر عنوان «حکومت وحدت ملی» تن دادند. بعدها نور اعلام کرد که اگر فشارهای او نبود، تیم غنی حاضر به «تقسیم مساویانۀ قدرت» نمی‌شد.

حکومت وحدت ملی در یک اقدام انقلابی تصمیم گرفت که از وزرا و والی‌های حکومت حامد کرزی در کابینه و ولایت‌ها استفاده نکند. همۀ وزرا و والی‌ها برکنار شدند. اما نور به کارش ادامه داد. عبدالله عبدالله، شریک حکومت وحدت ملی، حضور عطا محمد نور در ولایت بلخ را به عنوان «خط قرمز» تیم خویش مطرح نمود. اشرف‌غنی که زخم زبان زیادی از نور خورده بود، حاضر به معرفی او به عنوان والی بلخ نشد. استاد عطا دو سال تمام به عنوان سرپرست در ولایت بلخ باقی ماند. نور از راه‌های مختلف تلاش ورزید که به ولایت بلخ برسد. اما تلاش‌های او بی‌نتیجه ماند. رییس‌جمهور غنی، همواره پاسخ منفی به درخواست عبدالله عبدالله رییس اجرایی در پیوند به معرفی آقای نور به ولایت بلخ داشت. نور که خود را از پایه‌گذاران نظام می‌پنداشت و محق به رسیدن به ولایت، روز به روز خشمگین‌تر می‌شد.

عطامحمد نور وقتی از عبدالله عبدالله متحد سیاسی خویش ناامید شد، حملات‌اش را برضد وی شروع کرد. آقای نور گفت که پس از این آقای عبدالله نمایندۀ آن‌ها در حکومت نیست. نور، عبدالله را به ناتوانی و ضعف در برابر غنی متهم کرد و گفت که رییس اجرایی نتوانسته است به خوبی از آنان نمایندگی نماید.

سپس، نور در یک اقدام غیرقابل پیش‌بینی، وارد مذاکره با اشرف‌غنی رییس حکومت شد. غنی و نور توافق سری امضا کردند و استاد عطا رسماً به عنوان والی بلخ منصوب شد. ظاهراً معاملۀ نور با غنی تکتیکی بود. والی بلخ به‌زودی از صف غنی جدا شد و باردیگر انتقادات بی‌پرده‌اش را از رهبری حکومت به ویژه تیم غنی از سر گرفت.

در روزهای پسین، نور در اظهاراتی کم‌سابقه، رهبری حکومت را در ناامنی و انتقال پروژۀ جنگ به شمال متهم کرد و از جامعۀ جهانی به ویژه امریکا هم به خاطر حمایت از یک تیم «حریص»، «تمامیت خواه» و «زراندوز» در ارگ ریاست‌جمهوری سخت انتقاد کرد. او به این بسنده نکرد و به آخر خط زد و امریکایی‌ها را به انتقال تروریستان به شمال و فرودآوردن هلیکوپترهای مشکوک به مناطق جوزجان و سرپل متهم کرد.

اظهارات او از حوصلۀ ارگ و دیپلمات‌های غربی در کابل بیرون شد. اکنون، رییس‌جمهور غنی در حمایت کشورهای غربی، تصمیم برکناری عطامحمد نور را گرفته است. رهبری حکومت به آقای نور گوش‌زد کرده‌اند که یا به کار در ولایت بپردازد و یا هم به عنوان یک منتقد در بیرون از حکومت به فعالیت ادامه بدهد. بر بنیاد اطلاعات، عطامحمدنور پذیرفته است که با کنار رفتن از ولایت بلخ، به فعالیت‌هایش در بیرون از نظام ادامه بدهد.

حالا پس از پانزده سال احتمالاً عطا محمد نور از ولایت بلخ کنار برود. برکناری او چند پیامد عمده خواهد داشت.

نخست. عطامحمد نور به عنوان عامل وحدت و ثبات شمال مطرح است. در موجودیت او در شمال احتمالاً سقوط ولایات شمالی از جمله فاریاب، سرپل، جوزجان و بلخ به دامن گروه‌های هراس‌افگن اندک است. نور ده‌ها فرمانده جهادی ضد طالبان را در طالبان حمایت نظامی و مالی می‌کند. ثقلت جنگ در برابر طالبان و داعش در شمال از سوی همین فرماندهان به پیش برده می‌شود. با کنار رفتن نور، وضعیت شمال به طور قابل توجهی بحرانی خواهد شد.

دوم. برخی تحلیلگران سیاسی افغانستان مدعی هستند که عطامحمد نور «سپر دفاعی» در برابر انتقال پروژۀ داعش به شمال افغانستان است. از همین‌رو باید از ولایت کنار زده شود. با کنار‌زدن نور از ولایت بلخ، نقش او به‌گونۀ طبیعی در مدیریت وضعیت شمال تضعیف خواهد شد.

سوم. نور آخرین سنگر دفاعی جمعیت اسلامی است. جمعیت اسلامی افغانستان در پانزده سال پسین به اندازۀ کافی تضعیف شده است. نور، تنها چهره‌یی‌ست که پیوسته صدایش را دربارۀ نارسایی‌ها و فشارها بلند می‌کند و حکومت مرکزی را به چالش می‌کشد. با کنار رفتن او، جمعیت بیشتر از پیش وجهه و جایگاه سیاسی- نظامی خویش را در مناسبات قدرت در افغانستان از دست خواهد داد. برخی از رهبران جمعیت به این موضوع واقف هستند و اما برخی دیگر، نور را تهدیدی در برابر منافع شخصی‌شان در درازمدت تلقی می‌کنند.

چهارم. نور در سال‌های پسین نه علاقه‎یی به کارهای اداری و بروکراتیک ولایتی داشته و نه هم حاضر به کنار رفتن از بلخ شده است. او فکر می‌کند که جامۀ او بر تن ولایت بلخ کشادی می‌کند. بنابراین، قصد بازی فراکشوری دارد. اما اظهارات تند و گاهی ناشیانۀ او نشان داده است که هنوز آمادۀ بازی در سطح افغانستان نیست. با حضور نور در مناسبات قدرت در کابل، با سرعت تمام وجهه و جایگاه خویش را از دست خواهد داد و به یک چهرۀ معمولی در فضای سیاسی مبدل خواهد گشت.

پنجم. کناررفتن نور از بلخ، باردیگر جایگاه از دست رفتۀ جنرال دوستم را اعاده خواهد کرد. دوستم و عطا هرچند در یک ائتلاف سیاسی زیر نام «نجات افغانستان» گرد آمده اند، اما اختلافات آنان ریشۀ تاریخی و دیرینه دارد و به این زودی‌ها پایان نخواهد یافت. رفتن نور، جایگاه دوستم را نزد حکومت مرکزی تقویت خواهد کرد.

ششم. کناررفتن عطا از بلخ، کشمکش تازه‌یی را بر سر رهبری جمعیت اسلامی و نامزد این حزب در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری به وجود خواهد آورد. استاد عطا هم اعلام نامزدی در انتخابات کرده و هم به عنوان نامزد بالقوۀ جمعیت مطرح است.

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد