ترامپ :سیاست ایران هراسی
بهای سنگین سفر «
ترامپ» به ریاض و بهرهبرداری او از سیاست ایران هراسی
سردبیر روزنامه «رای الیوم» در یادداشتی به بررسی بهای سنگین سفر رئیسجمهوری آمریکا به عربستان میپردازد و مینویسد که واشنگتن همچنان از طریق ایرانهراسی در صدد چپاول آل سعود و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، در آستانه سفر «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا به عربستان و انتشار اخبار متعدد از منافعی که این سفر برای واشنگتن دارد، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه «الرای الیوم» در یادداشتی مسئله فروش تسلیحات به عربستان را آنالیز کرد و اذعان داشت که ترامپ در حال تجارت است و عربستان صرفا به منظور داشتن حمایت واشنگتن در حال خرید تسلیحات و دادن باج به رئیسجمهوری آمریکا است.
وی در این یادداشت مینویسد که ریاض به سختی قادر است، قراردادهای تسلیحاتی را که با ترامپ امضا خواهد کرد، تامین بودجه کند اما ترامپ با استفاده از گزینه ایرانهراسی در حال تامین بودجه طرحهای خود در آمریکاست.
در ادامه متن کامل این یادداشت میآید.
*****
زمانی که خبرگزاری «رویترز» به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکایی مینویسد که واشنگتن در آستانه تکمیل امضای مجموعه قراردادهای تسلیحاتی با عربستان به ارزش بالای 100 میلیارد دلار است و میتواند ارزش این قراردادها به 300 میلیارد دلار طی 10 سال آینده با هدف تقویت توان دفاعی ریاض برسد البته این امر مشروط به این است که برتری نظامی اسرائیل در منطقه حفظ شود، ما باید این امر را تایید کنیم و منتظر اعلام رسمی این مسئله طی سفر «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا به عربستان که شنبه آینده صورت میگیرد، باشیم.
در ادامه این یادداشت آمده است: در روزنامهنگاری، این اطلاعات به طور تصادفی منتشر نمیشوند و هیچ ارتباطی با مهارتهای خبرنگاری که این خبر را منتشر میکند، ندارد بلکه خبرنگار صرفا این خبر را دریافت کرده است و یک نفر واقعا خواسته است که این خبر یا اطلاعات مورد نظرش در زمانی مناسب منتشر شود.
اینکه ترامپ عربستان را به عنوان نخستین ایستگاه سفر خارجیاش پس از دستیابی به کرسی ریاستجمهوری انتخاب کرده، به دلیل جایگاه دینی یا سیاسی این کشور در جهان اسلام نیست بلکه به این دلیل است که عربستان میتواند بهای لازم برای این سفر را بپردازد و پول مورد نیاز ترامپ تامین شود. این چیزی است که ما از طریق همین خبر منتشر شده در رویترز متوجه میشویم.
در این مسئله که عربستان به سلاح نیاز دارد، بحثی نیست اما واقعا به این کیفیت از سلاح، آن هم با این بها، نیازی ندارد. قراردادهای تسلیحاتی مذکور به هواپیماهای مدرن و پیشرفته اف 35 منحصر نمیشوند و شامل قراردادهای تعمیر و نگهداری، سیستمعاملهای کشتی، سامانههای پدافندی مانند پاتریوت و ...نیز میشود. به همین دلیل، مقام مسئول آمریکایی که این خبر را فاش کرده، تاکید کرده که این قراردادها، برتری نظامی اسرائیل را تهدید نخواهد کرد.
ما واقعا درک نمیکنیم که چرا اسم اسرائیل در این قرارداد میآید و چرا تاکید میشود که آمریکا برتری نظامی اسرائیل را حفظ خواهد کرد؟! تواناییهای نظامی عربستان دستکم در دوره کنونی برای پایان دادن اشغالگری اسرائیل در فلسطین مناسب نیست بلکه برای جنگهای تحمیلی با ایران است. ما از واژه تحمیلی استفاده میکنیم زیرا دولت ترامپ از «خطر ایران» به عنوان یک «مترسک» برای گرفتن پولهای عربستان استفاده میکند.
شاهزاده محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان سعودی و وزیر دفاع این کشور از زمانی که به قدرت رسیده، حتی یک کلمه از اسرائیل یا فلسطین در اظهارنظرهای تلویزیونی و ...به زبان نمیآورد. این امر چه چیزی را نشان میدهد؟
ترامپ از عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواسته تا بهای حمایت آمریکا از آنها را پرداخت کنند. او یک تاجر است و این حمایت او از کشورهای مذکور نمیتواند رایگان باشد. لذا این توافق صورت میگیرد تا طی قراردادهایی تجاری، این بها پرداخت شود. برخی از این قراردادها نظامی هستند همچون قراردادهای تسلیحاتی و برخی دیگر قراردادهای سرمایهگذاری هستند. به همین دلیل نیز شاهزاده محمد بن سلمان سفر دو ماه پیشش به واشنگتن از سرمایهگذاری 200 میلیارد دلاری در پروژههای زیرساختی آمریکا طی 4 سال یعنی در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ - چه بسا تنها دورهاش- خبر داد.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که این پول از کجا خواهد آمد که مقامات سعودی زیر بار این تعهدات در مقابل واشنگتن میشوند. چگونه قرار است عربستان بهای این قراردادها را پرداخت کند؟ فروش 5 درصد از سهام شرکت آرامکو نمیتواند یک چهارم این تعهدات را تامین کند. از سوی دیگر، کمبود بودجه امسال عربستان به 84 میلیارد دلار میشود و علاوه بر آن، نزدیک به 13 میلیارد دلار نیز ارزش عدم پرداخت پاداش و معوقات کارمندان دولت است.
پروژههای زیرساختی برای عربستان چه میشود؟ رفاه شهروند سعودی چه میشود؟ حمایت از کالاها و خدمات اساسی چه میشود؟
این سوالات بسیار دشوارند و طرح آنها به ویژه از سوی اقتصاددانان و صاحبان تجربه حرام است. اما به راحتی میتوان به این سوالات پاسخ داد. پاسخ این است: در سایه خورده شدن ذخایر مالی در نتیجه اسراف صورت گرفته در بخش نظامی طی جنگهای یمن و سوریه و وجود صف درازی از حاکمان و شاهزادههای طمعکار و حریص برای پول، عربستان دو راه بیشتر ندارد. یا باید از طریق خزانهاش از داخل و خارج وام بگیرد یا از داراییهای خود درآمدزایی کند و در چارچوب سیاست خصوصیسازی، شرکتهای دولتی را به فروش بگذارد و طرح فروش 5 درصد از شرکت آرامکو نیز گام نخست در این مسیر است و این اقدام شامل حال سایر شرکتهای بزرگ دولتی نیز خواهد شد.
عربستان سعودی اکنون دو چیز را از دست داده است. یکی هیبتش یا دستکم بخش زیادی از هیبتش را و دیگری توان مالیاش را..این خسارت بزرگی است که به راحتی قابل جبران نیست.