دوست با با پاكستان بس است
دیگر بس است: پاکستان رویکردش نسبت به افغانستان را باید تغییر بدهدرروز
منبع: دیپلمات
نویسنده: عزیز امین احمدزی
برگردان: حمید مهدوی
علامه اقبال، فیلسوف و شاعر مشهور، افغانستان را «بالکان آسیا» خواند و باور داشت که یک افغانستان قوی، امن و صلحآمیز میتواند منبع قدرت برای تمام آسیا به صورت کل و برای آسیای جنوبی و مرکزی به صورت خاص باشد. او در جاوید نامه، شعر مربوط به سال 1932، میگوید:
آسیا یک پیکر آب و گل است – ملت افغان در آن پیکر دل است – از فساد او فساد آسیا – در گشاد او گشاد آسیا.
بنابراین، صلح در افغانستان به صلح، امنیت و آرامش در سراسر قاره آسیا منجر خواهد شد و بیثباتی در افغانستان، قاره [آسیا] را در آشوب دایمی نگه خواهد داشت.
اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان که در نشست سازمان همکاری شانگهای در اوفای روسیه، سخنرانی میکرد، از تمام کشورهای منطقه خواست تا با تروریزم در همه اشکال آن بجنگند. غنی گفت که: «یک جریان دوامدار تروریستان از پاکستان وجود دارد که هردو کشور را هدف قرار میدهند». سخنرانی غنی بیشتر روی مبارزه با شورشگری در همه اشکال آن متمرکز بود. او میدانست که شورشیان مستقر در پاکستان هشداری است نه تنها برای افغانستان؛ بلکه برای کل منطقه. او به طرفهای حاضر در نشست هشدار داد که اگر آتش ستیزهجویی خاموش نشود، میتواند در کشورهای همسایه نیز شعلهور شود. وی گفت: «جنگ برما تحمیل شده است، ما به نمایندگی از منطقه و جهان میجنگیم و در این جنگ باید با یک اقدام قوی و منسجم با ما همکاری شود».
غنی تقریبا تمام سرمایه سیاسیاش را در تلاشی به منظور تامین صلح در این منطقه روی پاکستان سرمایه گذاری کرد و از اسلام آباد خواست که طالبان را وادار کند در گفتوگوهای صلح با حکومت افغانستان شرکت کنند. اسلام آباد، به نوبت خود، میتوانست رهبران طالبان را از پاکستان اخراج کند و کانالهای مالی این گروه را ببندد. هم چنان این کشور میتوانست درمان شورشیان مجروح در شفاخانههای این کشور را متوقف سازد.
این امر غنی را وادار کرد با فشار شدید مواجه شود. او مشورههای حامد کرزی، رییس جمهور پیشین و دیگر چهرههای کلیدی را نادیده گرفت تا حسن نیتاش را نشان بدهد و ثابت کند که اوضاع مانند دوران حکومت قبلی نخواهد بود. باوجود تمام این فشارهای داخلی، غنی شرایط و درخواستهای بی پیشینه پاکستان را پذیرفت و آن را عملی کرد. اما افسوس، پاکستان به بازی دوگانهاش ادامه داد.
در پایان تنها کاری را که پاکستان انجام داد تعهد زبانی بود و فشار محدودی را بر طالبان اعمال کرد تا در گفتوگوهای صلح شرکت کنند. هدف نخست غنی، از همان آغاز ریاست جمهوریاش، ترمیم اختلافات با پاکستان بود؛ اما شورشیان مستقر در پاکستان به راکت اندازیهایش بر ولایت کنر در شرق افغانستان ادامه دادند و بر پسته پولیس در ولایت پکتیکا حمله کردند؛ که به مرگ پولیس سرحدی افغانستان انجامید.
باوجود وعدههای پاکستان به افغانستان، غنی ناامید شده است و پس از حملات اخیر در کابل که بیش از 50 ملکی بیگناه و دانشجویان اکادمی پولیس را کشت، رفتار حکومت پاکستان را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
غنی در آخرین کنفرانس مطبوعاتیاش یک پیام واضح را به رهبری پاکستان فرستاد: «ما امید صلح داشتیم؛ اما علیه ما از خاک پاکستان اعلام جنگ شده است». او بازهم از حکومت و ملت پاکستان خواست که اگر «قتل عام مشابه به چیزی که در شاه شهید شهر کابل اتفاق افتاد، در اسلام آباد اتفاق بیافتد و گروههای مسئول آن در افغانستان پناهگاه داشته باشند و در شهرهای کلان ما دفاتر و مراکز آموزشی داشته باشند، عکسالعمل شما چه خواهد بود؟ فکر میکنید در چنین حالتی ما دوستان شما خواهیم بود یا دشمنان تان؟».
غنی خواست که پاکستان ثابت کند «دشمنان افغانستان نمیتوانند دوستان پاکستان باشند» و به جنگ اعلام نشدهاش با افغانستان پایان دهد. حملات اخیر در کابل دیدگاه حکومت افغانستان نسبت به پاکستان را تغییر داد. حکومت افغانستان خواست که پاکستان حرفش را در عمل ثابت کند. نظر به بیانیه مطبوعاتی ریاست امنیت ملی افغانستان، بمبگذاریهای اخیر در پاکستان برنامهریزی شده و توسط عناصری در ارتش پاکستان رهبری شده است. علاوه برآن ریاست امنیت ملی میگوید که نیم ارتش پاکستان، شورشیان در امتداد مرز را حمایت میکنند. علاوه برآن، مواد انفجاریای که در حمله بر مجتمع نظامی استفاده شده بود صرف در اختیار حکومت است نه بازیگران غیر دولتیای چون طالبان.
با نگاهی به تصویر گستردهتر، فعالیتهای دولت اسلامی و دیگر تروریستان در افغانستان به افغانستان محدود نمیماند. این فعالیتها سرانجام به آسیای مرکزی، چین، آسیای جنوبی، ایران و حتا خود پاکستان گسترش خواهد یافت. ایران نیز با طالبان افغانستان علیه دولت اسلامی در افغانستان همکاری کرده و از آنها حمایت مالی میکند. ایران خودش نیز با سرنوشت مشابه ناامنی، مانند پاکستان، مواجه خواهد شد.
برای کشورهای منطقه و طرفهایی چون چین، روسیه و هند، فعالیتهای دولت اسلامی و دیگر گروههای تروریستی در شمال افغانستان نشان دهنده یک وضع نگران کننده است. حضور رو به رشد دولت اسلامی در جنوب افغانستان، بهویژه در ولایتهای هلمند، فراه و زابل باعث نگرانی ایران زیاد شده است. نظر به گزارشهای تازه رسانهها، دولت اسلامی هم چنین قصد دارد حملاتی را در آیندهی نزدیک در ایران انجام بدهد.
پاکستان باید درک کند که نیاز رو به رشد برای تغییر سیاست خارجی این کشور در قبال افغانستان وجود دارد. این کشور باید حمایت ستیزهجویان و پناه دادن به آنها را که نه تنها امنیت افغانستان، بلکه سرانجام امنیت تمام منطقه را به مخاطره میافگند، متوقف سازد. یک افغانستان ناامن، امنیت کل منطقه، به شمول پاکستان را به مخاطره خواهد انداخت.
عاملان بمبگذاریهای اخیر در کابل به عدالت سپرده خواهند شد و پاکستان باید مسئولانه در برابر درخواستهای غنی عکس العمل نشان بدهد. اگر کشورهای منطقه در امر مبارزه با تروریزم همدست نشوند و بازیگران دولتی و غیر دولتی را که در امتداد مرز تروریزم را حمایت میکنند، پناه میدهند و تشویق میکنند، وادار کنند؛ زمان زیادی نخواهد برد که شاهد بمبگذاریهای مشابه به آنچه که هفته گذشته در کابل اتفاق افتاد در سرتاسر کشورهای همسایه افغانستان باشیم.