بررسی نشست سران ناتو در لیزبون
بررسی نشست سران ناتو در لیزبون
قرار است سران ناتو از کاهش تدریجی نیروهای خود در افغانستان و واگذاری مسوولیت اصلی امنیت افغانستانی ها به دولت آن کشور در سال ۲۰۱۴ پشتیبانی کنند. همچنین قرار است ناتو در جنگ افغانستان از همکاری روس ها هم بهره مند شود. چنانچه همه چیز طبق برنامه پیش برود، روسیه بالگردهای خود را در اختیار نیروهای ناتو خواهد گذاشت و خلبانان و نیروهای امنیتی افغانستان را آموزش خواهد داد. روسیه همچنین ممکن است اجازه دهد نیروهای آماد و پشتیبانی ناتو بصورت گسترده از فضای این کشور برای ورود به افغانستان استفاده کنند.
راهبرد جدید
سران ناتو در نشست لیسبون، راهبرد و نگاه جدید امنیتی این سازمان را که برای ۱۰سال آینده تنظیم شده، تصویب خواهند کرد. راهبرد جدید، ضمن تاکید بر دفاع از مرزهای ناتو و رویکرد ‘دفاع جمعی’، عملیات های خارج از مرزهای ناتو، مانند آنچه در افغانستان در جریان است را نیز تایید خواهد کرد. سند راهبرد جدید،همچنین بر ضرورت به روز رسانی نیروهای مسلح برای مقابله با تهدیدهای قرن ۲۱، از جمله در بخش ‘امنیت شبکه’ و ‘آفندهای موشکی’ پافشاری می کند. این سند، همکاری های امنیتی با کشورهای غیرعضو، مانند روسیه، هند، چین، و ژاپن را هم ضروری و مهم می خواند. بخشی از راهبرد جدید به سلاح های اتمی مربوط می شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
پدافند ضدموشکی
سران ناتو احتمالا با سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیون یورویی (۲۷۳ میلیون دلاری) برای اتصال سامانه های پدافندی، راداری، و موشکی مورد استفاده در طرح سپر دفاع ضدموشکی آمریکا توافق خواهند کرد. قرار است ناتو از روسیه هم برای همکاری در برنامه سپر دفاع ضدموشکی دعوت کند.مشکلات مالی
اعضای اروپایی ناتو قصد دارند میلیاردها دلار از بودجه های دفاعی خود بکاهند. این تصمیم در پی بحران مالی در این قاره گرفته خواهد شد. یک طرح پیشنهادی این است که ناتو ستادهای ثابت فرماندهی خود را از ۱۱ مرکز به ۷ مرکز و نیروی انسانی شان را از حدود ۱۳ هزار به ۸۵۰۰ نفر کاهش دهد. البته ممکن است تصمیم گیری برای اینکه کدام ستادها تعطیل شوند تا ماه ژوئن سال آینده میلادی به تعویق بیافتد، اما به هر حال، احتمال این تعطیلی در کشورهای پرتغال، ترکیه، و ایتالیا بیشتر است. پیش بینی می شود ناتو شمار اداره های ویژه برنامه ها و پروژه های خاص خود را از ۱۴ اداره به تنها ۳ اداره کاهش دهد. اینکه کدام ادارات تعطیل شوند و اداره های جدید در کجا مستقر باشند هم احتمالا به نشست های بعدی موکول خواهد شد. سران ناتو باید بر سر چگونگی تقسیم هزینه های مشترک در بخش هایی مانند استفاده از بالگردها، ترابری هوایی، و استفاده از فن آوری های پیشرفته برای مقابله با انفجارهای غافلگیرکننده جاده ای در افغانستان هم به تفاهم برسند. این انفجارها، اصلی ترین عامل کشتار نیروهای ناتو در کشور افغانستان است. با همه اینها، آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل سازمان ناتو، نسبت به کاهش بودجه های دفاعی اعضای این سازمان هشدار داده و گفته اگر اروپا نتواند سهم خود از هزینه های دفاعی ناتو را بپردازد، واشنگتن به دنبال متحدان دیگری خواهد رفت.
سلاحهای اتمی
راهبرد جدید ناتو احتمالا به صورت لفظی از طرح سال گذشته باراک اوباما درباره ‘منطقه صفر جهانی’ یا ‘هیچ بین المللی’ (Global Zero) در حوزه سلاح های اتمی پشتیبانی خواهد کرد؛ با این وجود، بر این نکته هم اصرار خواهد کرد که تا زمانی که سلاح اتمی در جهان وجود داشته باشد، ناتو هم یک ائتلاف مجهز به نیروی هسته ای باقی خواهد ماند.
چالشهای ناتو در افغانستان
جنگ عراق و ناکامی های ناشی از آن، یکی از تبلیغات اصلی حزب دموکرات آمریکا در انتخابات سال ۲۰۰۸ بود که به ریاست جمهوری باراک اوباما از این حزب انجامید. اوباما از زمان به دست گرفتن قدرت، در حرکتی که می توان با قاطعیت آن را ‘فریب رای دهندگان آمریکایی’ نامید، نوع تبلیغات جنگی در افغانستان را تغییر داد و سعی کرد با متفاوت نشان دادن دو جبهه ی عراق و افغانستان از یکدیگر، جنگ افغانستان را به عنوان ‘جنگ خوب’ القا کند. تا امروز سه چهارم از کل تجهیزات و کالاهای غیررزمی ارتش آمریکا به ناچار از خاک پاکستان به افغانستان برده می شد. اما اکنون که ۱۰ سال از حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان می گذرد، ایالات متحده به این نتیجه رسیده که به دلیل عدم همکاری پاکستان جنگ را نبرده است و برای پیروزی به روسیه به عنوان پل ترابری و مسیر حرکت نیروهای آماد و پشتیبانی خود نیاز دارد.
در مورد اینکه مشکلات آماد و ترابری چقدر در شکست اهداف آمریکا در افغانستان نقش داشته و آیا با تسهیل آمد و شد تجهیزات به افغانستان، ارتش کلاسیک آمریکا می تواند از پس نیروهای شبه نظامی طالبان و دیگر شورشیان بر آید، جای بحث است؛ اما یک حقیقت محض وجود دارد و آن این است که همان پاکستان که ۱۰ سال با وجود فشارهای نظامی و سیاسی آمریکا و با وجود همه مشوق های اقتصادی حاضر نشد در سرکوب نیروهایی همچون ‘جناح حقانی’ یا شورای کویته به رهبری ملاعمر با ایالات متحده همکاری کند، امروز هم تن به چنین کاری نخواهد داد.واقعیت این است که حقانی یا شورای کویته یا نیروهای مشابه، در غیاب ناتو، نقش تامین کننده منافع پاکستان را بازی خواهند کرد و دولت پاکستان به سادگی حاضر نیست این نیروها را از دست دهد. شاید گرایش دولت آمریکا به تشویق طالبان به مذاکره با دولت مرکزی افغانستان را در همین راستا بتوان ارزیابی کرد. یک راه ساده برای خروج از باتلاق افغانستان این است که طالبان و دولت مرکزی صلح کنند و همه چیز برای خروج زودتر اشغالگران از خاک افغانستان مهیا شود. درباره احتمال موفقیت چنین تصوری هم تردید زیادی وجود دارد. با این حال، نکته مهم تر این است که در چنین شرایطی و در حالی که منافع راهبردی و امنیت ملی هند با قدرت گرفتن طالبان در تضاد است، ناتو از ‘همکاری امنیتی با کشورهای خارج از مرز خود، مانند هند و…’ سخن می گوید!
سپر دفاع ضدموشکی
رسانه های غربی در ماه های گذشته تبلیغات فراوانی مبنی بر تمایل روسیه به همکاری بیشتر با ناتو و پذیرش مشروط سپر دفاع ضدموشکی غرب به راه انداخته اند. اینکه روس ها با برنامه سپر دفاع ضدموشکی غرب موافقت خواهد کرد یا نه، چیزی است که باید منتظر ماند و دید. اما این نخستین باری نیست که ناتو به روسیه پیشنهاد همکاری می دهد. پیش از این و درست قبل از فروپاشی شوروی، جرج بوش پدر به میخائیل گورباچف اطمینان داده بود که در ازای فعالیت بانک جهانی در کشورهای عضو پیمان ورشو، ناتو از گسترش به شرق خودداری خواهد کرد. با وجود قول های رسمی و توافق های به ظاهر رسمی واشنگتن مبنی بر ارسال نکردن نیروهای ناتو به سمت شرق، جورج بوش پدر و بعدها بیل کلینتون از وعده های خود سرباز زدند. سال ۱۹۹۹، مجارستان، لهستان، و جمهوری چک رسما عضو پیمان ناتو شدند. به دنبال اعتراض روس ها، ناتو پیشنهاد کرد روسیه به عنوان ‘عضو محدود’ در جلسات این سازمان حضور یابد.
این پیشنهاد در اصطلاح سیاسی، هویجی وسوسه کننده بود و از سوی روسیه پذیرفته شد. روس ها سال ۲۰۰۲ به عضویت محدود ناتو در آمدند. پس از آن، ناتو اجازه نداد یکسال از عضویت محدود روسیه بگذرد و در همان سال ۲۰۰۲، ناتو از استونی، لتونی، لیتوانی، اسلوونی، بلغارستان، و اسلواکی رسما دعوت کرد که به عضویت پیمان در آیند. این کشورها هم در آوریل ۲۰۰۴ عضو ناتو شدند. در سال ۲۰۰۷، ایالات متحده اعلام کرد ایستگاه های رادار و پایگاه های پدافندی پیشرفته خود را در لهستان و جمهوری چک مستقر خواهد کرد. بالاخره در سال ۲۰۰۹، آلبانی و کرواسی هم به عضویت ناتو در آمدند و روسیه توسط پیمان ناتو محاصره شد! این اتفاقات البته از چشم روس ها پوشیده نبود. در فوریه سال ۲۰۰۷، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور وقت روسیه در همایش سالانه امنیتی آلمان حضور یافت.
وی در بخشی از سخنرانی خود در این همایش گفت: ‘ناتو نیروهای خط مقدم خود را در مرزهای ما مستقر کرده است… واضح است که گسترش ناتو هیچ ارتباطی به خود ائتلاف و یا تضمین امنیت در اروپا ندارد. بر عکس، این اقدام نمایانگر یک تحریک جدی است که اعتماد متقابل را کاهش می دهد. ما حق داریم بپرسیم که این اقدام علیه چه کسی صورت می گیرد؟ و چه بر سر تضمین هایی آمده است که همتایان غربی ما پس از انحلال پیمان ورشو داده بودند؟’ پاسخ ناتو به روسیه این بود: ژنرال اوبرینگ، رییس آژانس دفاع موشکی آمریکا، در مارس سال ۲۰۰۷ (یک ماه پس از سخنرانی پوتین) در مقر ناتو اعلام کرد که واشنگتن قصد دارد سامانه راداری ضد موشکی خود را در قفقاز و به احتمال زیاد در جمهوری های سابق شوروی یعنی گرجستان و اوکراین مستقر کند. تاثیر فعالیت های ناتو بر حمله نظامی روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ را تحلیلگران امور راهبردی باید بررسی کنند. فعلا باید منتظر ماند و دید روسیه چه پاسخی به دعوت تازه ناتو می دهد.
تأمین مالی و گسترش فعالیت
بحث مشارکت مالی بیشتر اعضای ناتو زمانی مطرح می شود که کسری بودجه بسیاری از اعضای کشورهای حوزه یورو از مرز مجاز ۳ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رفته است. مشکل کسری بودجه در دست کم سه عضو اروپایی ناتو (یونان، پرتغال، و اسپانیا) مدت ها است به مرز بحران رسیده و کل اروپا را نگران کرده است. کسری بودجه در برخی کشورهای اروپایی آنقدر شدید است که به دودسته شدن حوزه یورو به کشورهای ضعیف و قوی انجامیده است؛به طوری که برخی کارشناسان نسبت به امکان تداوم پدیده یورو ابراز تردید می کنند و عده ای هم از امکان پی ریزی نظامی جدید سخن می گویند که به کشورها اجازه دهد به یکی از دو قطب (ضعیف یا قوی) جذب شوند. حتی اعضای ثروتمندتر اروپا هم ناچار به کاهش هزینه های نظامی خود شده اند. دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، اواخر مهرماه اعلام کرد که ارتش کشورش ۱۵ سال زودتر از موعد، یعنی تا سال ۲۰۲۰، همه نیروهای خود را از آلمان خارج می کند. وی گفت این تصمیم به دنبال کسری بودجه سنگین در انگلیس و تلاش این کشور برای اصلاح ساختار نظامیاش صورت میگیرد و به حضور نظامی انگلیسیها در آلمان که از زمان جنگ جهانی دوم ادامه داشته است، پایان می دهد.
پس از آن انگلیس و فرانسه، که بودجه های نظامی شان نیمی از مجموع بودجه های نظامی اتحادیه اروپا را شامل می شود، اعلام کردند که برای کاهش هزینه های دفاعی خود با یکدیگر همکاری خواهند کرد. این همکاری، از تولید سلاحهای جدید گرفته تا اشتراک دو ناو هواپیمابر و ایجاد نیروی ویژه ۵۰۰۰ نفری را شامل میشود. سال گذشته آلمان خروج تجهیزات اتمی آمریکا از خاک خود را خواستار شد و کشورهای هلند، نروژ، بلژیک، و لوکزامبورگ هم خواستار تعیین تکلیف آینده سلاح های اتمی آمریکا در قاره اروپا شدند. در چنین شرایطی، تصور اینکه اروپایی ها سهم بیشتری از هزینه های ناتو را برعهده بگیرند یا بتوانند در گسترش فعالیت های ناتو مشارکت کنند، بسیار غریب و دور از ذهن است.
دورنما
با در نظر گرفتن همه داده ها و مولفه هایی که به آن اشاره شد، هدف ناتو برای ایفای نقشی گسترده تر در مسایل امنیتی جهان و همکاری با کشورهای خارج از مرزهای ناتو به ‘خوابی پریشان و تعبیر نشدنی’ بیشتر شباهت دارد. شاید بر پایه همین داده ها است که دکتر محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، در نشست مطبوعاتی خود در باکو و در آستانه نشست سران ناتو با تاکید بر اینکه ناتو قادر به نقش آفرینی در تحولات آینده نیست،گفت: ‘تجربه نشان می دهد،سران ناتو از موقعیت جهانی برداشت غلط داشته اند و تمام تصمیمات آنها مبتنی بر اطلاعات نادرست بوده است’. احمدی نژاد در جمع خبرنگاران تاکید کرد: ‘تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که تصمیمات ناتو اشتباه است، امروز بشریت از دورهای که مناسبات و قدرت نظامی، معادلات منطقهای و بینالمللی را مشخص میکرد، عبور کرده و در شرایط کنونی سپر دفاع ضدموشکی و بمب اتم عملا کارایی خود را از دست داده است’. رییس جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: ‘مشکل ناتو این است که از تحولات انسانی و فرهنگی دریافت درستی ندارد. آنها باید بدانند که ملتها بیدار شدهاند و با سپر دفاع ضدموشکی نمیتوان جلوی اندیشه را گرفت’.
راهبرد جدید
سران ناتو در نشست لیسبون، راهبرد و نگاه جدید امنیتی این سازمان را که برای ۱۰سال آینده تنظیم شده، تصویب خواهند کرد. راهبرد جدید، ضمن تاکید بر دفاع از مرزهای ناتو و رویکرد ‘دفاع جمعی’، عملیات های خارج از مرزهای ناتو، مانند آنچه در افغانستان در جریان است را نیز تایید خواهد کرد. سند راهبرد جدید،همچنین بر ضرورت به روز رسانی نیروهای مسلح برای مقابله با تهدیدهای قرن ۲۱، از جمله در بخش ‘امنیت شبکه’ و ‘آفندهای موشکی’ پافشاری می کند. این سند، همکاری های امنیتی با کشورهای غیرعضو، مانند روسیه، هند، چین، و ژاپن را هم ضروری و مهم می خواند. بخشی از راهبرد جدید به سلاح های اتمی مربوط می شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
پدافند ضدموشکی
سران ناتو احتمالا با سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیون یورویی (۲۷۳ میلیون دلاری) برای اتصال سامانه های پدافندی، راداری، و موشکی مورد استفاده در طرح سپر دفاع ضدموشکی آمریکا توافق خواهند کرد. قرار است ناتو از روسیه هم برای همکاری در برنامه سپر دفاع ضدموشکی دعوت کند.مشکلات مالی
اعضای اروپایی ناتو قصد دارند میلیاردها دلار از بودجه های دفاعی خود بکاهند. این تصمیم در پی بحران مالی در این قاره گرفته خواهد شد. یک طرح پیشنهادی این است که ناتو ستادهای ثابت فرماندهی خود را از ۱۱ مرکز به ۷ مرکز و نیروی انسانی شان را از حدود ۱۳ هزار به ۸۵۰۰ نفر کاهش دهد. البته ممکن است تصمیم گیری برای اینکه کدام ستادها تعطیل شوند تا ماه ژوئن سال آینده میلادی به تعویق بیافتد، اما به هر حال، احتمال این تعطیلی در کشورهای پرتغال، ترکیه، و ایتالیا بیشتر است. پیش بینی می شود ناتو شمار اداره های ویژه برنامه ها و پروژه های خاص خود را از ۱۴ اداره به تنها ۳ اداره کاهش دهد. اینکه کدام ادارات تعطیل شوند و اداره های جدید در کجا مستقر باشند هم احتمالا به نشست های بعدی موکول خواهد شد. سران ناتو باید بر سر چگونگی تقسیم هزینه های مشترک در بخش هایی مانند استفاده از بالگردها، ترابری هوایی، و استفاده از فن آوری های پیشرفته برای مقابله با انفجارهای غافلگیرکننده جاده ای در افغانستان هم به تفاهم برسند. این انفجارها، اصلی ترین عامل کشتار نیروهای ناتو در کشور افغانستان است. با همه اینها، آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل سازمان ناتو، نسبت به کاهش بودجه های دفاعی اعضای این سازمان هشدار داده و گفته اگر اروپا نتواند سهم خود از هزینه های دفاعی ناتو را بپردازد، واشنگتن به دنبال متحدان دیگری خواهد رفت.
سلاحهای اتمی
راهبرد جدید ناتو احتمالا به صورت لفظی از طرح سال گذشته باراک اوباما درباره ‘منطقه صفر جهانی’ یا ‘هیچ بین المللی’ (Global Zero) در حوزه سلاح های اتمی پشتیبانی خواهد کرد؛ با این وجود، بر این نکته هم اصرار خواهد کرد که تا زمانی که سلاح اتمی در جهان وجود داشته باشد، ناتو هم یک ائتلاف مجهز به نیروی هسته ای باقی خواهد ماند.
چالشهای ناتو در افغانستان
جنگ عراق و ناکامی های ناشی از آن، یکی از تبلیغات اصلی حزب دموکرات آمریکا در انتخابات سال ۲۰۰۸ بود که به ریاست جمهوری باراک اوباما از این حزب انجامید. اوباما از زمان به دست گرفتن قدرت، در حرکتی که می توان با قاطعیت آن را ‘فریب رای دهندگان آمریکایی’ نامید، نوع تبلیغات جنگی در افغانستان را تغییر داد و سعی کرد با متفاوت نشان دادن دو جبهه ی عراق و افغانستان از یکدیگر، جنگ افغانستان را به عنوان ‘جنگ خوب’ القا کند. تا امروز سه چهارم از کل تجهیزات و کالاهای غیررزمی ارتش آمریکا به ناچار از خاک پاکستان به افغانستان برده می شد. اما اکنون که ۱۰ سال از حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان می گذرد، ایالات متحده به این نتیجه رسیده که به دلیل عدم همکاری پاکستان جنگ را نبرده است و برای پیروزی به روسیه به عنوان پل ترابری و مسیر حرکت نیروهای آماد و پشتیبانی خود نیاز دارد.
در مورد اینکه مشکلات آماد و ترابری چقدر در شکست اهداف آمریکا در افغانستان نقش داشته و آیا با تسهیل آمد و شد تجهیزات به افغانستان، ارتش کلاسیک آمریکا می تواند از پس نیروهای شبه نظامی طالبان و دیگر شورشیان بر آید، جای بحث است؛ اما یک حقیقت محض وجود دارد و آن این است که همان پاکستان که ۱۰ سال با وجود فشارهای نظامی و سیاسی آمریکا و با وجود همه مشوق های اقتصادی حاضر نشد در سرکوب نیروهایی همچون ‘جناح حقانی’ یا شورای کویته به رهبری ملاعمر با ایالات متحده همکاری کند، امروز هم تن به چنین کاری نخواهد داد.واقعیت این است که حقانی یا شورای کویته یا نیروهای مشابه، در غیاب ناتو، نقش تامین کننده منافع پاکستان را بازی خواهند کرد و دولت پاکستان به سادگی حاضر نیست این نیروها را از دست دهد. شاید گرایش دولت آمریکا به تشویق طالبان به مذاکره با دولت مرکزی افغانستان را در همین راستا بتوان ارزیابی کرد. یک راه ساده برای خروج از باتلاق افغانستان این است که طالبان و دولت مرکزی صلح کنند و همه چیز برای خروج زودتر اشغالگران از خاک افغانستان مهیا شود. درباره احتمال موفقیت چنین تصوری هم تردید زیادی وجود دارد. با این حال، نکته مهم تر این است که در چنین شرایطی و در حالی که منافع راهبردی و امنیت ملی هند با قدرت گرفتن طالبان در تضاد است، ناتو از ‘همکاری امنیتی با کشورهای خارج از مرز خود، مانند هند و…’ سخن می گوید!
سپر دفاع ضدموشکی
رسانه های غربی در ماه های گذشته تبلیغات فراوانی مبنی بر تمایل روسیه به همکاری بیشتر با ناتو و پذیرش مشروط سپر دفاع ضدموشکی غرب به راه انداخته اند. اینکه روس ها با برنامه سپر دفاع ضدموشکی غرب موافقت خواهد کرد یا نه، چیزی است که باید منتظر ماند و دید. اما این نخستین باری نیست که ناتو به روسیه پیشنهاد همکاری می دهد. پیش از این و درست قبل از فروپاشی شوروی، جرج بوش پدر به میخائیل گورباچف اطمینان داده بود که در ازای فعالیت بانک جهانی در کشورهای عضو پیمان ورشو، ناتو از گسترش به شرق خودداری خواهد کرد. با وجود قول های رسمی و توافق های به ظاهر رسمی واشنگتن مبنی بر ارسال نکردن نیروهای ناتو به سمت شرق، جورج بوش پدر و بعدها بیل کلینتون از وعده های خود سرباز زدند. سال ۱۹۹۹، مجارستان، لهستان، و جمهوری چک رسما عضو پیمان ناتو شدند. به دنبال اعتراض روس ها، ناتو پیشنهاد کرد روسیه به عنوان ‘عضو محدود’ در جلسات این سازمان حضور یابد.
این پیشنهاد در اصطلاح سیاسی، هویجی وسوسه کننده بود و از سوی روسیه پذیرفته شد. روس ها سال ۲۰۰۲ به عضویت محدود ناتو در آمدند. پس از آن، ناتو اجازه نداد یکسال از عضویت محدود روسیه بگذرد و در همان سال ۲۰۰۲، ناتو از استونی، لتونی، لیتوانی، اسلوونی، بلغارستان، و اسلواکی رسما دعوت کرد که به عضویت پیمان در آیند. این کشورها هم در آوریل ۲۰۰۴ عضو ناتو شدند. در سال ۲۰۰۷، ایالات متحده اعلام کرد ایستگاه های رادار و پایگاه های پدافندی پیشرفته خود را در لهستان و جمهوری چک مستقر خواهد کرد. بالاخره در سال ۲۰۰۹، آلبانی و کرواسی هم به عضویت ناتو در آمدند و روسیه توسط پیمان ناتو محاصره شد! این اتفاقات البته از چشم روس ها پوشیده نبود. در فوریه سال ۲۰۰۷، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور وقت روسیه در همایش سالانه امنیتی آلمان حضور یافت.
وی در بخشی از سخنرانی خود در این همایش گفت: ‘ناتو نیروهای خط مقدم خود را در مرزهای ما مستقر کرده است… واضح است که گسترش ناتو هیچ ارتباطی به خود ائتلاف و یا تضمین امنیت در اروپا ندارد. بر عکس، این اقدام نمایانگر یک تحریک جدی است که اعتماد متقابل را کاهش می دهد. ما حق داریم بپرسیم که این اقدام علیه چه کسی صورت می گیرد؟ و چه بر سر تضمین هایی آمده است که همتایان غربی ما پس از انحلال پیمان ورشو داده بودند؟’ پاسخ ناتو به روسیه این بود: ژنرال اوبرینگ، رییس آژانس دفاع موشکی آمریکا، در مارس سال ۲۰۰۷ (یک ماه پس از سخنرانی پوتین) در مقر ناتو اعلام کرد که واشنگتن قصد دارد سامانه راداری ضد موشکی خود را در قفقاز و به احتمال زیاد در جمهوری های سابق شوروی یعنی گرجستان و اوکراین مستقر کند. تاثیر فعالیت های ناتو بر حمله نظامی روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ را تحلیلگران امور راهبردی باید بررسی کنند. فعلا باید منتظر ماند و دید روسیه چه پاسخی به دعوت تازه ناتو می دهد.
تأمین مالی و گسترش فعالیت
بحث مشارکت مالی بیشتر اعضای ناتو زمانی مطرح می شود که کسری بودجه بسیاری از اعضای کشورهای حوزه یورو از مرز مجاز ۳ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رفته است. مشکل کسری بودجه در دست کم سه عضو اروپایی ناتو (یونان، پرتغال، و اسپانیا) مدت ها است به مرز بحران رسیده و کل اروپا را نگران کرده است. کسری بودجه در برخی کشورهای اروپایی آنقدر شدید است که به دودسته شدن حوزه یورو به کشورهای ضعیف و قوی انجامیده است؛به طوری که برخی کارشناسان نسبت به امکان تداوم پدیده یورو ابراز تردید می کنند و عده ای هم از امکان پی ریزی نظامی جدید سخن می گویند که به کشورها اجازه دهد به یکی از دو قطب (ضعیف یا قوی) جذب شوند. حتی اعضای ثروتمندتر اروپا هم ناچار به کاهش هزینه های نظامی خود شده اند. دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، اواخر مهرماه اعلام کرد که ارتش کشورش ۱۵ سال زودتر از موعد، یعنی تا سال ۲۰۲۰، همه نیروهای خود را از آلمان خارج می کند. وی گفت این تصمیم به دنبال کسری بودجه سنگین در انگلیس و تلاش این کشور برای اصلاح ساختار نظامیاش صورت میگیرد و به حضور نظامی انگلیسیها در آلمان که از زمان جنگ جهانی دوم ادامه داشته است، پایان می دهد.
پس از آن انگلیس و فرانسه، که بودجه های نظامی شان نیمی از مجموع بودجه های نظامی اتحادیه اروپا را شامل می شود، اعلام کردند که برای کاهش هزینه های دفاعی خود با یکدیگر همکاری خواهند کرد. این همکاری، از تولید سلاحهای جدید گرفته تا اشتراک دو ناو هواپیمابر و ایجاد نیروی ویژه ۵۰۰۰ نفری را شامل میشود. سال گذشته آلمان خروج تجهیزات اتمی آمریکا از خاک خود را خواستار شد و کشورهای هلند، نروژ، بلژیک، و لوکزامبورگ هم خواستار تعیین تکلیف آینده سلاح های اتمی آمریکا در قاره اروپا شدند. در چنین شرایطی، تصور اینکه اروپایی ها سهم بیشتری از هزینه های ناتو را برعهده بگیرند یا بتوانند در گسترش فعالیت های ناتو مشارکت کنند، بسیار غریب و دور از ذهن است.
دورنما
با در نظر گرفتن همه داده ها و مولفه هایی که به آن اشاره شد، هدف ناتو برای ایفای نقشی گسترده تر در مسایل امنیتی جهان و همکاری با کشورهای خارج از مرزهای ناتو به ‘خوابی پریشان و تعبیر نشدنی’ بیشتر شباهت دارد. شاید بر پایه همین داده ها است که دکتر محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، در نشست مطبوعاتی خود در باکو و در آستانه نشست سران ناتو با تاکید بر اینکه ناتو قادر به نقش آفرینی در تحولات آینده نیست،گفت: ‘تجربه نشان می دهد،سران ناتو از موقعیت جهانی برداشت غلط داشته اند و تمام تصمیمات آنها مبتنی بر اطلاعات نادرست بوده است’. احمدی نژاد در جمع خبرنگاران تاکید کرد: ‘تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که تصمیمات ناتو اشتباه است، امروز بشریت از دورهای که مناسبات و قدرت نظامی، معادلات منطقهای و بینالمللی را مشخص میکرد، عبور کرده و در شرایط کنونی سپر دفاع ضدموشکی و بمب اتم عملا کارایی خود را از دست داده است’. رییس جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: ‘مشکل ناتو این است که از تحولات انسانی و فرهنگی دریافت درستی ندارد. آنها باید بدانند که ملتها بیدار شدهاند و با سپر دفاع ضدموشکی نمیتوان جلوی اندیشه را گرفت’.