وحید عمر استعفا داد
وحید عمر ار سمت خود استعفا نمود
وحقايق افغانستان از زبان معاون پيشين رياست جمهوري
احمد ضياء مسعود معاون پيشين رياست جمهوري افغانستان و از چهرههاي مطرح سياسي كشور، پس از مدتها سكوت، سرانجام با پخش اسناد محرمانهي امريكا از طريق سايت ويكيليكس كه اتهام خارج كردن ميليونها دالر از كشور را به او وارد كرده بود، سكوت را شكست و در برابر مردم افغانستان از خود دفاع كرد.
معاون پیشين رياست جمهوري در اين كنفرانس خبري با خطاب به مردم افغانستان و نه هيچ نهاد و سازمان ديگري، نشان داد كه خود را در برابر مردم كشورش مسوول حس ميكند و لازم ميداند كه حقايق را با آنها در ميان بگذارد.
اعتماد به مردم، از مهمترين ويژگيهاي رهبران و سياستمداران مسوول و پاسخگو است كه در يك روند دموكراتيك تلاش ميكنند هيچ چيز را پنهان نكنند و از چشم در چشم شدن با آنان نهراسند. پس از اين كنفرانس خبري، آقاي مسعود براي نخستينبار پس از كنار رفتن از سمت دولتي با يك رسانهي خصوصي داخلي گفتگو كرد و ديدگاهها و نظرات خود را در مورد افغانستان و آيندهی آن، مطرح كرد.
آقاي مسعود در اين گفتگوي طولاني به سوالاتي پاسخ داد كه بخشي از آنها، حقايق پنج سال گذشتهی كشور ماست و با سرنوشت سياسي افغانستان گره خورده است.
در اين گفتگو، آقاي مسعود نشان داد كه سياستمداري اخلاقگرا است و به هيچ صورت مثل برخيها كه به محض كنار رفتن از قدرت به نقد دولتمردان ميپردازند نيست. او در اين گفتگو حتا يكبار هم به آقاي كرزي و ديگر مقامهاي بلندپايه، بيحرمتي روا نداشت و تا پايان گفتگو نخواست به صراحت از كسي نام ببرد؛ ولي در عين حال ديدگاههاي خود را به عنوان فردي معتقد به دموكراتيزه شدن افغانستان با معيارهاي امروزين، تبارز داد.
آقاي مسعود، نشان داد كه به دموكراسي «گفتگويي» -كه امروزه در بسياري از كشورهاي جهان سوم مدل متعادلي از حكومتداري ثابت شده- باور دارد و در اين راستا، بدون غوغاگري و ايجاد سروصداهاي تبليغاتي و رسانهاي، در طول پنجسال گذشته كار كرده است.
مشكل مهم اكثر سياستمداران و يا شبهسياستمداران كشور ما اين است كه با خواندن يك كتاب از فلان نويسندهي غربي، يكشبه حامي ديدگاههاي او ميشوند و بدون آن كه بدانند چه ميگويند و يا مردم از سخنان آنان چيز قابل فهمي را استنباط كنند، حرفهايی را مزیّن به واژگان و اصطلاحات دشوارفهم، به خورد ديگران ميدهند؛ ولي آقاي مسعود در اين گفتگو به سادگي با مردم خود حرف زد و درد دلهاي خود را كه بدون ترديد آبشخور عميق سياسي داشت، با آنان در ميان گذاشت.
آقاي مسعود گفت كه معتقد به ساختن احزاب سياسي نيرومند در افغانستان است تا از راه اينگونه احزاب فراگير و ملي، ديدگاههاي جامعه توحيد و منسجم شود و چندين بار در اين خصوص با مقامهاي بلندپايه و از جمله آقاي كرزي مشورهها و رايزنيهايی انجام داده است.
اما به گفتهي ایشان، آقاي كرزي به حزب و نهاد سياسي مردمي باور ندارد و با ايجاد روابط با سران قومي و روحاني كشور تلاش ميكند مسايل حاد مملكتي را حل كند؛ چيزي كه به باور بسياري از كارشناسان، در 9 سال گذشته هيچ نتيجهیي به جز اتلاف وقت و سرمايه، در پي نداشته است.
آقاي مسعود در اين گفتگو دقيقاً در برابر ديدگاههاي انحصارطلبانه و تماميتخواه قرار گرفت و نشان داد كه سياستمداري مدرن و باورمند به ارزشهاي حقوق بشري و حق شهروندي است و حل معضل افغانستان را در اجماع همگاني و مشاركت سياسي تمام مردم اين كشور به عنوان شهروند در روند سياسي و دولتسازي بر پايههاي دولت مدرن ميداند؛ برخلاف آنچه كه رهبري فعلي افغانستان به آن معتقد است و تلاش دارد با استفاده از مكانيزمهاي پيشامدرن و از چرخه بيرون شده، به مشكلات امروزي جامعه پاسخ بدهد. !
در طول 9 سال گذشته ثابت شده كه افغانستان چوب سياستهاي غير دموكراتيكي را ميخورد كه از سوي جناح تماميتخواه به شكل يكجانبه بر جامعه تحميل ميشود و اين سياستها عملاً به انسداد گفتگو و مباحثه در ميان شهروندان انجاميده است.
در سياست مدرن، شهروندان به عنوان اعضاي نيرومند بافت دروني قدرت در محاسبههاي كلان كشوري مورد توجه قرار ميگيرند و مجال مييابند كه در يك فضاي عمومي وارد گفتگو دربارهي سياست و قدرت شوند؛ چيزي كه در حال حاضر در افغانستان به آن توجه نميشود و يكسره مردم از سياست و فعاليتهاي سياسي به دور نگهداشته ميشوند.
به هر حال در اين گفتگو، معاون پيشين رياست جمهوري افغانستان ثابت ساخت كه ميداند كه در كشورش چه ميگذرد و مردم چه ميخواهند.
او نخواست در اين گفتگو به مسايل فرعي و جزيي مشكلات افغانستان كه از حد شمار و نصاب بيرون است، حوصلهي شنوندگان خود را سرببرد و عمدتاً فرصت را براي بحث كلان قدرت در كشور همچنان در اختيار نگهداشت و به ريشهي معضلات و چالشها پرداخت.
احمد ضياء مسعود معاون پيشين رياست جمهوري افغانستان و از چهرههاي مطرح سياسي كشور، پس از مدتها سكوت، سرانجام با پخش اسناد محرمانهي امريكا از طريق سايت ويكيليكس كه اتهام خارج كردن ميليونها دالر از كشور را به او وارد كرده بود، سكوت را شكست و در برابر مردم افغانستان از خود دفاع كرد.
معاون پیشين رياست جمهوري در اين كنفرانس خبري با خطاب به مردم افغانستان و نه هيچ نهاد و سازمان ديگري، نشان داد كه خود را در برابر مردم كشورش مسوول حس ميكند و لازم ميداند كه حقايق را با آنها در ميان بگذارد.
اعتماد به مردم، از مهمترين ويژگيهاي رهبران و سياستمداران مسوول و پاسخگو است كه در يك روند دموكراتيك تلاش ميكنند هيچ چيز را پنهان نكنند و از چشم در چشم شدن با آنان نهراسند. پس از اين كنفرانس خبري، آقاي مسعود براي نخستينبار پس از كنار رفتن از سمت دولتي با يك رسانهي خصوصي داخلي گفتگو كرد و ديدگاهها و نظرات خود را در مورد افغانستان و آيندهی آن، مطرح كرد.
آقاي مسعود در اين گفتگوي طولاني به سوالاتي پاسخ داد كه بخشي از آنها، حقايق پنج سال گذشتهی كشور ماست و با سرنوشت سياسي افغانستان گره خورده است.
در اين گفتگو، آقاي مسعود نشان داد كه سياستمداري اخلاقگرا است و به هيچ صورت مثل برخيها كه به محض كنار رفتن از قدرت به نقد دولتمردان ميپردازند نيست. او در اين گفتگو حتا يكبار هم به آقاي كرزي و ديگر مقامهاي بلندپايه، بيحرمتي روا نداشت و تا پايان گفتگو نخواست به صراحت از كسي نام ببرد؛ ولي در عين حال ديدگاههاي خود را به عنوان فردي معتقد به دموكراتيزه شدن افغانستان با معيارهاي امروزين، تبارز داد.
آقاي مسعود، نشان داد كه به دموكراسي «گفتگويي» -كه امروزه در بسياري از كشورهاي جهان سوم مدل متعادلي از حكومتداري ثابت شده- باور دارد و در اين راستا، بدون غوغاگري و ايجاد سروصداهاي تبليغاتي و رسانهاي، در طول پنجسال گذشته كار كرده است.
مشكل مهم اكثر سياستمداران و يا شبهسياستمداران كشور ما اين است كه با خواندن يك كتاب از فلان نويسندهي غربي، يكشبه حامي ديدگاههاي او ميشوند و بدون آن كه بدانند چه ميگويند و يا مردم از سخنان آنان چيز قابل فهمي را استنباط كنند، حرفهايی را مزیّن به واژگان و اصطلاحات دشوارفهم، به خورد ديگران ميدهند؛ ولي آقاي مسعود در اين گفتگو به سادگي با مردم خود حرف زد و درد دلهاي خود را كه بدون ترديد آبشخور عميق سياسي داشت، با آنان در ميان گذاشت.
آقاي مسعود گفت كه معتقد به ساختن احزاب سياسي نيرومند در افغانستان است تا از راه اينگونه احزاب فراگير و ملي، ديدگاههاي جامعه توحيد و منسجم شود و چندين بار در اين خصوص با مقامهاي بلندپايه و از جمله آقاي كرزي مشورهها و رايزنيهايی انجام داده است.
اما به گفتهي ایشان، آقاي كرزي به حزب و نهاد سياسي مردمي باور ندارد و با ايجاد روابط با سران قومي و روحاني كشور تلاش ميكند مسايل حاد مملكتي را حل كند؛ چيزي كه به باور بسياري از كارشناسان، در 9 سال گذشته هيچ نتيجهیي به جز اتلاف وقت و سرمايه، در پي نداشته است.
آقاي مسعود در اين گفتگو دقيقاً در برابر ديدگاههاي انحصارطلبانه و تماميتخواه قرار گرفت و نشان داد كه سياستمداري مدرن و باورمند به ارزشهاي حقوق بشري و حق شهروندي است و حل معضل افغانستان را در اجماع همگاني و مشاركت سياسي تمام مردم اين كشور به عنوان شهروند در روند سياسي و دولتسازي بر پايههاي دولت مدرن ميداند؛ برخلاف آنچه كه رهبري فعلي افغانستان به آن معتقد است و تلاش دارد با استفاده از مكانيزمهاي پيشامدرن و از چرخه بيرون شده، به مشكلات امروزي جامعه پاسخ بدهد. !
در طول 9 سال گذشته ثابت شده كه افغانستان چوب سياستهاي غير دموكراتيكي را ميخورد كه از سوي جناح تماميتخواه به شكل يكجانبه بر جامعه تحميل ميشود و اين سياستها عملاً به انسداد گفتگو و مباحثه در ميان شهروندان انجاميده است.
در سياست مدرن، شهروندان به عنوان اعضاي نيرومند بافت دروني قدرت در محاسبههاي كلان كشوري مورد توجه قرار ميگيرند و مجال مييابند كه در يك فضاي عمومي وارد گفتگو دربارهي سياست و قدرت شوند؛ چيزي كه در حال حاضر در افغانستان به آن توجه نميشود و يكسره مردم از سياست و فعاليتهاي سياسي به دور نگهداشته ميشوند.
به هر حال در اين گفتگو، معاون پيشين رياست جمهوري افغانستان ثابت ساخت كه ميداند كه در كشورش چه ميگذرد و مردم چه ميخواهند.
او نخواست در اين گفتگو به مسايل فرعي و جزيي مشكلات افغانستان كه از حد شمار و نصاب بيرون است، حوصلهي شنوندگان خود را سرببرد و عمدتاً فرصت را براي بحث كلان قدرت در كشور همچنان در اختيار نگهداشت و به ريشهي معضلات و چالشها پرداخت.