فاجعه فقر و بیکاری در افغانستان
افزایش فقر و بیکاری؛ افغانستان با خطر گرسنهگی حاد مواجه است
فقر روزافزون قدرت خرید مردم را بهشدت پایین آورده است. کارگران زیادی در کشور هستند که روزها نمیتوانند نان خشک برای کودکانشان تهیه کنند و شبها با اعضای خانواده گرسنه میخوابند. قدرت خرید مردم به شکل بیپیشینهای پایین آمده است. نرخ بیکاری نیز رو به افزایش است و همهروزه صف بیکاران و گرسنهگان درازتر میشود. طالبان در یک سال گذشته نهتنها هیچ برنامهای برای بهبود وضعیت زندهگی مردم ارایه نکردهاند، بلکه در توزیع کمکهای جامعه جهانی و سازمانهای کمککننده نیز گزینشی برخورد کردهاند. هفته ۳۲ میلیون دالر پول نقد از سوی سازمان ملل متحد به کابل میرسد و از چگونهگی مصرف آن هیچ اطلاعی در دست نیست.
بهتازهگی مسوول کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد گفته است که ۱۹ میلیون تن در افغانستان با گرسنهگی حاد مواجه هستند. مارتن گرفتس، مسوول کمکهای بشردوستانه این سازمان، در صحبت با شبکه تلویزیونی چینایی «سیجیتیان» این موضوع را مطرح کرده است. به گفته گرفتس، از میان این ۱۹ میلیون تن، دستکم ۶.۶ میلیون تن آنان به کمکهای فوری نیاز دارند. این مقام سازمان ملل متحد تأکید میورزد که کمکهای بشردوستانه چارهساز مشکلات افغانستان نیست و نیاز است تا اقتصاد، نظام بانکی و خدمات اولیه در این کشور تقویت شود.
این در حالی است که پس از تصرف قدرت توسط طالبان در ۲۴ اسد سال گذشته خورشیدی، افغانستان با قطع کمکهای بینالمللی مواجه شد. آگاهان امور اقتصادی گفته بودند که قطع این کمکها اقتصاد و نظام بانکی افغانستان را در آستانه فروپاشی قرار خواهد داد. به دنبال آن برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) پروژه صد میلیون دالری پول نقد در ازای کار و افزایش اشتغال در کشور نظر گرفت، اما هنوز از نحوه مصرف آن گزارش و توضیحی ارایه نشده است. همزمان با این، سازمان ملل متحد ۹۰ میلیون دالر دیگر را بهعنوان کمک برای مشاغل کوچک در نظر گرفته است.
با این وصف، با سرازیرشدن میلیونها دالر به افغانستان، تغییر مثبتی در وضعیت زندهگی مردم به میان نیامده است. بیشتر مشاغل از بین رفته و فقر بهشکل وحشتناکی رو به افزایش است. صدها خانواده در کشور با فقر و گرسنهگی حاد دستوپنجه نرم میکنند و از عهده تأمین نان شبانهروزیشان برآمده نمیتوانند. براساس گزارشها، در برخی از مناطق کشور، شهروندان دست به فروش اعضای بدن و فرزندانشان نیز زدهاند.
شازیه، یکی از زنانی است که با تسلط طالبان بر افغانستان، از وظیفه سبکدوش شده است. او پیش از این در یکی از وزارتخانهها بهعنوان کارمند خدماتی اجرای وظیفه میکرد. این خانم پس از برکناری از وظیفه در وضعیت رقتباری زندهگی میکند و حتا نمیتواند نان خشک برای کودکاناش تهیه کند. او در حال حاضر نگران زنده ماندن فرزندانش است.
امید، باشنده کابل، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که شهر کابل به «شهر ارواح» تبدیل شده است. به گفته این شهروند: «همه کوشش میکنند از کشور بیرون شوند. چون کار نیست و مردم از گرسنهگی هراس دارند.» امید میافزاید که روزها در بیرون از خانه برای موترهای لینی مشتری جمع میکند، اما نمیتواند نیازهای زندهگیاش را تأمین کند و کسی نیست صدایش را بشنود. او تأکید میکند: «اگر این شهر صدایی میداشت، ناله فقر و گرسنهگی حالی گوش فلک را کر کرده بود.»
احد، یکی از کارگران در شهر هرات است. او ساعت پنج بامداد خانه را برای تأمین نفقه خانواده شش نفرهاش به مقصد منطقه بادمرغان، جایی که کارگران برای یافتن کار میروند، ترک میکند. این کارگر میگوید که روزانه در بدل ۱۵۰ افغانی کار میکند، ولی این کارش دایمی نیست و اکثر روزها نمیتواند کار پیدا کند و دست خالی به خانه برمیگردد. کسانی که در صف طویل کارگران بادمرغان حضور دارند، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگویند، اگر کسی آنها را برای پنج روز به کار بگمارد، آنان حاضرند برای رضایت کارفرما یکروز دیگر را بدون مزد کار کنند.
نصرالله ۳۵ ساله در شهر غزنی با چرخ کراچی دستی زندهگی روزمرهاش را میچرخاند، اما از نبود کار شکایت دارد. او میگوید که از بام تا شام با کراچی برای پیدا کردن لقمهی نانی برای خانواده ۶ نفریاش در جادههای شهر غزنی برای کار میگردد. نصرالله اکثر روزها دست خالی به خانه برگشته و برخی شبها با اعضای خانوادهاش گرسنه میخوابد. او تنها فردی نیست که شبها گرسنه میخوابد. در این شهر دهها تن دیگر در بدترین وضعیت اقتصادی به سر میبرند و از نبود کار شکایت دارند.
در همین حال، دکتر طارق بصیر، پژوهشگر در دانشگاه پیتزبورگ ایالات متحده امریکا و استاد پیشین دانشگاه کابل، در صحبت با روزنامه ۸صبح، ریشه افزایش فقر روزافزون در کشور را در حاکمیت طالبان میداند و تصریح میکند که فقر کنونی در افغانستان علت سیاسی دارد.
به گفته این پژوهشگر، کاهش فقر در کوتاهمدت بهجز از حل مشکل سیاسی و تشکیل یک حکومت مشروع فراگیر و سرازیر شدن دوباره کمکهای جامعه جهانی میسر نمیشود. آقای بصیر میافزاید که اقتصاد افغانستان تولیدی نیست و از همینرو میزان وابستهگی به کمکهای خارجی بیشتر از هزینههایی است که از سوی سازمان ملل متحد تأمین میشود. از نظر این پژوهشگر، شوک بنیادینی که به اقتصاد افغانستان از رهگذر سقوط حکومت گذشته و مشکلات سیاسی وارد شده است، نیاز به مرمت و بازسازی اساسی و بنیادین دارد که کمکهای ۳۲ ملیون دالری در هفته از سوی سازمان ملل متحد به هیچ وجه بسنده نیست.
آقای بصیر به این باور است که این کمکها شاید بتواند در امر جلوگیری از فروپاشی کامل اقتصاد افغانستان کمک کند، اما به هیچوجه برای رونق و دوباره پا گرفتن اقتصاد کافی نیست.
استاد پیشین دانشگاه کابل تأکید میکند که برای احیای دوباره نظام بانکی، اقتصاد و بخش سرمایهگذاری بدون حل مشکل سیاسی و ایجاد دولت مشروع، چاره دیگری وجود ندارد. به سخن او، کمکها در کوتاهمدت برای جلوگیری از یک قحطی جمعی و فروپاشی کامل اقتصاد و جامعه کمک میکند، اما راه حل دایمی، به گردش افتادن دوباره چرخه تولیدی جامعه و تحرک درونی اقتصاد و رونق دوباره کسب و کار و سرمایهگذاری بخش خصوصی است.
آقای بصیر خاطرنشان میسازد، تا زمانی که اطمینان دوباره سکتور خصوصی و سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در داخل کشور فراهم نشود، وضعیت اقتصادی بهبود نخواهد یافت. او تاکید میکند که این امر به حل معضل سیاسی افغانستان بستهگی دارد و برای تقویت دوباره اقتصاد و جلوگیری از فاجعه بیشتر اقتصادی نیاز است مقامهای طالبان به خواستههای معقول مردم افغانستان و جامعه جهانی، که همانا تشکیل یک حکومت مشروع، فراگیر و احترام به حقوق زنان و شهروندان است، تن بدهند؛ اقدامی که طالبان به آن پاسخ مثبت ندادهاند.
بیکاری و فقر، مشکلات اقتصادی و افزایش قیمتها هزاران خانواده را در افغانستان محتاج به مواد غذایی ساخته و قدرت خرید را از آنها گرفته است. مردم در حالی از فقر روزافزون شکایت دارند که در نیمه اول سال روان میلادی ۹۵۳ میلیون دالر پول نقد از سوی سازمان ملل متحد به افغانستان آمده است. تاکنون روشن نیست که طالبان این پول را به چه طریقی و چگونه مصرف کرده