پیام استقرار بمبافکنهای روسیه در ایران/
پیام استقرار بمبافکنهای روسیه در ایران/ تاکید بر استراتژیک بودن روابط مسکو و تهران
استقرار جنگندههای ارتش روسیه در پایگاههای نیروی هوایی ایران در همدان این پیام را مورد تأیید قرار میدهد روابط بین این دو کشور استراتژیک است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در مقالهای در این روزنامه نوشت: دولت آمریکا درقبال دو موضوع اساسی سکوت اختیار کرده است: اول؛ بمبافکنهای روسی، روز سهشنبه از پایگاه هوایی ایران در همدان مواضع داعش و «جبهه فتح الشام» (جبهه النصره) در مناطق حلب، دیرالزور و ادلب را بمباران کردند، و دوم اینکه؛ اجتناب از واکنش به اظهارات «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه، که گفت «ما با آمریکاییها برای هماهنگی عملیات نظامی در حلب در شمال سوریه نزدیک شدهایم». سکوت درقبال این دو موقعیت، بدان معناست که دولت آمریکا از این بمباران روسی که بازتاب دهنده ائتلاف استراتژیک روسیه و ایران است، استقبال میکند و اینکه «چراغ سبزی» آمریکایی به روسیه برای نابود کردن «سازمانهای تروریستی» بهویژه النصره و داعش وجود دارد.
مسئولان روسی، که در منطقه گشتزنی میکنند و اینجا و آنجا درباره اوضاع در سوریه و بهویژه شهر حلب اظهارنظر میکنند، (ابن اظهارات) بر پایه «تفاهمهای محرمانه روسی- آمریکایی» است و به نمایندگی از آن سخن میگویند و سپس براساس تحولات میدانی، راهحلهای سیاسی را اجرا میکنند.
روسیه به یک مرجع اساسی درخصوص تحولات منطقه تبدیل شده و صاحب حرف اول و آخر است و در پایگاه هوایی ایران برای پایگاه «اینجرلیک» ترکیه، که هواپیماهای آمریکایی و سعودی در آن مستقر شدهاند، جایگزینی پیدا کرده است.
پیام استفاده از این پایگاههای ایرانی واضح است و در تاکید بر استراتژیک بودن روابط بین مسکو و تهران خلاصه میشود. روسیه، که پایگاههایی هوایی در «حمیمیم» در شمال سوریه دارد، نیازی به روی آوردن به پایگاههای هوایی ایران ندارد. این پایگاهها به حلب خیلی نزدیکتر است و با همه انواع بمبافکنها و هواپیماهای جنگی پر شده است.
در زمانیکه، بمبافکنهای روسی مواضع معارضان «تروریست» در حلب و دیرالزور را بمباران میکنند، دیپلماسی روسیه در یک خط موازی فعال است که بارزترین عنوان آن، سفر «میخائیل بوگدانف» معاون وزیر خارجه این کشور به تهران و دیدارش با همتای ایرانیاش «حسین جابر انصاری»، و پس از آن سفر به دوجه برای دیدار با معارضان «میانهروی» سوری و نمایندگان جنبش «حماس».
موضوع قابل توجه این بود که برنامههای بوگدانف سفر به ریاض، که مقر برجستهترین معارضان سوری به رهبری «ریاض حجاب» است را شامل نشده است. آیا این بدان معناست که وی آنها را به رسمیت نمیشناسد و آنها را – بر خلاف دورههای قبلی- نماینده واقعی معارضان و نیز شریک آتی در دور بعدی مذاکرات ژنو نمیداند؟
به نظر میرسد عرصه سوریه بهویژه منطقه حلب در آستانه یک نبرد سرنوشتسازی قرار گرفته است که ائتلاف سوری، روسی و ایرانی طی چند روز آینده با استقبال آمریکا برای سرکوب کردن آنچه که روسیه آنها را گروهها و سازمانهای تروریستی میخواند- روسیه توانست این گروهها را در منطقهای واحد و اصلی یعنی ریف جنوبی حلب جمع کند- ، وارد خواهد شد و این امر میتواند در نهایت به ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز بیانجامد که ستون فقرات آن دولت فراگیر سوریه با مشارکت برخی شخصیتهای معارض سوری است که پستهای درجه دو، که شامل پستهای حاکمیتی مانند وزارتخانههای دفاع، کشور و امور خارجه نیست را عهدهدار میشوند و مقابل «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه، که ابرقدرتها دیگر کنارهگیری وی را خواستار نیستند، سوگند یاد میکنند. چهبسا این مهمترین هدف از سفر بوگدانف به دوحه و نه ریاض است.
خواستههای ترکیه طی روزهای اخیر و بهویژه پس از کودتای نافرجام ناچیز شده است. این خواستهها که زمانی درمناطق حائل در حلب متمرکز بود، الان به عقبنشینی نیروهای دموکراتیک سوریه، که عمدتا کُردها هستند، از شهر منبج- که پس از اخرج داعش، کنترل آن را به دست گرفتهاند- و انتقال به مناطق آن در شرق فرات پس از اتمام ماموریتشان، محدود شده است. ولی این خواستهها تاکنون با پاسخهای روسها و همچنین آمریکاییها همراه نشده است حتی اگر درباره آنها یعنی خواستههای ترکیه بحث شود، این عقبنشینی رایگان و بدون هزینه نخواهد بود.
دو هفته آینده، هفتههای جنگ سرنوشت ساز و نظامی حلب است آن هم در مرحله اول براساس تفاهمهای آمریکا و روسیه و در مرحله دوم بر اساس تفاهمهای ترکیه و روسیه. پس از آن در اوایل ستامبر آینده مذاکرات در بخش سیاسی و چانهزنیهای آن با نظارت این دو ابرقدرت آغاز میشود.
عربها کجای این صحنهها هستند؟ در دو نبرد نظامی و سیاسی؟ ما در اینجا به منظور جلوگیری از مبهم بودن و تعمیم دادن، از حامیان معارضان سوری سخن میگوییم.
نقش رسانهها بسیار محدود است و به اخبار شبکههای تلویزیون و برنامههای گفتوگو با کارشناسان نظامی بازنشسته آنها محدود است.
ما الان در زمان روسی زندگی میکنیم و هر کسی غیر از این را بگوید قبل از اینکه دیگر را دچار اشتباه کند خود را در اشتباه میاندازد
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در مقالهای در این روزنامه نوشت: دولت آمریکا درقبال دو موضوع اساسی سکوت اختیار کرده است: اول؛ بمبافکنهای روسی، روز سهشنبه از پایگاه هوایی ایران در همدان مواضع داعش و «جبهه فتح الشام» (جبهه النصره) در مناطق حلب، دیرالزور و ادلب را بمباران کردند، و دوم اینکه؛ اجتناب از واکنش به اظهارات «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه، که گفت «ما با آمریکاییها برای هماهنگی عملیات نظامی در حلب در شمال سوریه نزدیک شدهایم». سکوت درقبال این دو موقعیت، بدان معناست که دولت آمریکا از این بمباران روسی که بازتاب دهنده ائتلاف استراتژیک روسیه و ایران است، استقبال میکند و اینکه «چراغ سبزی» آمریکایی به روسیه برای نابود کردن «سازمانهای تروریستی» بهویژه النصره و داعش وجود دارد.
مسئولان روسی، که در منطقه گشتزنی میکنند و اینجا و آنجا درباره اوضاع در سوریه و بهویژه شهر حلب اظهارنظر میکنند، (ابن اظهارات) بر پایه «تفاهمهای محرمانه روسی- آمریکایی» است و به نمایندگی از آن سخن میگویند و سپس براساس تحولات میدانی، راهحلهای سیاسی را اجرا میکنند.
روسیه به یک مرجع اساسی درخصوص تحولات منطقه تبدیل شده و صاحب حرف اول و آخر است و در پایگاه هوایی ایران برای پایگاه «اینجرلیک» ترکیه، که هواپیماهای آمریکایی و سعودی در آن مستقر شدهاند، جایگزینی پیدا کرده است.
پیام استفاده از این پایگاههای ایرانی واضح است و در تاکید بر استراتژیک بودن روابط بین مسکو و تهران خلاصه میشود. روسیه، که پایگاههایی هوایی در «حمیمیم» در شمال سوریه دارد، نیازی به روی آوردن به پایگاههای هوایی ایران ندارد. این پایگاهها به حلب خیلی نزدیکتر است و با همه انواع بمبافکنها و هواپیماهای جنگی پر شده است.
در زمانیکه، بمبافکنهای روسی مواضع معارضان «تروریست» در حلب و دیرالزور را بمباران میکنند، دیپلماسی روسیه در یک خط موازی فعال است که بارزترین عنوان آن، سفر «میخائیل بوگدانف» معاون وزیر خارجه این کشور به تهران و دیدارش با همتای ایرانیاش «حسین جابر انصاری»، و پس از آن سفر به دوجه برای دیدار با معارضان «میانهروی» سوری و نمایندگان جنبش «حماس».
موضوع قابل توجه این بود که برنامههای بوگدانف سفر به ریاض، که مقر برجستهترین معارضان سوری به رهبری «ریاض حجاب» است را شامل نشده است. آیا این بدان معناست که وی آنها را به رسمیت نمیشناسد و آنها را – بر خلاف دورههای قبلی- نماینده واقعی معارضان و نیز شریک آتی در دور بعدی مذاکرات ژنو نمیداند؟
به نظر میرسد عرصه سوریه بهویژه منطقه حلب در آستانه یک نبرد سرنوشتسازی قرار گرفته است که ائتلاف سوری، روسی و ایرانی طی چند روز آینده با استقبال آمریکا برای سرکوب کردن آنچه که روسیه آنها را گروهها و سازمانهای تروریستی میخواند- روسیه توانست این گروهها را در منطقهای واحد و اصلی یعنی ریف جنوبی حلب جمع کند- ، وارد خواهد شد و این امر میتواند در نهایت به ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز بیانجامد که ستون فقرات آن دولت فراگیر سوریه با مشارکت برخی شخصیتهای معارض سوری است که پستهای درجه دو، که شامل پستهای حاکمیتی مانند وزارتخانههای دفاع، کشور و امور خارجه نیست را عهدهدار میشوند و مقابل «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه، که ابرقدرتها دیگر کنارهگیری وی را خواستار نیستند، سوگند یاد میکنند. چهبسا این مهمترین هدف از سفر بوگدانف به دوحه و نه ریاض است.
خواستههای ترکیه طی روزهای اخیر و بهویژه پس از کودتای نافرجام ناچیز شده است. این خواستهها که زمانی درمناطق حائل در حلب متمرکز بود، الان به عقبنشینی نیروهای دموکراتیک سوریه، که عمدتا کُردها هستند، از شهر منبج- که پس از اخرج داعش، کنترل آن را به دست گرفتهاند- و انتقال به مناطق آن در شرق فرات پس از اتمام ماموریتشان، محدود شده است. ولی این خواستهها تاکنون با پاسخهای روسها و همچنین آمریکاییها همراه نشده است حتی اگر درباره آنها یعنی خواستههای ترکیه بحث شود، این عقبنشینی رایگان و بدون هزینه نخواهد بود.
دو هفته آینده، هفتههای جنگ سرنوشت ساز و نظامی حلب است آن هم در مرحله اول براساس تفاهمهای آمریکا و روسیه و در مرحله دوم بر اساس تفاهمهای ترکیه و روسیه. پس از آن در اوایل ستامبر آینده مذاکرات در بخش سیاسی و چانهزنیهای آن با نظارت این دو ابرقدرت آغاز میشود.
عربها کجای این صحنهها هستند؟ در دو نبرد نظامی و سیاسی؟ ما در اینجا به منظور جلوگیری از مبهم بودن و تعمیم دادن، از حامیان معارضان سوری سخن میگوییم.
نقش رسانهها بسیار محدود است و به اخبار شبکههای تلویزیون و برنامههای گفتوگو با کارشناسان نظامی بازنشسته آنها محدود است.
ما الان در زمان روسی زندگی میکنیم و هر کسی غیر از این را بگوید قبل از اینکه دیگر را دچار اشتباه کند خود را در اشتباه میاندازد