بل هوسي سياسي كرزي در مسكو
دوشنبه, 13 ثور 1395 ساعت 22:13
بل هوسیهای سیاسی کرزی در مسکو
نوشته شده توسط دکتور علیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی
نویسنده و شاعر معروف ایرلندی اسکاروایلد میگوید: «نویسندگی مستلزم اطلاع و استعداد است، سیاست نه دانش میخواهد و نه استعداد، کافی است که مرد سیاسی فقط پررو باشد.»
مردان تاریخ که از عزم و اراده قوی و اخلاق متین برخوردارند هرگز فضلیتهای اخلاقی را فدای بلهوسی و یا خیالپردازیهای سیاسی انتقامجویانه نمیکنند و شجاعانه به اشتباه خود اعتراف مینمایند تا لااقل در تاریخ مورد ترحم و تفقد مردم قرار بگیرند.
در تاریخ معاصر جهان، بوریس یلستن؛ نخستین رییسجمهور روسیه زمانی که متوجه گردید در اثر سیاستهای ویرانگرانه و گرایشهای یکجانبه، روسیه مانند شوروی سابق در آستانه سقوط قرار دارد، از مردم روسیه عذرخواهی کرد و قدرت را تسلیم پوتین نمود و از او خواهش کرد روسیه را نجات دهد.
رییسجمهور سابق روسیه با این تصمیم، کفاره اشتباههای سیاسی و اعمال ویرانگرانه خود را پرداخت. اما کرزی در طول چهارده سال زمامداری با استفاده از صلاحیتهای نامحدود و کمکهای بیسابقه نظامی، سیاسی و بشردوستانهی تمام جهان با طرز تفکرعشیرهیی سیستم حکومت ملوکالطوایفی را با بدترین شکل و محتوای آن مشروعیت بخشید و تولید خاشخاش، بنا به گزارش رسانههای معتبر جهان که برادران کرزی در قاچاق مواد مخدر دست داشتند دو برابر افزایش یافت. میلیاردها دالرتوسط تفنگداران و تکهداران طرفدار کرزی حیف و میل و یا به کشورهای خارج انتقال داده شد.
بزرگان تاریخ میگویند: «بزرگترین مصیبت و بدبختی، فاسدسازی ملت است.» در زمان کرزی سیاست فاسدسازی ملت رشد کرد. در ملت فاسد نزاع و دشمنیهای قومی، زبانی و ... مانع پیشرفتهای علمی و اجتماعی میگردد و همه در فکر زندگی خصوصی خود میباشند و به آینده بیتفاوت و ناامید میگردند وهمه به دیده بیاعتمادی به همدیگر مینگرند.
وقتی ملت فاسد میگردد، مردم به جنگ و تفرقهافکنی پوشالی و قتل و چور و چپاول افتخار میکنند. کرزی پس از برکناری از قدرت به جای عذرخواهی از مردم، روغن تازه بر آتش نزاعهای قومی و زبانی میپاشد. مردم شریف افغانستان با وجود این همه بدبختی، تشنه محاکمه کرزی نیستند، اما پررویی و بلهوسیهای سیاسی کرزی کاسه صبر مردم را لبریز گردانیده است. کرزی دیدگاه نو درباره رویدادهای امروز و آینده افغانستان ندارد. قهر و نازهای طفلانه کرزی در مقابل ولینعمت سابق به خاطر آن است تا به کمک مالی و سیاسی کشورهایی مانند چین، روسیه وهند دوباره به قدرت برگردد و با این بازیهای طفلانه فکر میکند همه ابله و الاغاند.
برادران کرزی از او هوشیارترند. یکی از آنان در زمان انتخابات ریاستجمهوری 2014 گفته بود: «اکثر ساده لوحها، تاسیس مکاتب، پوهنتونها و سایر دستآوردهای نسبی را به کرزی نسبت میدهند، اگر کمکهای امریکا و کشورهای غنی دنیا نمیبود یک مکتب هم به دلسوزی کرزی در وطن تاسیس نمیگردید.» کرزی با پول و معاش امریکایی به کشورهای مختلف مسافرت میکند و با ناز و بلهوسیهای سیاسی و بدون رضایت مردم، هوس گرفتن قدرت را در سر میپروراند.
ندامت و اعترافهای کرزی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار تلویزیون روسیه که «او و همفکرانش در زمان جهاد از امریکا، پاکستان و سایرکشورها مانند اجیران پول دریافت میکردند و افراطگرایی به آنها تحمیل گردیده بود و هدف امریکا فروپاشی شوروی بود و سقوط شوروی باعث بیثباتی در افغانستان گردید»، جنایت و مکافات داستایفسکی را به خاطر میآورد: «جنایت خطا نیست؛ بل بدبختی است». در این داستان قاتل دچارعذاب وحشتناک وجدان میگردد.
دعوت از کرزی به پنجمین کنفرانس بینالمللی مسکو در امور امنیت بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و همه میدانند که کرزی در جلسات علنی حرفهای کلیشهیی خود را تکرار میکند و نمیداند که در این اواخر میان روسیه و امریکا و کشورهای غربی با وجود اختلافات، درباره مبارزه با تروریسم و امنیت اروپا مذاکرات دوجانبه و چندجانبه جریان دارد، زبان و لحن سران کشورها ملایمتر گردیده و بدون اشتراک ناتو و اتحادیه اروپا هرنوع کنفرانسهای امنیتی نمیتواند به تامین امنیت در اروپا و جهان کمک نماید.
حضور کرزی در کنفرانس بینالمللی مسکو، غرور ملی روسها را به سیاستهای مستقل دولت در جنگ خبری علیه رقیبی چون امریکا زیادتر تقویت خواهد بخشید که دوست دیروز و مخالف امروز امریکا با پول امریکا به مسکو میآید و به افشاگری و جنایات امریکا در افغانستان و منطقه میپردازد، اما مردم روسیه مانند مردم افغانستان به صداقت ظاهری گفتار کرزی اعتماد ندارند.
کرزی نقش میخاییل کاسیانف؛ نخستوزیر سابق روسیه را که به نام ستون پنجم در روسیه شهرت دارد در مسکو بازی مینماید. کاسیانف به امریکا میرود و امریکا را علیه پوتین و دولت روسیه تحریک میکند و از کنگره امریکا درخواست میکند تا علیه مسوولان و خبرنگاران روسیه از تحریم سیاسی و اقتصادی استفاده شود.
روسیه نیز از جاسوسان امریکا علیه آن استفاده میکند. کرزی در مسکو، بجینگ و دهلی در جستجوی سرچشمه مالی است تا با طالبان عیله امریکا جنگ کند. افغانها در داخل و خارج سفر کرزی را در مسکو چون اراده حسن نیت به خاطر تحکیم روابط و برقراری صلح و امنیت نمیدانند و معتقدند که هدف اصلی کرزی برافروختن آتش مقابلهجوییهای جدید در افغانستان است.
کرزی در مصاحبهیی جداگانه اعتراف نمود که در سالهای 2007 و2008 خشم و کینهتوزی خود را در مقابل امریکا با پوتین و میدودوف در میان گذاشتم و پوتین به من مشورت داد تا از جهتگیری رادیکال یعنی تند و ساختگی در مقابل امریکا و غرب خویشتنداری کنم.
اکثر مردم مسلمان افغانستان از وحشت مجاهدین دنیاپرست و تجملگرا به ستوه آمدهاند و به روسیه خوشبیناند، اما کرزی را شریک افراطگرایان تمدنستیز و مامور پشت پرده و مصلحتی میدانند. کرزی با استفاده از سردی روابط روسیه با غرب میخواهد تا روسیه به جای ملاعمر، ملا کرزی را در جنگ با امریکا به رسمیت بشناسد.
کارشناسان نظامی و دیپلماتها میدانند که امریکا در شرایط کنونی نمیخواهد کیک شیرین افغانستان را با دیگران تقسیم کند. حمایت هر کشور از کرزی معنای جنگ با امریکا و ژاندارم آن پاکستان را میدهد و اگر این کار صورت بگیرد تکرار اشتباه شوروی سابق علیه مردم مظلوم افغانستان خواهد بود.
روسیه آموزههای کارل مارکس را بهتر از همه میداند. او میگوید که تاریخ دو بار تکرار میگردد: اول به شکل فاجعه و دوم به صورت لودگی. روسیه، چین و هند در شرایط کنونی نمیتوانند بدیل کمکهای امریکا و غرب گردند و چین اژدهای زرد که از قدرتمندترین غولهای اقتصادی جهان است از سیاستهای امریکا و اتحادیه اروپا در افغانستان حمایت میکند.
هیچ دولتی به کمک بیگانگان نمیتواند صلح و امنیت را در قلمرو خود برقرار کند تا از حمایت و پشتیبانی کامل مردم برخوردار نگردد. کرزی پایه مردمی ندارد. در زمان کرزی تمام اقوام افغانستان و بیشتر از همه پشتونها اسیر و برده تکهداران قومی و جناحی شدند و از سادهترین نعمت تعلیم و تربیت محروم گردیدند و ولایتهای افغانستان عملن به ملکنشینها تقسیم گردید.
حمایت هر کشور خارجی از کرزی بیاحترامی به مردم و حاکمیت ملی افغانستان است. افغانهای مقیم مسکو و بهخصوص کمونیستهای سابق که تا هنوز خود را از هواخواهان راستین و وفادار روسیه میدانند و در این راه آنان و رهبرانشان از جفای کرزیها در غربت و آوارگی به سر میبرند، استقبال و حمایت از کرزی را بیمهری در حق خود میدانند و آن را نوعی از سیاست یک بام و دو هوا تفسیر میکنند.
تعدادی از افغانهای مقیم مسکو در شبکههای اجتماعی کرزی را چون "خاین ملی" انتقاد میکنند، اگر چه تعداد محدودی از بازاریهای مسکو که در غریزه بتپرستی قدرت در فکر منافع موقتی خوداند، با پیروی از فرهنگ تملق با وجودی که در دکانها و آشپزخانههای خود، کرزی را "دستنشانده امریکا" میدانند، اما در عمل مصلحتن از زیارت کرزی نیز بهره میبرند.
اشاره: واژه هوس فارسی است. معنای گذراندن وقت به آرزو و هوسهای زیاد را میدهد و بلهوسی نوشته میشود. بل «پیشوند» و به معنای بسیار است. در عربی این این واژه را به ترکیب لفظ «بو» که مخفف ابو میباشد و به معنای پدر و صاحب است بوالهوسی مینویسند.