نقشه راه خطرناک «اسرائیلی ـ سعودی» برای آینده منطقه
نقشه راه خطرناک «اسرائیلی ـ سعودی» برای آینده منطقه
عربستان سعودی و اسرائیل نقشه راهی را طراحی کردهاند که بر اساس آن قرار است صهیونیستها بر شمال منطقه خاورمیانه و وهابیت سعودی بر مناطق جنوبی آن تسلط پیدا کنند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، کنفرانسی از سوی شورای روابط خارجی آمریکا در واشنگتن برگزار شد و در آن "انوار عشقی" سرتیپ بازنشسته عربستان و رئیس مرکز تحقیقات سیاسی راهبردی جده و "و دوری گولد" مدیر کل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی حضور داشتند. در این کنفرانس انور عشقی " نقشه راه " کاملی را به "گولد" ارائه کرد. این نقشه راه دارای هفت مرحله سیاسی بود و این امکان وجود دارد که به عنوان یک "قرار داد جهانی" شناخته و جایگزین توافقنامه "سایکس پیکو" شود. ناگفته نماند سخنان زیادی درباره پایان توافقنامه" سایکس پیکو " و ضرورت تدوین و اجرای توافقنامه جدید مطرح است البته توافقنامه جدید باید به تدریج آماده و گام بهگام پیاده شود که این نیز نیازمند گذر زمان است.
در این کنفرانس انور عشقی بطور واضح درباره نقشه راه همکاریهای امنیتی که میتواند میان عربستان و اسرائیل در سطح منطقه انجام شود، سخن گفت و تاکید کرد" در صورتی که مناسبات دوجانبه عادی سازی شود، امکان علنی شدن همکاریهای محرمانه وجود دارد البته این مهم نیازمند برخی اقدامات است که بعضی از آنها هم اکنون انجام شده است.
همچنین در این سخنرانی "عشقی" به سه حقیقت اقتصادی جدید اشاره کرد که اقداماتی در سطح سیاسی برای اجرایی شدن آنها در حال انجام است. وی گفت " چاههای نفتی که در ربع الخالی عربستان وجود دارد، سیاستمداران این کشور را امیدوار ساخته است. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و یمن بایستی بزودی در صف واحدی قرار بگیرند و از ریاض حمایت کنند تا عربستان بتواند از این چاهها بهره برداری کند. " انور عشقی اضافه کرد" وجود چاه های نفتی در منطقه اوگادن آفریقا، روزنههای امید را فروزان ساخته است.کشورهای منطقه شاخ آفریفا به رهبر اتیوپی بزودی به همگرایی و وحدت خواهند رسید و پلی بین شاخ آفریقا و شبه جزیره عربستان احداث خواهد شد که نام آن " پل نور" است. این پل شهر نور در جیبوتی را به یمن متصل خواهد کرد.
این سخنان انور عشقی به سه پروژه " ژئو سیاسی اقتصادی" عربستان اشاره دارد که باید برخی از اینها با یکدیگر در ارتباط باشد تا موتور طرحهای سیاسی ریاض در آینده به حرکت درآید لذا این پروژهها از ربع الخالی شروع میشود و با یکدیگر در ارتباط هستند تا به پروژه اتیوپی و سپس یمن برسد. پس به منظور اجرایی شدن این پروژهها ابتدا باید جنگ یمن خاتمه پیدا کند و این کشور به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شود. در مرحله دوم باید پروژه جیبوتی اجرا شود و این کشور از طریق احداث " پل نور" به شهر "عدن " متصل شود، سپس ریاض خود را برای برقراری ارتباط قوی و تنگاتنگ با اتیوپی آماده میکند؛ زیرا این کشور در دههای آینده به عنوان مرکز قدرت در شاخ آفریقا شناخته خواهد شد و جایگزین مصر میشود. شاید پروژه احداث پل میان مصر و عربستان مقدمهای باشد برای این پروژه در آینده.
سپس انور عشقی هفت مرحله را به عنوان نقشه راه همکاری عربستان و اسرائیل مطرح کرد. اول اینکه روند صلح " سازش" میان اعراب و اسرائیل به سرانجام برسد. دوم نظام سیاسی ایران تغییر کند. سوم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به یک بلوک اقتصادی و سیاسی یکپارچه "همانند اتحادیه اروپا " تبدیل شوند. چهارم صلح و ثبات در یمن تحقق یابد تا زمینه احیای منطقه آزاد بندر عدن فراهم شود. پنجم یک نیروی نظامی عربی برای حمایت از ثبات و امنیت کشورهای عربی و عضو شورای همکاری خلیج فارس تشکیل شود. بدیهی است که این نیروی نظامی باید به قدرت و توانمندی نظامیان اروپایی و آمریکایی باشد. ششم باید هر چه سریع تر دموکراسی بر اساس اصول و قوانین اسلامی در کشورهای عربی گسترش یابد. هفتم باید از راه های مسالمت آمیز اقدامات لازم برای تاسیس کردستان بزرگ انجام شود. چراکه تاسیس کردستان بزرگ سبب می شود تا بلندپروازیهای ایران، ترکیه و عراق کاهش یابد.
بدون شک این هفت مرحله شالوده واقعی طرح ها و برنامه های رژیم صهیونیستی است بلکه وجود و ماهیت این رژیم بستگی کامل به این مراحل دارد. درحقیقت، این یک نقشه راه کامل برای تقسیم بندی جغرافیایی سیاسی و اقتصادی و فکری منقطه است. شاید بتوان آن را یک سایکس پیکو جدید نامید. به نظر میرسد که انور عشقی میکوشد تا تصمیم گیران اسرائیلی را متقاعد سازد به اینکه منافع اسرائیل و عربستان به عنوان دو رژیم تاثیرگذار در تحولات خاورمیانه ایجاب میکند که این "نقشه راه " اجرایی شود. به جای اینکه یک طرح و نقشه جدیدی از خارج به منطقه تحمیل شود که منافع تل آویو و ریاض را تامین نکند.
به نظر میرسد نقشه راه عربستان سعودی موفق شده نظر مثبت مقامات رژیم صهیونیستی را به خود جلب کند و همین مسئله سبب شده تا از انورعشقی دعوت کنند به سرزمینهای اشغالی فلسطین سفر کند. سمینارها درباره نقشه راه سعودی برگزار شد. عربستان با اقداماتی که انجام داد، نشان داد در مسیر اجرایی شدن نقشه راه خود گام بر میدارد. اولین اقدام عربستان تلاش این کشور برای پایان دادن جنگ یمن بود. در همین حال، میکوشید که یمن جنوبی را از پیکر یمن واحد جدا کند. دومین اقدام ریاض حمایت از گروهک تروریستی مجاهدین " منافقین" بود. ترکی فصیل رئیس سابق سرویس اطلاعات و امنیت عربستان درنشست پاریس از اعضای این گروهک خواست تا نظام ایران را سرنگون سازد. اما بقیه مرحل نقشه راه عربستان نیازمند همکاری با رژیم صهیونیستی است تا این نقشه راه بطور کامل اجرایی شود.
سخنان انور عشقی حاوی مسائل بسیار است که بحث در مورد آنها در محافل سیاسی و رسانهای همچنان ادامه دارد. اولین موضوع درباره پروژه صلح اعراب با اسرائیل است. تاکنون هیچ کس در جهان عرب جرات نکرده روند صلح با رژیم صهیونیستی را به گونهای طرح کند که سعودی ها طرح کردهاند. در این طرح صلح دولت اسرائیل به رسمیت شناخته شده است. این موضوعی است که اصلا قابل پذیرش نیست. در این طرح صلح دولت های عربی در کنار فلسطینیها قرار گرفته اما قرار گرفتن دولتهای عربی در کنار فلسطین ادعای فریبندهای بیش نیست تا از این طریق رضایت ملتهای عربی حاصل شود.
همین اسرائیل برای عربستان به جنگ 1967 باز می گردد زمانی که جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر، اسرائیل و عربستان را تهدید کرد که 70 هزار سرباز به یمن اعزام خواهد کرد تا جمهوری خواهان این کشور را حمایت کند و اعلام کرد که تصمیم دارد انقلاب جمهوری خواهان را در شمال یمن شعله ور سازد تا از آنجا به عربستان حمله شود. در این زمان بود که ائتلاف سعودی اسرائیلی و انگلیسی برای سرکوب انقلاب در یمن تشکیل شد و نقش اسرائیل در این ماجرا آن بود که سلاح به عربستان ارسال میکرد تا نیروهای پادشاه آنها را علیه جمهوری خواهان بکار گیرند.
در سال 1982 جنگنده های اسرائیل زیرساخت های تاسیسات هسته ای عراق را بمباران کردند. جنگنده های اسرائیلی برای انجام این عملیات از فراز آسمان اردن و عربستان سعودی گذشته بودند. این عملیات خیال عربستان و چند کشور عربی را از خطر احتمالی صدام حسین آسوده ساخت. در سال 2007 مشابه چنین عملیاتی در سوریه انجام شد. در این عملیات جنگندههای اسرائیلی تاسیسات هستهای سوریه را در منطقه دیرالزور بمباران کردند. در آن زمان عربستان از ناحیه نظام سوریه احساس خطر میکرد.
اکنون عربستان و رژیم صهیونیستی به ایران به عنوان بزرگ خطر برای خود و منطقه مینگرند. این کشور دارای توانمندی زیادی در فناوری هستهای و دارای موشک بالستیک است. با وجود این، ایران قدرتمند تر از آن است که مناسبات ریاض تل آویو بتواند به تهران صدمه بزند. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم، انتقادهایی که عربستان و اسرائیل از ایران بویژه بعد از توافق هستهای میکنند تماما در یک راستا و با شیوههای مشابه هستند. همچنین نقش فزاینده ایران در مبارزه با گروههای تروریستی در عراق و سوریه و نقش تهران در تحولات لبنان و یمن سبب افزایش توافق عربستان و اسرائیل درباره خطر ایران شده است.
کانال تلویزیون اسرائیل در فوریه همین سال اعلام کرد " در صورتی که ضرورت ایجاب کند، عربستان آماده است به جنگندههای اسرائیلی اجازه دهد تا با عبور از آسمان این کشور به ایران حمله کنند. البته صدور چنین اجازهای مشروط به این است که درباره مسائل فلسطین پیشرفتی حاصل شده باشد. "به هرحال، سخنان انور عشقی نزد افکار عمومی بیسابقه محسوب میشود اما دیدار این شخصیت سعودی با مقامات اسرائیلی را نباید به بسترسازی چند ماه و حتی چند سال گذشته محدود بکنیم.
در این دیدار مشخص شد که دو طرف توافق کاملی نسبت به منافع مشترک دارند. بر اساس نوشته روزنامه " بلومبرگ " آمریکا " دیدار انور عشقی با مقامات اسرائیلی پس از انجام 5 دیدار محرمانه سعودی اسرائیلی انجام شد. در این دیدارها تحولات منطقهای از مسائل ایران مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت."
در اینجا روشن شد که عربستان فقط از ترس ایران نیست که می خواهد در برقرار مناسبات با رژیم صهیونیستی تساهل پیش بگیرد. ریاض یک طرح کاملی برای منطقه دارد که با کمک اسرائیل میتواند آن را اجرایی سازد.
لذا عربستان آماده است طرح خود را بدین صورت و در برابر دیدگان تمام کشورهای مطرح کند و در صورتی که تلآویو با ریاض هماهنگ باشد و از پروژههای منطقهای عربستان حمایت کند، ریاض حاضر است با تمام توان طرح منطقهای خود را اجرایی سازد. لذا بر اساس دیدگاه و پروژه منطقهای عربستان، خاورمیانه زمانی ثبات خواهد یافت که نیمه شمالی آن تحت نفوذ اسرائیل و نیمه جنوبی آن تحت نفوذ وهابیت باشد.
باسم العوادی کارشناس مسائل منطقه مقیم لندن