علی احمد جلا لی با دید گاه نو
علی احمد جلالی با واقع گرایی و دیدگاه نو
پاکستان از افغانستان چه می خواهد و افغانستان ازپاکستان چه توقع دارد؟
يكشنبه 2 نوامبر 2008, بوسيله ى
پاکستان از افغانستان چه می خواهد و افغانستان ازپاکستان چه توقع دارد؟
يكشنبه 2 نوامبر 2008, بوسيله ى
محمد اکرام اندیشمند
مصاحبه ی دیروز(اول نومبر2008)علی احمدجلالی باتلویزیون خصوصی آریانا درکابل اززوایای مختلف جالب وقابل بررسی بود. آنچی راکه موصوف دربیان نظریات ودیدگاه های خود درموردبحران افغانستان مطرح کردمبنای منطقی وواقع گرایانه داشت؛ هرچندکه ضعف ها وابهامات زیادی درنگرش او به ویژه درمورد راه حل بحران به نظر می رسید.
جلالی که ازاو به عنوان یکی ازنامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نام برده می شود دراین مصاحبه نسبت به هرزمان دیگر به عوامل وریشه های اصلی بحران افغانستان انگشت گذاشت. شکل گیری دوباره ی طالبان وظهور آنهادرعرصه نظامی به کمک پاکستان واجازه ی کشورهای خارجی، عدم توجه به مشکل دخالت پاکستان درمذاکرات بن، نبوداستراتیژی جامع وهمآهنگ برای ثبات و پیشرفت درافغانستان، غیبت اداره سالم ومبتنی برعدالت اجتماعی وعدم حضور زعامت وتیم رهبری توانا ومؤثر وبرخوردارازظرفیت ایجادچنین اداره با استفاده از فرصت های مساعدداخلی وبین المللی بخشی ازعوامل موردتذکرموصوف بود.
آنچی راکه آقای جلالی درمورددخالت پاکستان وسیاست جامعه ی بین المللی دربرابر این دخالت اظهارکرد بخشی از ریشه های اصلی بحران افغانستان را نشان میداد. وی گفت که ازهمان آغازمذاکرات بن راه حلی برای حل مشکل دخالت پاکستان مدنظر قرارنگرفت. او یکی ازنواقص مهم مذاکرات بن وتوافقنامه ی بن را به این بی اعتنایی درحل مشکل دخالت پاکستان مرتبط ساخت، درحالیکه نقص دیگر این توافق نامه را غیابت گروه های دیگربه ویژه طالبان ازاجلاس بن خواند. وی باصراحت به این حقیقت اشاره کردکه جامعه ی بین المللی درطول سالهای تطبیق توافقات بن هیچ گام مؤثری درجهت قطع دخالت پاکستان برنداشت. برخلاف، آنها اجازه دادندکه طالبان درچترحمایت پاکستان دوباره تجدیدقواکنندو وارد میدان شوند.
امانقطه ی ضعف وابهام درمورد دیدگاه های علی احمدجلالی درمورد دخالت پاکستان وموقف جامعه ی بین المللی این بود که او از یکسو به عوامل وانگیزه های دخالت پاکستان درافغانستان نپرداخت و ازسوی دیگر طرحی را برای جلوگیری ازاین دخالت که مورد استفاده ی دولت افغانستان وجامعه ی بین المللی باشد ارائه نکرد. هرچند او خاطر نشان نمود که باید پاکستان قانع ساخته شود که ثبات درافغانستان به نفع آن کشور است؛ درحالیکه به قول او پاکستان تا کنون به این نتیجه نرسیده است. اما او توضیح نداد که چرا پاکستان تا کنون به این نتیجه نرسیده است که ثبات افغانستان به نفعش نیست؟ اگر بخش اساسی عوامل بحران افغانستان ریشه دردخالت پاکستان دارد، انگیزه وعوامل این دخالت چیست؟ پاکستان از افغانستان چه می خواهد و افغانستان ازپاکستان چه توقع دارد؟ چگونه می توان معضل دخالت پاکستان رادر راستای منفعت ومصلحت ثبات، پیشرفت وعدالت درافغانستان برای همیشه حل کرد؟
ابراز نظر جلالی درمورد مذاکره با طالبان نیز منطقی وواقع گرایانه بود. او مذاکره را یکی از راه های اصلی پایان هرجنگی تلقی کرد؛ اما مؤثریت ومؤفقیت این مذاکره را دررعایت سه نکته اساسی ارزیابی نمود:مذاکره با کی، با کدام قیمت سیاسی و با چگونه شرایط قابل قبول دردوران صلح. بررسی ونتیجه گیری وی ازمذاکرات مبهم وغیرشفافی که مبتنی براین نکات نباشد چشم انداز تاریک از فرجام مذاکره بود. نتایجی که به پیچیدگی وگسترش بحران افغانستان می افزاید، نیروهای نظامی و امنیتی کشور را بی روحیه وبی انگیزه میسازد و موجب بروز بی اعتمادی و مخالفت در بخش دیگری از جامعه تا مرز جنگ ودرگیری مسلحانه می گردد.
اشاره ی جلالی به پیوند بحران افغانستان بخشی دیگر ازابراز نظر دقیق او درمورد این بحران بود. اوگفت که مشکل افغانستان یک مشکل منطقوی وجهانی است .و بحران افغانستان با تقابل کشورهای مختلف منطقوی وجهانی پیچیده تر می شود. افغانستان دراین بحران ازتقابل امریکا وایران، ازکشمکش ناتو وروسیه و ازخصومت هند وپاکستان طبیعتاً متأثر می شود. درحالیکه ایجادهمآهنگی درسطح منطقه وجهان ازالزامات حل این مشکل میباشد. اما وی میکانیزم این همآهنگی را ارائه نکرد و توضیح نداد که چگونه می توان این کشورهارا قانع ساخت تا تقابل و خصومت شان را درمورد افغانستان کنار بگذارند؟
نکته ی جالب و پایانی ابرازنظرهای علی احمدجلالی درگفتگو باعبدالقدیر میرزایی خبرنگار تلویزیون آریانا، تأکید به ایجاد زعامت وتیم همراه زعامت درمدیریت واداره ی افغانستان بود. او ویژگیهای زیادی را برای چنین زعامت برشمردکه درسایه ی این ویژگیها قادرخواهد شد افغانستان را از ورطه بحران نجات بدهد:
زعامتی که دارای تیم قوی در اداره ی کشور باشد.
به اتخاذ یک آژندای ملی مبتنی بر تحقق عدالت اجتماعی وتقویت وفاق ملی بپردازد.
بحران بی اعتمادی رادر جامعه برطرف کند.
ازکمک های بین المللی و ازفرصت های مساعد جهانی درراه ایجاد یک افغانستان آزاد ومتکی به خود بهره برداری نماید.
فعالیت های نظامی و غیرنظامی را درجهت تأمین ثبات وپیشرفت افغانستان درتمام عرصه های زندگی همآهنگ بسازد. مؤفق به ایجاد همآهنگی منطقوی وجهانی درمورد حل بحران کشورشود. و. . . .
صرف نظر ازاینکه آقای جلالی به زعامت افغانستان برسد یانی، او با ابرازنظر های روشن وواقع گرایانه به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری افغانستان تصویر خوبی را ازخود درعرصه ی اندیشه وتفکر سیاسی ارائه می کند.
مصاحبه ی دیروز(اول نومبر2008)علی احمدجلالی باتلویزیون خصوصی آریانا درکابل اززوایای مختلف جالب وقابل بررسی بود. آنچی راکه موصوف دربیان نظریات ودیدگاه های خود درموردبحران افغانستان مطرح کردمبنای منطقی وواقع گرایانه داشت؛ هرچندکه ضعف ها وابهامات زیادی درنگرش او به ویژه درمورد راه حل بحران به نظر می رسید.
جلالی که ازاو به عنوان یکی ازنامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نام برده می شود دراین مصاحبه نسبت به هرزمان دیگر به عوامل وریشه های اصلی بحران افغانستان انگشت گذاشت. شکل گیری دوباره ی طالبان وظهور آنهادرعرصه نظامی به کمک پاکستان واجازه ی کشورهای خارجی، عدم توجه به مشکل دخالت پاکستان درمذاکرات بن، نبوداستراتیژی جامع وهمآهنگ برای ثبات و پیشرفت درافغانستان، غیبت اداره سالم ومبتنی برعدالت اجتماعی وعدم حضور زعامت وتیم رهبری توانا ومؤثر وبرخوردارازظرفیت ایجادچنین اداره با استفاده از فرصت های مساعدداخلی وبین المللی بخشی ازعوامل موردتذکرموصوف بود.
آنچی راکه آقای جلالی درمورددخالت پاکستان وسیاست جامعه ی بین المللی دربرابر این دخالت اظهارکرد بخشی از ریشه های اصلی بحران افغانستان را نشان میداد. وی گفت که ازهمان آغازمذاکرات بن راه حلی برای حل مشکل دخالت پاکستان مدنظر قرارنگرفت. او یکی ازنواقص مهم مذاکرات بن وتوافقنامه ی بن را به این بی اعتنایی درحل مشکل دخالت پاکستان مرتبط ساخت، درحالیکه نقص دیگر این توافق نامه را غیابت گروه های دیگربه ویژه طالبان ازاجلاس بن خواند. وی باصراحت به این حقیقت اشاره کردکه جامعه ی بین المللی درطول سالهای تطبیق توافقات بن هیچ گام مؤثری درجهت قطع دخالت پاکستان برنداشت. برخلاف، آنها اجازه دادندکه طالبان درچترحمایت پاکستان دوباره تجدیدقواکنندو وارد میدان شوند.
امانقطه ی ضعف وابهام درمورد دیدگاه های علی احمدجلالی درمورد دخالت پاکستان وموقف جامعه ی بین المللی این بود که او از یکسو به عوامل وانگیزه های دخالت پاکستان درافغانستان نپرداخت و ازسوی دیگر طرحی را برای جلوگیری ازاین دخالت که مورد استفاده ی دولت افغانستان وجامعه ی بین المللی باشد ارائه نکرد. هرچند او خاطر نشان نمود که باید پاکستان قانع ساخته شود که ثبات درافغانستان به نفع آن کشور است؛ درحالیکه به قول او پاکستان تا کنون به این نتیجه نرسیده است. اما او توضیح نداد که چرا پاکستان تا کنون به این نتیجه نرسیده است که ثبات افغانستان به نفعش نیست؟ اگر بخش اساسی عوامل بحران افغانستان ریشه دردخالت پاکستان دارد، انگیزه وعوامل این دخالت چیست؟ پاکستان از افغانستان چه می خواهد و افغانستان ازپاکستان چه توقع دارد؟ چگونه می توان معضل دخالت پاکستان رادر راستای منفعت ومصلحت ثبات، پیشرفت وعدالت درافغانستان برای همیشه حل کرد؟
ابراز نظر جلالی درمورد مذاکره با طالبان نیز منطقی وواقع گرایانه بود. او مذاکره را یکی از راه های اصلی پایان هرجنگی تلقی کرد؛ اما مؤثریت ومؤفقیت این مذاکره را دررعایت سه نکته اساسی ارزیابی نمود:مذاکره با کی، با کدام قیمت سیاسی و با چگونه شرایط قابل قبول دردوران صلح. بررسی ونتیجه گیری وی ازمذاکرات مبهم وغیرشفافی که مبتنی براین نکات نباشد چشم انداز تاریک از فرجام مذاکره بود. نتایجی که به پیچیدگی وگسترش بحران افغانستان می افزاید، نیروهای نظامی و امنیتی کشور را بی روحیه وبی انگیزه میسازد و موجب بروز بی اعتمادی و مخالفت در بخش دیگری از جامعه تا مرز جنگ ودرگیری مسلحانه می گردد.
اشاره ی جلالی به پیوند بحران افغانستان بخشی دیگر ازابراز نظر دقیق او درمورد این بحران بود. اوگفت که مشکل افغانستان یک مشکل منطقوی وجهانی است .و بحران افغانستان با تقابل کشورهای مختلف منطقوی وجهانی پیچیده تر می شود. افغانستان دراین بحران ازتقابل امریکا وایران، ازکشمکش ناتو وروسیه و ازخصومت هند وپاکستان طبیعتاً متأثر می شود. درحالیکه ایجادهمآهنگی درسطح منطقه وجهان ازالزامات حل این مشکل میباشد. اما وی میکانیزم این همآهنگی را ارائه نکرد و توضیح نداد که چگونه می توان این کشورهارا قانع ساخت تا تقابل و خصومت شان را درمورد افغانستان کنار بگذارند؟
نکته ی جالب و پایانی ابرازنظرهای علی احمدجلالی درگفتگو باعبدالقدیر میرزایی خبرنگار تلویزیون آریانا، تأکید به ایجاد زعامت وتیم همراه زعامت درمدیریت واداره ی افغانستان بود. او ویژگیهای زیادی را برای چنین زعامت برشمردکه درسایه ی این ویژگیها قادرخواهد شد افغانستان را از ورطه بحران نجات بدهد:
زعامتی که دارای تیم قوی در اداره ی کشور باشد.
به اتخاذ یک آژندای ملی مبتنی بر تحقق عدالت اجتماعی وتقویت وفاق ملی بپردازد.
بحران بی اعتمادی رادر جامعه برطرف کند.
ازکمک های بین المللی و ازفرصت های مساعد جهانی درراه ایجاد یک افغانستان آزاد ومتکی به خود بهره برداری نماید.
فعالیت های نظامی و غیرنظامی را درجهت تأمین ثبات وپیشرفت افغانستان درتمام عرصه های زندگی همآهنگ بسازد. مؤفق به ایجاد همآهنگی منطقوی وجهانی درمورد حل بحران کشورشود. و. . . .
صرف نظر ازاینکه آقای جلالی به زعامت افغانستان برسد یانی، او با ابرازنظر های روشن وواقع گرایانه به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری افغانستان تصویر خوبی را ازخود درعرصه ی اندیشه وتفکر سیاسی ارائه می کند.