شکست همگرایی منطقهای در جنوب آسیا
سارک؛ شکست همگرایی منطقهای در جنوب آسیا
- 17 اکتبر 2016 - 26 مهر 1395
پس از آنکه کشورهای افغانستان، هند، بنگلادش و بوتان اعلام کردند که در نشست اتحادیه همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) در پاکستان شرکت نمیکنند برگزاری این نشست به تعویق افتاد. در این مقاله احمد ذکی معنوی، تحلیلگر سیاسی به دلایل عدم موفقیت سارک پرداخته و با اشاره به مشکلات اساسی و ساختاری در رابطه بین کشورهای منطقه پیش بینی کرده است که چشم انداز روشنی برای این سازمان نمی توان در نظر گرفت.
نیمی از اعضای دایمی سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا یا سارک، نزدهمین نشست این سازمان که قرار بود در نوامبر امسال در اسلامآباد دایر شود را تحریم کردند. امتیاز این حرکت سیاسی در سطح جهانی به هند، محوریترین عضو این ساختار منطقهای بر میگردد. حمایت افغانستان، بوتان و بنگلادش از موضع هند، نشانی از انزوای سیاسی پاکستان در جنوب آسیاست. پرسشهای اصلی اما این است که بن بست به میان آمده در مورد سارک، چه تاثیری بر مناسبات منطقهای و آینده این سازمان دارد، آیا سارک هنوز امیدی برای پیوند زدن گسستهای تاریخی و سیاسی در منطقه جنوب آسیا هست یا خیر؟ اگر کلیت روابط کشورهای عضو سارک به اندازه تیره و تار است که ظرفیت راهاندازی یک نشست سالانه را بر نمیتاباند پس ضرورت سرمایهگذاری سیاسی در چنین ساختاری چیست؟
سارک؛ هدف بزرگ، ماموریت ناکام
معضل سیاسی جنوب آسیا فوق العاده پیچیده و ریشه در تاریخ سیاستهای استعماری دارد. وسواس بر سر دعوی ارضی با یکدیگر، رقابت بر سر ساحت نفوذ سیاسی، حمایت از نیروهای نیابتی، تقویت جنبشهای جدایی طلب و جنگ ـ محوری سیاست خارجی مخرج مشترک سیاستورزی در این منطقه است. کلیت سارک و دستگاه گرداننده این سازمان به شمول دبیرخانه و تشکیلات سیاسی آن در سه دهه عمر این سازمان کمترین اثر مثبتی بر نگاهی استراتژیک کشورهای عضو داشته است. کوچکترین کاربرد یک سازمان منطقهای این است که به ایجاد یک روایت همگرایانه در منطقه کمک کند. در حالی که شکافهای عمیق سیاسی میان اعضای این سازمان وجود دارد و حتی در مواردی اعضا این سازمان تا مرز رویارویی تمام عیار نظامی ( جنگ کارگیل میان هند و پاکستان در ۱۹۹۹) پیش رفتهاند، سارک هیچ ابتکاری برای راهاندازی گفتوگوهای سازنده و حمایت از همگرایی منطقهای نداشته است. در بحث اعتمادی سازی میان کشورهای عضو، مبارزه با تروریسم و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر نیز ماموریت این سازمان ناکام بوده است.
در بستر مناسبات اقتصادی سارک شکستخورده و حاشیهای است. در چندین مورد پاکستان مسیرهای تجاری خود را بر روی بازرگانان و شرکتهای تجاری کشورهای منطقه بسته است، از پیمانهای تجاری سرپیچی کرده و حتی برخلاف قواعد تجارت جهانی اموال بازرگانان را مصادره نموده در حالی که دستگاه سیاسی سارک که ماموریت ترویج یک حوزه پویای اقتصادی را دارد، هیچ ابتکار عملی نداشته در این زمینه نداشته است. هند غول اقتصادی منطقه فقط ۷ در صد تجارت با حوزه سارک دارد. این خود نشانگر بیعلاقهگی اصلیترین عضو این سازمان به گسترش مناسبات اقتصادی در حوزه میتواند تلقی شود. بنا بر این مکانیزم سیاسی این سازمان هیچ ربطی به واقعیتهای عینی حوزهی جغرافیایی کشورهای عضو ندارد.
سایه هند بر سارک
هند به مثابه بزرگترین و قدرتمندترین عضو سارک تلاشهای مثمری برای شکوفایی اقتصادی کشورهای عضو سارک داشته است. این کشور سرمایه گذاری هنگفتی در سریلانکا، مالدیو، و نپال داشته است. بقای نیپال بستگی به حسن نیت و حمایت اقتصادی و سیاسی دهلی دارد، هر چند نیپال به صورت دوامدار محل نزاع سیاسی میان چین و هند است. گفتنیاست که گهگاهی ارجحیت نپال در مورد حضور در مدار هند دستخوش تغییر میشود. سیاستگران بر سر پیمانهای سیاسی شان با نپال و سریلانکا اعتماد فراوانی ندارند و از نفوذ پاکستان بر آنها گلایه دارند. با روی کار آمدن حکومت مامون عبدالقیوم و محمد نشید در اواخر دهه هفتاد میلادی در مالدیو، این کشور گرایش آن چنانی که هند توقع داشته، به دهلینو نداشته است. هندیها آن را یک بازی از دست رفته میپندارند، هرچند برای گسترش روابط با مالدیو سرمایه سیاسی و مالی زیادی به کار بستهاند.
برعکس روابط هند با بوتان همیشه صمیمی بوده است. همزمان، از رهگذر تاریخی تمامیت حضور بنگلادش به عنوان یک کشور مستقل مدیون حمایت بیدریغ هند از جنبش آزادیخواهی به رهبری شیخ مجیب الرحمان است. از استقلال بنگلادش بدین سو هر از گاهی که شیخ حسینه رهبر عوامی لیگ زمام رهبری بنگلادش را عهدهدار بوده، روابط میان داکار و دهلینو به صورت پایداری گسترش یافته است. روابط هند و افغانستان اما حساسیت بر انگیزترین مناسبات سیاسی حوزه سارک برای پاکستان است. به جز در دوره امارت طالبان، هند اکثر روابط سیاسی و اقتصادی مستحکمی با کابل داشته است. حمایت دهلی نو از جبهه مقاومت ضد طالبانی به محوریت احمد شاه مسعود یکی از عوامل جلوگیری از تسلط کامل طالبان بر افغانستان در مرحله پیش از ۲۰۰۱ بود. پس از تحولات یازدهم سپتامبر نیز هند از حامیان عمده حکومت افغانستان بوده و ملیون ها دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است.
تفاوت از منشور تا کار
سازمان همکاریهای منطقه ای جنوب آسیا، معطوف به اهداف بزرگی برای توسعه و رفاه در منطقه بنیان گذاشته شده است. بر این اساس منشور این سازمان، کشورهای عضو بایست برای تقویت فضای همگرایی منطقهای، گسترش همکاری سیاسی و تقویت مناسبات اقتصادی کار کنند. فضای عمومی سیاست در حوزهی سارک چنین فرصتی را برای رسیدن به این آرزوهای نیک بر نمیتاباند. تنشهای ریشهدار سیاسی میان هند و پاکستان مجالی برای ایجاد گفتمان همگرایی منطقهای نمیدهد.
در صورتی که اعضای این سازمان برای تعریف دوباره نقش این سازمان و تعیین نقشهراه برای آینده این سازمان یک سری گفتوگوی های جدی و سازنده راه نیندازند، امیدی به آینده سارک نمیتواند شکل بگیرد. جنوب آسیا با داشتن دو قدرت هسته ای، منازعات حل نشده، فقر رو به گسترش در همه کشورهای عضو به جز هند، سطح پایین سواد و رفاه، حمایت ساختارهای سیاسی از تروریسم و گسترش افراط گرایی، موجودیت دولتهای ناکام، تولید و قاچاق مواد مخدر، جنبشهای جدایی طلب، و شورشگری یکی از ملتهب ترین مناطق دنیاست. سارک با ساز و کار کنونی یک بار اضافی بر دوش دستگاههای دیپلماسی کشورهای عضو است و از منظر محاسبات سیاسی بودن و نبودش یک مفهوم را دارد.