/ ماموریت ویژه «بلک واتر» سعودی
پرونده عملکرد عربستان در منطقه و جهان-۳
انواع وهابیت و جنگ فتاوای مقدس/ ماموریت ویژه «بلک واتر» سعودی
وهابیت چهار نوع است از جمله وهابیت دینی که ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی میکند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر میکند و قتل پیروان تمام ادیان، طوایف ، مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،مجاز میداند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در سومین بخش مربوط به عملکرد رژیم حاکم بر عربستان در منطقه و جهان به نقش مفتیان و مبلغان وهابی و فتاوای آنها در کشتار و ویرانگری در کشورهای منطقه و جهان و ادامه موج خشونت و بیثباتی و ناآرامی میپردازیم.
جنگ فتاوای مقدس!
محور ضد سوری در آنچه به زعم خود جهاد سوری خوانده است، از فتاوای مفتیان و مبلغان تکفیری و در راس آنها ابن تیمیه(667-728هـ)* استفاده کرده است که مهمترین فتوایی که مستمسک تروریستهای تکفیری برای کشتار انسانهای بیگناه در سوریه و مناطق دیگر قرار گرفته است، به این شرح است :
ابن تیمیه میگوید:«این مردم که به نصیریه(علویها) موسوم هستند و دیگر قشرهای مشابه آنها کافرتر از یهود و نصاری(مسیحیان) و حتی کافرتر از بسیاری از مشرکین هستند و ضرر آنها برای امت محمد(ص) بیشتر از ضرر کفار محارب مانند کفار مغول و فرنگ(غربیها) و غیره است. اینها(علوی و شیعیان) بنا بر توافق مسلمانان، همگی کافر هستند که خوردن غذاها و ازدواج با آنها حلال نیست، آنها مرتد هستند، نه مسلمان هستند و نه نصاری، هیچ شکی نیست که جهاد با این افراد و اعمال حدود بر آنها از بزرگترین عبادتها و برترین واجبات و برتر از جهاد با مشرکین و اهل کتاب است،جهاد با این افراد(علویها) از نوع جهاد با مرتدین است و صدیق(منظور ابن تیمیه از صدیق، ابوبکر است) و دیگر صحابه پیش از جهاد با کفار اهل کتاب با مرتدین جهاد کردند...»
..........................................................
* ابن تیمیه حرانی :
تقی الدین احمد بن شهاب الدین عبدالحلیم بن مجدالدین معروف به ابن تیمه را باید منشاء پلیدیها و خباثتهای وهابیت و دشمن سرسخت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و محبان و پیروان آنها دانست. وی در قتل عام شیعیان کسروان در راستای راندن آنها از مصر و شام و سپس مدینه و لبنان نقشی مهم داشت.
آرا و دیدگاههای وی از جمله درباره زیارت قبور و تبرک و توسل و شفاعت و تکفیر محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ، مبنای نگرش وهابیون در اداره امور حرمین شریفین قرار گرفته است. تخریب آثار و اماکن اسلامی و مراقد مقدسه، منفجر کردن قبور صحابه، تشویق به قتل عام شیعیان با تکیه بر عقاید انحرافی و ضد اسلامی ابن تیمه به صورت هدفمند و برنامهریزی شده از سوی وهابیون صورت گرفته است.
آرا و عقاید خشک و خشن و انحرافی ابن تیمیه به عنوان اصول و ساختار فرقه وهابیت از سوی محمد بن عبدالوهاب قرار گرفته که استعمارگران انگلیسی از وی و مذهب جعلی و ساختگیاش برای شعلهور کردن آتش فتنههای مذهبی و خونریزی و ویرانگری در جهان اسلام سوءاستفاده کردهاند.
....................................................
احمد جرادات نویسنده و پژوهشگر اردنی میگوید : تمام فتاوای صادر شده که هیچ وجاهت و سندیت ندارد، صرفا به همین فتوای ابن تیمیه که ذکر شد، استناد پیدا کرده است و گروههای سلفی مسلح در بخشی وسیع در زمینه جذب(تروریست) و تحریک و تشویق به «جهاد سوری» از آن استفاده میکنند.
فتواهای نفرتانگیز وهابیون: "جهاد لواط" و "جهاد نکاح النفس" در کنار "جهاد نکاح"
مفتیان وهابی فتاوای نفرتانگیز و ضد اسلامی و غیر انسانی را در توجیه فساد و فحشا برای حمایت از تروریستهای تکفیری در سوریه و مناطق دیگر صادر کردهاند، جهاد موسوم به جهاد نکاح، جهاد لواط و جهاد نکاح النفس از این جمله است. مفتیان وهابی، این اقدامات شرمآور را فریضه دینی و مذهبی توصیف کردهاند.
ناصر العمر از جمله این شیوخ وهابی و محمد العریفی از عمل ناشایست و فحشایی به نام جهاد نکاح برای تروریستهای تکفیری در سوریه حمایت کردهاند.
ناصر العمر گفته بود «مجاهدین(تروریستهای تکفیری) در سوریه میتوانند در غیاب زنان مجاهد نامحرم با محارم خود ازدواج کنند و اگر دسترسی به نامحرم آسان نباشد، مجاهدین می توانند با محارم و خواهران خود "عقد نکاح" داشته باشند».این فتاوای ضد اسلامی و ضد انسانی با استقبال گسترده تروریستهای تکفیری روبرو شده به طوری که جبهه تروریستی النصره اعلام کرده بود به این فتاوای مفتی سلفی ایمان داشته و آن را اجرا خواهند کرد، و خداوند به خاطر حلال بودن آن توسط شیخشان، گناهی برای آنها و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد.
فتاوای عجیب و نفرتآور وهابیون تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمیشود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلفی با اصطلاحات ساختگی نظیر "جهاد لواط" و "جهاد نکاح النفس" فحشا را در سوریه و دیگر مناطق جهان اسلام گسترش میدهند.
شیخ صالح المغامسی» چهره سرشناس وهابیت و امام و خطیب مسجد قباء در مدینه منوره، فتوای موسوم به «نوشیدن ادرارمجاهدین» در فرقه ضاله وهابیت را برای تروریستهای جبهه النصره و الجیش الحر سوریه جایز دانسته و مدعی شده بود نوشیدن ادرار مجاهدین باعث پاک شدن گناهان مبارزان ارتش آزاد و جبهه النصره می شود.
وی در حمایت از فتوای شرمآور جهاد نکاح گفته بود بسیاری از این فتوا انتقاد کرده اند اما این فتوا بدون مشکل است و از نوعی عقیده ایمانی سرچشمه میگیرد و من این فتوا را تایید میکنم.
ناصر العمر مفتی کینهتوز وهابی پیشتر فتوایی را علیه محبان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) صادر کرده و با تشویق تکفیریها به قتل عام شیعیان با ادعای اینکه خطر شیعیان برای اسلام بیشتر از یهودیان و مسیحیان است، گفته بود «شیعیان جز با یک حکومت اسلامی جهادی ریشه کن نمیشوند، شیعیان بعد از برپایی حکومت اسلامی مذکور دو راه دارند: یا اینکه اسلام را بپذیرند! یا اینکه سر بریده شوند.»
وی مشاهده صحنههای سربریده شدن محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را دلنواز و جذاب خوانده و خواستار اسیر کردن زنان شیعی و توزیع آنها در میان تکفیریها شده بود.
فتوای تخریب و هتک حرمت مراقد مقدسه و اماکنی که مورد احترام همه مسلمانان قرار دارد، از دیگر فتاوای ضد اسلامی مفتیان وهابی است.
انواع وهابیت
وهابیت دینی، ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی میکند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر میکند و قتل پیروان تمام ادیان و طوایف و مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،مجاز میداند.
وهابیت سیاسی یک جریان خشونتطلب است، سردمدار گروهها و جماعتهای سلفی معاصر است.
وهابیت جنگجو یک نیروی نظامی متجاوز سیار در جهان است که بانیان و دستاندرکاران آن، مزدوران وهابی را به هر نقطهای در جهان که میخواهند، اعزام میکنند و با این مضمون و محتوا میتوان آنها(مزدوران وهابی) رابلک واتر* اسلامی توصیف کرد.
وهابیت اجتماعی، عبارت است از فاشیسم دینی جاهلانه جهانی شده که دستپخت محلی فاشیسمی بوده که ناشی از بحران سرمایهداری ساختاری است، ولی خشنتر و سرسختتر از فاشیسم معروف است،زیرا وهابیت اجتماعی، لباس مقدس به تن میکند و یک ضد انقلاب است که برای از بین بردن انقلاب واقعی یا مقابله با آن و نیز علیه جنبشهای آزادیبخشی ملی و استقلال به کار میرود.
همپیمانی میان نئولیبرالها و نئووهابیون شکلی علنی و آشکار و در سطح بالایی به خود گرفته است و نکته عجیب و شگفتآور این است که در ارتش این ائتلاف گردانی از روشنفکران و نویسندگان ملیگرا و چپگرایان سابق تحت فرمان وهابیون میجنگند.
امکان شکست وهابیت در نبردهای نظامی یا امنیتی در هر نقطها وجود دارد،ولی شکست نهایی آن تنها از طریق هدف قرار دادن منشاء اصلی فکر تکفیری واپسگرای عقب مانده از طریق سلاح اندیشه رهاییبخشی و حاکمیت عقل و منطق در سطح امت اسلام در یک جنگ فکر فرهنگی فراگیر با آن امکان دارد.
...................................................
*بلک واتر :
در پی حادثه یازدهم سپتامبر و آغاز دخالتهای نظامی گسترده آمریکا در منطقه غرب آسیا به این بهانه، شرکتهای خصوصی امنیتی و نظامی هم به صورت چشمگیری افزایش یافتند و به نوعی میتوان گفت فرایند واگذاری وظایف نظامی و امنیتی به چنین شرکتهایی، به روندی روزافزون در جنگها و ماجراجوییهای آمریکا تبدیل شده است.
بلک واتر یک شرکت امنیتی آمریکایی است که پس از رسواییهای فراوانی که به بار آورد، نام خود را به آکادمی تغییر داد، این شرکت غربی، دستکم 200 عملیات تروریستی انجام داد و مزدورانش صدها نفر از شهروندان عراقی را به قتل رساندهاند.
این شرکت در مناطق مختلف، اقدامات خشونتآمیز خود را دنبال میکند که آخرین مورد آن به یمن برمیگردد که رژیم عربستان و امارات پس از زمینگیر شدن نظامیان و مزدورانشان در برابر ارتش و کمیتههای مردمی یمن، به مزدوران بلکواتر متوسل شدند،اما آنها نیز نتوانستند در برابر اراده مرد یمن کاری از پیش ببرند و در تحقق اهداف متجاوزان سعودی ناکام ماندند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای در یکی از سخنرانیهایشان به این شرکت خطرناک آمریکایی و جنایاتش علیه انسانهای بیگناه در مناطق مختلف به ویژه در عراق اشاره کرده بودند، ایشان فرموده بودند:«شما نگاه کنید در دنیا، ببینید آمریکا چهکار کرده؟ جنگهایى که آمریکا به راه انداخته است، انسانهاى بىگناه و غیرنظامىاى که در این جنگها و در غیر این جنگها به خاک و خون کشانده است؛ دیکتاتورهایى که در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریکا قرار گرفتهاند - یکى از آنها محمّدرضاى پهلوىِ ایران بود و دهها نفر از قبیل او در کشورهاى آسیایى، در کشورهاى آفریقایى، در کشورهاى آمریکاى لاتین، از نظامى و غیرنظامى - و سالهاى متمادى به مردم خودشان ظلم کردند، خون مردم را به شیشه کردند، ثروتهاى مردم را غارت کردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در کارنامه عمل آمریکا وجود دارد... در افغانستان یک جور دیگر، شرکتهاى آدمکشى و ترور را - که من یکى [از آنها] را یک وقتى در یک سخنرانى، اسم آوردم: شرکت معروف «بِلَک واتِر» آمریکایى که کار آن آدمکشى است، ترور است - انداختند به جان مردم" (1392/11/28 )*******
...................................................
اطلاعات جالب توجه غربیها درباره تاریخ وهابیت
بیست و هفتم نوامبر 2014، مقالهای در سایت هافینگتون پست با عنوان «بدون آگاهی و شناخت از تاریخ وهابیت در عربستان سعودی، نمیتوانید داعش را بشناسید» منتشر شد که مطالب این مقاله در این رسانه غربی از این نظر که بخشی از حقایق و واقعیتهای تاریخی منطقه ملتهب غرب آسیا را نشان میدهد، در خور اهمیت است.نویسنده این مقاله از عوامل اسبق سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا، MI6، است که در فاصله سالهای 2003 ـ 1997 مشاور خاویر سولانا مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در امور خاورمیانه و در سال 2000، عضو کمیته میچل برای تحقیق درباره انتفاضه دوم بوده است. از وی کتابی هم با عنوان «مقاومت: اساس انقلاب اسلامی» منتشر شده است.در این مقاله به جنگطلبی وهابیون و کینهتوزی و خصومتورزی آنها از پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و فتاوای تکفیری آنها اشاره شده است.
بخشهایی از این مقاله به این شرح است:
- ابنتیمیه که در قرن 14 میلادی میزیست ضمن اعلان جنگ علیه تشیع، زائران مرقد پیامبر(ص) و برگزاری جشن میلادشان را تقبیح میکرد.
- محمدبن عبدالوهاب، پیرو ابنتیمیه گزینه گرویدن به وهابیت یا مرگ را در مقابل مسلمانان قرار داد. چنین عقایدی به اخراج وی از شهرش منجر شد تا اینکه در سال 1741 میلادی، پس از مدتی سرگردانی در حمایت «ابن سعود» و قبیلهاش که قبیلهای در بیابان نجد بود قرار بگیرد.
- ابن سعود، عقاید محمدبن عبدالوهاب را برای کسب قدرت مفید تشخیص داد. حمله به مناطق روستایی همسایه و غارت اموال آنها را میتوانست در پوشش اعتقادات مذهبی محمدبن عبدالوهاب، توجیه کند. غارت و کسب قدرت را که یک سنت عربی بود، تحت لوای جهاد ـ عقیده دینی ـ انجام دهد. ابن سعود و محمدبن عبدالوهاب به معرفی و تبلیغ مجدد شهادت برای ورود به بهشت پرداختند.
- (وهابیون)شماری از قبایل محلی را شکست دادند و قوانین خود را بر آنها تحمیل کردند. این اتحاد تا حدود سال 1790، بیشتر مناطق عربی را در اختیار گرفتند و بارها به مدینه، سوریه و عراق یورش میبردند. در سال 1801 میلادی، شهر کربلا را هدف حملات خود قرار دادند و با قتل عام هزاران نفر از شیعیان از جمله زنان و کودکان، مراقد امامان شیعه را هم ویران کردند. عثمان بن بشیر نجدی، مورخ اولین حکومت سعودی با افتخار نوشت که: «ما کربلا را تسخیر و سلاخی کردیم و مردمش را به بردگی گرفتیم. الحمدلله رب العالمین ما برای این موضوع عذرخواهی نمیکنیم و به کفار میگوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست».
-عبدالعزیز سعود، در سال 1803 به شهر مکه که تحتتأثیر ترور و هراس تسلیم شده بود وارد شد. مدینه نیز دچار سرنوشت مشابهی شد.
- پیروان محمدبن عبدالوهاب بناهای تاریخی و همه مقبرهها و مراقد را در سر راه خود ویران کردند. آنها معماری اسلامی در جوار مسجدالحرام را که میراث چندین قرن بود، از بین بردند.
- یکی از شیعیان در نوامبر 1803 میلادی،ملک عبدالعزیز را به قتل رساند. فرزندش سعود بن عبدالعزیز، جانشین پدر شد و به تسخیر سرزمینهای عربی ادامه داد. حاکمان عثمانی دیگر نمیتوانستند شاهد متلاشی شدن امپراتوری خود باشند. ارتش عثمانی متشکل از مصریان در سال 1812، وهابیون را از مدینه، جده و مکه بیرون راندند.
- در سال 1814، سعود بن عبدالعزیز بر اثر تب شدید مُرد و فرزندش عبدالله بن سعود به استانبول منتقل و پس از تحقیر به شکل فجیعی اعدام شد. در سال 1815، نیروهای وهابی توسط مصریها در هم کوبیده شدند. عثمانیها در سال 1818، درعیه (Dariyeh) پایتخت وهابیون را اشغال و تخریب کردند. بقیه وهابیون با فرار به سمت بیابان، بیشتر قرن 19 را به سکوت گذراندند.
- آلسعود، پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، توسط یک زیرک سیاس و کمحرف به نام عبدالعزیز در اتحاد با قبایل بدوی جنگجو، به همان شکل اولیه پیروان محمدبن عبدالوهاب و ابن سعود، «اخوان» سعودی را پایهگذاری کرد.
-اخوان به همان شکل اسلاف خود، بین سالهای 1914 و 1926 میلادی در تسخیر دوباره مکه، مدینه و جده موفق بود. عبدالعزیز احساس کرد منافعش بهعنوان پادشاه توسط انقلابیون اخوان تهدید میشود. بنابراین به سرکوب اخوان پرداخت. اخوان دست به شورش زد که به جنگ داخلی انجامید و تا دهه 1930 به طول انجامید. پادشاه، اعضای اخوان را تیرباران کرد.
- تحول مهمی رخ داد، نفت در منطقه در حال اکتشاف بود. بریتانیا و آمریکا درصدد جذب عبدالعزیز بودند، اما هنوز متمایل به حمایت از شریف مکه (شریف حسین) بهعنوان تنها حاکم مشروع منطقه عربی بودند. از اینرو وهابیت به مصلحت و ناگزیر از یک جنبش جهادی انقلابی و مذهبی تکفیری، به یک دعوت مذهبی، سیاسی و اجتماعی محافظهکار و حامی وفاداری به خاندان سلطنتی سعودی و قدرت مطلقه پادشاه تغییر جهت داد.
جهاد وهابیت بر ضد مسلمانان و خدمت به استعمار
عبدالله حلمی پژوهشگر مصری در مقالهای که درباره وهابیت به رشته تحریر درآورده است، میگوید: وهابیت پرچم کشتار و حلال دانستن ریختن خون مسلمانان و هتک نوامیس و غارت اموال آنها را در هر زمان و در هر مکان را به دست گرفته است.
جهاد ادعایی محمد بن عبدالوهاب و کشتار مسلمانان و آتش زدن آنها و غارت اموال و هتک حرمت نوامیس آنها بهترین دلیل بر جهاد سلفی وهابی است.
حتی منطقی نیست که جهاد فردی به نام جهیمان العتیبی* و اقدام وی در اشغال حرم شریف(مسجدالحرام) را فراموش کنیم، وی از شاگردان شیخ بن باز(مفتی اسبق دربار سعودی) و دوست مقبل الوادعی بود که همگی از شیوخ سلفی قلمداد میشدند.
........................................................
*جهیمان العتیبی:
جهیمان العتیبی که بود: جهیمان بن محمد بن سیف الضان العتیبی متولد 16 سپتامبر 1936 بود، وی به مدت هجده سال در گارد سلطنتی سعودی خدمت کرد، تا سال چهارم مرحله ابتدایی درس خواند و آنگاه به دانشگاه اسلامی مدینه منوره رفت.
جهیمان پس از آشنایی با محمد بن عبدالله القحطانی از شاگردان عبدالعزیز بن باز با خواهر وی ازدواج کرد و پس از این اقدام بود که حداثه مشهور حرم شریف مکی در محرمالحرام 1400 هجری رخ داد.
جهیمان و القحطانی هر دو وهابی مذهب بودند و گروه مسلحی را که برخی از آنها دانشجویان علوم دینی و از ملیتهای غیر سعودی هم در آن حضور داشتند، تشکیل دادند، بامداد بیستم نوامبر 1979 میلادی بود که وی با 200 تا 300 فرد مسلح پس از اقامه نماز صبح، به مسجدالحرام یورش بردند و آن را به اشغال خود درآوردند که این تحرکات سبب شهرت جهانی آنها شد.
به گزارش تسنیم، نکته جالب اینکه، این دو شخصیت وهابی که اساسا منکر ائمه اطهار(ع) از جمله امام مهدی(عج) هستند، مدعی ظهور مهدی موعود شدند و محمد بن عبدالله القحطانی خود را مهدی موعود خواند،حکومت سعودی که اساس و پایه آن بر اساس مذهب جعلی وهابیت است، اعلام کرده بود که نیروهای امنیتی سعودی در درگیری با این گروه مسلح، 127 کشته و 461 مجروح داشتهاند و 127 نفر از افراد مسلح وابسته به العتیبی کشته و بقیه بازداشت شدند.پس از محاکمه سریع و سری العتیبی و افراد مسلح دستگیر شده همراه وی، همگی در روز نوزدهم صفر 1400 قمری در میادین شهرهای مختلف عربستان گردن زده شدند.
.....................................................
*عبدالعزیز بن باز:
عبدالعزیز بن عبدالله بن باز(22 نوامبر 1910 - 13 می 1999)، مفتی کل دربار سعودی از سال 1992 تا هنگام مرگ(1999) و رئیس شورای موسوم به علمای ارشد سعودی و رئیس اداره موسوم به پژوهشهای علمی و فتوا بود. وی در سال 1936 بینایی خود را از دست داد. وی از جمله وهابیونی بود که در احیای تفکرات و باورهای ابن تیمیه و شاگرد وی یعنی ابن قیم جوزیه و محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت نقش مهمی ایفا کرده بود، وهابیون او را مفتی اعظم خطاب میکردند.
وی از مشهورترین مبلغان و مفتیان وهابی و به خصومتورزی و کینهتوزی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و پیروان آنها مشهور بود، برخی شیوخ سلفی ادعا کرده اند که شیخ بن باز امام اهل سنت در زمان خود بوده است. وهابیون از وی به عالم جلیلالقدر، شیخ الاسلام و المسلمین، مفتی اول داخل و خارج کشور، علامه و محدث فقیه یاد کردهاند.
......................................................
فراموش کردن جهاد ادعایی شیخ جابر السلفی در منطقه امبایه مصر و اقدام وی در کشتار مسلمانان و جایز دانستن غارت اموال آنها قابل تصور نیست، وی از فارغالتحصیلان دانشگاه التوحید السلفی در منطقه رمسیس و مسجد سنت محمدیه در منطقه الزیتون به شمار میرفت.
همچنین باید به جهاد ادعایی سلفیها در الجزایر و اقدام آنها در ریختن خون مسلمانان و غارت اموال و هتک حرمت نوامیسشان در این کشور اشاره کرد، مردمی که پیشتر طعم تلخ مصایب زیادی را به خاطر اشغالگران فرانسوی چشیده بودند.
جهاد ادعایی طالبان و القاعده مغرب و اقدامات آنها علیه تمام مسلمانانی که اعتقادات انحرافی و جاهلانه آنها را نمیپذیرفتند و جایز دانستن ریختن خون مردم در کشورهای غربی و نیز دست زدن آنها به انفجارها و ویرانگری را فراموش کرد.
و موارد بسیار دیگری از جهاد ادعایی و موهوم وهابیون وجود دارد که اشاره و تشریح آنها در این مقال نمیگنجد و کافی است به سایتها یا کتابها و مقالات فراوانی که در این باره نگاشته شده، مراجعه کرد.
چگونه میتوان همه این مسائل را انکار کرد، کافی است نگاه کوتاهی به چگونگی شکلگیری مذهب ساختگی وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب و تعریف و ویژگیهای جهاد از نظر وی و دیگر شیوخ وهابیت نگاه کنیم.
هنگامی که محمد بن عبدالوهاب دین جعلی خود را تبلیغ کرد که اساسا بر تکفیر مسلمانان و حلال دانستن ریختن خون آنها به جای مبارزه با دشمنان معروف و شناخته شده مسلمانان مبتنی بود و بهانهاش پاک کردن اسلام از شرک و بدعت بود، انگلیسیها که آن زمان ادعا میکردند خورشید در امپراتوریشان غروب نمیکند، اهتمام زیادی به وی نشان دادند و برای اجرای طرح خود علیه جهان اسلام با محمد عبدالوهاب ائتلاف کردند تا بر جهاد فی سبیل الله غلبه کنند و این طور شد که جهاد در عقیده وهابیت به جنگ تمام عیار میان مسلمانان با تکیه بر ادعای بدعت و شرک تبدیل شد تا انگلیسیها از کشف این مهره برای رسیدن به اهداف و مقاصد شومشان علیه جهان اسلام سر از پای نشناسند. هر کس جنگهای وهابیت را در سرزمین جزیره العرب و اطراف آن ملاحظه کند، این حقیقت را به وضوح درک میکند.
تاریخ وهابیت حتی یک نبرد و جنگ با یهودیان و مسیحیان را ثبت نکرده است، بلکه این تاریخ مالامال از کشتار مسلمانان در مکه مکرمه، طایف، مدینه منوره، قطر، بصره، کربلای معلی، نجف اشرف، اردن، سرزمین شام و دیگر مناطق است و آنها به این تاریخ خونین در تالیفات و نوشتههای خود افتخار میکنند، جهاد با استعمار هیچ جایی در قاموس وهابیون ندارد.
به گزارش تسنیم، وهابیون در توصیف جنگهای خونین خود برای اشغال کامل شبه جزیره عربستان از جمله حجاز، مردم این مناطق را که حاضر نبودند از توهمات و باورهای انحرافی و جاهلانه آنها تبعیت کنند، غیر مسلمان میخواندند. به عنوان مثال عثمان بن بشر از مورخان وهابی در توصیف جنگ وهابیون برای اشغال منطقه القصیم عربستان، وهابیون را مسلمان توصیف کرده و مدعی شده است هر یک از مسلمانان(یعنی وهابیون از نگاه بن بشر)، بیست نفر از ساکنان القصیم را به قتل رساند. نگاهی به نوشتهها و تالیفات وهابیون درباره چگونگی اشغال سرزمین عربستان از جمله حجاز توسط آل سعود وهابی نشان میدهد که فقط آنها مسلمان هستند و امت اسلام همگی در مسیر کفر مورد نظر آنها هستند.
عثمان بن بشر با توصیف نحوه حملات نیروهای آل سعود به ناحیه الاحساء عربستان به توجیه جنایات هولناک متجاوزان پرداخته و ریختن خون و هتک نوامیس مسلمانان را حلال میداند.
عبدالرحمن الجبرتی از مورخان مشهور مصری کتاب «تاریخ عجائب الآثار فی التراجم والأخبار مینویسد: آنها(وهابیون) با طایف و مردم آن به مدت سه روز جنگیدند تا اینکه این شهرک را به زور تصرف کرده و مردان را به قتل رساندند و زنان و کودکان را به اسارت گرفتند، دیدگاه آنها(وهابیون) درباره کسانی که با آنها میجنگند، اینگونه است.
عثمان بن بشر النجدی مورخ وهابی و مولف کتاب موسوم به عنوان المجد فی تاریخ نجد به تجاوز وهابیون به کربلای معلی و حوادث خونینی که در سال 1801 میلادی در نتیجه این جنگ رخ داد، اشاره کرده و در تایید این جنایات پس از تکفیر مسلمانان پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چنین نوشته است:«ما کربلا را گرفتیم و مردم آن را سربریدیم و جمعی را هم به اسارت گرفتیم، الحمدلله رب العالمین، ما هرگز از این اقدامات عذرخواهی نمیکنیم و به کفار میگوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست»
پژوهشگرانی که در تاریخ وهابیت تحقیق کردهاند، اثبات کردهاند که تحرکات محمد عبدالوهاب برای تبلیغ مذهب ساختگی وهابیت به دستور مستقیم وزارت امور مستعمرات استعمارگران انگلیسی آغاز شده بود. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوان به کتابهای موسوم به «أعمده الاستعمار» نوشته خیری حماد،«تاریخ نجد» نوشته سنت جان فیلبی و خاطرات حاییم وایزمن اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و کتاب نقل و تحلیل وهابیت نوشته دکتر همتی مراجعه کرد.
ادامه دارد