آتش گرفتن خانه
آتش گرفتن خانهها؛ مسوولیت جن و بازی مضحک طالبان
وقتی کوچک بودم، یک داستان افسانهگونه در قریه ما بهشدت داغ و سر زبانها بود. قصهگویان قریه، همیشه از آن داستان به تلخی یاد میکردند. میگفتند در سالهای نسبتاً دور، موجودی به نام «گرگ کشمیری» بود که شغل پاره کردن و دریدن انسانها را برعهده داشت. وقتی در مورد جزییات این موجود میپرسیدم، میگفتند که این گرگ، در واقع انسان بود که پوست گرگ را به تن میکرد و چاقویی به همراه داشت. به همین سبب، زمانی که با انسانها روبهرو میشد، چاقویش آماده بریدن و دریدن بود؛ میدرید و میرفت.
این داستان افسانهوار، مدتهای مدید و تقریباً همیشه ذهنم را درگیر کرده بود؛ اما چند سال پیش، زمانی که کتاب ابوذر غزنوی، یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی افغانستان را خواندم، او نیز از این داستان یاد کرده است. این کتاب تحت نام «نامهها و سندها» چاپ و نشر شده است. این کتاب، علاوه بر سندها، شامل نامههایی هم میشود که بزرگان سیاسی و فرماندهان جهادی به ابوذر نوشتهاند و نامههایی که ابوذر به آنها نوشته است.
بخشی که از این نامهها برای من خیلی قابل تامل بود، نامه وی به عبدالرب رسول سیاف بود. ابوذر در این نامه خطاب به سیاف مینویسد: «شما همان کسانی بودید که با کمک ماموران هند بریتانیوی، بزرگان و خوانین هزارهها را ترور میکردید و بعدها اسم ترورگر را «گرگ کشمیری» میگذاشتید.»
دقیقاً همینجا بود که فهمیدم آن داستان افسانهگونه صرفاً افسانه نبوده، بلکه واقعیتهای تلخ تاریخی بوده که بر مردم ما بیرحمانه روا داشته شده است.
چنانکه میدانید، در هفتههای اخیر شاهد اتفاقات شگفتیانگیز و بهطور مشخص آتش زدن دهها خانه در منطقه مرادیان بالای ولسوالی فیضآباد ولایت جوزجان هستیم. طالبان پس از حدود ۱۰ روز از آغاز آتشسوزیها، آن را کار جنها خواندند. سه تن از شاهدان رویداد به یکی از خبرگزاریها گفتهاند: «آنان (جنها) ابتدا یک بزرگ قوم را کشتند و سپس به خانههای مسکونی مردم هجوم برده و آنها را به آتش کشیدند.»
مسوولان طالبان در ولایت جوزجان، پس از آنکه آتشسوزیها را به جنیات نسبت دادند، به تعدادی از مولویهای خود وظیفه سپردند تا با عاملان آتشسوزی (جنها) وارد صحبت شوند. در این میان ویدیوهایی هم از این بازی مضحک طالبان به نشر رسید که گویا ماموران آنها با جنها مذاکره کرده و از آنها تعهد گرفتهاند که دیگر خانههای مردم را به آتش نکشند.
این آتشسوزیهای گسترده در ولایت جوزجان، واکنشهای زیادی داشته است. حقیقت موضوع برای هیچ کسی آنطور که باید، تاکنون روشن نشده است.
به باور من، حقیقت جن را نمیتوان انکار کرد؛ زیرا دلایل قرآنی و روایی مبنی بر وجود اینگونه موجودات زیاد داریم. از جمله آیتهایی که بهصورت صریح در قرآن آمده است، همان آیتی است که فلسفه خلقت را بیان کرده است: «وَ ماٰ خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلّٰا لِیَعْبُدُونَ». این آیت قرآن، بهصورت صریح از موجودی مستقل به نام جن خبر داده است.
در کنار این، پارهای از فلاسفه نیز درباره چگونهگی وجود اینگونه موجودات بحثهایی کردهاند. برخی از فلاسفه، این موجودات را همچون عقل، موجودی مجرد میپندارند و پارهای دیگر میگویند این موجودات همچون باد، دارای جسم لطیفاند. به هر حال، آنچه مسلم است، وجود قطعی اینگونه موجودات است؛ اما پرسش این است:
۱- آیا جنها میتوانند انسانها با چاقو و کارت تکهتکه کنند؟
۲- آیا جنها میتوانند و این توانایی را دارند که خانهها را به آتش بکشند و اشیای قیمتی را با خود ببرند؟
شک نکنیم که پشت این قضیه وحشتناک، دستهای پیدا و پنهان وجود دارد. این رویداد، میتواند بهصورت بسیار هدفمند و سیستماتیک اوزبیکهای ما را از سرزمینهای پدریشان به کوچ اجباری سوق داده و قدمبهقدم سیاست حذف و عبدالرحمان خانی را عملی سازد؛ همانگونه که بر سر هزارهها تحت عنوان «گرگ کشمیری» برفته است.