ايا پوتين منتظر يك قمار هسته در اوكراين است
کابوسهای یک جنگ اتمی/سرنوشت جنگ اوکراین را چه کسی رقم می زند؟
به گزارش
T در شرایط کنونی روس ها در میدان نبرد اوکراین متحمل شکست های پی در پی شده اند. حال اگر معادلات میدان نبرد تغییر نکند و روسیه به عنوان بازیگر شکست خورده قلمداد گردد، طبیعتا پوتین با گزینه های اندکی روبرو خواهد بود.در چنین شرایطی طبیعتا به واسطه لفاظی های تهدید آمیز پوتین این سوال مطرح است که آیا در ادامه این بازی ماجراجویانه در اوکراین، پوتین به سلاح هسته ای تاکتیکی متوسل خواهد شد یا نه؛ سلاحی که توسل بدان می تواند مسیر جنگ را تغییر داده و روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ به جای غول تحقیر شده به جهان یاداوری کند.
کفنی که می تواند هفته ها مرده در خود جای دهد
اکوایران در این باره نوشت: خبرگزاری الجزیره با انتشار یادداشتی به قلم الکس گاتاپولوس در باب سلاح هسته ای تاکتیکی نوشته که این تجهیزات از انعطاف پذیری بیشتری در میدان جنگ برخوردار هستند. به نوشته او در اواسط دهه 1950، همزمان با ساخت و آزمایش بمب های هسته ای قوی تر، برنامه ریزان نظامی به فکر افتادند که سلاح های کوچک تر با برد کوتاه تر در موقعیت های تاکتیکی یا نظامی مفیدتر خواهند بود. کلاهک هایی این چنینی قدرت بازدارندگی متغیری دارند بدین معنا که یک اپراتور می تواند قدرت انفجاری شان را مشخص کند. پس یک سلاح تاکتیکی قادر است از کسری یک کیلوتن تا 50 کیلوتن قدرت داشته باشد. یک کیلوتن قدرتی معادل هزار تن تی ان تی برای انفجار قوی دارد.برای بررسی مقیاس تخریب باید به این نکته اشاره کرد که سلاحی که هیروشیما را نابود کرد تقریبا 15 کیلوگرم بود.
به طور کلی گرمایش ناشی از انفجار می تواند داغ تر از سطح خوشید باشد، نیروی عظیمی که توسط سلاح ازاد می شود، موج انفجاری فوق العاده را تولید می کند که به واسطه اش همه چیز در آن مسیر و تا شعاع چندین کیلومتر از میان می رود. هنگام انفجار، تششعات شدید هر چیزی را که در نزدیک محل انفجار باشد را از میان می برد و ریزش رادیواکتیو حاصل، زمین را تا ده ها کیلومتر دور تر از منطقه انفجار، مسموم می کند و یک کفن مرگبار را تعریف خواهد کرد؛ کفنی که قادر است هفته ها یا ماه ها مرده در خود جای دهد.یک سلاح هسته ای تاکتیکی این قدرت را دارد که یک فرودگاه، بندر، تمرکز نیروها و تانک ها یا انبارهای تدارکات را نابود کند.
مادر همه قمارها
علیرغم وسوسه احتمالی استفاده از این تسلیحات توسط رهبران نظامی، هیچ کشوری از زمان نابودی ناکازاکی در سال 1945، نتوانسته تابوی استفاده هفت دهه ای از سلاح هسته ای را در هم بکشند.امروز در شرایطی که ذخایر تسلیحات هسته ای در قیاس با دوران جنگ سرد بسیار کم تر است اما همچنان این سلاح ها به میزانی هستند که بتوانند بشریت را در عرض چند ساعت نابود کنند.
تسلیحات هسته ای در میدان نبرد تنها محرک برای آن چیزی است که اکثر تحلیلگران و سیاستمدارن از آن تحت عنوان تشدید سریع و کنترل نشده استفاده از سلاح هسته ای استراتژیک و نابودی تمدن یاد می کنند. خطر ذاتی در استفاده از یک سلاح هسته ای این است که احتمالا یک واکنش هولناک از جانب طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت تا حریف را از از توسل دوباره به این سلاح مرگبار منصرف کند. این پاسخ در حقیقت تلاشی است برای پایان دادن به یک درگیری هسته ای قبل از شروع که مادر همه قمارها است؛ قماری که در صورت باخت در آن، دنیا ممکن است بمیرد.
گزینه اندک برای احیای اعتباری که از دست رفت
هراس از تضمین ویرانی متقابل تنها عاملی بوده که موجب شده تا به امروز قدرت های دارای سلاح هسته ای به این گزینه هولناک متوسل نشوند. در شرایط کنونی روسیه در حال از دست دادن اعتبارش است. ارتش این کشور به شکلی تکان دهنده ناتوان شده و به از منظر روش مندی به چالش کشیده شده، همزمان دستاوردهای این کشور در جنوب و شرق نیز یک به یک از اختیار کرملین خارج می شوند. این میراث فاجعه بار روسیه در مناقشه تاکنون است.
پوتین حقیقتا گزینه های کمی برای پذیرش چنین شکستی در اختیار دارد. فراخوان 300 هزار روس به عنوان نیروی ذخیره یک شوک روانی برای روس ها و اولین فراخوان از این نوع بعد از جنگ جهانی دوم قلمداد می شود؛ شوکی که هنوز در میدان های نبرد اوکراین خود را نشان نداده است.حال سوال این است که نیروهای ذخیره قدرت این را دارند تا قطار خارج شده جنگ را در مسیر اصلی و دلخواه پوتین قرار دهند؟ به این سوال نمی توان پاسخ روشنی داد چرا که نظامیان روس با چالش های دیگری هم دست به گریبان هستند. با این همه می توان اذعان کرد که اگر آخرین طرح پوتین که همانا اجرایی کردن طرح سربازی اجباری است هم شکست بخورد، احتمالا این کشور درگیر ناارامی های داخلی خواهد شد.
سناریوهای یک رویارویی هسته ای
اوکراین امروز نشان داده که از نبردهای قرن بیست و یک درس های خود را آموخته، در حالی که روسیه غرق در گذشته است.در چنین شرایطی توسل پوتین به سلاح هسته ای گزینه ای محتمل است هرچند ممکن است اصلا محقق نشود.در باب استفاده از این سلاح کشنده سه سناریو مطرح است. اولین و شاید غیر محتمل ترین سناریو، یک حمله هسته ای واقعی علیه یک هدف نظامی اشکار در خاک اوکراین است. در چارچوب این سناریو مولفه هایی چون تلاش برای به حداقل رساندن تششعات یا انفجار در منطقه ای نسبتا خالی از جمعیت در اولویت قرار دارد. چنین حمله ای با لحاظ کردن ماهیت پراکنده نیروهای اوکراینی، تقریبا بی اثر خواهد بود با این همه قادر است واکنش های تند و تلافی جویانه ایالات متحده و اروپا را به دنبال داشته باشد.
سناریوی دوم مانور بر فراز دریای سیاه آب های بین الملل است. در حالی که یک آلاینده عظیم و همچنین خطرناک، محرک اشکار واکنش ناتو نخواهد شد و تشدید بالقوه می تواند در ان سطح متوقف شود.
سومین و شاید محتمل ترین سناریو در باب استفاده از سلاح هسته ای روسی، انجام ازمایش در خاک روسیه در یکی از سایت های آزمایش هسته ای قدیمی شوروی در شمال چون نوایا زملیا است.اگرچه در این سناریو مفاد پیمان منع آزمایش سلاح کشتار جمعی زیرپا گذاشته می شود اما بعید است که ناتو به این کنش، واکنش نشان دهد. چنین آزمایشی به جهان یادآوری می کند که روسیه ابزارهای دیگری در قالب سلاح های وحشتناک را در اختیار دارد. پس اگر این کشور بیش از این تحقیر شود یا درگیر شکست های بیشتری گردد مصم خواهد شد تا اهرم های دیگرش را هم به آزمون بگذارد. رخدادی که نشان از شکست نیست بلکه بهانه ای است برای چانه زنی.
هرکدام از سه سناریو اگر اجرایی شوند باید به این حقیقت اذعان کرد که انفجار یک سلاح هسته ای طبیعتا جهان را در شوک فرو خواهد برد و به دنبال آن شاهد بی نظمی مدنی و خالی شدن شهرها خواهیم بود. این رخداد همچنین زمینه را برای کاهش ارزها و سهام در بازارهای سهام جهانی هموار خواهد کرد و به هرج و مرج ها دامن می زند. در باب این که احتمال دستیابی به سلاح هسته ای چه میزان است باید گفت که چنین احتمالی پایین است اما صفر نیست.
هیچ بازیگری از بازی کردن با سلاح هسته ای سود نمی برد. اما یک پوتین درگیر ممکن است دست به این قمار ناامید کننده بزند. استفاده از سلاح هسته ای یکی از معدود اهرم هایی است که در دسترسش باقی مانده که با توسل بدان می تواند به توقف جنگ کمک کند؛ جنگی که آنگونه که تصورش را می کرد پیش نرفت و اعتبارش را هدف قرار داد