فراموش شدگان
فراموش شدگان
by Roya Afson on Wednesday, October 5, 2011 at 9:33am
شاد روان استاد مهدی سهیلی شاعر معاصر، نمای یک شعر متعالی و شاعر واقعی را
چنین تصویر می کند:
شک نیست که زمان و اعصار، شعر را ارزیابی می کند و این سیر فی روزگار است که
شعری را محک میزند
نخستین خمیر مایهء شعر خوب و جاویدان داشتن پیام و اندیشه است، شعر شاعر علاوه
بر آنکه بایستی در بر دارندهء احساس عمیق و صمیمانه باشد، شاعر باید این ویژگی را
در شعر خود بیافریند که احساس او با احساس قشر عظیم از مردم، هم مرز، هم آهنگ و
خویشاوند باشد، زیرا تنها پاسدار و نگهبان واقعی شعر شاعر مردم اند که سینه به
سینه در وراثت معنوی آنرا به اخلاف خود می بخشند
شگفت تر آنکه، احساس، اندیشه و فریاد شاعر هرچه عمومی تر و همه گیرتر باشد و
درد ها و فریاد های نسلش در خمیرهء آن جذب، جاودانگی شعر بیشر زمانت می شود
===============================================
فراموش شدگان) از دیدن چهره های با ابعاد شکستهء معتادین میهن ما که که از
میلیون افزونتر میباشند و در شهر و کوچه ها و پس کوچه ها چون جسد های سوخته
سرگردان اند، شکل گرفته است)
فراموش شدگان
========
ریه های سوخته پس میزند
دود سنگین شیطان سپید
لای انگشتان لرزان کبود
سگرتی از زهر آماس کرده
در گودی چشمانش
مرگ زهر خند میزند
به روی برودت کوچهء متروک
میخزد اشباح سرگردان
در خندهء دردناک مجوف
دندان های دودی کرم خورده
هیولا می شود
دستانش از زخم و آتش
آبلهء سیاه و سوخته اند
لحظه ها را در دخمه های هراس
میشمارد
فردا را نمیدانند
اسیران اهریمن سپید
جسد های سرگردان
فراموش شدگان به فراموشی رفته