صــلحِ ارگـی یا صلحِ افغانستانی؟
صــلحِ ارگـی یا صلحِ افغانستانی؟
احمد عمران
مراسم سالروز درگذشتِ مارشال افغانستان، فرصتی را بهوجود آورد که رهبران و سیاستمداران حرفهای دلِ خود را مطرح کنند. یکی از بحثهای عمده در این مراسم، بحثِ صلح بود که در سخنرانی جایگاهِ خاصِ خود را یافت. دیده میشود که نگرانی در مورد روند گفتوگوهای صلح، محدود به رسانهها و شهروندانِ کشور نیست و به همان میزان، سیاستمدارانِ کشور هم دغدغههای خود را دارند. این دغدغهها با وجود موضوع مشترک خود، ولی یکسان و یکدست به نظر نمیرسند. از بُعد نظری، سخنرانانِ مراسم نشان دادند که هر یک با توجه به خاستگاههای فکری خود، به این مسأله نگاه میکنند. حامد کرزی رییسجمهوری پیشین، با آوردن مثالهای مشخص از گفتوگوهای خود با مارشال فقید، تلاش ورزید که حرفهای دلِ خود را در جو عاطفی مراسم، مستدل و منطقی نشان دهد. آقای کرزی از یک سفرِ خود به پاکستان قصه کرد که پس از برگشت با مارشال فقید دیدار کرده و حرفهایی در مورد این سفر میانشان رد و بدل شده است. به گفتۀ آقای کرزی، مارشال فقید از او پرسیده بود که «باز به پاکستان رفتی، آیا در مورد خط دیورند هم سخن به میان آمد؟» آقای کرزی در پاسخ به پرسش مارشال فقید گفته که: رد کرده است. حالا اما مشخص نیست که آقای کرزی چه را رد کرده است؛ سخن گفتن در مورد خط مرزی دیورند و یا اصل چنین معضلی را؟ آقای کرزی توضیح نداد که پاکستانیها با چه لحنی این مسأله را مطرح کردهاند و خواست آنها چه بوده است؛ ولی یک موضوع را آقای کرزی خواست که در سخنانش به مخاطبان منتقل کند که: بحث صلح با مسالۀ دیورند گره خورده و اگر تعاملی میان دو کشور بر سرِ موضوع صلح به میان آمده، حتماً مسالۀ مرزی دیورند را هم در برداشته است.
آقای کرزی به این شکل، انتقاد غیرمستقیمِ خود را از گفتوگوهای صلح و خوشبینیهای رییسجمهوری و اطرافیانِ او در مورد پیشرفتِ این گفتوگوها اعلام کرد. او تنها به انتقاد از روند گفتوگوهای صلح بسنده نکرد، بل پای مسالۀ خط دیورند را هم وارد کرد که منطق مواضعش در گذشته بیشتر مورد توجه قرار گیرد و حقانیتِ آن به «اثبات» برسد.
داکتر عبدالله رییس اجراییه اما مواضعِ روشنتری در خصوصِ گفتوگوهای صلح نشان داد. هرچند مواضعِ او نیز با جو حاکم بر مراسم قرابت داشت، ولی مشخص بود که آقای عبدالله دغدغههای جمعی را بهتر درک کرده است. آقای عبدالله هرگونه امتیازدهی برای صلح را غیرممکن دانست و گفت اگر کسانی حق داشته باشند امتیاز بگیرند، آنها مردم افغانستاناند که با همۀ مشکلات و نابسامانیها ساختهاند و در این کشور حضور دارند.
عبد ربالرسول سیاف از رهبران جهادی کشور نیز به مسالۀ صلح اشاره کرد و نشان داد که همچنان نگرانِ این مسأله است. آقای سیاف در گذشته نیز نگرانیها در این خصوص را تبارز داده و بهشدت با هرگونه امتیازبخشی و یا پنهانکاری در این خصوص مخالفت ورزیده بود. در مراسم سالروز درگذشت مارشال کشور هم، یک بارِ دیگر استاد سیاف مواضع قبلیِ خود را تکرار کرد و گفت که جهادگران باید بدانند که روند گفتوگوهای صلح چهگونه انجام میشود. آقای سیاف به نیروهای امنیتیِ کشور نیز اشاره کرد و غیرسیاسی شدنِ این نیروها را موضوعی غیرواقعی عنوان کرد که با ترکیب و وضعیتِ کشور همخوانی ندارد.
این سخنان در مجموع نشان میدهند که موضوع صلح آنگونه که پنداشته میشود، موضوعی ساده نیست و پیچیدهگیهای خود را دارد. از آقای کرزی تا آقای غنی در این مورد اختلاف نظرهای فاحشی به چشم میخورد. این اختلاف نظر زمانی برجسته میشود که به اظهارات تازۀ سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی و سیاست خارجیِ نخستوزیر پاکستان توجه شود.
آقای سرتاج عزیز در تازهترین اظهاراتِ خود گفته است که طالبان و دولت افغانستان کمیتۀ مشترکی را در کابل تشکیل دادهاند. او با بیانِ اینکه اظهارنظر بر سرِ این موضوع که هنوز اجرایی نشده، خیلی زود است، افزود: اسلامآباد به حمایتهای خود در روند صلحِ افغانستان ادامه خواهد داد. سرتاج عزیز همچنین گفته است که افغانستان و پاکستان کشورهای دوست و برادر هستند، آنها به کسی اجازه نمیدهند که از خاکشان علیه یکدیگر استفاده کنند.
این سخنان نشان میدهند که در عقب دروازههای بسته، حرف وحدیثهای جدیتری در خصوص مسایل صلح وجود دارند که هنوز جزییاتِ کمتری پیرامونِ آنها وجود دارد. در اینکه دولت افغانستان عزمِ خود را برای آوردن صلح جزم کرده، نمیتوان شک ورزید؛ ولی مشخص نیست که صلح قرار است با چه بهأیی تأمین شود. از جانب دیگر، نگرانیهای سیاستمداران و شخصیتهای مطرح سیاسی کشور، وضع را به گونۀ دراماتیکی بغرنج کرده است. این سخنان از یک نگرانیِ کلان پرده برمیدارند؛ نگرانییی که میتواند باعث شود روند گفتوگوهای صلح به گونۀ منسجم و حسابشده انجام نشود. وقتی چیزهایی پنهان میمانند و یا تلاش میشود که پنهان نگه داشته شوند، بدون شک سوءظن ایجاد میکنند و ایجاد سوءظن در گذشته نشان داده که به نفع روند صلح نیست.
دولتِ افغانستان در مورد صلح، نگاهی واحد و یکدست را تدوین نکرده و به همین دلیل، اختلاف حتا در دیدگاههای رییس اجراییه و رییسجمهوری به مشاهده می رسد. سخنان آقای عبدالله نشان داد که او نیز در جریان برخی مسایل در این خصوص قرار ندارد. گویا ریاستجمهوری بهصورت یکتنه تلاش دارد که روند مذاکراتِ صلح را مثل گذشته در انحصار ارگ ریاستجمهوری نگه دارد و از همین محل، آن را مدیریت کند.
مدیریتِ ارگیِ صلح در گذشته ناکامیاش را ثابت کرده و اگر بازهم دولتمردان بخواهند که مدیریتِ صلح را در چهاردیواری ارگ نگه دارند، بدون تردید راه به جایی نخواهند برد!