لطیف پدرام، محیی الدین مهدی و احمد بهزاد خار چشم فاشیسم شده اند


لطیف پدرام، محیی الدین مهدی و احمد بهزاد خار چشم فاشیسم شده اند
چهار شنبه 10 نوامبر 2010, بوسيله ى فرید سمیع
آقای کرزی برنامه دارد تا پروسه ء جذب طالبان را سرعت دهد. ایشان طبق برنامه ای اس ای پاکستان و کار گروهی طالبان، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، افغان ملت و احزاب پاکستانی پشتون تبارعمل کرده و تا بهار سال آینده زمینه سازی لازم برای تغییر فضای سیاسی و نظامی را آماده میکند. وارد نمودن تغییرات در ساحه ء نظامی شمال و مرکز و کشاندن ناامنی به این مناطق جزو اولویت های گروه مشترک طالبان، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، افغان ملت و احزاب پاکستانی پشتون تبار است. وارد کردن صد ها نفر از افراد وابسته به القاعده و طالبان تحت عنوان کوچی در بهار سال آینده ازمسیر راههای ولایات دایکندی، غور، میدان، غزنی، پروان و نورستان، لغمان و پنجشیر داخل مناطق صفحات شمال و مناطق هزاره نشین مرکزی کشور یکی از این پلانها است. بهانه تسلیمی تعداد قابل توجه افراد طالبان به دولت و مسلح سازی دوباره آنها در قالب اردو و پولیس ملی پلان دیگری است که این گروپ کاری دنبال میکند. مشروعیت دادن به طرح مذاکره با طالبان از طریق ایجاد شورای صلح با عضویت رهبران غیر پشتون و پیشبرد این طرح از مجراهایی غیر از آن پلان دیگر این گروه کاری است.
در طی پانزده روز گذشته صد نفر از طالبان در ولایت بادغیس و صد نفر دیگرشان در شمال افغانستان با بهانه پیوستن به پروسه ء صلح شامل دولت شده تا برای مرحله بعد برنامه ای اس ای و گروه کاری آقای کرزی، طالبان، حزب اسلامی، افغان ملت و پشتون های پاکستانی در قالب نیروهای دولتی مسلح سازی شوند. پروسه ء جذب طالبان و مسلح سازی در قالب دولت تا بهار سال آینده با سرعت ادامه پیدا کرده و صد ها تن از تروریستان پوشش دولتی بخود میگیرند.
در طی ماههای گذشته جلسات مشترک و مخفیانه مابین ای اس ای و عوامل آنها در افغانستان به نتایج خود رسیده و کار عملی در استقامت های مختلف آغاز شده است. آقای کرزی بخاصر اینکه به سرنوشت داکتر نجیب الله دچار نشود با برنامه ای اس ای و عوامل آنان در داخل کاملا همراهی میکند.
یکدست کردن پارلمان افغانستان به نفع قوم خاص از کوششهای آقای کرزی بود که تااکنون با شکست مواجه شد و ایشان همه ء توان خود را به خرچ داده تا مانع از ورود برخی وکلای موفق شود. پارلمان یکدست و مطیع در پیشبرد طرحها و پلانهای ای اس ای خیلی ها مفید بوده میباشد.
آقایان داکتر محیی الدین مهدی از ولایت بغلان، عبدالطیف پدرام از ولایت بدخشان و آقای احمد بهزاد از ولایت هرات وکلای موفق هستند که به پارلمان دوم راه پیدا کرده و هماهنگی آنان با سائر وکلای مخالف سیاستهای قبیلوی دولت و استعمارگرانه ای اس ای، این سیاستها را با ناکامی برابر میکند. دولت همه ء کوشش خود را بکار برده تا مانع از ورود این سه وکیل به پارلمان دوم شود. در روزهای آینده آنها هدف حملات تبلیغاتی بیشتر شده و مزدوران قلم بدست قبیله در تلویزیونها، رادیوها، روزنامه ها و سایتهای اینترنتی آنان را آماج قرار میدهند. پرونده سازی و اتهامهای ناروا و فشار آوردن از طرف دادستانی شکل گرفته و آنان تحت فشار روزافزون برای انصراف دادن از پارلمان قرار میگیرند. طرح ترور این سه وکیل خارج از ذهن نبوده و آنها باید مراقب امنیت خود بیشتر از قبل باشند.
برای آگاهی یافتن از نظرات این سه وکیل پارلمان دوم فراز هایی از نظرات آنان را درباره حوادث جاری متذکر میشوم.
لطیف پدرام
در چند سال اخير می بينيم که يک کلمه جديد وضع شده است به نام افغانستانی ها. اگر شما از يک تاجيک يا هزاره بپرسيد که کجايی هستی؟ می گويد افغانستانی هستم، نمی گويد که من افغان هستم. دليلش اين است که اين بحث تغيير نام و رسيدن به نامی که دربرگيرنده همه اقوام در افغانستان باشد از مدت ها پيش در بين نيروهای سياسی مطرح بوده است. در جريان مبارزات انتخاباتی مطرح بود، قبل از آن مطرح بود و الان هم به شدت جريان دارد. اگر شما به نشريات افغانستان نگاه کنيد، بسيار روشن به اين موضوع پرداخته می شود. در بعضی نشريات، يا گروه ها و سازمان ها، وقتی گفته می شود افغان، جلو آن پرانتز باز می کنند و می نويسند پشتون. اين بحث وجود دارد. اين بحث هم مطرح شده است که نام ديگری برای کشور انتخاب شود حالا يا باختران يا خاوران يا آريانا که ديگر اين مشکل حل شود.
***
فدرالی که ما داریم مطرح می کنیم فدرال قومی نیست. ما می خواهیم ایالت های مختلف در شمال افغانستان تقسیم بشود و اينها بتوانند در داخل خودشان حاکمشان را انتخاب بکنند، بتوانند ریس استانشان را انتخاب بکنند، والیشان را انتخاب کنند، شهردارشان را انتخاب بکنند و در عین حال صلاحیت قانونگذاری داشته باشند یعنی این طوری نباشد که شما فقط یک والی را انتخاب کنید در یک استان به عنوان والی منتخب ولی صلاحیت کاری نداشته باشد، صلاحیت قانونگذای نداشته باشد، یعنی این باید همراه باشد با یکسری قانونگذاری های محدود. مساله ای که الان ما در رابطه با طالبان داریم همين است. می گوییم ما می خواهیم با طالبان گفت و گو کنیم، خوب کجا می شود با طالبان گفت و گو کرد؟ خوب باید یک جایی به آنها امتیاز داده شود یک جایی را باید گذاشت که برای خودشان قانونگذاری کنند، در غیر این صورت می گویند کل نظام باید منتفی بشود و کل قانون اساسی باید منتفی بشود خوب شما حالا چه جوری مساله طالبان را حل می کنید؟ حالا اگر طالبان در مناطق تحت کنترل خودشان و در حد خودشان بتوانند قوانینشان را اجرا بکنند مبتنی بر خواست مردم، یعنی اگر مردم در جنوب افغانستان اینها را قبول می کنند و حمایت می کنند و ....
داکتر محیی الدین مهدی:
میدانیم پشتونها در مجموع و قبایل آزاد بطور خاص، سنتی ترین و مذهبی ترین اقشار اقوام ساکن در افغانستان را تشکیل می دهند. درصد اعظم دانشجویان و مدرسین موسسات دینی پاکستان را، طالب العلمان متعلق به اقوام پشتون تشکیل می دهد. این طالب العلمان کم دانش و کم سن، بیشتر از سایر اقشار جامعه، در برابر تبلیغات و تحریکات دینی و قومی، آسیب پذیر هستند. اینجاست که اولین موجه های جنگجویان طالب، از میان همین جوانان و نوجوانان قبایل انتخاب شدند. قبایلی که آخرین سنگر مبارزه برای آزادی پشتونستان بحساب می آمدند، بطور ناخود آگاه و از روی احساسات دینی و قومی، به مبارزه ی- در حقیقت علیه هستی و استقلال خود کشانیده شدند؛ و از این به بعد، برای دسترسی به اسلحه و شرکت در برنامه ی جهاد! ناگزیر حضور بیشتر دولت پاکستان را تحمل کنند و بتدریج در آن نظام حل شوند.
***
نظام هاي توتاليتر حزب دموكراتيك و طالبان نيز به امر توزيع قدرت و وجود صدر اعظم در رأس امور اجرايي، معتقد بودند. نظام سياسي موجود، تقليد ناقص و قياس مع الفارقي از نظام امريكا است. در حاليكه بهترين برهه ي نظام سياسي امريكا، همين «عدم تمركز قدرت» در آن است، كه اولاً توسط توزيع آن در سطح افقي- ميان نهادهاي پارلمان و رياست جمهوري- به نمايش در آمده؛ ثانياً با اعطاي اختيارات و صلاحيت ها به ولايات- در سطح عمودي- آنرا مرعی داشته اند.
در افغانستان نيز، اندكي پيشتر از دهه ي دموكراسي، اداره ي ملكي كشور به هفت ايالت بزرگ، زير نام «رياستهاي تنظيمه» سپرده شده بود كه هر رياست يك شوراي ولايتي به نام «مجلس مشوره» داشت. حال مي توان همان تجربه را بصورت ابتدايي آن از سر گرفت. هر چند رؤسای تنطیمه انتخابی نبودند، و در مواردی مستبدانه و خودکامه عمل می کردند؛ ولی دارای صلاحیت های لازم در امور اداری و مالی بودند.
برای بازگردانیدن نظام به مجرای اصلاحات، و ایجاد یک حکومت جوابده، ممکن است پیشنهادات آتی مفید واقع شود:
شخصي با دانش و در تجربه با سمت صدر اعظم، از جانب رئيس جمهور موظف به تشكيل كابينه گردد:
1- صدراعظم و اعضای کابینه اش، از ولسی جرگه رأی اعتماد گیرد.
2- كسب رأي اعتماد، مي تواند تيمي (گروهی= Package) و يا انفرادی باشد.
3- عزل صدر اعظم به پيشنهاد ثلث اعضاي ولسي جرگه و تائيد رئيس جمهور، یا با رأي دو ثلث اعضاي ولسي جرگه اجرا گردد.
احمد بهزاد:
البته خود من از همراه شدن با کار سیاسی اهداف مشخصی را تعقیب می کردم و در اثر مطالعاتی که داشتم به نتایجی رسیدم که افغانستان از زمانی که شکل گرفت و کشوری به نام افغانستان در جغرافیای سیاسی جهان عرض اندام کرد، از یک درد تاریخی و یک درد مزمن رنج برده است و آن آفت استبداد زدگی است.
متاسفانه ریشه تمام نابسامانی های سه دهه اخیر، هم کودتای 7 ثور و هم جنجال های عصر مجاهدین و بعدا ناملایمات عصر طالبانی همه به نوعی ریشه در تاریخ استبداد زده 250 ساله افغانستان دارد. مردم افغانستان عمدتا نقشی در تعیین سرنوشت کشور خود نداشتند و این خاندان های حاکم بودند که همه چیز در تحت قدرت آنها بود و آنها تعیین می کردند که افغانستان چگونه باشد و مردم افغانستان حق چه نوع زندگی را داشته باشند. بدیهی است که در سایه حکومت استبدادی، ملت و مردم رنج های بیشماری را متحمل می شوند و یکی از آن رنج ها تبعیض است.
متاسفانه ما درافغانستان یک پیشینه سیاه بنام تبعیض قومی، نژادی، مذهبی، سمتی و لسانی داریم، اینها به هم تنیده شده است. یکی از دلایل فقر و عقب ماندگی افغانستان خصوصا در 130 سال گذشته یا در 5/1 قرن گذشته مساله، اعمال سیاست های سیستماتیک تبعیض آمیز بوده است.
حاکمیتی که با امارت امیرعبدالرحمن خان در افغانستان شکل می گیرد، برای اولین بار مرزهای افغانستان ترسیم می شود، مرزهای کنونی افغانستان یک حاکمیت قوی در افغانستان بوجود می آورد که همزمان با قتل عام های گسترده در افغانستان است. یک بخش وسیعی از مردم افغانستان در اثر اعمال سیاست های تبعیض آمیز، استبدادی و ظالمانه قتل عام می شوند. بعضی از اقوام 63% از جامعه خود را از دست می دهند. یک قسمت وسیع دیگری از مردم افغانستان آواره می شوند. شما امروز می توانید که آواره های افغانستان را در ایران، پاکستان و حتی در ترکمنستان مشاهده کنید. این گونه هست که هدف من از همراهی با سیاست آن بوده که ما در افغانستان قبل از هر اقدام دیگری باید تلاش کنیم تا سیاست را انسانی سازیم. آنچه به عنوان سیاست های شیطانی در افغانستان مطرح است، آمیخته با تبعیض، ظلم و ستم است. ما باید آن را به شکل یک شاهراه سالم در آوریم که آن سیاست انسانی است. هدف کلی من این است ولی باز در جزییات وارد می شوم که باید چه راهکارها و چه مکانیزم هایی را ارایه کنم؟
منابع:
1: مصاحبه لطیف پدرام با بی بی سی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/03/100330_l15_hardtalk_latif_pedram.shtml
1: سایت داکتر مهدی
http://www.doctormahdi.com/
2: مصاحبه آقای بهزاد با خبرگزاری پامیر
http://www.pamirpress.com/

عقد قراردادهای کلان تجاری میان آمریکا و هند

Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: باراک اوباما به همراه مانموهان سینگ، نخست‌وزیر هند
به گفته اوباما، آمریکا و هند بزودی چندین قرارداد تجاری به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را منعقد می‌کنند. رئیس‌جمهور آمریکا تاکید کرد که هند یکی از بازارهای مهم جهان در آینده خواهد بود و آمریکا خواهان حضوری پررنگ در این کشور است
.

باراک اوباما در دیدار خود از هند وعده داد که مناسبات بازرگانی میان دو کشور بزودی بهبودی چشمگیر خواهد داشت. اوباما روز شنبه (۱۵ آبان/۶ نوامبر) در جمع مدیران اقتصادی هند و آمریکا گفت: «دلیلی وجود ندارد که هند نتواند بزرگترین شریک تجاری آمریکا شود.»

اوباما در کلان‌شهر بمبئی تصریح کرد که «هند کمتر از ۱۰ درصد صادرات خود را به آمریکا ارسال می‌کند و صادرات آمریکا به هند نیز تنها شامل ۲ درصد از کل کالاهای آمریکایی می‌شود.» وی افزود که حتا صادرات آمریکا به کشور هلند با جمعیتی به اندازه شهر بمبئی بیش از این مقدار است.

اوباما به مدیران صنایع و اقتصاد دو کشور گفت که حجم صادرات آمریکا به هند در این سفر بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. حجم مبادلات آمریکا و هند در سال ۲۰۰۹ میلادی بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار بوده است. در این میان موازنه تجاری برای آمریکا منفی بوده و حدود ۲ / ۷ میلیارد دلار کسری نشان می‌دهد.

اوباما با نگاهی به وضعیت نامطلوب اقتصادی در آمریکا گفت که «عقد قراردادهای اقتصادی در هند به معنای تضمین ۵۰ هزار فرصت شغلی در آمریکا است.» بنا به ارزیابی کارشناسان و حتا خود اوباما، شکست حزب دمکرات در انتخابات کنگره بیش از همه ناشی از ناخشنودی مردم از اوضاع اقتصادی و افزایش بیکاری در این کشور بوده است.

به باور تحلیل‌گران اقتصادی، سفر اوباما رویکرد آمریکاییان به هند را نیز تغییر خواهد داد. هند در نگاه آمریکاییان کشوری است که با دستمزدهای پایین، سبب نابودی فرصت‌‌های شغلی در آمریکا شده و برخی شرکت‌های آمریکایی را حتا ترغیب کرده که مراکز تولیدی خود را به هند منتقل کنند.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: باراک اوباما در محل یادبود قربانیان حملات تروریستی در سال ۲۰۰۸ در بمبئی
این دید در نگاه دولت اوباما نیز وجود داشته است. واشنگتن در اوایل سال ۲۰۰۹ میلادی با ابراز نگرانی از رقابت با کالاهای ارزان هندی اعلام کرد که آن‌دسته از شرکت‌های آمریکایی که تولیدات خود را به هند منتقل می‌کنند از تسهیلات مالیاتی محروم خواهند شد. دولت آمریکا در آنزمان حتا از شهر "بنگلور"، مرکز فنآوری کامپیوتری و اطلاعاتی در هند به عنوان محل تجمع شرکت‌های آمریکایی نام برده بود.

رئیس‌جمهوری آمریکا اعتراف کرد که بر خلاف گذشته معتقد است که «رویکرد گذشته به هند کلیشه‌ای قدیمی است و با واقعیت جهان امروز انطباق ندارد.» اوباما افزود: «در اصل هر دو کشور از مناسبات تجاری سود خواهند برد» و تعمیق روابط بازرگانی سبب رشد، رفاه و اشتغال‌زایی در هر دو کشور خواهد شد. اوباما تاکید کرد که «آمریکا، به آسیا بویژه به هند به عنوان بازار آتی جهان می‌نگرد.»

سهم شرکت‌های آمریکایی در هند

شرکت بوئینگ با فروش ۳۰ هواپیمای مسافربری جت ۷۳۷ به شرکت هندی "اسپایس‌جت" قراردادی به میزان ۷ / ۲ میلیارد دلار به امضاء خواهند رساند. سهم جنرال الکتریک نیز حدود ۸۰۰ میلیون دلار برای فروش موتور برای هواپیماهای جنگنده خواهد بود.

دو شرکت آمریکایی جنرال الکتریک و کاترپیلار نیز ساخت یک‌هزار لوکوموتیو دیزلی را برای راه‌آهن هند بر عهده گرفته‌‌اند. واشنگتن و دهلی‌نو همچنین از ساخت ده هواپیمای ترابری نظامی با همکاری شرکت بوئینگ به حجم ۵ / ۴ میلیارد دلار خبر دادند.

هم‌زمان آمریکا محدودیت‌های صادراتی برای کالاهای این کشور به هند را لغو کرد. این محدودیت‌ها در سال ۱۹۸۸ در پی آزمایش بمب‌اتمی در هند مقرر شده بودند. بدین ترتیب امکان دستیابی هند به انتقال فنآوری پیشرفته از آمریکا هموار شده است.

بیم و امید‌های سیاسی هند

اوباما روز یک‌شنبه دیداری با مانموهان سینگ، نخست‌وزیر هند در دهلی‌نو داشت و در روز دوشنبه (۷ نوامبر / ۱۷ آبان) نیز در پارلمان این کشور سخنرانی خواهد کرد. سیاستمداران هندی امیدوارند که جدا از بهبود مناسبات دو کشور، از برنامه‌های نظامی آمریکا در افغانستان نیز آگاهی یابند.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: سخنرانی اوباما در جمع مدیران صنایع و اقتصاد هند و آمریکا
هند نگران فعالیت‌های فزاینده طالبان در افغانستان و پاکستان است. هند مایل است که پیشاپیش از زمان خروج نیروهای ناتو از منطقه آگاهی داشته باشد تا خود را برای شرایط جدید آماده ‌کند.

یکی از موضوع‌های مهم، تلاش‌های هند برای کسب عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل است. سیاستمداران هندی خواهان حمایت اوباما از تلاش‌های خود در این زمینه هستند.

آمریکا هند را به مثابه رقیبی برای بلندپروازی‌های چین در منطقه می‌داند و از طریق دهلی‌نو خواهان استقرار موازنه سیاسی، اقتصادی و نظامی در آسیا است. هند نیز با آگاهی از جایگاه خود می‌كوشد که در معادلات سیاسی جهان مشارکتی فعال داشته باشد و به گفته سیاستمداران این کشور «در این راه حاضر به قبول مسئولیت است».

یکی از موضوعات مورد اختلاف میان هند و آمریکا، روابط واشنگتن با اسلام‌آباد است. هند از کمک‌های نظامی آمریکا به پاکستان، "دشمن دیرینه خود" ناخشنود است. هند پاکستان را متهم می‌کند که از تروریست‌های اسلام‌گرا پشتیبانی می‌کند. هند در حملات تروریستی در سال ۲۰۰۸ در شهر بمبئی سازمان امنیت پاکستان را متهم کرد که با تروریست‌ها ارتباط داشته و به آنها کمک کرده است.

اومابا در محل اقامت خود و همسرش در هتل "تاج محل" در شهر بمبئی به نشانه همبستگی با مردم هند و به یاد قربانیان حمله تروریستی، در مراسم گرامی‌داشت کشته‌شدگان شرکت جست. "هتل تاج محل" جایی بود که عملیات تروریستی در دو سال پیش از آنجا آغاز شد.

SI/DK

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد