استقبال تکنوکراتها، سراسیمگی جهادیها
برگشت خلیلزاد؛ استقبال تکنوکراتها، سراسیمگی جهادیها /26.8.2018 نویسنده: میرویس قادری ایالات متحدۀ امریکا، باردیگر زلمی خلیلزاد دیپلومات سابقهدار و کارکشتۀ خویش را به افغانستان میفرستد. منابع بلندپایه در واشنگتن اعلام کردهاند که مایک پمپئو وزیر خارجۀ امریکا به زودی آقای خلیلزاد را باردیگر به حیث نمایندۀ تماماختیار آن کشور در امور افغانستان میگمارد. زلمی خلیلزاد پیش از این بهعنوان سفیر و نمایندۀ فوقالعادۀ امریکا در کابل، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه کرده است. آقای خلیلزاد معمار حکومت نوین در افغانستان محسوب میشود. او در شکلدهی ساختار جدید نظام سیاسی افغانستان و سمتوسودهی مناسبات قدرت در کابل نقش تعیینکننده داشته است. زلمی خلیلزاد یک ماه پیش به کابل آمد و با رهبران حکومت وحدت ملی، جریانهای اپوزیسیونی و منتقدان حکومت، دیدارهای مفصل و جداگانه داشت. ظاهراً آقای خلیلزاد در سفرش به کابل مقدمات مأموریت تازهاش را چیده است. خلیلزاد در یک زمان بسیار مهم دوباره به عنوان نمایندۀ امریکا در افغانستان گماشته میشود. ایالات متحده امریکا پس از هفده سال حضور در کابل، زمینگیر شده است. واشنگتن در مسیر برنامهها و اهدافش با چالشها و مشکلات گستردهیی روبرو گشته است. به همین دلیل، ایالات متحده با درک نفوذ و نقش خلیلزاد در مناسبات یکونیم دهۀ سیاسی – اجتماعی افغانستان، باردیگر او را میفرستد تا اوضاع نابسامان را سامان بخشد. سراسیمگی ائتلاف شمال خبر برگشت خلیلزاد موجی از اعتراضات و خوشبینیها را به همراه داشته است. خلیلزاد یک پشتون رادیکال است. سران ائتلاف شمال با درس از مأموریت پیشین نمایندۀ خاص امریکا در کابل باور دارند که زلمیخلیل زاد با استفاده از منابع مالی، نظامی و نفوذ دیپلوماتیک امریکا در افغانستان، یک جریان و گروه مشخص سیاسی را حمایت و پشتیانی میکند. آنها مدعی هستند که خلیلزاد به عنوان یک دیپلومات خارجی و بیطرف در قضایای داخلی افغانستان عمل نمیکند؛ بلکه در نقش یک مخالف سیاسی و رقیب داخلی آنان ظاهر میشود. خلیلزاد در چند سال مأموریتش در کابل با اکثر سران ائتلاف شمال درگیری لفظی شدید داشته است. برهانالدین ربانی، جنرال دوستم، مارشال فهیم قسیم، یونس قانونی و دیگر نخبگان ائتلاف شمال، بارها از جانب خلیلزاد تهدید و توبیخ شدهاند. رهبران ائتلاف شمال هم در برابر خلیلزاد کم نیاوردهاند. مارشال فهیم فرمانده متوفای جهادی باری هشدار داد که دیگر اجازه نمیدهند خلیلزاد امریکایی به آنها تعیین تکلیف نماید. آقای فهیم گفت که اگر از جانب امریکاییها مورد ظلم و ستم قرار گیرند، باردیگر به کوهها بالا خواهند شد و علیه نظام خواهند جنگید. زلمی خلیلزاد نیز در کتاب «فرستاده» از درگیریهایش با سران جهادی یاد کرده است. سران ائتلاف شمال، خلیلزاد را عامل اصلی کنارزدنشان از قدرت میدانند. آنها معتقد هستند که خلیلزاد بدون درنظرداشت بسترهای اجتماعی- سیاسی کشور، یک ساختار مطلقۀ سیاسی را بر مردم افغانستان تحمیل کرد. آنان باور دارند که بحران فعلی زادۀ ساختار و سیاستهای ناقصی است که خلیلزاد و همتیمیهایش در کابل پایهگذاری کردند. برگشت خلیلزاد سران احزاب جهادی را سراسیمه ساخته است. به پندار آنان، خلیلزاد بیشتر از آنکه به فکر کنارزدن و نابودی طالبان و جریانهای رادیکال و خشونتگرای قومی باشد، در پی منزویسازی و طرد جریانهای ضد تروریزم از صحنه خواهد بود. سران ائتلاف شمال، زایش دوبارۀ جریانهای رادیکال قومی و نظامی را نتیجۀ سیاستهایی میدانند که نمایندۀ سابق امریکا در افغانستان پایهگذاری کرد. نگرانی عمیق جهادیها، نشاندهنده ناتوانی و ضعف آنان نیز میتواند باشد. یک جریان با نفوذ سیاسی به پیمانهیی ناتوان شده که از برگشت دوبارۀ یک دیپلومات لرزه به اندام شان میافتد. استقبال تکنوکراتها خلیلزاد از روابط نزدیک و خوبی با تکنوکراتهای غربی در کابل برخوردار است. بسیاری از چهرههای تکنوکرات، زیر چتر حمایت خلیلزاد به شهرت و قدرت دست یافتند. تکنوکراتها با رفتن خلیلزاد از افغانستان، با چالشهای عدیدهیی روبرو شدند. حاکمیت قومی آنان به تکرار از جانب جریان موسوم به جهاد و مقاومت تهدید شد. در سال 2014 میلادی، نمایندۀ تکنوکراتها در انتخابات شکست خورد. اما در نتیجۀ مداخلۀ مستقیم ایالات متحده باردیگر روی صحنه آمد. هرچند دیگر آن اقتدار و صلابت گذشته را از دست دادند. اکنون برگشت خلیلزاد روح تازهیی به پیکر نیمهجان تکنوکراتها خواهد دمید. محمد اشرفغنی با سیاستهای نامطلوبش دیگر شانسی برای رسیدن به قدرت ندارد. اما احتمالاً خلیلزاد با تجربۀ طولانی و درک عمیقیکه از شخصیتهای سیاسی افغانستان دارد، قادر خواهد بود که غنی را به عنوان رییسجمهور حفظ کند. البته غنی یک چندپارچگی مطلق را در صف تکنوکراتهای غربی ایجاد کرده است. او به تیم و کار مشترک سیاسی باور ندارد. غنی تنها روی تواناییهای خودش اتکا میکند. اکثریت نخبگان تکنوکرات غربی در دورۀ زعامت غنی از قدرت رانده شدند. با این وضع، جمع کردن آنان در حول اشرفغنی کار سادهیی نخواهد بود. مأموریت خلیلزاد ایالات متحده امریکا برای خروج آبرومندانه از «باطلاق افغانستان»، در پی کنارآمدن با طالبان و پاکستان است. واشنگتن برای موفقیت مذاکرات صلح با طالبان، روی زلمی خلیلزاد حساب ویژهیی باز کرده است. این درحالی است که علیرغم مذاکرات پیهمِ مقامات امریکایی با طالبان در دوحه و دبی، هیچ پیشرفتی در این مذاکرات به وجود نیامده است. ایالات متحده امریکا پس از هفده سال حضور بیحاصل در افغانستان، در شرایط مشابه با شوروی سابق قرار گرفته است. گورباچوف رهبر سابق شوروی برای خروج نیروهای کشورش از افغانستان، «ورانسوف» معاون وزیر خارجه و دیپلومات ارشد کشورش را با حفظ کرسیاش در مسکو به عنوان نمایندۀ ویژه به کابل فرستاد. ورانسوف یک مأموریت داشت و آن بیرون کشیدن بیدرد و سر نیروهای شوروی سابق از افغانستان. اکنون به نظر میرسد که واشنگتن با فرستادن خلیلزاد به کابل در پی خروج از بنبست است. همۀ علایم و نشانهها حاکی از آن است که واشنگتن و شوروی سابق در شرایط مشابه قرار گرفتهاند. اما خلیلزاد در این مأموریت خطیر ناکام است. زیرا، از یکسو در داخل مورد اعتماد طرفها نیست. جریانهای عمدۀ سیاسی او را به عنوان رقیب و مخالف سرسختشان میشناسند و خاطرۀ خوشی از کارنامههای او ندارند. بنابراین، طبعاً به برنامهها و اقدامات او با دیدۀ شک و تردید خواهند نگریست. از سوی دیگر، کشورهای منطقه نیز نگاه مثبتی به خلیلزاد ندارند. زلمی خلیلزاد در گذشته روابط پرتنشی با پاکستان داشته است. پاکستانیها چهرههایی مانند خلیلزاد را مسوول تیرهگی روابطشان با واشنگتن میدانند. با این حال، مهمترین مأموریت خلیلزاد، پیروزساختن گزینۀ امریکا در انتخابات آتی ریاستجمهوری افغانستان است. خلیلزاد در شکستن ائتلافها و تشکیل ائتلافهای تازه مهارت کممانند دارد. در حال حاضر، اوضاع به سود واشنگتن پیش نمیرود. گزینههای مورد حمایت واشنگتن منزوی و مطرود هستند. خلیلزاد میآید تا تکنوکراتهای امریکایی را جمعوجور کند؛ زمینه را برای برپایی انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری آینده فراهم سازد و از جانگیری بیشتر جریانهای همسو با کشورهای منطقه جلوگیری نماید. |