پنجشیر در آینه ی فرهنگ بخش پنجم

پنجشیر در آینه ی فرهنگ بخش پنجم
خالده فروغ، فروغ تابناک دنیای شاعرانه ما
با این همه تراکم وانجماد وبحران ونبود روند وروال هایی سالم شعری وتجربه های موفق وآزمون شده که فراخور جایگاه امروزین شعر پارسی باشد و همسنگ وهمسو با جریان های حوزه مش...ترک زبانی وفرهنگی ما ؛ از حضور آذرخش ها و فروغ های تابناک ودرخشان شعری خالی نیست که یکی از این فروغ های تابناک « خالده فروغ » می باشد

دلیل این برجسته گی و درخشانی خالده فروغ را نویسنده ی مقالت « نمایی از غزل امروز در داخل افغانستان» چنین آورده است : دراین دوران سمیع حامد با خصایص منحصر به فرد شعریش پرچم دار غزل در افغانستان می شود ... و سپس سید ضیاء قاسمی نویسنده این مقالت می افزاید: در میان خانم ها نیز شاعران بسیار خوبی مشاهده می کنیم که می توان به شاخصه ترین آن ها « خالده فروغ» اشاره کرد . دلیل تشخص خالده فروغ در بین شاعران زن این است که در وحله اول زبان روان دارد ودر وحله دوم جرات جسارت در بیان تفکرات و احساسات زنانه گی .

هر چند در دفتر شعر زمانه ما، بانوانی که کار نامه درخشان دارند ، کم نیستند که نام هایی چون : لیلا صراحت روشنی ، حمیرا نگهت دستگیرزاده، فایقه جواد، ضیا گل سلطانی، مریم محمود، محبوبه ابراهیمی،ثریا واحدی ، راحله یار ، نادیه فضل ، بهار سعید و شمار دیگرگوییا این ادعا ما می باشد .بآنهم جایگاه خالده فروغ در میان بسیاری از بانوان برجسته می نماید . با وجود نظری برخی از منتقدان از جمله کاظم کاظمی ، محبوبه ابراهیمی که خالده فروغ هنوز نتوانسته از بند دید مردانه در شعر خود را برهاند و سایه ی ازتاثیرگذاری اساتید شعر معاصربه ویژه « واصف باختری » در شعرهایش دیده می شود . نگارنده این نبشته، تاثیرپذیری خالده فروغ را از اساتید زمانه اش بسیار طبیعی می داند اما در باب نظریه ی در بند ماندن فروغ به دیدگاه مردانه در شعر موافق نمی باشم. چراکه همان گونه که فروغ فرخراد بیشترین تاثیر را از ابراهیم گلستان و سپهری گرفت اما گوهر هستی شعر وی در نگاهی هستی شناسانه به انسان وباور هایش شگل گرفت. درهمین راستا بود که فروغ فرخزاد راه های رستگاری انسان را به پرسش گرفت .

به همین سان خالده فروغ با بیشترین تاثیر پذیری از اساتید زمانش از نسل آواره عشق گفت واز کوچه های بی صدا و از سرنوشت دست های فانوس و در فرجام از قیام میترا. هرچند با زبان اساطیرو دیدگاه اسطوره یی اما با تجربه های خودش و دنیای از دیدگاه های خودش .

از همین روست که خالده فروغ در شعرهایش تکرار می شود حتا در جای که مردانه ترین اسطوره زمانش را می سراید . « با نگاهی هرچند گذرا بر شعر های خالده فروغ بدین باور رسید که زن در میهن ما نیزگلو هایی یافته است که فریادش را مانند سلی پولادینی بر روان پر آژنگ وتاریک تاریخ فرو کوبد تانقش آن به آفتابی ، خونین مبدل شود. خالده فروغ هم با مادر فرهنگی خویش رابعه انسی شگرف دارد وهم باخواهر معنوی خود فروغ فر خ زاد بسیار صمیمی است در سرایش غزل با شگرد های نوآیین، در میان همگنان خویش کم همالست وبر گستره آزمون های شاعرانه در عروض نیمایی ، به ویژه در میان بانوان شاعر در چهره های مطرح به شمار می آید .تسلط این بانوی پارسا منش شعر آفرین در نواختن ارغنون عروض ، خصوصا با توجه به تجربه های پیروزمندانه او در اوزان غریب ، در خور درنگ و گاه گاه یاد آور شعر جادویی نیمای غزل ما بانو سمین بهبهانی می باشد . « از مقدمه ی واصف باختری بر پنجره یی برفصل صاعقه» اما در باب زادگاه و پیوسته گی های تباری ومحلی این بانو شاعر باید گفت : خالده فروغ در یک خانواده ی پنجشیری در سال هزار وسه صدچهل ونو در کابل چشم به جهان گشود . پس از پایان دبیرستان در سال هزاروسه صدهفتاد ویک خورشیدی از دانشکده زبان وادبیات دانشگاه کابل دانشنامه پایان دانشحوی اش را گرفت .

سپس مدیر بخش برنامه های ادبی رادیو افغانستان و عضو انجمن نویسنده گان شد . خالده فروغ مدتی سر دبیرمجله « صدف» بوده و آثاری را ثبت اوراق وبرگ های دفتر شعر زمانه ساخته است : سرنوشت دست های فانوس، در خیابان های خواب وخاطره ، قیام میتراو شمار آثارد یگر. درانتظار فصلی دیگر از کارنامه شاعر و تولدی دیگر به پایان برگی از زنده گی نامه خالده فروغ می رسیم .

بر گرفته شده از آریانانت

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد