نشر اصول اساسی از طرف طالبان

 

طالبان مسوده اصول اساسی را نشر کردند
آیا اگر فارسی و میراث کهن و ارزشمند آن با شخصیت های بزرگ علمی و ادبی از کنار مفاخر ملی و باستانی جغرافیای افغانستان گرفته شود پس چه برای ما میماند؟ 


طالبان مسوده اصول اساسی خود را نشر کردند. 

ولی با بر خورد خصمانه علیه زبان کهن، بومی و پر غنای کشور ما فارسی دری.


 


با وجودی که از قوانین اساسی گذشته از جمله قانون اساسی مصوب لوی جرگه ۱۳۸۲ در این مسوده زیاد استفاده شده ولی مطابق قواعد حقوقی، شرعی و سیاسی حاکم در جهان که موجب پیشرفت و ثبات کشور ها شده. بشمول کشور های اسلامی و قوانین اساسی اسبق افغانستان، از لحاظ نقد و بررسی و درنظرداشت حقوق مقایسوی و پیشرفت عظیم جوامع بشری مبتنی بر قوانین اساسی از نظر من با تحقیقات علمی و مسلکی، (۱۲) فصل و (۱۷۹) ماده ای این مسوده یک کتاب ضخیم و پر هجم بحث، نظر و انتقاد به وجود خواهد آمد.


از جمله ماده (۷) آن که خلاف قوانین اساسی بیش از نیم قرن اخیر و آنچه که واقعیت های عینی و تاریخ کهن و معاصر افغانستان در مورد زبان های کشور مخصوصا زبان های پشتو و فارسی دری بیان میدارد. خود یک کتاب بحث لازم دارد.

اولا که تقریبا صد فی‌صد تحصیل یافتگان آگاه فارسی زبان و فیصدی زیادی از سایر هموطنان آگاه بر حقیقت مساله معتقد هستند که یک زبان واحد را در سه کشور به سه نام یاد کردن، طوریکه مشابه آن اصلا در جهان ملاحظه نمیشود. خود جفای استعمار گونه، فریبکارانه و اجباری بر حق یک قوم بزرگ و گویندگان زبان فارسی دری یا بهتر است بگویم فارسی است. 

چونکه تمام آگاهان، دانشمندان و شرق شناسان جهان بدون ملاحظات سیاسی طور واقع بینانه این زبان بزرگ و میراث پر غنای کلاسیک بشری را به نام پارسی و یا به قول اعراب فارسی می‌شناسند.


من فکر میکنم هیچ کس دیگری در جهان حق ندارد که به زبان و قوم و هویت و حتی مکان ها و شهر و دهات مردم اسم تعیین کند یا اسمای کهن را عوض کند. که متاسفانه چنین جفا در قرون معاصر طور اجباری در سرزمین تاریخی افغانستان به حق مردم اصیل و بومی کشور شده و ادامه دارد و از بیان بسیار مطالب مستدل و حقیقی در زمینه صرف نظر میکنم.

ثانیا تا حال هر دو زبان برادر پشتو و فارسی دری زبان های رسمی و ملی افغانستان بوده. و صمیمانه این دو زبان و گویندگان آن صمیمانه در کنار هم زندگی کرده اند و روابط و مناسبات بر قرار نمودند.


حالا چه شده که پشتو و فارسی دری زبان های رسمی تذکر رفته، اما اشاره شده که تنها پشتو زبان ملی است. این تذکر اگر به جهت فارسی ستیزی و نفاق افگنی خواست استخبارات بیگانه نیست پس چیست؟ و آنهم در این شرایط حساس کشور.

لطفا به پیشینه ای تاریخی و میراث بزرگ فرهنگی این سرزمین و واقعیت های عینی کشور ما از لحاظ زبان ها با تحقیقات علمی، میدانی، باستانی و کتاب خانه ای از جمله جایگاه زبان فارسی در افغانستان و منطقه ای بزرگی از جغرافیای قاره ای آسیا و شهرت و حرمت بین المللی آن مراجعه فرمایید.


آیا اگر فارسی و میراث کهن و ارزشمند آن با شخصیت های بزرگ علمی و ادبی از کنار مفاخر ملی و باستانی جغرافیای افغانستان گرفته شود پس چه برای ما میماند؟

نمی‌خواهم بحث را طولانی بسازم. به همین نوشته ای مختصر اکتفا میکنم. اکثریت موادات این مسوده طوریکه اشاره شد کتاب ضخیمی از بحث و انتقاد را لازم دارد و نمیتواند راه گشای پرابلم های عظیم افغانستان معاصر باشد.


متن ماده هفتم مسوده اصول اساسی طالبان قرار ذیل است.

اوومه ماده

د هېواد مروجه ژبو څخه پښتو او دري رسمي ژبې دي، پښتو د هېواد ميل ژ به ده، د مروجه ژبو د 

ودې لپاره امارت/دولت اغېزمن او مناسب رشایط برابروي، په هېواد کې د رسنیو خپرونې او چاپ په 

ټولو مروجو ژبو رسه آزادې دي.


محمدنعیم غیور

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد