پا کستان محرک اصلی انگیزه های قومی در.ا
پاکستان ،در نقش - دایه- ی پنبتون ها مهندس اصلی جنجال انتخابات پارلمانی!
هرچند گروهک مافیایی قبیله سالار؛از پی آنست تا ناراحتی اشرا از نتایج انتخابات پارلمانی، وهمچنان نقشش را در استعمال قوه ی قضائیه علیه کمیسیون مستقل انتخابات،انکار کند؛ اما مثل همیشه " دُم خروس " از زیر بغل رئیس ساختار مافیایی بخوبی نمایان است و بیانگر ماجرا!
وابستگی و حتی همفکری مهره های اصلی ساختار مافیایی قدرت در افغانستان،به سازمان اطلاعات پاکستان امریست روشن و غیر قابل انکار.
همانگونه که همه میدانیم و اخیرا اسناد افشا شده از طریق ویکی لیکس بار دیگر روشن ساخت،چهره های برنامه ساز،کارگذار و استراتیژیست این گروهک قبیله سالار،دست پرورده های آی اس آی پاکستان اند،و همین ها سخت در تلاش اند تا نتیجه ی انتخابات پارلمانی را باطل سازند زیرا به دلخواه آنان نیست و نمایندگان اقوام دیگر احتمالا بیشتر از پشتون ها(اوغان) ها به پارلمان دوم ره برده اند.
سخنان دکتر رفعت حسین، رئیس بخش مطالعات استراتیژیک و دفاعی دانشگاه قاعد اعظم،که در کنفرانس "امنیت منطقوی جنوب آسیا " برگزار شده در برلین ،ایراد شده ،نقش آن کشور را در بحرانی که پس ازاعلان نتایج نهایی انتخابات پارلمانی میان قوه ی اجرائیه، وکمیسیون مستقل انتخابات،ایجاد شده بخوبی هویدا میسازد.
"پشتون هاي قبيله اي در حاشيه اند"
داکتر رفعت حسين، رييس بخش مطالعات استراتژيک و دفاعي دانشگاه قايد اعظم، مي گويد مشکل افغانستان اين است که "پشتون هاي قبيله اي از نظر سياسي در اقليت قرار دارند". او مدعي است که پشتون ها اکثريت را در افغانستان تشکيل مي دهند، و اگر اکنون اکثريت نيستند، به اين دليل است که بسياري پشتون ها مهاجر شده اند.
داکتر حسين که یکی از گردانندگان بحث بود، گفت منظورش "پشتون هاي قبيله اي جنوب" افغانستان است. او گفت حامد کرزي را به عنوان "شاروال کابل" مي شناسد. گفته هاي داکتر حسين به اين نکته متمرکز است که بايد يک اکثريت "پشتون قبيله اي" بر افغانستان حکمروايي داشته باشد که مستلزم تغيير قانون اساسي اين کشور است، زيرا به گفته او، پشتون هاي قبیله ای خود را با ارزش هاي قانون اساسي افغانستان بيگانه مي بينند. او افزود که نتيجه کنوني انتخابات براي پشتون هاي قبيله اي قابل قبول نيست و تا زماني که پشتون هاي قبيله اي از نظر سياسي خود را در اقليت ببينند، ثبات در افغانستان تامين نمي شود."
در سخنان دکتر رفعت حسین، متوجه دو نکته ی مهم در مورد پشتون (اوغان) ها میشویم ایشان با اشاره به "پشتون های قبیله ای جنوب" اقوام پشتون را به گروه های " قبیله ای" و پشتون های " مدنی " شده منقسم میسازند.
تاکید ایشان بر قیایل پنبتون (اوغان)جنوب، شاید اشاره تلویحی ی باشد به این نکته که پبنتون های ناقل شده به مناطق شمال،مرکزی و جنوب غرب، در اثر آمیزش با اقوام متمدن غیر اوغان، که به لحاظ تاریخی - فرهنگی مرحله ی زندگی بدوی را بسیار زود تر از پبنتون ها (اوغان ها)سپری کرده اند،برخلاف همتباران جنوبی شان،روحیه ی قانون پذیری و مطابقت با زندگی مدنی را دارا هستند؟!
نکته ی دوم و بسیار هم ارزشمند همانا بستگی ثبات کشور با ارضای غریزه ی قدرت طلبی قبیله و در ضمن قانون گریزی ایشان است!!
برای آنانی که از پی شناخت علت ها و دلایل بحران زا در کشور ها هستند،این حقیقت پوشیده نیست؛اما بیان آن از سوی یک مقام اکادمیک پاکستان،عمق فاجعه را به نمایش میگذارد.
بسیار متعجب و ناراحت میشوم هرگاهیکه مسوولین سیاسی - نظامی یا هم تحلیل گران و دانشگاهیان پاکستانی به نیابت از اوغان های هموطنم صحبت می کنند!
چندی قبل پرویز مشرف،طی محفلی در لندن ضمن اعلان خبر برگشت خود به عرصه ی سیاست پاکستان،وقتی در رابطه به قضایای افغانستان تماس گرفت،بار دیگر گفته های قبلی اشرا در زمینه تکرار کرد و گفت پشتون ها در افغانستان اکثریت اند و تحویل قدرت سیاسی به آنها زمینه ساز ختم بحران خونین افغانستان است.!
ما هیچ گاه شاهد واکنش رسمی یا غیر رسمی خبره گان و سیاسیون پنبتون (اوغان)در برابر چنین بیانات مداخله گرانه ی پاکستانی ها که از نظر من اهانت بار است،نبوده ایم.
برعکس آنانی که دعوای رهبری سیاسی و فرهنگی اوغان های هموطن ما را دارند، با پاکستانی ها در داخل کشور کنفرانس برگزار می کنند و در حضور آن اجانب از مظلومیت خود می نالند؟!
مگر پاکستانی ها قیم و صلاحیت دار پشتون ها(اوغان ها)ی هموطن مایند و به آنها چنین حق و اجازه یی داده شده است که در همایش های بین المللی به نیابت از پشتون های افغانستان صحبت کنند؟!
در حالیکه بسیاری از سیاسیون اوغان،خط مرزی دیورند میان دو کشور افغانستان و پاکستان را به رسمیت نمی شناسند،اما در مقابل اهل سیاست و قدرت در پاکستان خط دیورند را مرز میان دو کشور میدانند و هرگونه ادعای ارضی از سوی افغانستان را نه تنها بی ارزش قلمداد می نمایند که بسیار با مهارت از موضع دولت افغانستان در این مورد، استفاده برده به تضعیف موقف آن در مراجع و مجامع بین المللی می پردازند.
"ديورند مرز دو کشور است"
شاهد حامد، وکیل مدافع ارشد در دادگاه عالي پاکستان، مي گويد: "ما ادعاي ارضي نداريم، ديورند مرز ميان دو کشور است و اگر ادعاي ارضي مطرح باشد، از جانب افغانستان است."
بهتر است سیاسیون و خبره گان پنبتون در عوض صرف انرژی برای انحصار قدرت و برباد دادن فرصت ها در ازاء به حاشیه کشانیدن بقیه اقوام و ایجاد موانع در برابر روند تاریخی حق طلبی شهروندان و ملیت های غیراوغان،تحول و دگرگون شوی اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی کشور را پذیرفته و با گذار از دیواره های بدویت و عصبیت ناشی از آن،برای اعمار جامعه ی مدنی و نظام برابر با ارزش های جهان امروز که در برابر همه ی شهروندان " مسوول و پاسخگو باشد همت گمارند.
در غیر آن آویختن به دامان پاکستانی بیگانه و اجنبی به بهانه ی همتباری با اقوام پنبتون آنسوی سرحد،همانگونه که تا ایندم نفعی به حال هیچ پنبتون و غیر پنبتونی نداشته است؛پس از این نیز جز اینکه سبب بی اعتمادی،کینه و ازدیاد فاصله میان پنبتون ها و غیر پنبتون ها شود و به سیاستمداران حیله گر و موقع شناس پاکستانی مجال مداخله و مانور بیشتر در بدل حمایت ظاهری از پبنتون ها، بدهد ثمر دیگری نخواهد داشت.
هرچند گروهک مافیایی قبیله سالار؛از پی آنست تا ناراحتی اشرا از نتایج انتخابات پارلمانی، وهمچنان نقشش را در استعمال قوه ی قضائیه علیه کمیسیون مستقل انتخابات،انکار کند؛ اما مثل همیشه " دُم خروس " از زیر بغل رئیس ساختار مافیایی بخوبی نمایان است و بیانگر ماجرا!
وابستگی و حتی همفکری مهره های اصلی ساختار مافیایی قدرت در افغانستان،به سازمان اطلاعات پاکستان امریست روشن و غیر قابل انکار.
همانگونه که همه میدانیم و اخیرا اسناد افشا شده از طریق ویکی لیکس بار دیگر روشن ساخت،چهره های برنامه ساز،کارگذار و استراتیژیست این گروهک قبیله سالار،دست پرورده های آی اس آی پاکستان اند،و همین ها سخت در تلاش اند تا نتیجه ی انتخابات پارلمانی را باطل سازند زیرا به دلخواه آنان نیست و نمایندگان اقوام دیگر احتمالا بیشتر از پشتون ها(اوغان) ها به پارلمان دوم ره برده اند.
سخنان دکتر رفعت حسین، رئیس بخش مطالعات استراتیژیک و دفاعی دانشگاه قاعد اعظم،که در کنفرانس "امنیت منطقوی جنوب آسیا " برگزار شده در برلین ،ایراد شده ،نقش آن کشور را در بحرانی که پس ازاعلان نتایج نهایی انتخابات پارلمانی میان قوه ی اجرائیه، وکمیسیون مستقل انتخابات،ایجاد شده بخوبی هویدا میسازد.
"پشتون هاي قبيله اي در حاشيه اند"
داکتر رفعت حسين، رييس بخش مطالعات استراتژيک و دفاعي دانشگاه قايد اعظم، مي گويد مشکل افغانستان اين است که "پشتون هاي قبيله اي از نظر سياسي در اقليت قرار دارند". او مدعي است که پشتون ها اکثريت را در افغانستان تشکيل مي دهند، و اگر اکنون اکثريت نيستند، به اين دليل است که بسياري پشتون ها مهاجر شده اند.
داکتر حسين که یکی از گردانندگان بحث بود، گفت منظورش "پشتون هاي قبيله اي جنوب" افغانستان است. او گفت حامد کرزي را به عنوان "شاروال کابل" مي شناسد. گفته هاي داکتر حسين به اين نکته متمرکز است که بايد يک اکثريت "پشتون قبيله اي" بر افغانستان حکمروايي داشته باشد که مستلزم تغيير قانون اساسي اين کشور است، زيرا به گفته او، پشتون هاي قبیله ای خود را با ارزش هاي قانون اساسي افغانستان بيگانه مي بينند. او افزود که نتيجه کنوني انتخابات براي پشتون هاي قبيله اي قابل قبول نيست و تا زماني که پشتون هاي قبيله اي از نظر سياسي خود را در اقليت ببينند، ثبات در افغانستان تامين نمي شود."
در سخنان دکتر رفعت حسین، متوجه دو نکته ی مهم در مورد پشتون (اوغان) ها میشویم ایشان با اشاره به "پشتون های قبیله ای جنوب" اقوام پشتون را به گروه های " قبیله ای" و پشتون های " مدنی " شده منقسم میسازند.
تاکید ایشان بر قیایل پنبتون (اوغان)جنوب، شاید اشاره تلویحی ی باشد به این نکته که پبنتون های ناقل شده به مناطق شمال،مرکزی و جنوب غرب، در اثر آمیزش با اقوام متمدن غیر اوغان، که به لحاظ تاریخی - فرهنگی مرحله ی زندگی بدوی را بسیار زود تر از پبنتون ها (اوغان ها)سپری کرده اند،برخلاف همتباران جنوبی شان،روحیه ی قانون پذیری و مطابقت با زندگی مدنی را دارا هستند؟!
نکته ی دوم و بسیار هم ارزشمند همانا بستگی ثبات کشور با ارضای غریزه ی قدرت طلبی قبیله و در ضمن قانون گریزی ایشان است!!
برای آنانی که از پی شناخت علت ها و دلایل بحران زا در کشور ها هستند،این حقیقت پوشیده نیست؛اما بیان آن از سوی یک مقام اکادمیک پاکستان،عمق فاجعه را به نمایش میگذارد.
بسیار متعجب و ناراحت میشوم هرگاهیکه مسوولین سیاسی - نظامی یا هم تحلیل گران و دانشگاهیان پاکستانی به نیابت از اوغان های هموطنم صحبت می کنند!
چندی قبل پرویز مشرف،طی محفلی در لندن ضمن اعلان خبر برگشت خود به عرصه ی سیاست پاکستان،وقتی در رابطه به قضایای افغانستان تماس گرفت،بار دیگر گفته های قبلی اشرا در زمینه تکرار کرد و گفت پشتون ها در افغانستان اکثریت اند و تحویل قدرت سیاسی به آنها زمینه ساز ختم بحران خونین افغانستان است.!
ما هیچ گاه شاهد واکنش رسمی یا غیر رسمی خبره گان و سیاسیون پنبتون (اوغان)در برابر چنین بیانات مداخله گرانه ی پاکستانی ها که از نظر من اهانت بار است،نبوده ایم.
برعکس آنانی که دعوای رهبری سیاسی و فرهنگی اوغان های هموطن ما را دارند، با پاکستانی ها در داخل کشور کنفرانس برگزار می کنند و در حضور آن اجانب از مظلومیت خود می نالند؟!
مگر پاکستانی ها قیم و صلاحیت دار پشتون ها(اوغان ها)ی هموطن مایند و به آنها چنین حق و اجازه یی داده شده است که در همایش های بین المللی به نیابت از پشتون های افغانستان صحبت کنند؟!
در حالیکه بسیاری از سیاسیون اوغان،خط مرزی دیورند میان دو کشور افغانستان و پاکستان را به رسمیت نمی شناسند،اما در مقابل اهل سیاست و قدرت در پاکستان خط دیورند را مرز میان دو کشور میدانند و هرگونه ادعای ارضی از سوی افغانستان را نه تنها بی ارزش قلمداد می نمایند که بسیار با مهارت از موضع دولت افغانستان در این مورد، استفاده برده به تضعیف موقف آن در مراجع و مجامع بین المللی می پردازند.
"ديورند مرز دو کشور است"
شاهد حامد، وکیل مدافع ارشد در دادگاه عالي پاکستان، مي گويد: "ما ادعاي ارضي نداريم، ديورند مرز ميان دو کشور است و اگر ادعاي ارضي مطرح باشد، از جانب افغانستان است."
بهتر است سیاسیون و خبره گان پنبتون در عوض صرف انرژی برای انحصار قدرت و برباد دادن فرصت ها در ازاء به حاشیه کشانیدن بقیه اقوام و ایجاد موانع در برابر روند تاریخی حق طلبی شهروندان و ملیت های غیراوغان،تحول و دگرگون شوی اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی کشور را پذیرفته و با گذار از دیواره های بدویت و عصبیت ناشی از آن،برای اعمار جامعه ی مدنی و نظام برابر با ارزش های جهان امروز که در برابر همه ی شهروندان " مسوول و پاسخگو باشد همت گمارند.
در غیر آن آویختن به دامان پاکستانی بیگانه و اجنبی به بهانه ی همتباری با اقوام پنبتون آنسوی سرحد،همانگونه که تا ایندم نفعی به حال هیچ پنبتون و غیر پنبتونی نداشته است؛پس از این نیز جز اینکه سبب بی اعتمادی،کینه و ازدیاد فاصله میان پنبتون ها و غیر پنبتون ها شود و به سیاستمداران حیله گر و موقع شناس پاکستانی مجال مداخله و مانور بیشتر در بدل حمایت ظاهری از پبنتون ها، بدهد ثمر دیگری نخواهد داشت.