کنـفرانس بروکسـل و ناکـامیهـای دولت
کنـفرانس بروکسـل و ناکـامیهـای دولت
احمد عمران/ سه شنبه 13 میزان 1395/
بروکسل در این هفته، شاهد بزرگترین کنفرانس جهانی در مورد افغانستان است. نمایندهگانِ بیش از هفتاد کشور و سی سازمان بینالمللی، کمکهای مالیِ خود به افغانستان را تا سال ۲۰۲۰ تعهد میسپارند. برخی ارقام و آمار از کمکهایی که در کنفرانس بروکسل از سوی کشورها رسماً
اعلام خواهد شد، از حالا مشخص شده و در برخی رسانهها بازتاب یافته است. گفته میشود که در این نشست جهانی، نزدیک به سهونیم میلیارد دالر همهساله به افغانستان اختصاص مییابد. این رقم بدون شک رقمِ کوچکی نیست و نشان میدهد که افغانستان هنوز از اهمیتِ ویژه برای جامعۀ جهانی برخوردار است.
اما اهمیتِ کنفرانس بروکسل تنها در اعلام تعهداتِ مالیِ جامعۀ جهانی به افغانستان نیست. کشورهایی که در این کنفرانس شرکت میورزند، همچنین تعهد میکنند که نسبت به آیندۀ منطقه و نقش افغانستان در تحولاتِ منطقهیی نیز در کنار افغانستان قرار داشته باشند. در همین حال، بحث مهمِ دیگر مبارزه با افراطگرایی و تروریسم در منطقه است که در کنفرانس بروکسل به آن پرداخته میشود.
سران دولت وحدت ملی در حالی وارد کنفرانس بروکسل میشوند که به زعمِ خود به اصلیترین تعهداتشان در قبال جامعۀ جهانی عمل کرده و با دستِ پُر وارد این کنفرانس میشوند. سران دولت وحدتِ ملی معتقد اند که آنها در مبارزه با فساد اداری، اصلاحات انتخاباتی، ارایۀ حکومتداری خوب، مبارزه با تروریسم و مشارکتِ زنان در صحنههای سیاسی و اجتماعی، کارکردهای خوبی در دو سالِ گذشته داشتهاند و میتوانند قناعتِ جامعۀ جهانی را فراهم آورند.
البته فراموش نباید کرد که بخشِ مهمی از این کارکردها فقط در آستانۀ برگزاری کنفرانس بروکسل انجام شده است. دولت وحدتِ ملی فقط چند روز پیش موفق شد که به کارِ کمیتۀ گزینش برای انتخابِ اعضای کمیسیونهای انتخاباتی رسمیت بخشد و پیش از آن موفق شد که قانون انتخابات را توشیح کند.
رهبران دولت وحدتِ ملی نباید فراموش کنند که در کنار موفقیتهای خود، با کولهباری از مشکلات و ناکامیها نیز وارد کنفرانس بروکسل میشوند. آنها برخلاف تعهداتِ خود نتوانستند که انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها را در وقت و زمانِ آن برگزار کنند و عملاً یکی از ارکان دولت را از مشروعیتِ قانونی ساقط کردهاند. پارلمان افغانستان که حالا وارد هفتمین سال کاریِ خود شده، نماد روشنِ ناکامیِ دولت وحدت ملی در اجرای تعهداتِ آن میتواند باشد.
در همین حال، این دولت در عرصههای حکومتداریِ خوب و مبارزه با فساد نیز دستاورد چندانی نداشته است. هیچ نشانهیی دال بر تغییر نظام مافیاییِ گذشته به نظام بهترِ حکومتداری در افغانستان پس از روی کارآمدنِ دولت وحدت ملی وجود ندارد. اکثر مقامهای بلندپایۀ دولت همانهایی اند که در پانزده سال گذشته همواره در رأسِ کارها قرار داشته اند. دولت وحدتِ ملی در یافتن چهرههای تازه و باصلاحیت برای مدیریتِ امور اداریِ کشور ناکام بوده است. در معنای دیگر، شایستهسالاری هنوز در افغانستان یک رویاست. رییسجمهور غنی وعده سپرده بود که به هدفِ مهارِ بیکاری در افغانستان، در سال نخست کاریِ خود، یک میلیون شغلِ تازه ایجاد خواهد کرد. آیا ظرف دو سال گذشته این تعهد برآورده شده است؟
به نظر نمیرسد که رییسجمهوری موفق شده باشد که حتا ده آدمِ بیکار را به گونۀ شایسته در این دو سال از بیکاری بیرون کرده باشد. او در این دو سال نه تنها شغلِ تازه به وجود نیاورده، بل بر لشکر بیکاران نیز به صورتِ سرسامآوری افزوده است. صدها نفر به دلیل بیرون شدنِ برخی نهادهای بینالمللی از افغانستان و یا کاهش در تشکیلات ادارات کشور، از کار بیکار شدهاند. آقای غنی در مبارزه با فساد اداری نیز موفقیتِ چندانی نداشته است. او هنوز پروندههای کابلبانک و وزارت شهرسازی را به پایان نرسانده و مرکز عدلی و قضاییِ مبارزه با فساد نیز هنوز دستاوردی را در کارنامۀ خود ثبت نکرده است.
آقایان غنی و عبدالله به عنوان رهبران دولت وحدتِ ملی در حالی وارد کنفرانس بروکسل میشوند که افغانستان در آتشِ جنگ میسوزد. همین حالا جنگ در سه ولایتِ کندز، لغمان و هلمند در اوجِ خود ادامه دارد و مخالفانِ مسلح تلاشهایی بهراه انداختهاند تا در آستانۀ برگزاری کنفرانس بروکسل، اوضاع امنیتی کشور را بیشتر از قبل آشفته سازند.
دستاوردهای دولت در عرصۀ تأمین امنیت، خجالتآورتر از دیگر بخشهاست. البته بیانیه دادن، کارِ آسانی است و دولتمردان کشور اگر هیچ چیزی را یاد نداشته باشند، این فن را بهخوبی یاد دارند که از کاه کوه بسازند. آنها بازهم در کنفرانس بروکسل از دستاوردهای خود سخن خواهند گفت و تلاش خواهند کرد که به زعم خود، جامعۀ جهانی را قناعت دهند. اما سخنِ اصلی اینجاست که این روند تا چه زمانی ادامه می یابد؟
در اینکه جامعۀ جهانی تصور روشنی از وضعیتِ افغانستان در اختیار دارند، هیچ جای شک نیست. آنها حتا از دولتمردانِ کشور هم بهتر با وضعیتِ افغانستان آشنا اند. بر این اساس، دولتمردان افغانستان نمیتوانند از عهدۀ فریب دادنِ کسانی که در کنفرانس بروکسل شرکت میکنند، بیرون شوند. آنها کاری که میکنند این است که بر دردهای مردمِ خود میافزایند.
عدم انجام تعهدات به معنای این است که دولتمردان عملاً بر زخمهای مردمِ خود نمک میریزند. دودِ کمکاریها و عدمِ صداقتِ آنها به چشم جامعۀ جهانی نمیرود، بل چشم مردمِ افغانستان را کور میکند. آیا ضرورت نیست که پس از برگشت از این کنفرانس جهانی، به این مسأله بیندیشند که چگونه دیگر به مردمِ خود دروغ نگویند و در پای تعهداتِ خود مردانه بایسـتند؟