بحران پساانتخاباتی؛ مقدمه‌یی برای رفتن به بن دوم؟!

بحران پساانتخاباتی؛ مقدمه‌یی برای رفتن به بن دوم؟!


حليمه حسيني
روند قانون‌مداری در افغانستان بحرانی‌ترین شرایط خود را در حال طی کردن است. با دسیسه‌های پیاپی امروز قوه‌ی تقنینی یعنی خانه‌ی ملت افغانستان در آستانه‌ی از هم فروپاشیدگی است. ایجاد دو دستگی در میان اعضای پارلمان فعلی حلقه ای از حلقات زنجیر وار دسیسه هایی به شمار می رود
که برای به نابودی کشاندن و تضعیف این نهاد قدرتمند قانون گستر و کنترل کننده در کشور روی دست گرفته شده است. سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، کهنه ترین و کارآمد ترین سیاست نه تنها قرن های گذشته بلکه امروز هم می تواند نقشی کلیدی در فروپاشاندن هر اتحاد و ائتلافی که بر محوری واحد در حرکتند، بازی کند.
و امروز به کار گیری آن را در گوشه گوشه سیاست داخلی و خارجی افغانستان می توان شاهد بود تا جایی که امروز هم وضعیت پارلمان افغانستان را به مدد این سیاست توانسته اند به وخامت بکشانند.
گروه اصلاح طلبان و گروه حمایت از قانون با دو استراتژی و تفکری جداگانه وارد میدان کارزاری تازه شده اند و نتیجه آن شده که نه تنها وضعیت را بهبود نبخشیده بلکه به وخامت اوضاع دامن زده اند.
یکی با شعار قانون محوری و دیگری مصلحت محوری در صدد پایان بخشیدن به بحران پسا انتخاباتی هستند که دامن گیر خانه ملت شده و در این گیر و دار آن ها را از دخالت و یا تأثیر گذاری بر تمام روند مهم و سرنوشت ساز جاری در افغانستان باز مانده است.
ما کمتر از سه ماه برای رفتن به بن دوم داریم جایی که بیش از ده ها کشور دنیا برای تعیین خط مشی شان نسبت به افغانستان شرکت خواهند کرد درحالی که یک نکته مسلم و قطعی به نظر می رسد که بن دوم به هیچ وجه قابل مقایسه با بن اول نخواهد بود.
در بن اول جامعه جهانی با سری پر شور و التهابی وصف ناشدنی که چهره ماجراجویانه و سوپر من وارش هر ناممکنی را در نظرش ممکن جلوه می داد، تصمیم بر دخالت در موضوعات افغانستان گرفت و وار د عمل شد. اما این بار جامعه جهانی با تجربه ای بیش از یک دهه نبرد و دخیل بودن در موضوعات افغانستان تصمیم خواهد گرفت که در افغانستان پس از این چه باید کرد و با چه مکانیزم کم هزینه تر و کم خطر تر هم چنان حامی افغان ها باقی ماند که در حقیقت در پس این حمایت منافع خود را جستجو می کنند.
و این در حالی است که شاید بیشتر کشور های شرکت کننده در این نشست با ناامیدی تمام از بررسی اوضاع جاری در افغانستان، که هر روز فساد و ناامنی در آن رو به رشد است، تصمیم بگیرند که پای خود را از این قائله عقب کشیده و عطای معادله افغانستان را به لقای آن ببخشند.
در یک چنین شرایطی که ما هر روز به یک چنین گرد همایی سرنوشت سازی برای کشور نزدیک می شویم، و ممکن اجندای از پیش تعیین شده ای که هیچ به نفع ملت افغانستان نبوده، روی میز کار جامعه جهانی در بدل ادامه همکاری هایش با افغان ها، وجود داشته باشد، که این احتمال، دقت عمل حکومت به معنای تمام قوای قدرتمند و ذیصلاح برای گرفتن تصمیم های کلان ملی و سرنوشت ساز ملت را نیازمند است،
درست تحت یک چنین شرایطی ما شاهدیم که بیش از هشت ماه از کار پارلمان کشور می گذرد و هنوز نتوانسته است به آن قوام و ثبات لازم برسد که توانمندی مهار و کنترل آن چه را داشته باشد که در حال اتفاق افتادن است و یا واقع خواهد شد و ممکن تهدیدی کلان برای سرنوشت سیاسی و استقلال و منافع ملی افغان ها به حساب آید.
سوال اساسی در مطالعه بحران های پسا انتخاباتی جاری در افغانستان این است که آیا نمایندگان و سیاستمداران و دولت مداران ما از آن درک و شعور سیاسی محرومند که دریابند همه بر یک کشتی سوارند و میخ کوبیدن بر آن به هر بهانه ای و به هر قیمتی که باشد به غرق شدن و تباهی خود شان هم خواهد انجامید؟
شاید تنها پاسخی که بتوان برای این سوال یافت این باشد که ممکن است هر کدام که میخی بر این کشتی با قیمتی از پیش تعیین شده و حول محور منافع شخصی خود می کوبد، ترس از جان نداشته و خود را نجات یافته می بیند وبه جلیقه نجات مطمئنی که پیشکشی کسی است، دلخوش داشته و به نجات خویش ایمان دارد.
حال باید دید که این جلیقه های نجات که به گردن دولتمداران و نمایندگان مجلس و دیگر سیاستمداران و بازی گران اصلی در فضای سیاست افغانستان انداخته شده است، فقط برای نجات است و یا ریسمانی است که در پس حمایتگرانه بودن و وعده نجات دادن بیشتر به ریسمانی شبیه است
که آن ها را چونان عروسک های خیمه شب بازی به نفع سناریوی از پیش تعیین شده خود می رقصاند از این رو هیچ کدام از این بزرگواران به تنها چیزی که نمی اندیشند رسیدن به یک راه حل قانونی، نهایی و همگرایانه است که به ثبات و امنیت و کامیابی افغانستان در سطح داخلی و خارجی بیانجامد.
امروز اصلاح طلبان و حامیان قانون و معترضان، در سه صف جداگانه به جدالی نابرابر برای رسیدن به اهدافی مبارزه می کنند که هیچ کدام آن برای مردم افغانستان نه نان می شود و نه آب چرا که ادامه این بحران به هر چه بدتر شدن اوضاع افغانستان خواهد انجامید، در حالی که می بینیم جامعه جهانی که میلیاردها دالر را در راه به اصطلاح ثبات و امنیت افغانستان و دموکراتیزه شدن آن به مصرف رسانده ساکت است و به نظر می رسد
از دامن زده شدن به این بحران چندان ناراضی به نظر نمی رسد و این مسأله این سوال را مطرح می سازد که آیا جامعه جهانی برای تصویب و تثبیت اجندای از پیش تعیین شده خود برای افغانستان در بن دوم، دستی درکاسه حکومت افغانستان برای فلج ساختن خانه ملتی ندارد که یگانه سد محکم و قدرتمند می تواند سر راه تصویب اجندایی باشد که مخالف منافع ملی ما و شهروندان عادی جامعه افغانستان باشد؟
و بحران های پسا انتخاباتی نه تنها برای آن ها نگران کننده نیست بلکه کاملا تحت کنترل آن ها بوده و شطرنج وار با هر حرکت به خارج ساختن مهره ها، قدرت ها و توانمندی های موثر بر روند مستقل شدن افغان ها، مشغولند چرا که افغانستانی متکی به خود و مستقل گزینه مطلوب برای سرمایه گذاری های کلان آنان در منطقه نخواهد بود.
از این رو این ادعا که بحران های پسا انتخاباتی که هر روز طول و عرضی گسترده تر می یابد و عمیق تر می شود، مقدمه ای است برای رفتن به بن دوم،
زیاد هم دور از واقع به نظر نمی رسد، و رفتن به بن دوم آن هم خلع سلاح شده و با حکومتی که هرگز نمایندگی از خواست های ملی مردم ما نکرده است، فقط تصویر گر یک واقعیت است و آن این که هر گاه مقدمه معادله افغانستان در بن دوم این چنین افتضاح آلود باشد، نتیجه مطلوب از این معادله خیالی باطل بیش نخواهد بود.

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد