احمقهای مفید
احمقهای مفید
«احمق مفید» اصطلاحی است که گفته میشود برای اولین بار توسط لینین وارد ادبیات سیاسی شده است و به کسانی اطلاق میشود که در نقش تبلیغاتچی یک گروه/جناح طوری عمل میکنند که از اهداف آن بهدرستی آگاهی ندارند، ولی از آنها منحیث وسیله استفاده شده و در واقع سران جناح مذکور، از وجود آنها و اقداماتشان سود میبرند.
با سالگرد تحویلدهی قدرت به طالبان، در این روزها تقریباً در اکثر مطبوعات دیداری و شبکههای اجتماعی یک تعداد سران جمهوریت انحصاری و مسوولان رده اول سقوط نظام سیاسی ـ که با خون و قربانی هزاران جوان کشور به دست آمده بود ـ بعد از یک سال تفکر، تعمق و تحلیل، ظاهر میشوند و با دیدهدرایی به فرافکنی میپردازند و عاملان سقوط نظام را زلمی خلیلزاد و ایالات متحده امریکا و یا هم دیگران میخوانند. در حقیقت اینها ناخودآگاه با موقفگیریهای مکرر و تناقضگوییهایشان اعتراف میکنند که منحیث «احمق/های مفید» استفاده شده و تا آخرین لحظه سقوط نظام در این نقش عمل کردهاند.
در این شکی نیست که زلمی خلیلزاد منحیث حافظ منافع امریکا با معامله دوحه خیانت بزرگی در حق مردم و نسلهای بعدی افغانستان روا داشت، مگر پرسش اساسی اینجا است که آیا خلیلزاد برای صیانت از قانون اساسی، دفاع از تمامیت ارضی و ارزشهای نظام جمهوریت، حلف وفاداری یاد کرده بود یا این «احمقهای مفید» مطابق ماده ۶۳ قانون اساسی افغانستان سوگند خورده بودند؟
همزمان با امضای قرارداد تحویلدهی افغانستان در دوحه مگر همین «احمقهای مفید» یکجا با وزیر دفاع امریکا در ارگ ظاهر نشدند و قرارداد دوحه را به خیر و صلاح افغانستان ندانستند؟ مگر شما «احمقهای مفید» نبودید که جهت اشتراک خلیلزاد و جنرال میلر در مراسم تحلیف لحظهشماری میکردید و بیصبرانه منتظر ورود آنها از دروازه حرمسرا بودید تا اشتراک آنها در مراسم تحلیف سبب طولانی شدن سلطه چندروزهتان شود و به حاکمیت تقلبیتان مشروعیت ببخشد؟ چرا به جای جیغ زدنهای پرفشار و عوامفریبانه اشرف غنی و تیمش در روز تحلیف (این زره نیست، سینه من است) جرئت نکردند و حقایق را به مردم افغانستان آشکار نساختند که پشت پرده چه معامله خاینانهای در جریان است؟
زمانی که همین «احمقهای مفید» به شورای ملی و جرگه کمپینی و بعدش «جرگه توجیهی رهایی زندانیان طالبان» رفتند و اکتها و ژستهای گاندی و پوتین را در اوج احساسات و شادباشهای دروغین چند جیرهخوارشان درآوردند، چرا هیچ حرفی در مورد توطیهای که به نام قرارداد دوحه ـ که در حقیقت برای فروش خون پاک بهترین فرزندان این خاک آماده شده بود ـ به زبان نیاوردند و یا حداقل در صدد آماده ساختن پلان «ب» نشدند و تا توانستند با نیرنگ و فریب خاک به چشم مردم افغانستان زدند و آنها را اغفال کردند؟
مگر تو «احمق مفید» به عمران خان پیام نفرستادی که حکومت موقت را قبول دارم، مشروط بر اینکه شما سران طالبان را قناعت بدهید تا من در راس این حکومت ابقا شوم؟ مگر تو عالیجناب نبودی که مخفیانه با هواپیمای جنرال کارتر انگلیسی به میدان هوایی چکلاله پاکستان پرواز کردی و با کمال وقاحت/سخافت از جنرال باجوه تقاضا کردی که سران طالبان را وا دارد تا در راس حکومت موقت تو را قبول کنند؟
در آخرین مورد، درست چهلوهشت ساعت قبل از فرار و تحویلدهی نظام به طالبان، آیا همین «احمقهای مفید» نبودند که از بلندای بالاحصار پرافتخار کابل، باز هم یک بار دیگر لاف و گزاف دفاع از ارزشهای نظام را زمزمه میکردند؟
خلاصه از آغاز مذاکرات دوحه بین نماینده ایالات متحده امریکا و طالبان و بعدش آغاز مذاکرات بینالافغانی یک تن از این «احمقهای مفید» برای یک لحظهای هم که شده در حضور مطبوعات حاضر نشد و جرئت نکرد تا حقایق پشت پرده را برای ملت مظلوم کشورشان برملا سازد؛ اما برعکس، همه تا توانستند، مسایل را وارونه جلوه دادند و چند دلقک دربار کف زدند و شادباش گفتند. فقط میتوان در محکمه وجدان جمعی اینگونه حکم کرد که:
یکم: با اعترافهای اخیرشان بر «احمق مفید» بودنشان مهر تایید گذاشتند.
دوم: با ساکتماندن شان در آن زمان، ثابت ساختند که اینها شریک قافله توطیه تحویلدهیِ افغانستان به مزدوران پاکستانی (طالبان) هستند.
پرواضح است که با آگاهی از دو مورد فوق در اجرای تحلیف، مرتکب خیانت ملی شدهاند.
یکی از این بزرگواران را میبینیم که مکرراً شهادت داکتر نجیب را به رخ مردم میکشد؛ اما این را نمیداند که شهرت و احترام به داکتر نجیب زمانی رقم خورد و در قلبهای مردم افغانستان جای گرفت که بعد از خروج قوتهای اتحاد جماهیر شوروی، برای مدت چهار سال در راه دفاع از مردمش با وقار ایستادهگی کرد، تا آنکه مزدوران آیاسآی مظلومانه او را کشتند. مرگ او منحیث افتخار برای وی و رویسیاهی ابدی برای قاتلانش ثبت تاریخ معاصر افغانستان شد.
گپ راست اینکه: سردمداران جمهوریت نه میراثدار امانالله خان، نه از داوود خان و نه از داکتر نجیبالله بودند/هستند و نه هم رهروان احمدشاه مسعود! اینها فقط همان «احمقهای مفید» بودند که نامشان با شرمساری در حافظه تاریخ معاصر افغانستان ثبت خواهد شد