توافق با حکمتیار زوال «حکومت وحدت ملی
استاد علوم سیاسی در دانشگاه انگلیس:
توافق با حکمتیار زوال «حکومت وحدت ملی» در افغانستان را به دنبال دارد
کارشناس ارشد امور سیاسی در دانشگاه انگلیس اعلام کرد احتمال دارد اشرف غنی، حکمتیار و عربستان سازش کرده باشند و توافق پنهانی دیگری نیز به جز توافقنامه صلح وجود داشته باشد، اظهارات خصمانه حکمتیار علیه حزب جمعیت به هدف فروپاشی دولت صورت میگیرد
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «آنتونیو گیوستوزی» استاد علوم سیاسی در دانشگاه انگلیسی در یادداشتی پیامد بازگشت «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی را به افغانستان، تفاهم پنهانی و توافقنامه صلح را مورد بررسی قرار داده است.
چرا قرارداد صلح میان «حکمتیار» و «حکومت وحدت ملی» منعقد شد؟
اگرچه گفتوگوهای مقامات کابل و «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی افغانستان در ماه مارس سال 2016 عموما اعلام شد، اما در حقیقت «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان پیش از انتخابات این کشور از سال 2014 میلادی با حکمتیار در ارتباط بوده است.
منابع نزدیک به حکمتیار خبر دادند که تیم اشرف غنی در تلاش بود تا حمایت حکمتیار را در انتخابات ریاست جمهوری به نفع اشرف غنی جلب کند و به همین منظور اشرف غنی به حکمتیار وعده داد که در صورت پیروزی در انتخابات، مذاکرات جدی را با حزب اسلامی انجام دهد.
این در حالی است که حکمتیار سالها به دنبال صلح با دولت کابل بود، اما هیچگاه نتوانست با «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان برای صلح به توافق برسد.
از این رو برخی از اعضای حزب اسلامی کرزی را متهم میکنند که وی عمدا صلح با این گروه را تا سال 2014 میلادی به تاخیر انداخت زیرا وی حکمتیار را رقیب خود برای رهبری اقوام پشتون در افغانستان میدید، اما منابع نزدیک به کرزی حکمتیار را متهم میکنند که وی تقاضای زیادی برای انتصاب مقامات سیاسی در دولت داشته است.
با این حال، تیم غنی بر خلاف کرزی دلیل خوبی برای گفتوگوی جدی صلح با حکمتیار داشت؛ غنی به خاطر عملکرد ضعیف حکومت وحدت ملی و شرایط وخیم امنیتی در افغانستان به داستانی موفق نیاز داشت. وی همچنین به متحدان جدیدی برای شرکت در دور دوم انتخابات ریاست جمهور افغانستان نیاز داشت و ظهور حزب بزرگ دیگری را نیز برای مقابله با قدرت «جمعیت اسلامی» مناسب میدانست.
در زمانی که وجود این گفتوگوها به اطلاع عموم رسید، مذاکرات در مراحل نهایی خود بودند و ترک گفتوگوها توسط حکمتیار در ژوئن سال 2016 نمایشی بیش نبوده است.
با این حال پس از روی کار آمدن اشرف غنی و اتمام مذاکرات حزب اسلامی با دولت در حالیکه مشکلی میان اشرف غنی و حکمتیار وجود نداشت، امضای این توافقنامه و عملی شدن آن به دلیل مخالفت برخی از اعضای حکومت با توافقنامه صلح چندین ماه به تعویق افتاد.
از جمله نگرانیهای که میتوان یاد کرد نگرانیهای حزب جمعیت اسلامی بود که در دهه هشتاد و نود میلادی بارها با حزب اسلامی درگیری شده بود.
سازش پنهانی اشرف غنی، عربستان و حکمتیار در توافقنامه صلح
این توافقنامه به طور رسمی سپتامبر سال 2016 میلادی بین حزب اسلامی و مقامات افغان به امضا رسید و از جمله مفاد این قرارداد حذف تحریمها علیه حکمتیار، مصونیت تمام اعضای حزب اسلامی بود و از جانب دولت نیز میتوان از قبول قانون اساسی افغانستان توسط این حزب و انحلال تشکیلات نظامی نام برد.
همچنین بر اساس این توافقنامه حکومت مکلف است که حزب اسلامی را به عنوان یک سازمان قانونی به رسمیت بشناسد که میتواند در یک روند قانونی در افغانستان فعالیت کند.
گرچه برخی از منتقدان حکومت را به سازش با حزب اسلامی در این توافق نامه متهم میکنند، اما وقتی متن تفاهمنامه را میخوانید این سوال مطرح میشود که چگونه حکمتیار حاضر به امضای آن شده است؟ که یکی از توضیحات میتواند این باشد که حزب اسلامی سالها با مشکلات اقتصادی مواجه بوده و ناچار به قبول آن شده است.
از سوی دیگر نیز برخی از منابع مدعی هستند که به جز توافقنامه صلح، توافق مخفی دیگری نیز مبنی بر حمایت حزب اسلامی از غنی در انتخابات پیش رو وجود داشته است.
براساس توافق پنهانی بین حکمتیار و اشرف غنی ، اعضای حزب اسلامی به پستهای کلیدی از جمله وزیران، والیها و سفیران انتصاب میشوند و از کشور خارجی سومی مانند (عربستان سعودی) نیز کمکهای مالی قابل توجهی دریافت میکند.
اگر این تفاهمنامه پنهان حقیقت داشته باشد، بسیاری چیزها از جمله اینکه چطور این تفاهم صورت گرفت و چرا تا این حد جنجالی شد را روشن میکند.
چیزی بیش از صلح
اگرچه محتوی دقیق توافق پنهانی اشرف غنی و حزب اسلامی نامعلوم است، اما سوء ظن عمومی وجود دارد که توافقنامه صلح همه داستان نیست، بلکه نشانههای روشنی وجود دارد که غنی پس از اظهارات تندش علیه «جمعیت اسلامی» و دیگر بخشهای تشکیل دهنده حکومت وحدت ملی به شدت از سوی حکمتیار مورد حمایت قرار گرفته است.
این اقدام بر اتحاد احتمالی میان غنی و حکمتیار دلالت دارد و از سوی نیز شایعاتی مبنی بر حمایت مالی سعودیها از حزب اسلامی و پرداخت مبالغ هنگفت به این حزب در آیندهای نزدیک به گوش میرسد.
از این رو احزابی مانند جمعیت اسلامی بیم آن دارند که این توافقنامه چیزی بیشتر از صلح باشد. آنها هراس دارند که ظهور ائتلافی جدید به محوریت غنی، به همراه حزب اسلامی ممکن است به نیروی سیاسی غالب در این کشور تبدیل شود.
این در حالی است که عدم خلع سلاح و یا انحلال گروههای مسلح حزب اسلامی این ترس را برای رقبای این حزب به همراه دارد که حزب اسلامی قصد دارد تا تشکیلات نظامی خود را به شبهنظامیانی قانونی تبدیل کند که ممکن است برای رقابت و مقابله با احزاب جمعیت اسلامی، جنبش ملی و سایر جریانهای سیاسی استفاده گردد.
در واقع اخیرا حکمتیار از فرستادن افراد خود به خیابانها برای مقابله با تظاهرکنندگان وابسته به حزب جمعیت و دیگر احزاب گفته بود.
اظهارات خصمانه حکمتیار با هدف فروپاشی حکومت بیان میشود
اجرای توافق صلح میان دولت افغانستان و حکمتیار تاثیرات نظامی قابل توجهی بر تضعیف مخالفان مسلح حکومت نداشته و نخواهد داشت. حزب اسلامی حتی در دوران اوج قدرت نظامی خود در سال 2011-2013 میلادی که منابع محدودی داشت و تمایلی زیادی برای جنگ با کسی را نداشت.اما در صورت تبدیل شدن افراد مسلح حزب اسلامی به شبهنظامیان حامی دولت برای مقابله با مخالفان مسلح و همکاری با نیروهای امنیتی افغان حزب اسلامی میتواند تاثیرگذار باشد.
اما در واقع تحقق این امر بدون شک باعث گسترش بی ثباتی در افغانستان شده زیرا خطر درگیری بین افراد مسلح با سایر احزاب سیاسی افزایش خواهد یافت.
اینکه حکمتیار هنگام ورود به کابل به جای حضور 40 محافظ خود صدها حامی مسلح خود را وارد کابل کرد نوعی تحریک رقبای وی محسوب میشد و اظهارات خصمانه حکمتیار درباره جمعیت اسلامی این احساس را تقویت میکند که وی قصد دارد تنشهای سیاسی را با هدف فروپاشی حکومت وحدت ملی افزایش دهد.
با این حال نویسنده این یادداشت که سابقهای خدمت در دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان را دارد معتقد است که این روند به نفع رئیس جمهور افغانستان نیست، اما از نظر حکمتیار اشرف غنی چارهای جز همکاری با وی ندارد، زیرا حکمتیار در بازیهای سیاسی، شخصی خطرناک است و اگر اشرف غنی زیر این معامله بزند از نظر سیاسی برایش گران تمام خواهد شد.
انتهای پیام/.