سعيد:حميد گل از ا هار نظريكه باعث شرمندگي حكمتيار شود خوداري نمايد




قریب الرحمن سعید: قهرمان اصلی جهاد افغانستان جنرال حمیدګل است

شنبه 15 اكتبر 2011بوسيله‌ى پرویز "بهمن"
اقای قریب الرحمن سعید که اکنون درکشورشاهی ناروی تشریف دارند وګاه وبیګاه بنام حزب اسلامی صدایش را بلند میکند طی نګارش یک مقاله ای طویلی درسایت دعوت ازجنرال حمید ګل رییس سابق استخبارات نظامی باکستان خیلی عاجزانه تقاضاکرده است تا ازاظهارنظرهای که باعث خجالتی پشتونها خصوصا ګلبدین حکمتیار وملا جلال الدین خوستی شود بپرهیزد.
قریب الرحمن سعید یکی ازسخنګویان معروف حزب ګلبدین حکمتیار درسالهای راکت پرانی ګلبدین حکمتیار به شهرکابل بود، این عنصر علاوه بر تعصب شدید وګلبدینی بودن مبالغه آمیزش یک پشتونیست خیلی افراطی ویک فاشیست تمام عیار نیز تشریف دارند که به قول عوام فقط یک دم کمبود دارد ورنه کاملا .......مجسم بود. شدت تعصب اوغانی قریب الرحمن سعید بحدی است زمانیکه ګلبدین در میان دو جبهه ای طالبان ودولت برهان الدین ربانی باید یکی را انتخاب میکرد ، این موجود ، ګلبدین را ترغیب به تسلیم شدن به طالبان میکرد ولی ګلبدین از سر ناچاری برای آخرین بار مقام صدارت را در دولت برهان الدین ربانی پذیرفت که آقای قریب الرحمن سعید ازهمان وقت با ګلبدین قطع علاقه نموده وبه کشور ناروی پناهنده شد. حالا که ازبرکت قوانین انسانی جامعه ای ناروی بدون هیچ بازخواست وپرسانی بحیث شهروند آنکشور پذیرفته شده است با استفاده ای سوء از آزادیهای دموکراتیک ومشروع انسانی که آنرا خودش بمردم افغانستان روا دار نیست با بی حیایی وپررویی تمام درنوشته هایش از قاتلان مردم افغانستان وخرمرده های طالبان انتحاری وحزب ګلبدین بحیث نیروی مقاومت ومجاهدین یاد میکند
عنوان مقاله ای طویل وسراپا دروغ آقای قریب الرحمن سعید این است:(دروند جنرال حمید ګل صیب : لږ څه احتیاط په کار دی)که ترجمه ای فارسی آن میشود: ای جنرال باوقار وباعزت محترم حمید ګل صاحب کمی احتیاط درکار است.
البته مراد آقای سعید ازین درخواست عاجزانه از ذات ملوکانه ای بادار این است که چندی قبل آقای جنرال حمید ګل سخنګو و وکیل مدافع پشتونها که دارای آدرس مشخص است درباره ای طالبان وګلبدین دریک مصاحبه ای تلویزیونی با شبلکه ای جهانی اردو زبان (دنیا) اظهار داشت که آقایان حقانی وګلبدین حکمتیار بحدی به منافع پاکستان متعهد اند که میتوانم بګویم آنها پاکستانی اند واندیشه ای شان نیز پاکستانی است آقای حمیدګل ګفته بود که ګلبدین وحقانی همیشه باکستانی می اندیشند قسمیکه من یک پاکستانی هستم وباکستانی می اندیشم آن دونفر نیز چنان اند ومانند اینجانب به منافع باکستان تعهد ایدیالوژیک دارند. این قلم قبل از آنکه درمورد اظهارات جنرال حمیدګل بپردازم بد نیست که ازیک شاهد عینی دیګر که وی نیز از موضع شاه سابق درپورتال افغان جرمن انلاین ګاه ګاهی خزعلیات می نویسند خاطره وی را درمورد ګلبدین وجنرال حمیدګل اینجا بدون هیچ ګونه زیادت ونقصان نقل کنم. آقای احسان الله مایار که همیشه ازغیرت اوغانی می لافد، ایشان درباره غیرت اوغانی رهبران جهادی خاطره ای خویش را درباره دعوت آقای محمد اعظم سیستانی برای بسیج عمومی علیه پاکستان چنین بیان میدارند
آقای نبیل میسکنیار منسوب به قبیله ای محمد زایی شاخه ای سطان احمد طلایی کسی که جدش( سلطان احمد طلایی) پشاور را به رنجیت سنګه سردار پنجاب به یک پاو طلا فروخته است ، خیلی با افتخار ومباهات از زمانهای صدارت وریاست جمهوری سردار محمد داوود می لافد که ګویا پاکستان از وی می ترسید. او مانند دیګر پهلوان پنبه های خاندان سلطنتی بی علاقه نیست که مانند سردار محمد داوود از ورای تلویزیون شخصی خویش صدا هایرا برعلیه پاکستان براه بیندازد، درحالیکه مطابق تیوری محترم سیدخلیل الله هاشمیان ، آقای مسکنیار علیه قوم پدرخویش قرار ګرفته است. آقای هاشمیان درنامه ای سرګشاده ای که چندی قبل به محترمه ملالی موسی نظام ارسال داشت وی را از بی حرمتی دربرابر قوم پدرش طالبان برحذر داشت. آقای هاشمیان معتقد است که هرپشتونی که ضد طالبان و ضدحامی طالبان یعنی پاکستان باشد او حرامی بوده خون پشتون در وجود وی جریان ندارد . پاکستان را پشتونها خانه ای دومی خویش میدانند، امروز سی ملیون پشتون در کشور دوصد ملیونی باکستان زنده ګی دارند وخودشان را به تمام معنی یک پاکستانی میدانند اما آقای مسکینیار هنوز خواب زمانهای حاکمیت سردار محمد داوود را می بیند که مردم درجهالت وبی خبری محض قرار داشتند
مایار محل سکونت: ویرجینیا، اضلاع متحدۀ امریکا تاریخ: 07.10.2011

(دوست دانشمند جناب کاندید اکادیمیسین آقای سیستانی با قلم ناب و توانای خود با سوز و درد عمیق جان سوز صدا و نالۀ مردم بی گناه ولایات کنر و نورستان را به گوش اربابان قدرت به کابل و همچنان به عنوان هر افغانیکه به گفتۀ سپه سالارمحمد نادرخان ( پادشاه سابق افغانستان) که به عنوان اعلیحضرت امان الله خان بتاریخ 13 ماه رمضان 1337 نگاشته : " اگر از سی صد و شصت رگ یک انسان( افغان) یک رگ خون داشته باشد این قسم شرایط را قبول نمی کند "، می رساند و با مناعت قیام مردم را بر ضد جنایات حکومت پاکستان در خواست می نماید. 
هیچ گاه در طول تاریخ معاصر کشور فراموش نخواهد و نه باید شد که ملت افغان از اولین ساعات قیام خود در برابر هجوم و اشغال میهن عزیز ما افغانستان توسط قوای سرخ شوروی با خدمت گذاری ممزوج با فرومایگی کتلۀ از اوباشان بنام افغان، خودرا قربان و دین خودرا اداء کرده اند. لحظه ایکه با چشمان باز و فغان در گلو ازاین جهان مردانه وار رحلت می کردند ایمان داشتند که رهنما ها و بنام رهبران شان به خون شان که روی خاک افغانستان لکه ای گذاشته جفا نخواهند نمود و پیوسته به روح آزادۀ شان احترام خواهند داشت. چی آرزو ایکه مانند خون شان به خاک برابر شده است.
سیستانی صاحب بزرگوار! بنده سالها در پهلوی عدۀ از کسانیکه امروز در افغانستان قدرت را به خود چاپیده اند و یا اینکه برایشان بخشیده شده در پشاور گذشتانده ام. من شاهدم که روزی در یکی از جلسات در پبو، مرکز رهبری عبدالرسول سیاف که غیر از مولوی خالص همه رهبران جهاد در یک قطار نشسته بودند( به عوض مولوی خالص، حاجی دین محمد از وی نمایندگی می کرد) جنرال حمید گل، رئیس آی اس آی، به لسان انگلیسی و اردو بیانه ای ایراد و کرنیل پاچا، نمایندۀ آی اس آی حاکم امرای مجاهدین در پشاور، بیانات وی را به پشتو ترجمه میکرد، حمیدگل اشاره به قطار رهبران نموده و گفت: " این احمق ها کاری از دست شان پوره نیست، شما نمایندگان هفت تنظیم مسئولیت آیندۀ حل معضلۀ افغانستان را ... ." باور کنید که صدای یکی ازاین رهبران بالاشده باشد، تنها مولوی ارسلاء از لوگر، یکی از نمایندگان، با عصبانیت از چوکی بلند شد و در برابر گفتار فضولانۀ حمید گل احتجاج کرد که لحظۀ بعد از مجلس اخراج گردید. این سردارن و امثال آنها که از چشمۀ ایران، هند و روسیه آب نوشیده اند، لجام رهنمائی افغانستان امروز مارا به دست دارند و شما با ما انتظار داریم که همون ها در برابر پاکستان ایستاده می شوند و از صدای درد و رنج مردم کنر و نورستان دفاع می کنند؟ من که باور ندارم.
از طرف دیگر در طول این سی و چند سال به ملت فقیر افغان به پیمانه ای بی عزتی و بی عدالتی صورت گرفته که قدرت دفاع از ریخت زندگی شان سائیده شده است. ملت نا آرام افغان تنها وسیله ایست که بالای شان حکومت نموده و از زیر ریش قدرتمندان جهان خرسوار بار و توشۀ باد آوردۀ خودرا به ساحل امن برای روز مبادا نجات می دهند، و ملت محروم افغان بیشتر ازاین وزن ومتاعی برای شان ندارد. 
سیستانی صاحب! بحیث یک افغان می خواهم با شما درد دل کنم و برای شما از وضع زندگی مهاجرین افغان در پاکستان مختصر یادی کنم. در سالهای 1980 میلادی در فاصلۀ کمتر از ده کیلومتری شمال شهر پشاور کمپی بنام " کچه گهری" سرپناهی برای مهاجرین افغانی اعمار گردیده بود که در آن بیش از یکی دوصد هزار افغان زندگی میکردند. در سال 1984 که من در پشاور زندگی می کردم شخصی به نام ارباب دوست محمد کمیشنر مهاجرین افغانی بود و هر آنچه می خواست بالای مهاجرین تطبیق میکرد. در یکی از محله های این کمپ بیوه ها و دختران جوان و بیکس افغان زندگی می کردند که آمره این محله یک زن بود و از گماشتگان ارباب دوست محمد. قلمم از حیا نمیتواند بیشتر ازاین محله یاد کرد اما می دانم که روزی مرحوم وزیر محمد خان جدران، وکیل دورۀ سیزدهم شورای ملی افغانستان، نزدم آمد و با چشمان پر از اشک از فجایع که بالای این محله توسط برادارن مسلمان! ما مرعی الاجرا است معلومات داد.
چهره ممسوخ اربابان قدرت پاکستانی را می توان در عملکرد آنها در گذشته و امروز پیمایش نمود و ازاینکه امروز چی می کنند کمتر از آن زمان گذشته نمی باشد و ما در کابل مردی بنام راد مرد که در یک رگ وجود شان خون ننگ داشته باشد نداریم که از خاک و خون ملت افغان دفاع کند)
ازین هم که بګذریم نظر یکی از پشتونها بنام یوسف پتنګ نیز دربخش نظرخواهی پورتال اوغان جرمن به زبان پشتو نوشته است : 
الفت صاحب وایی.
زه یی په ویلو او لیدلو ګنهګار شوهه
دویی په کولو او عمل باندی ښاغلی دی
نه وهه خبر پرده می لږ شانته جی پورته ک‌‌ړه
نه دی ده ویلو هاغه څه چی ما لیدلی دی
محترم سیستانی صاخب.
ستاسو لیکنه قابل د قدر ده الله دی تاسی ته اجرونه در کړی همدارنګه دمحترم او ملی لیکوال احسان الله مایار ملی لیکنی دی ته و هڅولم چی یو څه زه هم ولیکم.
پدی کښی هیڅ شک نشته چی افغانستان د ټولو کور دی هاغه څوک چی د افغانستان د تابعیت تذکره ولری افغان دی ولی د بده مرغه د شمال ټلواله د تزار شورا ( شوارای نظار )....... د وحدت حزب ( دایران نوکران )عبدالرشید دوستم ( ګیلم جم ) دبړیڅو په اند؟ خو هر پښتون پاکستانی دی اوس د افغانستان څخه دفاغ په اول قدم کی د دوی وظیفه ده.
مارشال پوپکی فهیم، کریم خلیلی او محقق، جنرال ګریزی عبدالرشید دوستم، امر صاخب خوزه جنوب غرب اسماعیل خان، او دبلخ خود مختار والی عطآ محمد نور، یونس قانونی ، عبداالله عبدالله وظیفه ده چی د خپلو منطقو څخه اقلا زر زر نفره جمعه او منسجم کړی دوی دی دا بړیڅی د ننګرهار، کنړ او د نورستان د ولایتو ددفاغ په خاطر هلته ولیږی او د افغانستان د خاوری د تمامیت څخه ذی د پاکستان د تهاجم په مقابل کی مردانه واره دفاغ وکړی
خلاصه ای لا طایلات این موجود این است که : ازآنجاییکه مارشال فهیم وجنرال دوستم وعطامحمد نور درقدرت قرار دارند باید ازخاک ومیهن پشتونها دربرابر حملات باکستان دفاع کنند
سخن هرچه باشد حملات پاکستان واظهارات جنرال حمید ګل درین اواخر پرده های تزویر وریاکاری پشتونها را دریده است. پشتونها سالها درین خطه، با اقوام غیر پشتون بازی دوګانه نموده اند، ازیک طرف خواهان برسمیت شناختن خط مرزی دیورند نبودند ، وتا مرز اټک را مال پدر وپدرکلانهای خویش می شمردند وازطرف دیګر، درصورت حمله ای قوای هوایی پاکستان، احساسات غیر پشتونها را برضد مقامات اسلام آباد تحریک وتهیییج نموده وبرای امتیاز ګیری از حاکمان پنجاب از زور بازوی هزاره ها وتاجیک ها وازبیکها بنام افغان استفاده می بردند حالا نیز زمانی که منازعه ای کوچی ها وهزاره ها برسر علفچرها بروز میکند، حکومت باکستان بخاطر انحراف اذهان عامه چند راکتی را درنقاط سرحدی پرتاب نموده و برای پشتونها غذای تبلیغاتی را فراهم میکند تا این بازی خبیثه همچنان درمنطقه ادامه داشته باشد.. این درحالی است که مقامات پشتون تبار پاکستان از ابتدای ظهور کشور پاکستان، هندوستان وافغانستان را دو دشمن منطقوی خویش قلمداد نموده وهمیشه ثبات وامنیت را در کشورهای هندوستان وافغانستان کنونی تهدید نموده است. آقای بشیر احمد بلور نواسه ای خان عبدالغفار خان بارها ازطالبان تقاضا کرده است که اګر میخواهند ازنعمت شهادت مستفید ګردند باید به افغانستان بروند وآنجا عملیات شهادت طلبانه علیه افغانستان براه اندازند و علیه قوای ناتو خودرا شهید سازند. پاکستان یک کشور اسلامی است. اینجا شریعت ودین خدا حاکم است.
چنان معلوم میشود که حالا پشتونها دریک حالت سردرګمی ګیچ کننده ای بسر می برند نمیدانند تعریف شان ازخاک مقدس میهن ودفاع ازتمامیت ارضی میهن در قاموس اصطلاحات نوین امروزی چګونه تفسیر، تبیین ومعنی میشود. میهن که درسمت جنوب افغانستان سرحد رسمی ندارد ودرهردو طرف مرز قبایل پشتون سکنی ګزیده اند ومدعی اند که مارا استعمار انګلیس ازهم جدا ساخته است وما همه یک وجود ویک تن واحد هستیم. حزب اسلامی ګلبدین حکمتیار که قبل ازطالبان ، درپهلوی اسلام افراطی وبی منطق خویش، سالها دهل پشتو وپشتونوالی را نیز بصدا درآورده بود حالا به شکل دیګری میخواهد وارد بازی سیاسی شود که هم لعل را بدست آرد وهم دل بادار را نرنجاند. اقای قریب الرحمن سعید درمقاله ای اخیر خویش ازجنرال حمیدګل بحیث یکی ازقهرمانهای جهاد افغانستان نام برده است واز وی باکمال ادب واحترام خواسته است تا دراظهاراتش احتیاط را بکار ببندد واز قرار دادها و رازهای سربه مهریکه قبلا میان ګلبدین، جلال الدین حقانی و مقامات پاکستانی به امضا رسیده است پرده نه بردارد.
ناسیونالیستهای پشتون قبلا جمعیت اسلامی وشخص شهید احمدشاه مسعود را درمخالفتهایش با ګلبدین مورد ملامتی قرار میدادند که ګویا وی بخاطر تعصب های قومی وتاجیکی خویش با ګلبدین نخواست زمینه ای تشکیل یک حکومت جهادی را فراهم کند. اما حالا قریب الرحمن سعید درین مقاله ای خویش ، صراحتا به قهرمان بودن( دجهاد اتل) جنرال حمیدګل تاکید دارد.
درضمن آقای قریب الرحمن سعید تاکید دارد که پاکستان نیز در ابتدا از بقدرت رسیدن حزب اسلامی بدلیل پشتون بودن رهبر آن جلوګیری کرده است. زیرا پاکستان ازین می ترسید که اګر حکمتیار بقدرت برسد قضیه ای پشتونستان را مطرح میکند. به فکراین قلم که آقای حکمتیار وقریب الرحمن سعید با این نوشته ها ومقالات ضد ونقیض شان چنان پنداشته اند که العیاذ بالله مخاطبان آنها همه بلا استثنا فاقد شعور واحساس اند که هرچیزیکه به این بیچاره ها بګویی آنها بدون چون وچرا قبول میکنند. شاید این آقایون در زبان بشتو، تا جایی حق بجانب باشند که مخاطبان شانرا همه فاقد شعور تلقی نمایند زیر ادرفرهنګ پشتونوالی چیزی بنام نقد وجود ندارد، درفرهنګ پښتونیزم انتقاد کردن وانګشت ګذاشتن بالای رهبران سیاسی شان توهین وهتک حرمت به آنها بشمار می آید، فرهنګ بدوی وقبیلوی پښتونی این را حکم میکند که رهبران وبزرګان قومی شانرا ازهرګونه خطا واشتباه مبرا بدانند، این رهبران قومی ، هر غلطی را که به آنها نشخوار کنند، پښتون آنرا بدون کوچکترین تحقیق وتبین می پذیرد. پشتونها بدون مراجعه به حافظه ای تاریخ هر نوشته ومقاله حکمتیار وقریب الرحمن سعید را بخاطر ضدیت شان با احمد شاه مسعود قبول کرده اند واګر قبول هم نکنند چاره ای ندارند هیچکسی ازهیچ سوراخی، صدایش را درمقابل وی بالا نکرده است تابګوید که بالای چشمان تان ابرو است،
اما درزبان فارسی چنین لاطایلات را نشخوار کردن محال است، زیرا درین زبان هیچ فارسی زبانی هیچ ادعای را بدون سند ومدرک موثق قبول کرده نمیتواند. روی همین علت است که هوادران یا به اصطلاح رسمی مزدوران از خود بیګانه ای ګلبدین حکمتیار که ازنظر زبانی وقومی پشتون نیستند قدرت دفاع از عملکردهای ضد ونقیض رهبرشان را ندارند. به ندرت دیده میشود تا یک پروانی یا چاریکاری چون کریم امین ویا امثال شان درمناظرات آزاد و رو در رو از کار کردهای منافقانه ای ګلبدین بعداز سقوط داکترنجیب الله دفاع کرده باشند.
خلاصه ای کلام این است که اګر چنین اظهارات وطنفروشانه وبیګانه پرستانه را مبنی بر اینکه قهرمان اصلی جهاد افغانستان حمید ګل مومند است مسعود یا مسعودی ها یا جمعیتی ها میکردند امروز آقای سیستانی به عوض افغان جرمن انلاین، حتی سایت دعوت وتول اوغان ولر وبر را نیز از لاطایلات خویش پر میساخت وګوش خلایق را کر میکرد. اما ګرایشات جاهلانه ای قبیلوی وعصبیت قومی پشتونها بحدی است که همچو اظهارات ونوشته های مزدورانه وذلیلانه هم تباران شانرا اغماض می نمایند. آقای قریب الرحمن سعید کشور باکستان را خانه ای دومی افغانها میداند. ازنظر حقوقی ، حق با آقای قریب الرحمن سعید است، جنرال حمید ګل خودیک پشتون ومربوط قوم مومند می باشد. وازجانب دیګر نقش پشتونها در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق بیشتر نقش سمبولیک وتبلیغاتی بود. زیرا شوروی ها علاقه ای به حمله بالای مناطق آنطرف سرحد بین المللی دیورند نداشتند ولی پشتونها با عبور از سرحد ګاه وبیګاه مزاحمت های برای قوای شوروی ایجاد کرده دوباره به لانه های اصلی خویش میګریختند، حتی بعد از خروج قوای شوروی پشتونها وحامیان بین المللی آنها چون عربها وانګلیسها وامریکا وپاکستان در جنګ جلال آباد که بدون مشوره وسهم دادن مجاهدان شمال خصوصا مسعود قهرمان طرح ریزی شده بود، شکست فاحش خوردند که همان شکست باعث استعفای جنرال حمیدګل مومند از وظیفه اش ګردید، ولی درسقوط استان خوست که مقامات پاکستانی وجلال الدین حقانی دست دوستی به شهید احمدشاه مسعود قهرمان دراز کردند، پشتونهای جنوب موفق به ګرفتن استان خوست ګردیدند. این حوادث تاریخی نشان میدهد که مناطق شمال افغانستان بار اصلی جنګ را بدوش داشتند. درسالهای جنګ ومقاومت علیه اشغال شوروی، راه های اکمالاتی مناطق شمال افغانستان خصوصا درفصل سرما به اثر برف باری شدید با پاکستان کاملا مسدود می بود ، ولی بازهم مجاهدین ولایات شمال با امکانات ناچیز دربرابر قوای شوروی میجنګیدند ، تفاوت عمده ای دیګر مجاهدین جنوب وشمال این بود که پشتونها بیشتر به تخریب زیر ساختها وتاسیسات عام المنفعه نظیر انفجار بندهای برق ، پلها پلچک ها ، شفاخانه ها سرک های موتر رو وغیره می پرداختند، چنانچه فلم انفجار پایه های برق در سروبی ولایت کابل توسط جنرال عبدالرحیم وردګ وزیر دفاع فعلی تاکنون موجود است ، درحالیکه چنین فعالیتهای تخریبکارانه درفرهنګ مجاهدان تاجیک وازبیک وهزاره وجود نداشت . پشتونها ومقامات پاکستان در آن سالها از احمدشاه مسعود میخواستند که باید تونل سالنګ را منفجر نماید، چنانچه آقای دګروال یوسف نویسنده ای کتاب تلک خرس به آن اشاره نموده است ولی مسعود با وجودیکه پولهای هنګفتی از پاکستانیها درین مورد حاصل کرد ، اما از اجرای این طرح در آخرین تحلیل معذرت خواست. این موضوع در آنوقت خشم آقای آرنولد رافایل سفیر وقت امریکا وپیتر تامسن را برانګیخت، تا آن حد که پیترتامسن دریکی ازمصاحبه هایش مسعود شهید را حرامی چالاک توصیف کرده بود که به هیچ صورتی قابل اعتماد نیست.
انفجار ندادن تونل سالنګ توسط مسعود قهرمان ، ناسیونالیست های پشتون وپاکستانی ها را مثل امریکا ییها ازتمام طیف های فکری آن بالای مسعود خشمګین ساخته است ، آنها هرګز مسعود را بخاطر عدم اجرای اوامر پاکستانی ها نمی بخشند، چنانچه بیل ریچاردسن جعلی یعنی نبی مصداق دریک مقاله اش بزبان انګلیسی نوشته است که مسعود هرګز افغان نبود، زیرا افغان درمیدان نبرد ازهیچ تخریب وضرر رسانی بدشمن اشغالګر دست نمی بردارد . ما نیز میګوییم که بلی ! مسعود افغان نبود ورنه مانند ملا جلال الدین خوستی جهاد را به عرب وعجم می فروخت وبعداز مشهور شدن به کشور امارات رفته وبا دختر عربی ازدواج میکرد وبنام جهاد درمساجد امارات ګدایی میکرد . بعداز جمع آوری پول، دختر عرب تمام پول هارا بنام خودش دربانک ضبط میکرد وطلاق خویش را از شوهر افغان خویش مطالبه می نمود. این شهامت وشجاعت وافغان بودن مبارک شما باد قهرمان شما جنرال حمید ګل وملا جلال الدین وقهرمان غیر افغانها مسعود بزرګ !
جنرال حمید ګل مومند قهرمان جهاد پشتونها درزمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد

آب درمانی" مزایا و مضرات