دشمنی با مسعود، برنامۀ بیست سالۀ پاکستان
پروفیسور زید حامد:، چهرۀ مشهور پاکستانی و دخیل در مسایل جهاد افغانستان: دشمنی با مسعود، برنامۀ بیست سالۀ پاکستان را در افغانستان بر باد کرد
شنبه 18 سنبله
1396/
1396/
گردانند: حنا معراج
روزنامه ماندگار
روزنامه ماندگار
منبع: تلویزون جیونیوز پاکستان
برگردان از زبان اردو: منیژه باهر
تصحیح و اختصار: ابوبکر صدیق
پرو فیسور زید حامد، چهرۀ معروف پاکستانی، متخصص امور دفاعی و جهاد افغانستان، در مورد روابط افغانستان – پاکستان و نقش پاکستان در حمایت از مجاهدان در برابر قشون سرخ، گفتوگویی را با تلویزون جیو نیوز پاکستان انجام داده است که مختصر آن را روزنامۀ ماندگار برای خوانندهگان عزیز پیشکش میکند.
پروفیسور زید حامد، میگوید: در بارۀ افغانستان – پاکستان، باید به تاریخ مراجعه شود. برخی مواردی وجود دارد که تا هنوز در باره آن صحبت نشده است. در حالی که پاکستان بیش از ۲۰ سال مجاهدان افغانستان را حمایت کرد و آموزشهای حرفهییداد تا یک سرمایهیی در افغانستان داشته باشد. اما امروز پاکستان یک دوست هم در افغانستان ندارد.
آقای حامد با اشاره بهوجود آمدن پاکستان و اندیشههای پشتونستان خواهی، در افغانستان میگوید که افغانستان در مورد پشتونستان خواهی بالای پاکستان فشار وارد کرده بود. در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان حضور داشت. پاکستان وقتی متوجۀ نفاق افگنیهای افغانستان درسال۱۹۷۵ در پاکستان شد. در تلاش ایجاد عناصر اسلامی ( (Islamic elements در داخل افغانستان شد تا برای افغانستان مشکل خلق کند.
پروفیسور زید حامد با تأکید میافزاید که دو فرمانده بزرگ جمعیت اسلامی (امیر اسماعیل خان) و شیر پنجشیر ( احمدشاه مسعود) هیچگاه به پاکستان نیامده بودند. احمدشاه مسعود در پنجشیر اقامت داشت، اما اما در ابتدا، مسعود برخلاف پاکستان نبود. اتحاد جماهیر شوروی تلاشهای زیادی برای تصرف پنجشیر کرد. اما نسبت پیچیدهگی نقشۀ درۀ پنجشیر، نتوانستند آن را تصرف کنند. بنآ گفته میتوانیم که مجاهدان پنجشیر، بهترین و زیبا ترین مقاومت را در برابر دشمن در افغانستان داشتند.
او گفت که تجهیزات و مهمات از طرف استاد ربانی به مسعود فرستاده میشد. برای اسماعیل خان تجهیزات از ایران فرستاده میشد. در افغانستان برخی اختلافهای مذهبی و سمتی وجود دارد.
او میگوید: بیش از ۲۰۰ سال در افغانستان پشتونها حکمرانی کردند، اما تمام این حاکمان به زبان فارسی صحبت میکردند؛ مانند ( امان الله خان ،نادر شاه ، داود خان و…) فارسی زبان اول افغانستان است. قسمیکه اینجا در پاکستان وقتی کسی میخواهد خود را بسیار با ارزش جلوه دهد، انگلیسی صحبت میکند. در کابل نیز تمام باشندههایش فارسی صاف و با زبان اصلیشان صحبت میکردند. این مسایل تاحال رنگ خود را از بین نبرده است.
آقای حامد میافزاید که پاکستان از سال ۱۹۷۹ – ۱۹۸۹ از جهاد افغانستان حمایت کرد و صدها تن ارتش این کشور در جهاد افغانستان اشتراک داشتند. مجاهدان افغانستان در مدت ۱۰ سال یک عمل دهشتافگنی هم در داخل پاکستان اتجام ندادند.
به گفتۀ او، زمانیکه اتحاد جماهیر شوروی سرحدهای مسلمانها را تصرف کرد و بهطرف قلب آسیا (افغانستان) آمد، پاکستان فیصله کرد که همین جنگ در پاکستان نه بلکه در افغانستان شود، این راهبرد همان گونه تطبیق شد. اما بهجای آن ما بسیار قیمتهای گزاف پرداختیم، در مقابل دهشتگری هم مقابله کردیم اسلحهیی که برای مجاهدان افغانستان میآمد آن هم در پاکستان تقسیمات میشد.
پرو فیسورزید حامد، کارشناس نظامی و سیاسی پاکستان در ادامۀ بحث، با اشاره به نقش پاکستان، دخالت امریکا و نقش کشورهای اسلامی در جهاد افغانستان میگوید که عالمان تمام کشورهای اسلام فتوای جایز بودن جهاد را در افغانستان صادر کرده بودند، در پشاور مرکز مجاهدان بهنام مرکز خدمات ایجاد شده بود. مجاهدان کشورهای اسلامی از فیلپین گرفته تا افریقای جنوبی و حدود ۴۰۰۰۰ مجاهد عربی، در جهاد افغانستان اشتراک کرده بودند، به عربهای که در جهاد افغانستان اشتراک میکردند، از منابع مالی اسلامی معاش دالری داده میشد.
آقای حامد اضافه کرد که تحریکهای اسلامی، مجاهدان خودرا به جهاد در افغانستان در برابر شوروی اعزام میکردند که بیشتر آنها را میشناسم، اسامه بن لادن در آن زمان یک نوجوان، انجینیر معمولی، بچه ثروتمند، در صفوف سایر مجاهدان بود. افراد تازه مسلمان شده از تمام جهان در جهاد افغانستان اشتراک میکردند. جهاد افغانستان در آن زمان فعالیت تروریستی نبود. بیشتر کشورها مجاهدان افغانستان را عزت و احترام میکردند. در حالی که برخی از کشورهای عربی، لبیا، عراق که علاقمند اعزام جوانانشان به جهاد افغانستان نبودند. اما جوانان این کشورها با اسمهای مستعار در جنگ افغانستان در برابر شوروی سابق اشتراک میکردند.
کشورهای که مخالفت با جهاد افغانستان داشتند، اگر از اشتراک شهروندانشان در جهاد افغانستان آگاهی خاصل میکردند دروقت برگشت آنان را به دار میآویختند.
گرداننده: به این شهروندان به کدام نامها جزا داده میشد ؟
زید حامد: بهنامهای مختلف؛ این جوانان مجبور بودند وقت برگشت به خانواده تابعیت خانوادهگی خود را حذف کنند، اما حالا اگر در پاسپورت “گذرنامۀ” کسی تابعیت خانوادهگی او را حذف کنید، بهجایی سفر کرده نمیتواند، اما این سامانه در زمان جهاد افغانستان معمول بود، چون تمامشان مجاهد بودند، نه تروریست و بهخاطر آزاد سازی افغانستان آمده بودند. حتی از پاکستان تعداد زیاد مسلمانها که یکی آنها بهنام یوسفاسلام، تازه مسلمان شده بود، آدم معروف نیز است. بهنام کمک بهمسلمانها، یک نهاد ایجاد کرده بود که در حال حاضر نیز فعالیت میکند به سربازان مجاهدان آن زمان آموزش نظامی میداد.
آقای حامد تصریح میکند که اشتراک در جهاد افغانستان معاملۀ پنهانی نبود. جهاد افغانستان مسأله آزاد سازی یک کشور اسلامی به سایر کشورهای اسلامی شده بود. در آن زمان باورها بر این بود که وقت یک قدرت بالای یک کشور اسلامی حمله میکند، آن کشور شکست میخورد و آن را نابودی مسلمانها میدانستند، به همین علت بود که در جهاد افغانستان، افراد از تمام کشورهای اسلامی اشتراک کرده بودند. از این جهاد فلیمها ساختند و در وصفاش نغمهها سرودند. اما در حال حاضر نام مجاهدان و جهاد را گروههای تروریستی القاعده و طالبان گرفتند که با مجاهدان آن وقت تفاوت بسیار دارد.
این پرورفیسور پاکستانی، میگوید که در آن زمانی عربهایی که در پاکستان حضور داشتند، جهادیهای بودند، اما در سال ۱۹۹۰ در بین عربها اختلاف شدید ایجاد شد. عبدالله عزام در پشاور به قتل رسید، پس از قتل عبدالله عزام، این اختلافات گسترده شد و جوانان عرب که خواست تشکیل یک حکومت اسلامی را در افغانستان داشتند، ناامید شده بودند. در آن زمان در کابل حکومت داکتر نجییب حاکم بود، در حالی که مجاهدان به این باور بودند حکومت نجیب سقوط خواهد کرد. این سبب بروز دودستهگی در میان گروههای مجاهدان شد و هر گروه تلاش رسیدن به کابل را داشتند.
گرداننده: اشتباه پاکستان در این مورد چه بود؟
زید حامد: در میان شش حزب تشکیل شده در پاکستان، تنها یکی آن به رهبری تاجکها بود. در حالی که ۵ حزب به رهبری پشتونها تشکیل شده بود. از ابتدا کوششها بر این بود تا حکومت افغانستان به دست پشتونها تشکیل شود. این موضوع در پاکستان به شکل جدی دامنزده میشد. در حالی که ولایت بدخشان افغانستان با ایالت چترال پاکستان مرز مشترک دارد واستاد ربانی هم از آن ولایت است، تمام ولایتهای شمال افغانستان تاجک نشین و غیر پشتون هستند. همچنان، در پاکستان از تمام ملیتها، تاجک، ازبیک و پشتون مهاجر بودند، اما توجه بیشتر پاکستان بالای پشتونها بود. این بزرگترین اشتباه پاکستان بود .
او گفت که پس از بروز اختلافها میان حزبهای مجاهدان، احمدشاه مسعود به اسلام آباد نیامده بود، اما حکمتیار با حکومت پاکستان بسیار نزدیک بود و در مورد احمدشاه مسعود داستانها دور از حقیقت میساخت. نزدیکی حکمتیار سبب شد به علاوهیی که پاکستان مسعود را نادیده گرفت، در مورد آن داستانهای عاری از حقیقت را نیز نشر کند، اما ساختن این داستانها در مورد شخصیت مسعود، حقیقت نداشت، مسعود یک مسلمان مجاهد، افغان مستعد و قوی بود.
گرداننده : چرا همرای حکمتیار حکومت پاکستان اینقدر نزدیک بود؟
پروفیسور زید حامد: حمایت پاکستان از حکمتیار به دلیل پشتون بودن، حکمتیار بود و تمام لابیها در پاکستان پشتون بودند، پاکستان در آن زمان، این را درک نکرده بود که حمایت از یک فرد سبب جنگهای داخلی در آیندۀ افغانستان میشود. پاکستان در آن نباید حصه میگرفت که گرفت، این بزرگترین اشتباه پاکستان بود.
آقای حامد میگوید که پس از آغاز جنگهای داخلی کابل، در سال ۱۹۸۹، در سال ۱۹۹۲، امام عالم یکی از عالمان معروف پاکستانی، از راه چترال به افغانستان به دیدار مسعود رفت و نزدیک به یک سال پیش مسعود ماند. او مسعود را از طرف خود به پاکستان دعوت کرد. در حالی که کسی او را نفرستاده بود. پیش از او در سال ۱۹۹۰ خوشبختانه من نیز موفق شده بودم که مسعود را ملاقات کنم. از او در خواست کردم که به پاکستان بیاید تا مشکلاتی که در غیابش در پاکستان وجود دارد رفع شود. اما او قبول نکرد. ما بر گشتیم و جنگهای داخلی آغاز شد و در آینده مقصر پاکستان بود.
آقای حامد با اشاره به سفر شهید مسعود به پاکستان بیان میکند: وقتی احمدشاه مسعود به پاکستان آمد، از طرف پاکستانیها مورد عزت و احترام قرار گرفت، برایش تجهیزات، سلاح داد و پول داده شد، از چترال به بدخشان یک جاده آباد شد و یک پروژۀ کلان همکاری آغاز شد. اما، این پروژه نا تمام ماند. در سال ۱۹۹۱ من به بار دوم به دیدار مسعود به افغانستان ر فتم. مسعود از تعهد شکنی پاکستان، شکایت کرده گفت که پاکستان به تعهدات خود در قبال افغانستان عمل نکرده است.
زید حامد میگوید که پس از شنیدن این سحنان، خیلی متأثر شدم و دوباره برگشتم به پاکستان برای عملی کردن تعهدات پاکستان در قبال افغانستان بهخصوص برای مسعود تلاشهای زیاد کردم اما، در اینجا راهبرد بهگونهیی بود که سمت سالنگ، از کابل جدا شود و مسوولیت تمام کابل را گلبدین حکمتیار بگیرد. در حالیکه روشن بود تا سال آینده کابل را مسعود میگیرد. حکمتیار هم تلاش میکرد تا کابل را تصرف کند و در عین زمان میان حکمتیار و رشید دوستم جنگ جریان داشت، از طرف دیگر حکمتیار دوستم را به صلح دعوت میکرد تا با هم یکجا حکومت نجیب را سقوط دهند و کابل را تصرف کند. این در حالی بود که پاکستان فرصت را از دست داده بود و حلقاتی در پاکستان توطۤیۀ پخش میکردند که اگر مسعود کابل را بگیرد حرف پاکستان را نا دیده میگیرد. این بزرگترین اشتباه پاکستان در سال ۱۹۹۰ – ۱۹۹۱ بود که تا حال قیمت آن را میپردازیم.
این آگاه مسایل نظامی و جهادی پاکستانی، باور دارد که به مسعود هیچ امکانات داده نشده بود و در حکومت نجیب بیاتفاقیها جریان داشت و تیم مخالف مطمین بود که ما برنده هستیم و کابل را تصرف میکنیم. در نتیحه همان شد. در سال ۱۹۹۲ حکمتیار ناکام شد و مسعود همرای دوستم یکجا شده کابل را تصرف کردند. درسال ۱۹۹۲ از کابل دیدن کردم آن زمان استاد ربانی رییس جمهور و مسعود وزیر دفاع بود. حکمتیار از بیرون از طرف چهارراهسیاب، کابل را راکت باران میکرد، پاکستان بهشکل جدی تلاش میکرد که حکمتیار کابل را تصرف کند، این کشور بهخاطر حکمتیار، رشید دوستم، حزب وحدت و مسعود را دور زده بود. اما تلاشمیکرد که مسعود را به پاکستان دعوت کند. چون مسعود هیچگاه دشمن پاکستان نبود.
زید حامد، از تجربۀ خود، در مورد مسعود میگوید که مسعود، همیشه از پاکستان به محبت یاد میکرد، خانواده و برادرش در پشاور بودند. اما مسعود بیشتر در افغانستان میبود. مسعود همواره در این فکر بود که پاکستان چرا حکمتیار را حمایت میکند. در حالی که رهبران زیادی در افغانستان هستند. درسال ۱۹۹۲ که مسعود وزیر دفاع بود، برای من یک فرصت مساعد شد که بروم کابل ، همرای مسعود بسیار صحبت کردم و کوشش کردم تا او را قناعت بدهم تا اشتباهات گذشتۀ پاکستان را فراموش کرده دوباره به پاکستان بیاید .اما مسعود گفت “انجنیر صاحب”: هر زمان پاکستان به من عزت و احترام قایل شد من خواهم آمد. با وجود آنکه پاکستان تعهداتش را با مسعود عملی نکرده بود. اما با آنهم مسعود طرفدار روابط نیک با پاکستان بود. او مرد واقعی بود که برای آزاد سازی افغانستان تمام عمر جهاد کرد.
گرداننده: به همین دلیل شما یکی از علاقمندان مسعود، هستید؟
زید حامد: بلی! در حالی که رشید دوستم، حکمتیار، استاد ربانی نیز دوستان خوبی باهم بودیم و پاکستانی بودن در این امر هیچ دلیل شده نمیتواند. در سال ۱۹۹۲ مسعود، جنرال وردک را به پاکستان اعزام کرد. اما وقت برگشت هیچ دعوتنامۀ از جانب پاکستان به مسعود فرستاده نشد. اینکه چه راز بینشان بود، روشن نیست. اما لابیگران و تیکه داران در پاکستان از حکمتیار حمایت میکردند. این بزرگترین اشتباه در تاریخ پاکستان بود که بعد از ملاقات با جنرال وردک، مسعود را دعوت نکرد و برعکس حکمتیار را حمایت و تشویق به تصرف کابل میکرد. در نتیجه بینشان جنگ شدید صورت گرفت. وقتی که پاکستان وعدههای خود را با مسعود عملی نکرد. این کار سبب بیاعتماد مسعود به پاکستان شد. با تمام فشاری که بالای مسعود وجود داشت، اما او استوار باقیماند.
آقای حامد با اشاره به ظهور طالبان در قندهار میگوید: در زمانیکه اختلافهای میان گروههای مجاهدان درکابل افزایش یافته بود، یک گروه افغانهایی که در یک دست سلاح و در دست دیگر قرآنکریم داشتند، بهنام طالب درقندهار ظهور کردند. دلیل اینکه گفته میشود: پاکستان طالبان را ایجاد کرده، حمایت پاکستان از گروهی ششگانه در سال ۱۹۷۵ در افغانستان بود که بیشترین سرمایهگزاری در آن زمان بالای گلبدین حکمتیار صورت گرفته بود تا کابل را تصرف کند. اما به عکس طالبان با جنگ کابل را تصرف نکردند، از احساسات مردم استفاده کردند در یک دست قرانکریم و در دست دیگر اسلحه گرفتند و تأکید میکردند که بهخاطر ایجاد امنیت بر خاستهاند. تمام تنظیمات جهادی، استاد سیاف، مجددی و …، با طالبان تفاهم کردند. به همین دلیل طالبان از قندهار آغاز و رفته رفته بیش از ۸۰ درصد افغانستان را گرفتند. حکمتیار از سر راه طالبان فرار کرد و سروبی را بدون جنگ به طالبان واگذار کرد.
گرداننده: چرا حکمتیار سروبی را بدون جنگ به طالبان واگذار کرد؟
زیدحامد: چون توان مقابله را نداشت. بهدلیل اینکه فرماندههان قوی حکمتیار با طالبان پیوسته بودند و طالبان بهشکل باور نکردنی قدرتمند شده بودند. طالبان به اساس قانون خود امنیت را تأمین کرده بودند. دزد ، رهزن را بهشکل جدی مجازات میکردند و میگفتند که بهخاطر آوردن امنیت کوشش داریم. در حالی که در آن وقت از کسی میپرسیدی که چه میخواهی؟ میگفت: “نان و امنیت”.
او گفت که طالبان به مجرد رسیدن به دروازۀ کابل تنها کسی را که در مقابلشان یافتند، مسعود بود. هرچند مردم میگفت که طالب را پاکستان فرستاده، اما خود مردم و جهادیهای قبلی یکجا شده طالبان را تقویت کردند. تنها مسعود بود که مقابله کرد و در اولین جنگ شدید که بین گروه طالبان و نیروهای مسعود در دوازۀ کابل صورت گرفت، طالبان را از دروازۀ کابل به عقب راند و شکست داد. اما مسعود وقتی دید که تمام حزبها با طالبان یکجا شدهاند و آنان را تقویت کردهاند، کابل را بدون جنگ خالی ساخت و به طرف شمال رفت و طالبان در سال ۱۹۹۵ کابل را تصرف کردند.
پروفیسور زید حامد باور دارد که مسعود و تمام یارانش فکر میکردند که پاکستان کابل را به این حالت رسانیده و این کار پاکستان است، تمام کمیها و کاستیها که ما قبلآ متقبل شده بودیم، سزای آن را در سال ۱۹۹۵ دیدیم آنهم اینکه مسعود دشمن خونی ما شد و بیست سال همکاری پاکستان با افغانستان به همین دلیل به بر باد رفت.