تغير موقف دولت در مقابل طالبان
دولت افغانستان در مقابل طالبان دو راه بيشتر ندارد، يا طالبان مبارزه کند و آنان را شکست بدهد و يا با طالبان مذاکره کند و به آنان را در قدرت شريک بسازد.دولت افغانستان به صورت همزمان هر دو راه را پيش برده است. شايد طالبان بيشتر علاقه به مبارزه با دولت داشته باشند، به اين دليل که طالبان مي خواهند حکومت را به طور کلي از دولت افغانستان بگيرند و ديگر شريکي در قدرت نداشته باشند.
طالبان تا هنوز به درخواست هاي مکرر دولت افغانستان جواب منفي داده اند.
طالبان تا کنون نخواسته اند از اين راه پيش بروند. طالبان راه دوم يعني جنگ را با افغانستان انتخاب کرده اند و همواره سعي کرده اند از اين راه به اهداف خود برسند.
حاميان طالبان نيز اين راه را بهتر دانسته اند و نخواسته اند تا طالبان ابزار جنگ و مبارزه را در مقابل دولت افغانستان کنار بگذارند.
اين ابزار براي طالبان که پس از سقوط حکومت شان توسط جامعه جهاني و نيروهاي ناتو، به طور کلي از بين رفته بودند، ابزار خوبي بود که آنها را دوباره به عرصه مبازه و جنگ در افغانستان وارد کنند و به طور روز افزون بر قدرت طالبان افزوده شود ودر نهايت به يک نيروي مخالف مسلح و خطرناک در مقابل دولت افغانستان قد علم کند.
بنابر اين، انتخاب جنگ و مبارزه مسلحانه، بيشتر به خواست طالبان بر مي گردد تا دولت افغانستان. طالبان براي رسيدن به هدف خود، راه هاي جديدي را براي جنگ عليه دولت و مردم افغانستان استفاده کرده اند که بتوانند اثرات بيشتري را داشته باشند.
حمله هاي انتحاري و بمب گذاري هاي کنار جاده اي دو ابزار جدي و جديد براي مبارزه با دولت افغانستان در جنگ طالبان عليه دولت بوده اند. اين دو ابزار همراه با اختطاف و آدم ربايي و اشتراک در قاچاق و کشت مواد مخدر راه هاي اساسي حضور و حيات طالبان در افغانستان بوده اند.
دولتهاي گذشته افغانستان همواره بر موضوع صلح و مذاکره تاکيد داشتند.
بهايي که دولت افغانستان براي رسيدن به صلح با طالبان داده اند بسيار سنگين بوده است. دولت هاي گذشته افغانستان امتيازات زيادي را به طالبان داده است. رهايي زندانيان اين گروه يکي از اين موارد است.
هزينه هاي هنگفتي که دولت براي راضي ساختن طالبان کرده است، تاثير چنداني براي راضي ساختن طالبان براي نشستن بر ميز مذاکره نداشته است. بسياري از آگاهان مسايل نظامي و سياسي افغانستان بر اين عقيده هستند که دولت هاي اول و دوم افغانستان بعد از رژيم طالبان هرگز مبارزه جدي با طالبان نداشته است. و در عوض، کميسيون هاي مختلفي که براي موضوع جلب مجدد طالبان و صلح با طالبان ساخته شده بود، نه تنها طالبان را به صورت واقعي جلب نکرده است، بلکه راهي براي ادامه حيات طالبان مهيا ساخته است.
دولت جديد افغانستان نيز سياست واضحي در مقابل طالبان در عمل اتخاذ نکرده است. هر چند سفرهاي دولتمردان به شماري از کشورها و گفتگوها با رهبران آنها و رفت و آمدهاي مداوم آنها به کابل، چنين تصوري را ايجاد کرده بود که گويا افغانستان در سياست صلح چرخش معناداري را در پيش گرفته است. اما به نظر مي رسد که دولت افغانستان نمي خواهد و يا نمي تواند اين سياست را ادامه دهد. چند ماه اخير از خونين ترين ماه ها براي افغانستان بوده است. حتا اگر چنين سياستي وجود داشته باشد، باز هم کارآمدي آن با شک و ترديد مواجه است.
بدين جهت، سياست مصالحه با طالبان بايد به صورت جدي مورد بازبيني قرار گيرد. طالبان در بيش از يک دهه گذشته با سياست امتيازدهي دولت کابل مواجه بوده اند. و اکنون اگر سياست جديت و مبارزه را ببينند، وضعيت و شرايط سياست و جنگ در افغانستان نيز تغيير خواهد کرد. تغيير در سياست دولت در مقابل طالبان حد اقل چيزي را که در پي خواهد داشت، اعتماد مردم افغانستان به دولت است.
دیدگاه شما