عوامل احیای طالبان
عوامل احیای طالبان /21.8.2018 نویسنده: آنیتا احمدی نمایندگان ارشد طالبان تور منطقهیی را به هدف گفتوگو و مذاکره با دیپلوماتها و سران کشورهای دخیل در قضیۀ افغانستان آغاز کردهاند. اعضای دفتر سیاسی طالبان به تازهگی در سفر به جاکارتا با نمایندگان ارشد اندونیزیا از جمله معاون رییسجمهور، وزیر خارجه و سایر مقامات آن کشور در خصوص جنگ و صلح افغانستان گفتوگو کردهاند. سفر سران طالبان به جاکارتا پس از نشست علمای جهان اسلام در آن کشور صورت میگیرد. علمای جهان اسلام در نشستی در اندونیزیا جنگ جاری در افغانستان را ناروا و حرام خوانده بودند. پیشتر نمایندگان طالبان به ازبکستان سفر کرده و با مسوولان بلندپایۀ تاشکند در زمینۀ وضعیت حاکم در افغانستان به رأیزنی و تبادل نظر پرداخته بودند. در یک سال پسین، نمایندگان بلندپایۀ طالبان مرتب با دیپلوماتهای کشورهای امارات متحدۀ عربی، عمان، عربستان سعودی، پاکستان، قطر، ایران و برخی کشورهای دخیل در قضیۀ افغانستان دیدار و ملاقات داشتهاند. در زیر به برخی عواملی اشاره میشود که در احیای جایگاه طالبان نقش تعیینکننده داشتهاند. نقش دفتر قطر طالبان در هفده سال گذشته از راه جنگ، خشونت و کشتار شناخته میشدند. آنها با راهاندازی حملات انتحاری، تسلیحاتی و حمله به تأسیسات دولتی و نهادهای خدمات عامه در پی تثبیت حضور و نقششان در معادلۀ قدرت در افغانستان بودهاند. راهاندازی عملیات کور انتحاری و قتل عام غیرنظامیان، چهرۀ طالبان را در اذهان جامعۀ جهانی به شدت خدشهدار ساخته است. طالبان همواره کوشیدهاند که از راههای غیرنظامی تصویر متفاوتی را به جامعۀ جهانی ارایه نمایند. تأسیس دفتر طالبان در قطر که با مخالفت شدید کابل مواجه شد، نخستین گام در راستای تغییر ماهیت طالبان از یک جریان محض خشونتورز و هراسافگن به یک جریان سیاسی بود. طالبان پس از افتتاح دفتر قطر دیدارهای شان را با دیپلوماتهای خارجی و برخی از چهرههای سیاسی در داخل افغانستان آغاز کردند. هیأت سیاسی طالبان در قطر در جریان چند سال گذشته با برقراری روابط دیپلوماتیک و سیاسی با دیپلوماتهای کشورهای منطقه و جهان در دوحه، در راستای تغییر افکار جهانی در خصوص جنگ مسلحانهشان در افغانستان نقش گستردهیی ایفا کردند. آنها به جلب و جذب سیاسی در داخل افغانستان نیز ادامه دادند. نقش واشنگتن ایالات متحده امریکا هم در پروبال کشیدن دوبارۀ طالبان نقش بسزایی داشت. علیرغم مخالفت حکومت افغانستان، امریکاییها در بازشدن دفتر طالبان در قطر همکاری کردند و وارد تعامل و گفتوگوی مستقیم با سران طالبان در دوحه شدند. امریکایی در دورۀ اوباما به صراحت اعلام کردند که طالبان منافع ایالات متحده امریکا را تهدید نمیکند و آنان را از فهرست گروههای تروریستی بیرون میکند. حتا برخی از مقامات امریکایی جنگ با طالبان را در افغانستان زیر سوال بردند. ایالات متحده امریکا همواره گفته است که هدف آنها از حضور در افغانستان از بین بردن گروههای تروریستی به ویژه القاعده بوده است. در واقع، با کشتهشدن رهبر القاعده در پاکستان و متواریشدن فرماندهان این گروه از ولایات جنوب افغانستان، مأموریت امریکا به پایان رسیده بود. با روی کارآمدن جمهوریخواهان، ترامپ پیام تند و تهدیدآمیزی را به طالبان مخابره کرد. بعدتر باردیگر مواضعشان را در برابر طالبان تلطیف کردند و در بالاترین سطح به گفتوگو و تعامل با طالبان پرداختند. کابل با وجود اینکه مدعی است در جریان مذاکرات امریکاییها با طالبان قرار دارد. اما واقعیت این است که با عبرت از تاریخ میهراسد که به سرنوشت حکومت داکتر نجیبالله رییسجمهور سابق روبرو نشود. سناریوی فعلی در سالهای 80 تکرار گردیده بود. حکومت قدرتمند و یکدست داکتر نجیبالله وقتی از درون متلاشی شد که شوروی سابق وارد گفتوگوی مستقیم با گروه مجاهدین سابق گردید. با انتباه از گذشته، هرگونه مذاکره و گفتوگویی بدون حضور طرفهای درگیر ناکام خواهد بود. چنانچه نظام کنونی افغانستان هرگز نتوانست غیبت طالبان در کنفرانس بن(آلمان- 2001) را جبران کند. کمی عقبتر، نشست جینوا در پیوند به صلح افغانستان بدون حضور مجاهدین، منجر به تشدید جنگ و در نتیجۀ غلبۀ مجاهدین بر رژیم کمونیستی در دهۀ هفتاد گردید. لابی پاکستان و کشورهای منطقه بدون شک پاکستان بدون پشتیبان و حامی طالبان بوده است. اسلامآباد از گروه طالبان به عنوان ابزار در سیاست خارجی خویش کار گرفته است. هرچند طالبان مدعی هستند که در تصمیمگیریها و مواضعشان مستقل هستند. اما پاکستان در سطوح مختلف به سود طالبان لابی کرده است. اسلامآباد به قیمت روابط و مناسبات استراتژیک و تاریخیاش با ایالات متحده امریکا، از گروه طالبان حمایت کرده است. مقامات اسلامآباد با وجود درخواست مکرر کابل و امریکا، هیچ یک از مقامات کلیدی و تأثیرگذار طالبان را به دولت افغانستان تسلیم نکرده است. پاکستان در نبرد با گروههای شورشی برخورد دوگانه داشت. هراسافگنان مخالف خویش را سرکوب کرد و از دست زدن به لانههای طالبان افغان خودداری نمود. دفاتر مرکزی طالبان پاکستان از جمله دفتر کویته و بلوچستان همچنان پابرجاست. مقامات اسلامآباد در سطح منطقه نیز به سود طالبان کار کردهاند. روابط طالبان اکنون با ایران، امارات متحده عربی، قطر، عربستان سعودی، برخی کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین خوب است. ناظران معتقد هستند که بدون نقشآفرینی پاکستان، امکان تأمین روابط طالبان با کشورهای قدرتمند منطقه وجود نداشت. نقش کابل در احیای طالبان حکومت افغانستان همواره نقش متناقض و متضاد در پیوند به تحریک طالبان داشته است. زمامداران کابل گاهی طالبان را «برادران ناراضی» خواندهاند و در مواردی «مخالفان سیاسی». برخی از حلقات سیاسی، طالبان را حافظ منافع قومی و عقبۀ سیاسی و نظامی خویش میپندارند. آنها میپندارند که طالبان میتوانند داعیۀ تاریخی آنان را تکمیل نمایند. بنابراین، از هیچگونه تبلیغات و کار در راستای تأمین منافع طالبان دریغ نمیکنند. حکومت افغانستان در ده سال اخیر صدها فرمانده طالبان را از زندان آزاد ساخته است. آقای کرزی نزدیک به 4000 هزار زندانی طالبان از زندان بگرام آزاد کرد؛ زندانیانیکه فردای آزادی به سنگرهای نبرد برگشتند. حکومت فعلی افغانستان هم دهها زندانی طالبان را زیر نام افراد وابسته به حزب اسلامی گلبدین حکمتیار از زندان آزاد کرده است. اشرف غنی رییس جمهور کنونی افغانستان هنگام پیکارهای انتخاباتی از تأمین عدالت و توازن قومی در زندانها سخن زده بود. اکثریت زندانیان طالبان و دیگر گروههای شورشی وابسته به یک قوم مشخص هستند و اشرف غنی این موضوع را غیرقابل قبول خوانده بود. افغانستان با چشمانداز روشن به مصاف طالبان نرفته است. برخوردهای بخشی از بدنۀ نظام افغانستان با طالبان بیشتر عاطفی و قومی بوده است. برای نخستینبار حکومت وحدت ملی امتیازهای ویژهیی را به طالبان ارایه کرد. به رسمیت شناسی طالبان به عنوان یک جریان سیاسی، طرح واگذاری برخی مناطق به آنان، مذاکرات بدون قید و شرط، تغییر قانون اساسی و آزادسازی زندانیان طالبان بخشی از این امتیازات استثنایی بود. طرح صلح حکومت افغانستان در تقویت روحیۀ سیاسی و نظامی طالبان تأثیر برجسته داشت. در نتیجه، برخی عوامل داخلی و خارجی دست به دست هم داد و طالبان را باردیگر به عنوان یک جریان شورشی احیا کرد. در احیا و بازآفرینی طالبان، نقش مهرههای داخلی کمتر از کشورهای منطقه و جهان نبوده است. |
فارسی.رو |