پشت اين پرده كي داند كه چها مي‌گذرد



پشت اين پرده كي داند كه چها مي‌گذرد
هوشمند فرارودی
یکی از کاستی‌های مهم روند مبارزه با نیروهای دهشت‌افکن در طی 9 سال گذشته، بزرگ نشان دادن آنها بوده است. این کار پس از حادثه‌ی 11 سپتمبر توسط بوش صورت گرفت و از سوی برخی از کشورها بنا به انگیزه‌های گوناگون، هر ازگاهی شنیده شد.
در داخل کشور حکومت افغانستان بارها مرتکب این اشتباه بزرگ گردیده و درباره‌ی گروه طالبان دور از واقعیت‌های موجود در جبهه‌ی آنها، حرف زده است. بسیاری از تحلیل‌گران نیز آگاهانه و ناآگاهانه نیروهای دهشت‌افکن را قوی و خطرناک معرفی کرده‌اند.
اغراق در مورد توان و نیروی گروه طالبان، با هر انگیزه‌یی که صورت گرفته، پیامدهای بدی را وارد جریان مبارزه با دهشت‌افکنی کرده است. ایجاد دشمن‌های فرضی و بعد خطرناک نشان دادن آنها، جزء خصلت‌های سازمان‌های امنیتی و استخباراتی امریکا به شمار می‌رود.
این دستگاه‌ها پیشروی و سیطره‌ی خود را فقط و فقط منوط به موجودیت دشمن‌های بالفعل و یاهم فرضی می‌دانند، به همین منظور است که پیش از کاهش خطر هر یک از دشمن‌های شان در افکار عامه و یاهم در کادر امنیتی کشورشان، دشمن‌های جدیدی نشانه گذاری می‌کنند. بوش برای اینکه گویا صدام حسین دشمن بسیار خطرناک ایالات متحده بوده و دارای سلاح کشتار جمعی است، عراق را اشغال کرد و پس از آن، به بهانه‌ی تهدید مستقیم امنیت ملی امریکا توسط القاعده، به افغانستان نیرو فرستاد.
تا اکنون القاعده نیز به حیث یک هیولای خون آشام به خورد شهروندان امریکا داده می‌شود؛ در‌حالی‌که پدیده‌یی به نام القاعده و رهبر آن اسامه بن‌لادن، رنگ اسطوره و معما را به خود گرفته است. پس از روی کار آمدن اداره‌ی اوباما در کاخ سفید، سیاست بوش در خصوص نیروهای دهشت افکن همچنان ادامه یافت ولی با انگیزه‌های دیگر.
مسأله‌ی بزرگ نمایی نیروهای ترور، درچند سال اخیر، بخشی از سیاست‌های خارجی انگلیس‌ها بوده است. گفته می‌شود دیدگاه‌های دولت انگلیس بیشتر در مجموعه‌ی استراتژی پاکستان نسبت به ماهیت گروه طالبان حمل می‌گردد. پاکستانی‌ها حتا پس از سرنگونی رژیم طالبان از مواضع آغریق آمیز و ترس آور در باره‌ی طالبان دست نکشیدند.
سیاست‌مداران پاکستانی بارها طالبان را یک گروه با پایه‌های وسیع در داخل افغانستان یاد کرده آنها را دارای نیروی کلان دانسته‌اند که می‌توانند دوباره به این کشور برگردند. یکی از سیاست‌مداران برجسته‌ی پاکستانی گفته بود از مشکلات عمده نشست بن، عدم حضور رهبران طالبان در آن بوده و آوردن ثبات در افغانستان را وابسته به شریک ساختن گروه طالبان در قدرت قلمداد کرده است.
به گونه‌یی که قرینه‌ها نشان می‌دهد، امریکا در ابتدای حمله به افغانستان، از خطرناک نشان دادن نیروهای جنگجو، استفاده‌های سیاسی می‌برد و تلاش می‌کرد از این طریق، بر میزان متحدینش در جنگ افغانستان بیافزاید و در عین حال، این مسأله دستاویز اصلی حمله به این کشور به مشار می‌رفت. اما در سال‌های اخیر دستگاه‌های امنیتی امریکا از حربه‌ی بزرگنمایی، می‌خواهند پروسه‌ی مذاکره با گروه طالبان را توجیه کنند.
امریکا حتا سازمان ملل متحد و کشورهای دیگر را وادار کرد تا از پروسه‌ی مصالحه با نیروهای مخالف دولت افغانستان حمایت کنند. سازمان ملل متحد نیز به پیروی از موضع تازه‌ی کاخ سفید، از پیوستن گروه طالبان به دولت افغانستان اعلام حمایت کرد و حتا به این منظور تعدادی از چهره‌های این گروه را که اسامی شان در فهرست سیاه این سازمان وجود داشت، بیرون کرد. مقام‎‌های امریکایی در این اواخر اعلام کردند که هر یک از رهبران گروه طالبان را که خواسته باشند جهت مذاکره به کابل بروند، امنیت شان را می‌گیرند و گفته‌اند که ترتیبات سفر آنان به کابل را نیز آماده می‌کنند.
دیدگاه‌های توأم با ترس و قوی نمایی طالبان در دولت افغانستان، در سال‌های اخیر، به تکرار دیده شده است. آقای کرزی در صحبت‌های خود از پیامدهای ناگوار خروج نیروهای امریکایی یاد کرده و گفته است که افغانستان بدون حضور قوای خارجی توان مقابله با گروه طالبان را ندارد. آقای کرزی و سخنگویان تلاش کرده‌اند تا گروه دهشت افکن طالب را یک گروه قوی با افراد زیاد نشان دهند. تحلیل‌گران افغانستانی نیز به یک چنین دیدگاه هایی متناقض مواجه بودند؛ برخی از اینها در صحبت‌های شان دست به بررسی‌های مبالغه آمیزی می‌زنند.
مثلاً یکی ازاین افراد در یک نشست تلویزیونی گفته بود که اگر قوای خارجی از این کشور خارج شوند، دولت افغانستان در مدت چند ساعت سقوط خواهد کرد، که یک دیدگاه کاملاً بدور از واقعیت‌های موجود می‌باشد. زمانی‌که اکثریت خاک افغانستان در اختیار طالبان بود و همچنان از حمایت همه جانبه القاعده، پاکستان و چند کشور عربی برخوردار بودند، نتوانستند جبهه‌ی‌ بی نان و سلاح مقاومت را در هم بشکنند ولی اکنون نه از کدام جغرافیای مشخص استفاده می‌کنند و توان تحرکات منظم و بزرگ را دارند، پس چگونه می‌توانند ده‌ها هزار نیروی امنیتی دولت افغانستان همزمان با خروج نیروهای خارجی آنهم در مدت چند ساعت از بین ببرند.
رسانه‌های خارجی پیوسته نیروهای جنگجو در افغانستان را بسیار خطرناک و گسترده نشان داده‌اند که هیچ کدام شان بر پایه واقعیت نبوده است؛ یکی از این رسانه‌ها گفته بود که خروج نیروهای خارجی از افغانستان مساوی به نابودی همزمان دولت این کشور است. این‌گونه مواضع در واقع نه تنها غراق آمیز می‌نماید بلکه بیانگر نوع ترس و القای آن به افکار عامه نیز می‌باشد.
بدون شک مبالغه در گستره فعالیت گروه طالبان و توان جنگی آنها، به افزایش انگیزه و نیرو در صف آنها افزوده است و حاصل آن تسلیم و انعطاف طرف های ذی‌دخل و حکومت این کشور در برابر آن گروه می‌باشد. به همین ترتیب، رسانه‌های افغانستان نیز در اکثر مواقع گستره فعالیت و دهشت گروه‌های جنگجو را برجسته کرده و تحرکات کوچک شان را بزرگ نشان داده اند.
انتشار خبرهای متواتر و پیهم از گسترش طالبان به ولایت‌های مختلف و افزایش نیرو و توان آنها، جنبه‌ی تبلیغاتی این گروه را به صورت کامل اشباع کرده است.
در واقعیت امر گروه طالبان برای تبلیغات اهداف و فعالیت‌های خویش، هیچ گونه هزینه نمی‌پردازند و این کار به سادگی تمام، توسط رسانه‌های همگانی کشور تأمین می‌شود؛ درحالی که شاید این کار در ظاهر امر پخش یک خبر و انعکاس رویدادها به مردم تقلی گردد ولی رسانه‌ها و تحلیل‌گران نمی فهمند که در بسیاری فرصت‌ها تبلیغات گسترده نیروهای جنگجو را به‌پیش برده‌اند.
گروه طالبان وقتی این گونه دیدگاه‌ها را در مورد خودشان می‌شنوند، بدون شک بر قوت و انگیزه شان افزوده شده و به نفع خود استفاده‌های سیاسی و تبلیغاتی می‌برند. همچنان این گونه مواضع ذهنیت جوانان بی‌کار و حتا مردم عادی را نسبت به نیروهای دهشت افکن تغییر داده و باعث می‌گردد تا روان مردم در برابر طالبان به نحوی سرخورده شوند. در این حال، نیروهای امنیتی کشور زمانی که می‌بینند به این پیمانه به نفع طالبان تبلیغات صورت می‌گیرد، انگیزه جنگ با آنها را از دست می‌دهند.
افزون بر اینها، بزرگ‌نمایی طالبان روند مذاکره با این گروه را قطعاً دچار مشکل می کند؛ تکرار تبلیغات – حتا- مثبت به نفع طالبان، نوع انگیزه و شجاعت کاذب به افراد شان بخشیده آنها را مصر به ادامه‌ی اعمال شان می‌کند. شورای عالی صلح که یکی از کارهای کلان آقای کرزی در امر مذاکره با گروه طالبان می‌باشد نیز توسط همین بزرگ نمایی‌ها، به چالش مواجه خواهد شد.
موفقیت شورای عالی صلح که در این روزها فعالیت‌های گسترده خود را در ولایات کشور به راه انداخته است، نیازمند فراهم سازی زمینه های گوناگون می باشد.

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد