از حاشیههای سفر غنی به هند
یادداشت خبرنگار بیبیسی از حاشیههای سفر غنی به هند
- 6 ساعت پیش
دو هلیکوپتر پلنگی ویژه غرشکنان یک پی دیگر در چند قدمی ایرباس A۳۱۹ مینشینند؛ هواپیمای هفده سالهای که از مقامهای دولتی و خبرنگاران پر است.
فاصله ارگ تا فرودگاه بینالمللی حامد کرزی شاید بیش از یک کیلومتر نباشد، اما اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان ترجیح میدهد این فاصله را زمینی نیآید. تهدید و تدابیر امنیتی در افغانستان در حال جنگ پردردسر است. گشت و گذار او از هوا راحتتر و مصونتر است.
رئیس جمهوری کشور فقیر افغانستان ولی هواپیمای خصوصی ندارد. به شرکت ملی هوانوردی آریانا هم اعتماد ندارد. سوءمدیریت و فساد اداری و مالی این شرکت دولتی را چنان آسیب زده که تقریبا زمینگیر شده. اغلب سفرهای رئیس جمهوری با هواپیماهای تجاری انجام میشود، گاهی هم کشور میزبان برای انتقال او هواپیما میفرستد.
تشریفات ریاست جمهوری برای این سفر سه روزه هند یک هواپیمای شرکت خصوصی صافی را به اجاره گرفتهاست. به هزینه حدود ۳۵ هزار دلار.
۲۰ تاجر شناختهشده و ۱۱ خبرنگار زودتر از دیگران بر صندلیهای خود در هواپیما مینشنیم.
دقایقی نمیگذرد که وزیران مالیه و صحت/بهداشت از در عقبی هواپیما وارد میشوند. چهار وزیر دیگر، معاون رئیس اجرایی، مشاور امنیت ملی و مدیران ارشد دولت از در جلو می آیند.
کمی دیرتر رئیس جمهور غنی با کت و شلوار نخودی، کروات سیاه و تسبیح بلند زردش که کلاهک نارنجی دارد، تبسمکنان وارد میشود. با تک تک هیات همراهش از جمله زنان دست میدهد. بسیاری از اعضای هیات تا این لحظه او را ندیدهاند. در حلقه محافظان خاصش تا آخر دهلیز میآید، با خبرنگاران هم احوالپرسی میکند و به بخش بیزنس کلاس میرود.
خلبان در بلندگو به رئیس جمهوری خوش آمدید میگوید، اجازه پرواز میگیرد و رهسپار دهلینو میشود که دو ساعت راه است.
خط پرواز از فضای پاکستان میگذرد. رئیس جمهوری که پیش از این در آغازین روزهای اقتدارش به این فضا وارد شده است، هفت ماه بعد سرخورده از قول و قرارهای پاکستانیها اهدافش را جای دیگری جستجو میکند.
درون پرنده آهنین سالخورده، آخرین مشورهها بین صلاحالدین ربانی، وزیر خارجه، حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی، حمدالله محب، رئیس برنامههای رئیس جمهوری و آقای غنی انجام میشود. این فرصت شاید در زمین برای آنها میسر نبودهاست.
در نیمه راه مهماندار هواپیما برای پذیرایی میآید. میپرسم چه حسی دارد که مهماندار رئیس جمهوری است، میگوید حس عادی چون او همواره با شرکتهای خصوصی سفر میکند. دوباره میپرسم برای رئیس جمهوری هم از این غذا سرویس میشود، میگوید نه، کاخ ریاست جمهوری برای آقای غنی و ۹ نفر دیگر غذا آورده که از زیر نظر محافظان خاص گذشته. بقیه همراهانش اما از همین مینو استفاده میکنند.
هواپیما وارد فرودگاه نظامی پالم دهلی میشود. این پرواز به دلیلی نگرانی از اوضاع قندوز با چهار ساعت تاخیر انجام شد. در فرودگاه نظامی هوا تاریک است و گرم. اما دو پرچم افراشته افغانستان و هند در کنار هم در اهتزار اند. معاون وزیر مالیه، بلندپایهترین مقام هندی است که برای استقبال آمدهاست.
چهار موتر مرسدس ضدگلوله سیاه رئیس جمهوری افغانستان را از فرودگاه تا کاخ ۳۴۰ اتاقه راشتراپاتی باون، اقامتگاه رئیس جمهوری هند انتقال میدهد. سومین اقامتگاه بزرگ یک رئیس دولت در جهان پس از کاخهای کویرینال ایتالیا و بکنگهام بریتانیا.
اما رئیس جمهوری افغانستان که معروف است ۱۶ ساعت در روز کار میکند، فورا برای دیدار با مهاجران و دانشجویان افغان خود را به سفارت افغانستان میرساند.
دهها مهاجر افغان که اجداد شان صدها سال پیش به هند کوچیدهاند، برای دیدار او میآیند.
شیدا محمد ابدالی، سفیر افغانستان برنامه را شروع میکند. به دو زبان پشتو و فارسی شکسته میخواهد وضعیت مهاجران را توضیح بدهد. دقایقی نمیگذرد که رئیس جمهوری حرفهای او را قطع میکند و تذکر میدهد که "خواهران" را در سخنانش فراموش کرده. سفیر عذر میخواهد و ادامه میدهد.
۱۰ شب جلسه با دانشجویان است. دهها دختر و پسر که به نمایندگی از ۱۳ هزار دانشجو آمدهاند، برای اولین بار رئیس جمهوری غنی را از نزدیک میبینند.
سفیر بازهم به دو زبان به صحبت شروع میکند، کمی طولانی تر از جلسه با مهاجران سخن میگوید، ۲۰ دقیقه نگذشته که رئیس جمهور وسط حرفهایش میپرد و میگوید: میخواهید همه صحبت ها را شما کنید؟ به دانشجویان فرصت نمیدهید؟ آقای ابدالی که سفیر دوران حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین است، عذرخواهی میکند و رشته بحث را فورا به دانشجویان واگذار میکند.
رئیس جمهوری غنی که آشکارا از کار دیپلماتهایش ناراض به نظر میرسد به وزیر خارجه دستور میدهد که دامن کسانی را که با واسطه و رشوت به وزارت خارجه راه یافته اند، جمع کند. او از سفارت لندن مثال میآورد که به گفتهاش ده دیپلمات آن حقوق میگیرند و کار نمیکنند.
یک دیپلمات ارشد دیگر هم به من میگوید برای مثال سفارت مسقط در عمان هم ماهانه ۶۰ هزار دلار هزینه دارد، بدون آنکه کوچکترین موثریتی داشته باشد.
آقای غنی غرق در پاسخ دادن به پرسشی یک دانشجو که از سیاست او در قبال یمن انتقاد میکند، است که محمدالله امین، محافظ خاصش با سلام رحیمی، رئیس دفترش پسپسک میکنند. به محافظش میتازد و میگوید به جایش برگردد تا او سخنرانی خود را تمام کند. میگوید: "بشین." محافظش که هیچگاه هنگام که رئیسش ایستاده است، نمیشنید میگوید: "درست است."
گروه محافظانش که از دوره حامد کرزی به میراث مانده، میگویند کار با رئیس جمهوری جدید مخصوصا در سفرهای خارجی خیلی دشوار است؛ رئیس جمهوری پرکاری که خواب را از آنها گرفته.
در جریان سفر همه اعضای کابینه دفترچههای جیبی تازه چاپ شده ارگ را با خود داشتند. از روزی که آقای غنی سر کار شده، این کتابچهها جزء اصلی جلسات شده.
جلسه سفارت تا پاسی از شب درباره اوضاع کشور ادامه پیدا میکند. چشمان دانشجویان محکم به او دوخته شده و مرتب کف میزنند.
ملاقات با مقامهای هندی
فردایش نارندار مودی، نخستوزیر و پرناب موکرجی، رئیس جمهوری هند از اشرف غنی رسما استقبال میکنند؛ استقبال اما از کسی است که برنامه صلحش با پاکستان به جایی نرسیده، خشونتها بالا گرفته، دیر به هند رفته و تشنه همکاریهای منطقهای است.
آقای غنی در سه روز سفرش لحظهای قرار نداشت، با وزیران امنیتی و اقتصادی و رهبران اپوزیسیون هند دید و چشماندازش برای آینده کشورش را تببین کرد. با خبرنگاران هندی دیدار کرد، سعی کرد توجه سرمایه گذاران را جلب و هند را به کمک به افغانستان تشویق کند.
اما در تمام این مدت رسانههای هندی به او نگاه محتاطانهای داشتند.
در پایان سفر که آقای غنی به کابل بازگشت هوا بارانی و ابرآلود بود.هواپیما تکانههای شدیدی داشت، ولی نشست در زمین لغزان فرودگاه بدون دردسر انجام شد.
آقای غنی در نخستین سفرش به دهلی نو دستآورد خبرسازی نداشت، به پیمان همکاریهای راهبردی که سلف او بسته، مهر تایید زد و بر جایگاه هند در افغانستان تاکید کرد. اما پسلرزهها و پیآمدهای این سفر برای آینده افغانستان که برای نبرد خونین با شورشیان و مبارزه با فساد ظاهرا کمر بسته، بیتاثیر نخواهد بود.