آ یا قضیه افغنستان راه حل دارد


آیا قضیه افغانستان راه حل دارد؟
کبیر عبادی از آلمان: 15 قوس 1388
طرح این پرسش تازگی ندارد چه درمورد درافغانستان وچه درمورد سایرنقادجهان ، چنانچه زمانی طولانی شدن جنگ درویتنام ، صاحب نظران وطراحان حل مسله را واداشت که حتی درقبرستان هاخود رادرتابوت کرده، زنده بگورهای سربازان بگذارندتا اگرممکن باشد دران محیط به ارامی حل صحیح ومیکانیزم درست ختم جنگ را که جنبه عملی داشته باشد فکر کنند . در ظاهرامرهر جنگ علاوه ازبدست اوردن اهداف مادی ومعنوی«مضمون» صلح را نشانه گرفته است. جنگجو ئ که جنگ را به راه انداخته گویا خواسته است دراطرف محیط و قلمروش که ناارامی،بدبختی،ظلم ویا عقب مانده گی است ازمیان بردارد ،درحالیکه خود ودیگران رادرلجن انداخته وسر گردانی راسبب شده است،یاانکه به دفاع ازارامش نسبی ایکه داشت ونظم خودی،وخلاصه به انچه که خود علاقه گرفته ولو عقب ماندگی بوده باشد درمقابل تجاوزگر برخواسته است.حتی دهشت افگنی وتروریزم درنهایت ان گویا اهداف جامعه عاری ازجنگ وتناقص رامد عیا ن ان بیان میکنند .درجنگ ویاخدمت به مردم هیچ طرز حکومتی،زمامداری وکسی نگفته ونمیگوید که دوغ من ترش استٍ"....هرجنگ افروز برای صحه گذاشتن جنگی که برا انداخته دلایلی اراۀ میکند تاجنگ خودرا برحق جلوه دهد .بهرحال کتاب زنده سی سال اخیر افغانستان تمام نظریات ومقوله های فلسفی،سیاسی رادرتجارب خود صحت وثقم انرا به اثبات رسانده.گفته میشد هر زمانیکه شرایط ذهنی وعملی اماده شودمردم به قیام های مسلحانه دست زده گویا انقلاب خودشان را به پیروزی میرساند.حاکمیت مردمی برقرار میگردد.محاصره شهر ها از طریق دهات،اعلای کلمه الله،جهاد،حکومت اسلامی حاکمیت وارثین انبیا،حکومت اکثریت براقلیت،تعین حقوق حقه اقوام محروم، دولت زحمتکشان......وغیره. درنهایت تحقیق وبرسی تمام این معقوله ها نوعی از اهداف گروهی،طبقه ئی،قشری، خانوادگی،وایدئو لوژیکی نهفته است تا اهداف ملی وکشوری:تازمانیکه انگونه علایق وجود داشته باشد به گونه جنگ ادامه خواهددداشت.بنابرین گره اصلی مشکل جنگ درافغانستان که ترکیب نامتجانس اهداف گروهی،قشری،طبقه ئی،...وایدئولوژیکی از یک طرف وازجانب دیگر خواست ملی وصدای وطن که منم سرزمین زادگاهت ولو که ازهرقماشی هستی دراحیاوحفظ من مسولیت داری ،میباشد. بازکردن این گره هوشیاری ودقت خاص توآ م با حوصله مندی را ایجاب میکند،که دریک مبارزه سازمان یافته ودوامدار،جامحه وطرفهای سیاسی را اماده پذیرش ادغام ارزش های خودی،گروهی ،قشری،طبقه ئی،ایدئولوژیکی به ارزش های ملی ساخت از یکطرف پروژه انکشاف وحدت ملی را تکمیل کرد واز جانب دیگر سهم مشترک همگانی در بازسازی کشور آغاز گردد. پس محکم گرفتن حلقه وطن حلقات بعدی را درشکل گیری زنجیر بگونه پیوند میدهد. اگر برای خود،حزب خودوعمر خودانقلاب وحاکمیت نمی خواهید فقط ادامه دهنده راه طریقت خود هستید عجله درکارنیست نخست باید وطن خود را احیا کرد. احیای وطن مستلزم علویت دادن اهداف ملی وکشوری است برافکار ذهنی،اهداف قشری طبقه ئی،خانوادگی وایزمی که بران معتقد هستی.داشتن صرفاروحیه ملی وکشوری تنهاراه حل نیست،زیرا قضیه افغانستان بنابرماهیت وارزش ان صبغه وپیوند منطقوی وجهانی دارد.بدین لحاظ باید راه حل بعدخارجی قضیه افغانستان نیزدرست ومعقول تکیه برواقعیت هاسنجش گردد،تاطرح جامع وتکمیل شود. درین رابط ازتجارب گذشته وشناخت اهداف کشور ها درقضیه افغانستان استفاده باید کرد.ازینروبصراحت میتوان گفت راه حل بعدخارجی قضیه افغانستان نباید صرفا منافع ملی رامدنظرگرفته شودویاصرفامنافع خارجی ها ،بلکه دریک شناخت منطقی وروند کلی جهان که بسوی تمدن وترقی روان است اهداف کشور خودوکشورهای دیگررادرین مسیرمدنظربایدگرفت.با این جرأت واستراتیژی روشن درحل قضیه افغانستان میتوان امید داشت که دراستمراراین گونه فعالیت ها،صلح پایداردرکشوربرقرار میگرددوقضیه افغانستان راه حل پیدامیکند.درغیر اینصورت جنگ وکشمکش ادامه خواهدداشت تاسقوط یکطرف جنگ که در انصورت نیز برقراری صلح وامنیت موقتی خواهد بود! پس چگونه میتوان اهداف ملی رابااهداف کشور های ذیدخل درقضیه افغانستان پیوند قناعتی داد؟ باوجوداهداف متفاوت از بعد خارجی درقضیه افغانستان باید حلقه مرکزی راه دریافت کرد تابگونۀ اهداف کشورها به ان گره خورده بتواند.برای دریافت چنین حلقه مرکزی دوراوجوددارد.یکی راه طبیعی وغیررسمی وغیرتشکیلاتی که ایجاب یک مبارزه طولانیرادرفراهم ساختن کشورهادرین رابطه میکند .نخست باید تک ،تک کشورهای همسایه به ادامه ان کشورهای بزرگ دنیا که هرکدام حوزه جداگانه وفعالیت های جداگانه درقضیه افغانستان دارند بررسی همه جانبه کردوبعدآنقاط مشترک اهداف کشورهاراپیدا وباتکیه براهداف مشترکشان درقضیه افغانستان انهارا دریک فارمول جامع تمرکزوتجمع داد .درثانی دقت باید کردوارزیابی گرددکه ایا نقاط مشترک اهدافی کشور ها درقضیه افغانستان منفعت ملی راخدشه دار نمیسازد!درصورتیکه هویت ومنافع ملی مارازیرسوال نبرد میتواندراه حل برای قضیه افغانستان باز گردد.درجمله تعریفات علم حساب والجبرمرا تعریف خط مستقیم خوشم امده است که گفته اند:کوتاترین فاصله بین دونقطه را خط مستقیم گویند. راه دومی حل بعد خارجی قضیه افغانستان همانا مجمع ملل متحد که یک نهاد قانونی وغیر جانبدار است میباشد. درین دو کلمه قانونی وغیرجانب داربودن ملل متحد بعضی ازخوانندگان محترم بامن موافق نخواهند بود.به نظرمن برماست که غیر جانبداربودن وقانونی انرا درگفت وگوهاوپافشاری هاوتاکتیک های منطقی به آن حداستدلال وجنبه های عملی برسانیم که ملل متحد هیچ راه فرارازان نداشته باشد. از جانب دیگرخود نهادملل متحد دارای قواعد وروحیه بخصوص خود است که نمیتوان از یک سلسله قوانین مطروحه آن عدول کرد.تروریزم ،حقوق بشر،مبارزه بامواد مخدره ...وغیره.چگونه توقع داشته باشیم که تروریزم را درکشور خود سازمان میدهیم ویا حقوق بشر رانقض نمایم وکشت مواد مخدره راه توسعه دهیم وبازدر میز مذاکره در حل قضیه کشور خود با نماینده ملل متحد ویا در مجلس عمومی ملل متحد به موضو عات خشک جدا ازمنافع ملی تکیه کنیم ومذاکرات بی نتیجه خاتمه یابد وباز بگویم ملل متحد نهاد قانونی نیست وجانبدار است!! لیاقت ودرایت مادرانست که چگونه میتوانیم اهداف ملی را با اهداف بین‌المللی پیوند منطقی دهیم؟ که باز هم شناخت واقعی ومنطقی جهان ضروری است. درکلیت آن باید بدانیم که جهان به کجا ه می‌رود که درمسیر باوجود کج راه‌های محدود آن بگودال نرویم ،درحالیکه جهان در جاده ترقی ورشد علم وتکنولوژی گام برمی‌دارد وانکشافات آن جامعه بشری را بسوی جامعه ایدال انسانی میکشاند. ما نتنها جزئی از جهان هستیم که تأثیر‌پذیر باشیم بلکه باید تأثیر گذار در جنبه‌های مثبت آن گردیم .با چنین شیوه کار وبرخورد منطقی در حل قضیه کشور خود وموضوعات جهانی،سؤتفاهم های ایجاد شده وبعضی واقعیت‌های موجود که خلاف روحیه بین‌المللی است بر طرف شده کشور خود را نه تنها در جاذه صلح میبریم،بلکه درجایگاهش درسطح بین‌المللی می کشانیم.
باعرض ادب

Copyright © 2010 Koofi.net. All rights reserved. سایت های دیگر سایت قبلی

المشاركات الشائعة من هذه المدونة

پنج اقتصاد برگ جهان

با ميوه ها آشنا شويد

مصر پایتخت اداری جدید را با هزینه ۴۵ میلیارد دلار می‌سازد