تاريخ ايجاد زبان افغاني(پشتو)


تــاریــخ ایجــاد زبــان افغــانی (پشـــتو) وقــواعـــد آنPDFپرینتایمیل
ادبیـــــات - زبــــان
نوشته شده توسط رحمت الله روند   
پنجشنبه ، 3 بهمن 1392 ، 09:48
رحمت الله روند ترجمه توسط رحمت الله روند
نویسنده: ساتسایف البرز باترویچ
نامزد داکتر علومح فلسفی، کارمند ارشد علمی دانشگاه پژوهش های علوم اجتماعی اسیتیای شمالی.
دراین مقاله تحلیلی وپژوهشی علل ضعف تشکیل قواعد ادبی زبان افغانی وهمچنان دورنمای رشد بعدی آن مطالعه وبررسی میشود.علل اساسی این موضوع قبل از همه در ویژه گی های تاریخی تشکیل ملیت افغان که یکی از شاخه های بزرگ مردمان ایرانی زبان را تشکیل میدهد واز نگاه تعداد یکی از بیست ملیت بزرگ جهان محسوب میشود، نهفته است.
نخستین دولت مستقل افغانی بنام امپراتوری درانی درسال ۱۷۴۷ تشکیل گردید، اما زبان افغانی فقط درسال ۱۹۳۶حثیت زبان رسمی دولتی را کسب کرد .قواعد نوشتاری وادبی زبان افغانی هنوز درمیانه سده شانزدهم هنگامی که آثار ادبی ارزشمند به این زبان ایجاد گردید، بنیان گذاری شد.اما نظر به علل گوناگون روند ایجاد قواعد ادبی زبان افغانی تا هم اکنون به پایه تکمیل نرسیده است.
واژه های کلیدی: زبان افغانی (پشتو)، افغانستان، پاکستان، لهجه قندهاری، لهجه پشاوری، لهجه جنوبی، امپراتوری درانی، پشتون های خاوری، ایجاد قواعد زبان پشتو، نهاد فرالهجه یی.
زبان افغانی (پشتو) یکی از زبان های عمده ومهم زبان های ایرانی بوده و عمدتا درساحه افغانستان وپاکستان مردم به آن صحبت می کنند.در قلمروی افغانستان گوینده گان زبان افغانی به صورت تقریبی چهارده ملیون نفر بوده، کمتراز پنجاه در صد نفوس کشور راتشکیل میدهند.(۱، ص.۴۶).
تعداد پشتون ها در پاکستان بیشتر از سی ویک ملیون نفر است وهفده فیصد نفوس آن کشور رادربر میگیرد.درسایر کشورها(مانند: ایران، هندوستان، کشور های اروپایی وغیره) نیز یک تا یک ونیم ملیون نفر اهالی پشتون تبار اقامت دارند.بدین ترتیب رقم عمومی اهالی پشتون در جهان به چهل وپنج ملیون نفر بالغ گردیده و واز نگاه تعداد یکی از ملیت های بزرگ ایرانی زبان راتشکیل میدهند.(۲، ص.۲۸۵).
زبان افغانی (پشتو) درپهلوی زبان فارسی دری، زبان رسمی کشور افغانستان است.نام افغانستان به صورت دقیق معنای «کشور افغانها» را میرساند، مگر تنها افغان ها به صورت قطع یگانه مردمی نیستند که دراین کشور سکونت دارند، بلکه درساحه افغانستان مردمان متعدد وگوناگون دیگر، مانند تاجیک ها، ازبک ها، هزاره ها، ترکمن ها، بلوچ ها، نورستانی ها وسایرین نیزاز گذشته های خیلی دور متوطن اند، که به زبان های گوناگون به ویژه به لهجه فارسی دری تکلم میکنند.(۶، ص.۳۰۲).اما پشتون ها درپاکستان ازنگاه تعداد پس از پنجابی ها ملیت دوم را تشکیل میدهند.درساحه کشور پاکستان چهار ملیت بزرگ، که ۹۷٫۴٪نفوس آنرا احتوا میکند، زیست دارند: دو ملیت آن پنجابی ها-۶۴٪ وسندی ها-۱۴٪ که به نژاد گروه هندو آریایی تعلق دارند، دو ملیت دیگر آن، پشتون ها -۱۷٪ وبلوچ ها -۳٫۵٪، که به گروه های کوچک ایرانی زبان مربوط اند.بدین ترتیب مردمان ایرانی زبان در سه چهارم قلمروی پاکستان بودوباش دارند.
الحاق مناطق اصلی پشتون نشین به قلمروی پاکستان درنتیجه سیاست استعماری انگلیس در سده نزدهم هنگامی که بخش اعظم مناطق قبایل پشتون در ترکیب هند بریتانیایی گنجانیده شد، تسجیل گردید.در سال ۱۹۴۷ این مناطق به دولت نوبنیاد پاکستان به مثابه میراث خوار استعمار تعلق گرفت.
تاریخ ایجاد ادبیات زبان پشتو با تاریخ ملیت افغان پیوند ناگسستنی دارد.زبان پشتو دارای لهجه های قبیله یی ومنطقه یی گوناگون میباشد.علل فراوانی لهجه های متمایز قبل ازهمه درآنست که بخش اعظم اهالی پشتون تا هم اکنون ساختار اجتماعی ابتدایی تباری وقبیله یی خودرا حفظ کرده اند. لهجه های زبان افغانی (پشتو) را از نگاه صداشناسی (فونیتیک)، دستور زبان(گرامری) و واژه شناسی میتوان درسه دسته جمعبندی کرد، مانند: لهجه غربی (قندهاری)، لهجه خاوری (جلال آبادی وپشاوری) و لهجه جنوبی (پکتیایی ووزیرستانی) .(۳، ص.۳-۴).
افغانستان کشوری است دارای تاریخ کهن وشگوفان.پیش ازسده هژدهم قلمروی کنونی افغانستان در ترکیب دولت های بزرگ ومقتدراین بخش آسیاقرارداشت.در هیچ یک ازین دولت هاافغان هابحیث یک گروه تباری(ایتنس)حاکمیت دولتی را دراختیار نداشتند وزبان شان درهیچ یک ازین دولت هاحثیت زبان رسمی را ندا شت. شرایط اجتماعی وسیاسی برای ایجادزبان افغانی که برای همه قبایل پشتون مشترک باشدمهیانبود.فقط درسده هژدهم با تشکیل امپراتوری درانی که درآن قدرت حاکمه را قبایل افغان قبض کرده بودند، این زمینه مساعد گردید.پیشرفت های عمده اجتماعی وسیاسی این دولت بالای عرصه های حیات اجتماعی همه قبایل افغان اثر گذاشته وزمینه ایجاد ورشد زبان ادبی افغانی را مهیا ساخت تا زبان پشتو در بستر ادبی خودشکل گیرد. دراین جا واقعیت عجیبی استنتاج میشودکه چگونه رشد وایجاد زبان ادبی باسطح تحکیم وتمرکز ملی پیوند عمیق دارد.اتحاد قبایل افغان زمینه پیدایش قواعد زبان پشتو را به صورت نسبی تامین کرد، تا درآینده زبان ادبی افغانی به نوبه خود بتواند شرایط اتحاد وسیعی قبایل افغان را مهیا سازد.اما زبان افغانی درین دوره نتوانست بصورت کل نقش خودرا درجهت اتحاد قبایل افغان ایفا کند.عامل عمده بازدارنده این امر درآن بود که در ترکیب دولت نوبنیاد درانی کتله بزرگ نفوس کشور را مردمانی تشکیل میدادند که به زبان فارسی تکلم میکردند وزبان فارسی درآن عهد وبسیار پیش از آن به حیث زبان پیشرفته ادبی با شیوه های دقیق دستوری تکامل یافته و بدون رقیب به صورت مستحکم درهمه عرصه های امور دولتی واجتماعی تسلط داشت.(۵، ص.۳۱-۳۲).
بایدخاطرنشان ساخت که با وجود پیدایش دولت واحد افغانی در سده هژدهم وایجاد آثار ادبی به زبان افغانی، این زبان بصورت کامل تدوین نشده وبه گونه یی که ایجاب میکرد، رشدنیافت، بنابرآن زبان ادبی افغانی بصورت یکسان میان قبایل پشتون نفوذ نکرده وزمینه اتحاد بعدی وهمه جانبه آنهارا مساعد نساخت، که مسلمااکثر اوقات این عامل با منافع سیاسی دولت درانی ساز گار ی نداشت.چنانچه امپراتوری درانی درنتیجه عوامل متعددی که یکی از مهمترین آنها ضعف مرکزیت بود، درآغاز سده نزدهم متلاشی شده وبجای آن چندین منطقه خان نشین های مستقل ونیمه مستقل که بزرگترین ونیرومند ترین آنها حکمرانی کابل بود، بوجود آمد. درسده نزدهم خطر اشغال افغانستان توسط بریتانیای کبیر بروز کرد که درنتیجه آن حاکمان کابل تلاش به خرچ دادند تا کشور را متحد ومتمرکز سازند.همزمان با روند تمرکز واتحاد کشور نقش زبان ا فغانی به مثابه زبان ملی درمقابل سایر زبان ها ارتقا یافت. افغانستان درین هنگام توانست استقلال خودرا حفظ کند، مگر سیاست خارجی آن تحت نظارت بریتانیای کبیر قرار گرفته واز جانب آن کشور پیش برده میشد.این وضع تا سال ۱۹۱۹ تا هنگامی دوام کردکه در افغانستان قیام های ضد انگلیس در جهت کسب استقلال آغاز گردیدو انگلیس ها ناگزیر استقلال این کشور را برسمیت شناختند.
پس ازآن افغانستان در راه رشد وانکشاف درهمه عرصه های حیاتی بصورت سریع گام برداشت.از میان قبایل پشتون روشنفکران متعدد ونسبتا فعال پا به عرصه وجود گذاشتند، در بسیاری از دوایر وعرصه های دولتی کارمندان ومامورین پشتون به کار استخدام شدند.آنها مساعی بس فراوانی بخرچ دادند تا زبان افغانی موقف رسمی ودولتی را کسب کند.بنابرآن در۱۹۳۶ زبان پشتو(در پهلوی زبان فارسی) بحیث زبان رسمی دولتی اعلام گردید که از همین هنگام رشد سریع این زبان آغاز مییابد.(۴، ص.۹).
چنانچه انتظار میرفت پایه ایجاد زبان ادبی پشتو را درآن زمان لهجه غربی (لهجه قندهاری) تشکیل میداد، زیرا درآن هنگام مناطق غربی نسبت به مناطق خاوری، که درآن قبایل افغان سکونت داشتند، ازنگاه رشد ساختار اجتماعی درسطح بالاتری قرار داشتند.
مناطق غربی (قندهار) در تدارک مقاومت های آزادیخواهی دربرابر اشغالگران انگلیس نقش اساسی داشته واز اثرات چند جنگ میان افغان وانگلیس کمتر آسیب دیدند.درآن هنگام زمامداران افغانستان، بسیاری از اعضای حکومت وتعدادزیادی ازروشنفکران ومنورین از مناطق جنوبی وجنوب غربی برخاسته بودند.قندهار پیش از آن همیشه بحیث یکی از مراکز اتحاد وهمبستگی قبایل پشتون جنوبی به شمار رفته ودایم درسرنوشت همه افغان ها نقش اساسی رابه عهده داشته است. اما درمناطق مسکونی پشتون های خاوری وضع بگونه غیرازآن بود. مرکز تاریخی آنها، شهر پشاور به قلمروی هند بریتانیایی ملحق گردید.تجزیه اقوام وقبایل پشتون بدوقسمت به رشد، پیشرفت، اتحاد وتحکیم تمام پشتون ها خساره بزرگی وارد کرد، بویژه اثر منفی آن بالای پشتون های خاوری بیشتر محسوس بود.در شرایط تقسیم پشتون ها توسط خط مرزی دیورند در سال های پنجاه سده گذشته، زبان ادبی پشتو نه تنها بر مبنای لهجه های غربی رشد کرد، بلکه این پیشرفت لهجه های خاوری را که عمدتا در قلمروی پاکستان ارایه گردیده است، نیز دربر گرفت.(۵، ص.۳۲-۳۳).
لهجه های غربی درآغاز بالای زبان ادبی پشتو اثرات قابل ملاحظه یی بجا گذاشت. البته این امر قبل ازهمه چنین توضیح میشود که در جنوب وجنوب شرق در مناطق قبایل پشتون، سوای مناطق دیگر، هنوزهم، ساختار اجتماعی بدوی، اشکال زنده گی قبیله یی وطایفه یی، اشکال حیات گروهی سربسته وبدون ارتباط با یکدیگر، عنعنه مفارقت گروهی وسایر عوامل غیر همگرایی پا برجا بود، که دلیل عمده آن در درجه نخست شرایط کوهستانی منطقه میباشد.
درنتیجه خطر تهاجم نیرو های استعما ی انگلیس قبایل وطایفه های پشتون ناگزیر بودند که باهم متحد شوند، اما اتحاد میان آنها به نسبت تصادم منافع قبیله یی متزلرل ومووقتی بود.زیرا قبایل وطایفه های پشتون جنوبی عادتا همیشه درحالت مقابله ودشمنی یا یک دیگر قرار داشتند.قشر با سواد میان آنها تقریبا وجود نداشت.پشتون های جنوب شرقی در رهبری امور دولت سهم فعال نداشتند، رویهمرفته آنها حتی در کودتا های خاندانی وتغییر حکومات گاه گاهی اثرگذار بودند.سران قبایل پشتون جنوب شرقی پس از شرکت در توطیه های خاندانی بصورت معمول به مناطق مسکونی خود برمیگشتند وفقط تعداد کمی از آنها در کابل ویا شهر های دیگری کشور سکونت اختیار میکردند.روابط اقتصادی جنوب شرق با پایتخت وسایر شهر های کشور صرف به صادرات وفروش چوب منحصر بود.(۷، ص.۵-۱۶). اما در نیمه سده بیستم وضع از بنیاد دستخوش تغییر گردید، فعالیت های سیاسی واقتصادی قبایل جنوب شرق بصورت قابل ملاحظه تشدید یافت، تعداد زیادی ناقلین ولایات جنوب شرقی (پکتیا وپکتیکا) در کابل وسایر شهرهای کشور درمناطق حاصلخیز وسیر آب اسکان گردیدند. بدین ترتیب قبایل واقوام این مناطق به اشتراک در حیات اقتصادی کشور جلب شدند.
روشنفکران ومنورین زیادی از اهالی قبایل پشتون جنوبی به میان آمدند، که در رهبری دولت وامور حکومت نقش بسزایی داشتند.آنها از نگاه سخت کوشی، زحمت کشی وپشت کار بودن از روشنفکران سایر ولایات برتری دارند، زیرا شرایط دشوار زنده گی، تلاش همیشگی به خاطر حفظ وجود وهمچنان انظباط وتربیه سخت قبیلیه یی، طایفه یی وخانواده گی در ولایات پکتیا وپکتیکا این ویژه گی را از آوان کودکی درنفس آنها خلق کرده است.
درفرهنگستان افغانی (پشتو تولنه) در افغانستان، که به بررسی ومطالعه مسایل زبان پشتووایجاد قواعد واحد ادبی زبان افغانی اشتغال دارد، دانشمندان، شاعران ونویسنده گان زیادی بودند که خاستگاه آنها ولایات پکتیاوپکتیکابود.آثارادبی که توسط آنها ایجاد شده است، نه تنها در افغانستان، بلکه در پاکستان نیز در میان پشتون هامورد استفاده قرار میگیرد. بنابرآن در زبان ادبی پشتو واژه های زیادی از لهجه پشتوی جنوبی شامل گردید .عدم موجودیت قواعد ادبی دقیق ومستقر زمینه نفوذ واژه های عامیانه را در زبان ادبی پشتوبصورت سهل مساعد میسازد.
ظهور واژه های عامیانه در زبان ادبی گاهی فهم برخی از عبارات را مشکل میسازد ودرعین حال زبان ادبی را غنا بخشیده، هنوز هم بیشتر باعث وحدت وهمبستگی اهالی پشتون میشود، که هم اکنون از اهمیت بس بزرگی برخودار است.روند ایجاد زبان واحد ادبی وعام شمول پشتو در حال حاضر نیز ادامه دارد.
در مراکز عمده فرهنگی پشتون ها (قندهار، کابل، کویته، پشاور وغیره) هم اکنون درجهت تشریک مساعی درعرصه تنظیم زبان ادبی پشتو اقدامات شایانی روی دست گرفته شده و روند ایجاد زبان ادبی پشتو بر مبنای زبان فرالهجه یی بررسی وتعقیب میشود.

رحمت الله روند ۲۲ جنوری ۲۰۱۴ ترسایی. منابع:
1.Афганистан на переходном этапе /Каргунов В.А. , Арунова М.Р.-М.,2002-282с.
2.Брук С.И.Население мира .Этнодемографичесий спрововочник/С.А.Брук.-М.: Наука1986- 285с.
3.Грюнберг А.Л.Очерк грамматики афганского языка(пошто) /А.Л.Грюнберг.-Л.: Наука1987.-240с.
4.Дворянков Н.А. Язык пушту/Н.А.Дворянков.-М.,1960.-100с.
5.Зарубежый восток.Языковая ситуация и языковая политика:спровочник.-М.: Наука1986.-29,36.
6.Оранский И.М.Введение в иранскую филологию/И.М.Оранский .-М.: Наука 1988.
7.Сатцаев Э.Б. Южные диалекты афганского языка (пошто): фонетика ,морфология/Э.Б.Сатцаев.-Владикавказ,2010.-156с.






Advertise your business here. Click to contact us.
تنها کاربران عضو شده می توانند نظر ارسال کنند!

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد

آب درمانی" مزایا و مضرات