آيت الله خامنه اي زنده است
آیت الله خامنه ای سالم است و نظام سیاسی ایران وابسته به فرد نمی باشد
بقلم عماد آبشناس
روز یکشنبه پیش خبرهایی در رسانه های عربی زبان مبنی بر مریضی آیت الله خامنه ای منتشر شد. در خبرها آمده بود که وی به دلیل وخامت اوضاع به بیمارستان منتقل شده. در همان روز جلسه ای با یکی از دوستان داشتم که شاگرد درس خارج آیت الله خامنه ای است وهر هفته روزهای یکشنبه صبح ساعت 6 تا 8 صبح در این کلاسها حضور دارد داشتم از وی این موضوع را جویا شدم که وی تاکید کردند صبح همان روز با آیت الله خامنه ای کلاس داشتند و وی کاملا سالم بود و هیچ مشکلی نداشت. واقعیت امر بنده حرف این دوست خود را بیشتر از آرزوهای این رسانه های عربی قبول دارم چون این رسانه ها چندین بار چنین شایعاتی را برای مقاصد مختلف منتشر کرده و همگی دروغ بودند. البته همه ما به دلایل مختلف مریض می شویم و توقع نیست که هیچ کدام از ما انسان ها تا ابد زندگی کنیم اما هیچ مریضی ای هم کشنده نیست. بنده خود هفته پیش سرمای شدید خوردم و مجبور شدم دو بار به دکتر مراجعه کنم که یک بار آن هم در بیمارستان بود و هنوز هم زنده هستم و با مریضی صعب العلاجی مواجه نمی باشم مشکل با چند قرص سرما خوردگی و ویتامین حل شد.
به یاد دارم وقتی خبر فوت امام خمینی (ره) به من رسید فکر می کردم دیگر آخر دنیا است وایران از هم خواهد پاشید و همه چیز تمام شده و ... بعد از آن دیدم نظامی را که امام خمینی (ره) بنا گذاشته بود به راه خود ادامه داد و روز بروز قدرتمند تر شد چرا که نظام سیاسی ایران وابسته به فرد نبود که با رفتن او بخواهد از بین برود.
اگر بخواهم سیستم سیاسی ایران را به زبان ساده که برای دیگران قابل درک باشد تشریح کنم باید بگویم بنای این سیستم بر اساس انتخابات مردمی مقامات ارشد نظام می باشد. در برخی شرایط مستقیم همچون رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و ... یا غیر مستقیم همچون رهبری که وی نیز توسط مجلس خبرگانی که خود توسط مردم انتخاب شده اند انتخاب می گردد.
رهبری عالیترین شخصیت نظام حکومت در جمهوری اسلامی می باشد. عالیترین مقام اجرایی و یا همان دولت رئیس جمهوری است. عالیترین مقام قوه قضائیه رئیس قوه قضائیه است و رئیس مجلس شورای اسلامی سخنگوی مجلس به حساب می آید. ترکیب قوای سه گانه سیاسی و نظامی و ... نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد و همانگونه که قبلا گفتم رهبر در راس همه آنها است.
رهبری در نظام جمهوری اسلامی علاوه بر داشتن جایگاه حکومتی جایگاه مذهبی نیز دارا می باشد و ناظر بالا سر فعالیت صحیح کلیه قوا است. در مواردی که مسایلی پیش آید که خارج از حوزه قدرت یکی از قوا باشد و یا نیاز به تصمیم گیری عالیتر از اقتدار یک قوه باشد به دلیل جایگاه رهبری تصمیم رهبری بر همه نافذ است و تصمیم نهایی را رهبری می گیرد اما در شرایط معمولی وی دخالتی در امور اجرایی کشور نمی کند. تعیین فرمانده های نیروهای مسلح – تعیین رئیس صدا و سیما - تعیین ریاست قوه قضائیه و خط و مشی سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله اختیارات رهبری می باشد. به دلیل جایگاه مذهبی رهبری احکام مذهبی وی نیز برای همه مسئولین مملکتی الزام آور است مثل فتوای وی در مورد تحریم سلاح های کشتار جمعی که حتی اگر مرجع دیگری هم فتوایی مغایر با این فتوا صادر کند مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران ملزم به تبعیت از فتوای رهبری در کارهای خود هستند. پس رهبری باید از نظر دینی هم در سطح خیلی بالایی باشد تا مراجع مذهبی دیگر هم احکام وی را قبول داشته باشند.
با توجه به شرایط فوق الذکر رهبری باید هم یک فقیه دینی باشد و هم یک سیاست مدار بین المللی و داخلی کارکشته ی فراجناحی وبا تدبیر و هم شخصی که در زمینه های مختلف علی الخصوص نظامی – فرهنگی و اجتماعی و ... جامعه مسلط و صاحب نظر باشد و هم از همه مهم تر مورد قبول کلیه جناح های سیاسی – مذهبی و نظامی مملکت باشد. و شاید در این زمینه بد نباشد به بخشی از صحبت های آیت الله هاشمی رفسنجانی در یکی از مصاحبه هایش استناد اشاره کنم که گفت بعد از آیت الله خامنه ای پیدا کردن فردی با چنین خصوصیاتی برای رهبری اگر جزو محالات نباشد واقعا مشکل است.
در حال حاضر به دلیل شرایط پیچیده ایران چه در سطح داخلی چه بین المللی شخصی که بتواند جایگزین آیت الله خامنه ای در ایران باشد و شرایط فوق الذکر را داشته باشد در عرصه سیاسی ایران وجود ندارد و شخصیت های سیاسی مذهبی موجود در مملکت یک یا چند شرط فوق الذکر رهبری را دارا نمی باشند علی الخصوص شرط فراجناحی بودن ویا اقتدار و نفوذ در نیروهای مسلح و در جامعه روحانی. آنهایی هم که فراجناحی هستند و یا اینکه توسط نیروهای مسلح و یا روحانیت مورد پذیرش می باشند شرایط دیگر را دارا نمی باشند.
در صورتی که خدای ناکرده اتفاقی برای آیت الله خامنه ای پیش آید ایران با دو گزینه مواجه می باشد:
1 – برای مدتی مملکت بدون رهبری اداره شود و قوای مختلف کار خود را بدون وجود رهبری ادامه دهند تا اینکه مجلس خبرگان رهبری بخواهد فرد مناسبی را به عنوان رهبر جدید انتخاب کند. ممکن است این ماجرا چند روز یا چند ماه به طول انجامد، چراکه کلیه شخصیت هایی که امروزه به عنوان دارنده شرایط رهبری مطرح می باشند مجبور هستند وارد یک رقابت تنگاتنگ برای کسب رای مجلس خبرگان از یک سو و ارکان و جناح های سیاسی - نظامی و مذهبی مملکت از سوی دیگر گردند.از سوی دیگر مقامات قوه های قضایی ونظامی و برخی جایگاه های قدرت سیاسی مملکت که مشروعیت خود را از طریق رهبری به دست می آورند بلا تکلیف می مانند که این ماجرا نمی تواند خیلی طولانی باشد.
2 – طبق طرح آقای هاشمی رفسنجانی شورای رهبری تشکیل گردد که این شورا عهده دار وظایف رهبری گردد. حال این شورا می تواند برای مدت کوتاهی تا انتخاب رهبر جدید فعالیت کند و یا اینکه سیستم رهبری تغییر کند و دیگر یک شخص رهبر نباشد.
قطعا هر کدام از طرح های فوق الذکر چه در داخل مجلس خبرگان و چه در عرصه سیاسی و نظامی کشور موافقان و مخالفان زیادی دارد و قطعا اختلاف نظر ها ممکن است منجر به چالش های عدیده درونی گردد که معلوم نیست نتیجه آن چه خواهد بود.
گو اینکه ساختار سیاسی ایران به گونه ای است که اگر اتفاقی برای هر کدام از مسئولین پیش آید نظام به راه خود ادامه خواهد داد اما با این شرایط و شرایطی که فعلا ایران با آن مواجه می باشد بهترین گزینه برای ایرانیان دعا برای سلامتی آیت الله خامنه ای می باشد.