دهلیز انتقال بیثباتی از آسمان افغانستان
یادداشت مهمان/ الکساندر کنیازف
«پرندههای ناشناس» دهلیز انتقال بیثباتی از آسمان افغانستان
جدی شدن بحث پرواز هواپیماهای ناشناس در آسمان افغانستان حاکی از مقدمهچینی برای انتقال بیثباتی به آسیای مرکزی در آینده است.
«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی دلایل و انگیزههای پخش بیانیه وزارت امور خارجه روسیه در خصوص پرواز هواپیماهای ناشانس بر فراز افغانستان پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: بیانیه 30 می برابر با 9 خرداد وزارت امور خارجه روسیه در واکنش به پرواز هواپیماهای ناشناس بر فراز افغانستان دیر صادر شد زیرا از 6 ماه پیش رسانههای افغانستانی و غربی همواره به موضوع حمایت «مسکو» از طالبان دامن میزنند.
علاوه بر اتهامات مربوط به «واگذاری تسلیحات به طالبان» همچنین مطالبی در خصوص «مراقبتهای پزشکی» و «حضور مربیان روسی» در اردوگاههای «وزیرستان» و... منتشر شد.
تمام این موضوعات در چارچوب یک کمپین بزرگ رسانهای با هدف بی اعتبار کردن ابتکار روسیه برای جلب طالبان به روند مذاکرات صلح دنبال شده و تا حدود زیادی هم نتیجه داشته زیرا در پی تبلیغات هدفمند و برنامه ریزی شده حداقل در افکار عمومی افغانستان نقش مسکو بسیار منفی و به عنوان یک کشور حامی گروههای تروریستی طراحی شده است.
اظهارات نمایندگان ناتو و نهادهای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر عدم وجود شواهد مربوط به ارائه کمکهای تسلیحاتی و غیره از سوی روسیه به طالبان، بعید است بتواند به راحتی به گوش مردم عادی یا حتی بخشی از سیاستمداران متعادل افغانستان برسد.
کمپین رسانهای ضد روسی با در نظر گرفتن همه ویژگیهای افکار عمومی افغانستان برگزار شده و تغییر آن در حال حاضر بسیار دشوار خواهد بود.
همچنین میتوان مطمئن بود که تقویت پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان از طریق ایجاد گردان پهپاد و تشدید فعالیتهای نظامی در مرزهای شمالی افغانستان به هیچ وجه از سوی رسانههای غربی و افغانستانی همسو با غرب منعکس نخواهد شد.
البته سیاستمداران واقع بین افغانستان از جمله نمایندگان جمعیت اسلامی به کمکهای مستقیم نظامی روسیه به طالبان و داعش باور ندارند اما بیشتر آنان را این موضوع نگران کرده که اقدامات رسمی مسکو در جهت جلب طالبان به روند مذاکرات به لحاظ سیاسی میتواند اهمیت این گروه را تقویت کرده و ممکن است روی تاکتیکهای بعدی آنان تأثیر گذارد.
این مسئله با توجه به بازگشت «گلبدین حکمتیار» به افغانستان و قانونمند شدن فعالیت حزب اسلامی در کشور و وحدت آن با سایر احزاب و گروههای مخرب و شکلگیری تمایل ثابت در جهت انتقال فعالیت گروههای تروریستی از جنوب به شمال افغانستان، اهمیت زیادی کسب خواهد کرد.
با این حال بحث پرواز هواپیماهای ناشناس بر فضای افغانستان جدی است و باید دولت کابل و فرماندهی نظامی آمریکا و ناتو که مسئولیت کنترل حریم هوایی این کشور را بر عهده دارند، پاسخگو باشند.
عدم وجود یک سیستم دفاع هوایی کامل در افغانستان به هیچ وجه از این مسئولیت کم نخواهد کرد و موضوع مهمتر اینکه آمریکا از ظرفیت 100 درصدی نظارت بر حریم هوایی افغانستان برخوردار بوده و میتواند بر پرسشهای مطرح شده در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه پاسخ گوید.
چنانچه حمایتهای تسلیحاتی گروههای تروریستی از طریق هوا صورت میگیرد، پس اتهامات علیه هر کشور دیگری در مرزهای افغانستان اعم از روسیه، ایران، چین، ازبکستان و... بیاساس خواهد بود یا حداقل بینتیجه بودن حضور نظامی آمریکا در این کشور را به نمایش خواهد گذاشت.
تقویت فعالیتهای نظامی روسیه در تاجیکستان، ظرفیت سازی بیشتر پایگاه نظامی در این کشور و برگزاری تمرینات نظامی مشترک «دوشنبه» و مسکو و همچنین تشدید همکاریهای نظامی میان روسیه و ازبکستان دلایل کاملا عینی و منطقی دارد.
نیروهای امنیتی افغانستان از توان و قابلیت برقراری کنترل بر مناطق وسیعی از شمال برخوردار نبوده و واحدهای نظامی آمریکا نیز در این مناطق منفعل میباشند.
مدتها مقابله آنان با گروههای تروریستی بیشتر حالت نمادین داشته و به طور عمده روی ولایتهای جنوبی متمرکز شده در حالی که چالشهای امنیتی در مناطق شمالی رو به افزایش میباشد.
البته حمله مستقیم طالبان و سایر گروههای تروریستی از طریق مرزهای تاجیکستان و ازبکستان به آسیای مرکزی غیر ممکن میباشد ولی ایجاد کانونهای متعدد چالش و درگیریهای دایمی در حاشیه مرزهای کشورهای منطقه میتواند باعث تنشها در داخل این کشورها شود.
به همین منظور بهانهها برای تلاش در جهت بی ثبات کردن وضعیت داخلی ازبکستان و تاجیکستان و همچنین ترکمنستان و قرقیزستان از سوی گروههای افراطی زیرزمینی موجود در این کشورها فراهم میشود.
انفعال ساختارهای نظامی آمریکا و دولت «کابل» و همزمان دامن زدن به تبلیغات ضد روسی این تصور را برجسته میکند که یک برنامه مشترک در جهت بی ثبات سازی شمال افغانستان و انتقال آن به کشورهای دیگر منطقه با گرفتار کردن روسیه به اخلال و هرج و مرج در آسیای مرکزی در دستور کار قرار داده شده است.
ناگفته نماند که ظرفیت نظامی و ضد تروریستی این کشورها برای مقابله با این پروژه کاملا کافی است ولی باز هم هرگز به این معنا نیست که به طور کلی روی رشد بی ثباتی در منطقه بیتأثیر خواهد بود.
چنین وضعیتی نیاز به مواضع هماهنگ کشورهای منطقه، روسیه و دیگر طرفهای علاقهمند نسبت به طرح موضوع اعتبار و اعتماد به دولت کابل و حضور آمریکا در افغانستان از نقطه نظر امنیت منطقهای دارد.
علاوه بر این وضعیت موجود ایجاب میکند تا روسیه، ایران و کشورهای منطقه به فکر تعامل و همکاری با نیروهای واقعی ضد تروریستی در افغانستان برآیند که امروز چنین نیروهایی شامل احزاب و گروههای سیاسی-نظامی شمال این کشور میباشند.
نمیتوان اهمیت موضوع ایجاد یک منطقه حائل جدید و ارائه کمکهای مستقیم به گروههای منطقهای افغانستان را که میتوانند روی ثبات ولایتهای مرزی تأثیر گذارند، نادیده گرفت.
در چنین شرایط حساسی کشورهای منطقه به هیچ وجه نباید روی دولت کابل و متحدان غربی آن حساب باز کنند بلکه باید به فکر پیاده سازی برنامههای پیشگیرانه ملی و منطقهای برای تأمین ثبات و امنیت خود برآیند.