صهيونيسم بين الملل


تاملي در فعاليت هاي رسانه اي-تبليغاتي صهيونيسم بين الملل
گروه تحقيق و تفسير خبر- جنجال رسانه اي اخير در انگليس كه پيرامون يكي از مهمترين بنگاه هاي تبليغاتي وابسته به جريان صهيونيسم بين الملل صورت گرفته، بار ديگر موجب جلب نگاه ها و نظرات تحليل گران مستقل به ابزارهاي متنوع و گسترده و نيز ساختارهاي پيچيده و ريشه دار رسانه اي صهيونيست ها شده است.

رسوايي سياسي- رسانه اي اخير مربوط به فعاليت هاي يكي از بزرگترين غول هاي رسانه اي جهان يعني 'نيوز كورپوريشن' كه طي نزديك به دو دهه گذشته به عنوان يكي از مهمترين بازوهاي تبليغاتي صهيونيست ها مطرح گشته، جداي از مباحث سياسي و حقوقي مربوط به اقدامات غير قانوني و غير اخلاقي مسوولان آن بار ديگر زمينه بررسي كاركردهاي رسانه اي و تبليغاتي اين قبيل بنگاه هاي صهيونيستي را فراهم كرده است. هرچند در تحليل ها و بررسي هاي صورت گرفته پيرامون اين موضوع در كشورهاي غربي كمتر به زواياي وابستگي ها و كاركردهاي صهيونيستي سازمان تبليغاتي 'روپرت مورداك' مالك غول رسانه اي نيوز كورپوريشن، پرداخته شده، اما نوع رويكردهاي سياسي به تخلفات رسانه اي صورت گرفته در زمينه نقض حريم خصوصي افراد نشان از فعاليت ها و تعاملات پشت پرده اي دارد كه كمتر بدان پرداخته شده است. در اين پيوند كاركردهاي رسانه اي نهادهاي تبليغاتي صهيونيستي در اشتراك با منافع و اهداف بسياري از كانون هاي قدرت به خصوص در كشورهاي غربي تعاملاتي پيچيده بين اغراض و اهداف سياسي با فعاليت هاي ارتباطاتي- تبليغاتي با بازيگرداني صهيونيست ها را به نمايش مي گذارد. **


راهبردهاي ارتباطاتي- تبليغاتي صهيونيسم بين الملل


از همان سال هاي مياني قرن نوزدهم ميلادي كه صهيونيسم به عنوان فصل مشترك يهودي گري نژادپرستانه، يهوديت منفعت محور و سياست زده اروپايي- آمريكايي پا به عرصه رشد و گسترش گذاشت، اهدافي چون سيطره صهيونيسم بر ارتباطات جهاني در دستور كار رهبران اين مرام سياسي- اجتماعي- مذهبي قرار گرفت. در سال 1869 ميلادي (1248 ه.ش) 'راشورون' خاخام يهودي، در سخنراني خود در كنگره جهاني صهيونيسم در 'پراگ' بر الزام سيطره كامل يهود بر رسانه هاي جمعي آن زمان در جهان تاكيد كرد و اعلام داشت كه پس از طلا به عنوان نماد ثروت بين المللي، دستگاه هاي خبر رساني به ويژه مطبوعات دومين ابزار صهيونيست ها براي استيلا بر جهان خواهد بود. از اين رو از همان ابتدا با برنامه ريزي هاي دقيق و صرف هزينه هاي كلان، تلاش بي وقفه اي براي به دست گرفتن جريان هاي اصلي خبر رساني و مطبوعات در سراسر جهان از سوي صهيونيست ها آغاز شد. وقوع جنگ هاي جهاني كه چهره جديدي از اروپا به عنوان يكي از مهمترين مامن هاي حضور و اسكان يهوديان به تصوير كشيد و در پس آن تشكيل رژيم صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي فلسطين شاخص ترين نقاط عطف را در حيات سياسي – اجتماعي صهيونيسم به وجود آورد. بر اساس اين نقاط عطف دستگاه هاي تبليغاتي صهيونيسم بين الملل فرصت يافتند تا براي بازتوليد ارزش هاي يهوديت افراطي و در جهت منافع جهاني صهيونيست ها به گسترش عرصه هاي غوغاسالاري خود بپردازند. در طول سال هاي نضج گرفتن صهيونيسم تاكنون فعاليت هاي تبليغاتي صهيونيست ها پيرامون محورهاي زير صورت گرفته است. 1- يكي از مهمترين محورهاي تبليغاتي صهيونيست ها استفاده از افسانه 'هولوكاست' در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم بوده است. در عرصه قلم فرسايي هاي مطبوعاتي، ساخت فيلم هاي سينمايي و تهيه گزارش هاي به اصطلاح علمي، يهوديان انسان هاي بي گناهي تصور شده اند كه بي رحمانه مورد جنايت كارانه ترين رفتارها از سوي نظام نژاد پرست هيتلري در آلمان قرار گرفته اند و افسانه سوزانده شدن نزديك به شش ميليون يهودي در طول جنگ، به دليل تاثيرگذاري رسانه اي و تبليغاتي پس از گذشت بيش از نيم قرن همچنان ادامه دارد. ساخت فيلم هاليوودي 'فهرست شيندلر' اثر 'استيون اسپيلبرگ' كارگردان يهودي كه به دليل اتصال با لابي هاي صهيونيستي توانست در دهه 1990 ميلادي صاحب جوايز متعدد از جمله هفت جايزه سينمايي 'اسكار' شود، نمود روشني از مرثيه سرايي صهيونيست ها در زير لواي پشتيباني حاميان آمريكايي آنان بود كه با هدف طرح چهره اي ستمديده از يهوديان و توجيه تشكيل حكومت صهيونيستي صورت مي گرفت، بدون آنكه توضيح دهد چرا مسلمانان فلسطيني بايستي تاوان اقدامات نظاميان آلماني در قبال يهوديان را پرداخت نمايند. 2- دومين محور تبليغاتي صهيونيست ها ايجاد اعتقاد به ظهور منجي براي رهاندن بشريت از تمامي رنج هاي دامنگير انسان ها است. منجي مورد نظر نهادهاي تبليغاتي صهيونيست ها را مي توان تجلي تمامي منافع و مطلوبيت هاي يهوديت موعودگراي نژادپرست در فردي دانست كه ماموريت يافته تا جهان را از چنگال دشمنان يهوديان به عنوان دشمنان بشريت رهايي بخشد. 3- سومين محوري كه در جهت توجيه تشكيل دولت غاصب اسراييل و نيز منافع جهاني صهيونيست ها مورد استفاده تبليغاتي گسترده قرار گرفته، مي توان تروريسم رسانه اي ناميد. تخريب باورهاي موعودگرايانه اديان و مذاهب ديگر به موازات تخريب چهره مسلمانان بخصوص اعراب دو مولفه اساسي تروريسم رسانه اي صهيونيست ها در سال هاي اخير بوده است. در اين رابطه اثر سينمايي 'چهارپر' محصول سال 2001 ميلادي (1380 ه.ش) در هاليوود يكي از مهمترين فعاليت هاي سينمايي- تبليغاتي بوده كه با هدف تخريب باور 'موعودگرايي اسلامي' به جنگ اعتقادات مذهبي مسلمانان رفته است. نشان دادن چهره اي خشن، بي فرهنگ، عقب مانده و خرافه پرست از مسلمانان به ويژه اعراب مولفه ديگري است كه در ساخت بسياري از فيلم هاي سينمايي صهيونيستي به كار بسته شده تا اين تفكر حتي به خود مسلمانان القا شود كه آنان انسان هاي خرافي و عقب مانده اي هستند كه بايد از سوي ملت هاي مترقي غربي به خصوص آمريكايي ها مورد حمايت قرار گيرند و از فقر، ناداني و ظلم و ستمي كه با آن دست به گريبان هستند، رهايي يابند. برخي از تحليل گران بر اين باورند كه هدف اصلي بيشتر فعاليت هاي رسانه اي- تبليغاتي دستگاه هاي وابسته يا نزديك به محافل صهيونيستي را بايستي در جهت تحقق اهداف، منافع و مطلوبيت هاي رژيم اشغالگر قدس جستجو كرد در حالي كه نگاه عميق تر به حجم و گستره اينگونه فعاليت ها نشان از راهبرد دورنگرانه صهيونيسم بين الملل براي استيلاي كامل بر جهان دارد. پيوند منافع استعماري كشوري چون آمريكا به عنوان هژمون جهاني با اهداف كلان صهيونيسم كه تنها بخشي از آن در چارچوب نظام سياسي اسراييل تمركز يافته، جهان را به جولانگاهي براي تاخت و تاز تبليغاتي صهيونيست ها بدل ساخته و دستگاه ها و نهادهاي پرتعداد تبليغاتي-ارتباطاتي به عنوان ابزارهاي لازم براي سيطره رسانه هاي صهيونيستي بر جهان در حال افزايش است.


**ابزارهاي سيطره صهيونيست ها بر فضاي ارتباطاتي-تبليغاتي در جهان


.. در دهه هاي اخير كه نقش شبكه هاي تلويزيوني و ماهواره اي در گسترش ارتباطات و انتقال اطلاعات نسبت به ديگر ابزارهاي رسانه اي بسيار چشمگيرتر به نظر مي رسد، رسانه هاي خبري چون 'رويترز'، 'آسويشتد پرس'، 'فاكس نيوز'، 'يونايتد پرس' و شبكه هايي نظير 'اي.بي.سي'، 'ان.بي.سي'، 'سي.ان.ان' و... نام هايي آشنا و بزرگ در عرصه ارتباطات و رسانه هستند كه بيشترين تعاملات و تاثيرپذيري از جريان صهيونيسم بين الملل را به نمايش گذاشته اند. جداي از شبكه هاي مذكور كه به علت موقعيت فراملي قالب مرزهاي بين المللي را درنورديده و به موثر ترين ابزار در جريان سيال ارتباطات بدل گشته و نيز دستگاه هاي تبليغاتي و بنگاه هاي رسانه اي رسمي رژيم اشغالگر قدس، مطبوعات همچنان از اهميت تبليغاتي و رسانه اي برخوردارند. در ايالات متحده نشرياتي چون 'تايم'، 'نيويورك تايمز' و 'واشنگتن پست' را مي توان سرسلسله مطبوعات وابسته به صهيونيست ها دانست. علاوه بر نشريات مذكور كه بيشتر داراي كاركردهاي خبري هستند، نشرياتي مانند جرايد علمي نيز از غوغاسالاري رسانه تبليغاتي صهيونيست ها بر كنار نمانده اند. براي مثال نشريه اي مانند 'جغرافياي ملي' با تاكيد بر نام اسراييل بر نقشه هاي تاريخي و جغرافيايي مربوط به سرزمين هاي اشغالي و يا جايگزيني نام مجعول 'خليج عرب' به جاي خليج فارس سعي كرده اند تا حد ممكن رسالت صهيونيستي خود را به انجام رسانند. علاوه بر ايالات متحده كه به مأواي اصلي جريان صهيونيسم بين الملل اعم از يهوديت صهيونيست و مسيحيت صهيونيست بدل گشته، كشورهاي ديگر نيز به نوبه خود به عرصه فعاليت هاي رسانه اي صهيونيست ها تبديل شده اند. فعاليت كارتل هاي رسانه اي بزرگ چون كمپاني هاي بزرگ رسانه اي –مطبوعاتي وابسته به خانواده مورداك كه به طور همزمان در آمريكا، انگليس و استراليا فعاليت دارد نمونه اي از گستره جهاني حوزه عملياتي و تبليغاتي ابررسانه هاي صهيونيستي است. در عرصه سينما، هاليوود به عنوان بزرگترين كمپاني ساخت آثار سينمايي ادغامي از هفت شركت بزرگ سينمايي آمريكايي بوده كه همه بدون استثنا وابسته به صهيونيست ها هستند. در اين زمينه علاوه بر آنچه پيشتر گفته شد اربابان صنعت سينما به جز تبليغ در جهت منافع و راهبردهاي صهيونيستي، وظيفه مقابله و سرپوش گذاشتن بر معدود آثار سينمايي را دارند كه بر خلاف خواست ها و مطامع صهيونيست ها توليد و عرضه مي گردند. اكران فيلم 'محمد (ص)، آخرين پيامبر' در تنها 50 سينما در مقايسه با اكران هم زمان فيلمي چون 'ماتريكس' در بيش از 4000 سينماي آمريكا در سال هاي گذشته نوع سياست هاي شركت هاي بزرگ فيلم سازي را عيان مي سازد. جداي از ابزارهاي تبليغاتي كه ذكر شد، فعاليت شبكه هاي راديويي پرتعداد، ساخت و پخش تبليغات جهت دار تجاري، چاپ و نشر كتاب هاي گوناگون در كنار امكاناتي كه شبكه جهاني اينترنت در اختيار صهيونيست ها قرار داده موجب شده تا صهيونيسم بين الملل با تمامي توان خود در مسير كامل كردن سيطره رسانه اي- تبليغاتي خود گام بردارد.


** صهيونيسم و بيشترين استفاده از عنصر تبليغات از طريق بنگاه هاي رسانه اي


در ترسيم وضعيت كنوني امپراتوري رسانه اي صهيونيست ها مي توان گفت كه تنها در آمريكا به عنوان قطب رسانه اي و تبليغاتي جهان با وجود جمعيت سه درصدي يهوديان نزديك به نيمي از امكانات رسانه اي در اختيار صهيونيست ها قرار دارد. گفته مي شود كه حدود 90 درصد سينماي آمريكا زير سيطره ائتلاف هاليوودي-صهيونيستي قرار گرفته و در بسياري از كشورهاي غربي وضعيتي به گونه اي مشابه وجود دارد. علاوه بر چهره هايي چون مورداك كه به تنهايي هدايت كننده جريان هاي رسانه اي در سطح جهاني و در چارچوب اهداف صهيونيست ها بوده اند، وجود شخصيت هايي مانند 'روبرت ماكسول' به عنوان مالك تراست هاي عظيم مطبوعاتي، فعاليت هاي تبليغاتي بنيادهاي به ظاهر مستقلي چون 'جرج سوروس' در عرصه هاي سياسي و اجتماعي در مناطق مختلف جهان و ... همگي نشان دهنده جايگاه رسانه ها در راهبرد هاي كلان صهيونيسم بين الملل است. حتي گمانه زني هايي كه در خصوص افشاگري هاي سايت 'ويكي ليكس' صورت گرفته، اين سوال را مطرح مي سازد كه با توجه به نقش تل آويو در تحولات منطقه اي و جهاني و نيز در رويكردها و جهت گيري هاي بين المللي بسياري از كشورهاي غربي چرا هيچ گونه خبري در رابطه با اسراييل و اقدامات اين رژيم افشا نشده است. همانگونه كه 'روژه گارودي' انديشمند فرانسوي در كتاب 'اسطوره سياسي صهيونيسم' بيان كرده، صهيونيست ها براي اثبات و تثبيت خود بيش از هر چيزي بر روي رسانه ها و ابزارهاي تبليغاتي حساب باز كرده اند. به گفته گارودي صهيونيست ها بي آنكه در جهان ما ريشه و اصالتي داشته باشند، توانسته اند به مدد پول، قدرت سياسي و ابزار رسانه اي سلطه خود را بر كانون هاي قدرت در اروپا و آمريكا بگسترانند و اين در حالي است كه جريان يك سويه اطلاعات و ارتباطات به سمت كشورهاي جهان سوم، راه را براي دست يابي به اين هدف هموارتر مي سازد. با توجه به آنچه گفته شد هرچند شنيده شدن صداهاي مستقل در هياهوي غوغاسالاري امپراتوري رسانه اي صهيونيسم جهاني دشوار به نظر مي رسد، اما دست كم برافراشتن صدايي مخالف و رسوخ در گفتمان حاكم فراگير صهيونيسم بين الملل مي تواند به بازتوليد و توزيع آگاهي نوين و غير جهت دار و نيز واقعياتي به جز آنچه نمايانده مي شود، منجر شود.

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد